صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۴  ، 
کد خبر : ۳۳۵۶۳۰

روزی که ژاندارمری شهر تعطیل شد

۲۶ دی‌ماه، از روز‌های برجسته تقویم تاریخ جمهوری اسلامی ایران که با شنیدن آن اولین تصویری که در ذهن‌مان شکل می‌گیرد مردی کم مو با لبانی خندان از ته دل است درحالیکه با یک دست علامت پیروزی نشان می‌دهد و در دست پیگیری روزنامه اطلاعات است که با تیتر درشتی نوشته: «شاه رفت».

البته این نخستین باری نبود که «شاه رفت» اما آن لب‌های خندان و دل‌های شاد مردم در روزهای سرد دی‌ماه سال ۵۷، بو برده بود که انگار این بار دیگر آخرین بار است.

بالاخره اتفاقاتی رخ داده بود که مردی روزنامه اطلاعات چاپ ۲۶ دی را روی پیشانی‌اش چسبانده بود و با بانگ «شاه با فرحش در رفت» پیروزی را در گوش همه فریاد می‌زد، او حتی به اندازه یک ماه تا بهمن‌ماه هم صبر نداشت و همان‌جا وسط خیابان پول‌هایش را از تصویر محمدرضا پهلوی خالی کرده بود.

ساعت ۲ بعد از ظهر ۲۶ دی ماه سال ۵۷ بود که خبر خروج شاه از ایران از رادیو پخش شد و مردم اصفهان نیز همراه با سایر هم‌وطنان‌شان در پی این خبر به خیابان‌ها آمدند و چون روزهای گذشته شعار مرگ بر شاه سر دادند.

واکنش کلیمیان اصفهان به فرار شاه

فرار شاه، بهانه مناسبی برای تجمع و تظاهرات دوباره‌ای بود و همان روز تظاهرات وسیع و گسترده‌ای با حضور هزاران نفر از طبقات مختلف مردم از جمله کلیمیان اصفهان برگزار شد.

در این تظاهرات جمعی از سربازان و افراد ارتش به میان مردم آمدند و با آن‌ها هم‌صدا شدند و کانون مهندسین اصفهان ضمن انتشار اطلاعیه سیاست‌های استعمارگرانه را محکوم کرده و موقعیت مردم ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

از طرف دیگر ۱۰ هزار نفر هم در «دُرچه» اصفهان دست به تظاهرات زدند و حجت‌الاسلام موسوی که به تازگی از زندان آزاد شده در این تظاهرات برای مردم سخنرانی کرد.

«منبع:گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی»

مرتضی آرسته که از پیشگامان انقلاب اسلامی است و آن روزها در ستاد مخفی تدارک مراسمات فعال بود، به خبرنگار فارس در اصفهان گفت: فرار شاه از ایران مقدماتی داشت و از چند ماه قبل اعتصابات و تظاهرات عظیمی وجود داشت، در اصفهان جامعه معلمان را داشتیم که یکی از پیشگامان انقلاب بود و تقریبا مدارس تعطیل شد و همگی در سالن آموزش و پرورش تجمع کردند و تا پیروزی انقلاب حدوداً چهار ماه مدارس تعطیل بود.

وی ادامه داد: مجالس روضه‌خوانی در سالن آموزش و پرورش تشکیل دادند چون آذرماه مصادف با محرم و عاشورا بود، این مجالس روضه امام حسین (ع) خیلی به پیروزی انقلاب اسلامی کمک کرد و تقریباً شروع آن از همین دهه عاشورا بود.

مردم مجسمه شاه را پائین کشیدند

آرسته با اشاره به اینکه خودش دست‌اندرکار این مجالس بوده و مراسمات را تدارک می‌دیدند افزود: شب و روز مردم اقداماتی داشتند به طوری‌که یک شب اطلاع دادند که مردم مجسمه شاه را در میدان انقلاب فعلی یا میدان مجسمه سابق، پایین کشیدند.

 

این پیشگام انقلاب اسلامی بیان داشت: حکومت نظامی بود و می‌خواستند به سالن آموزش و پرورش حمله کنند چون می‌دانستند ریشه این اتفاق اینجا است و روزی نبود که یک مراسم مهم در اصفهان برگزار نشود.

اولین حکومت نظامی و تحصن‌های کشور در اصفهان

وی با بیان اینکه اصفهان هم اولین شهری بود که حکومت نظامی اعلام شد، اظهار کرد: مردادماه که مصادف با ماه رمضان بود به منزل آیت‌الله خادمی حمله‌ور شدند و به تحصن‌شان حمله کردند.

آرسته تصریح کرد: این زمان شروع درگیری‌ها بود و در ماه محرم اوج گرفت، همه شهرهای دیگر هم به اصفهان و منزل آیت‌الله خادمی می‌آمدند و این تحصن‌ها را ملاحظه می‌کردند.

این پیشگام انقلاب عنوان کرد: در تهران حرکات تند و تیزی رخ داد، بحث ۱۷ شهریور و... روی هم جمع شد و اعتصاب مردمی روز به روز اوج گرفت؛ امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو مستقر بودند و پیام‌ها را به مردم می‌دادند، مردم هم به این پیام‌ها عمل می‌کردند‌.

 

وی تعریف کرد که مدتی را تهران بودم و دیدم که در خیابان‌های تهران جمعیت یک‌صدا مرگ بر شاه را فریاد می‌زدند و شب‌ها مردم به خیابان می‌آمدند و آنجا بود که حکومت شاهنشاهی لرزانده شد.

شاه با هلی‌کوپتر «مرگ بر شاه» گفتن مردم را دید و فرار کرد

آرسته یادآوری کرد: آن وقت‌ها اطلاع دادند که چند روز قبل از ۲۶ دی ماه خود شاه با هلیکوپتر بالای سر جمعیت رفته بود و دیده بود که همه تهران یکپارچه مرگ بر شاه می‌گویند و فهمید که دیگر اینجا جایگاهی ندارد.

این مبارز انقلابی بیان داشت: شاه با مشورتی که با سران و دولت کرد تصمیم گرفت که مدتی ایران را ترک کند، گفت که برای استراحت به مصر می‌روم و همراه با خانواده و انبوه طلا و جواهراتی که از کشور خارج کردند به مصر رفتند.

وی خاطرنشان کرد: ساعت ۲ بعد از ظهر که رادیو اعلام کرد شاه برای استراحت به مصر رفت، مردم کل ایران به خیابان‌ها آمدند.

آرسته گفت: روزنامه اطلاعات و کیهان آن روزها در اوج بودند که با تیترهای بزرگ نوشتند که شاه رفت و مردم هم در خیابان‌ها شیرینی و شکلات پخش کردند و به خوشحالی و شادی پرداختند.

مبارز انقلابی افزود: یکی از روزهای مهم که همان روزها قصد بازگشت امام به کشور جدی‌تر شد همین ۲۶ دی ماه بود و روز اربعین مردم با راهپیمایی عظیم نظر خود را راجع به حکومت نشان دادند و در همین اصفهان هم به خاطر دارم که جمعیت در میدان امام موج می‌زد و نماز بزرگی به امامت آیت‌الله خادمی در مسجد امام اقامه شد که مردم تا بازار قیصریه ایستاده بودند.

راهپیمایی ۱۰ هزار نفری در درچه

در ابتدای گزارش گفتیم که ۱۰ هزار نفر هم در «دُرچه» اصفهان همگام با دیگر هموطنان خود در روز ۲۶ دی ماه دست به تظاهرات زدند و حجت‌الاسلام موسوی که به تازگی از زندان آزاد شده در این تظاهرات برای مردم سخنرانی کرد.

 

به سراغ همان سخنران روز ۲۶ دی ماه در شهر درچه یعنی حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی موسوی درچه‌ای تا برایمان اتفاقات آن روز را بازگو کند، وی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان اظهار داشت: اهالی درچه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ۲۲ بهمن با اهالی مردم اصفهان که راهپیمایی‌های زیادی داشتند، همراهی می‌کردند و در خیابان‌های شهر راهپیمایی می‌کردند، در این قضایا با پاسگاه هم درگیر بودند و بالاخره با این حال استقامت و ایستادگی می‌کردند.

موسوی ادامه داد: آن روز ۲۶ دی ماه برنامه راهپیمایی این بود که از شهر درچه به روستای دینان بروند و در مسجد تجمع کردند، من هم چند دقیقه‌ای برایشان صحبت کردم.

مبارز انقلابی در درچه گفت: بعد از آن به روستای دیگری به نام ولاشان رفتیم و آنجا هم سخنرانی داشتیم و برگشتیم، جایی به نام قبرستان دینان که بین ولاشان و دینان است که وقتی به آنجا رسیدیم، بچه‌هایی که رادیو داشتند آمدند و خبر دادند که شاه در رفته است و مردم آنجا بسیار خوشحال شدند و شادی کردند.

شاه رفت، درچه بدون پاسگاه شد

وی یادآور شد: از آثار فرار شاه این بود که تا روز فرار شاه پاسگاه درچه حضور فعال داشت و اوایل با مردم برخورد می‌کرد و آن روزها هم صرفاً حضور داشت اما بعد از فرار شاه بار خودش را بست و به گروهان نجف‌آباد رفت و این چنین بود که درچه بدون پاسگاه شد.

موسوی تعریف کرد: به جای پاسگاه روحانیون شهر ایام هفته را تقسیم کردند، هفت روز هفت روحانی آماده شدند و یک خانه هم اجاره کردند و در آن خانه اجاره‌ای صبح تا عصر می‌نشستند و با کمک جوانان به کارهای مردم رسیدگی می‌کردند.

این مبارز انقلابی گفت: مثلا آن زمان یک ماشین تصادف کرده بود و ما بلد نبودیم که در آن موقعیت باید چکار کنیم، قرار گذاشتیم از سه نفر راننده پایه یک در همان جاده درچه فلاورجان که تصادف انجام شده بود، بپرسیم و هرچه آن‌ها گفتند عمل کنیم و به این شکل مشکلات را حل می‌کردیم.

وی تصریح کرد: اوایل مبارزات و راهپیمایی‌ها دستگیری‌هایی داشتند، وقتی دانش‌آموزان دبیرستان درچه تظاهرات کردند و جوانان بیرون دبیرستان هم به آن‌ها ملحق شدند، روزهای بعد عده‌ای از معلمین و مدیران مدرسه با پاسگاه همکاری کردند و گزارش دادند که دانش‌آموز می‌خواهند راهپیمایی کنند به همین دلیل پاسگاه به دبیرستان حمله کرده بود و بچه‌ها از دیوار مدرسه در رفتند.

موسوی در پایان خاطرنشان کرد: در طول راهپیمایی‌هایی که در درچه داشتیم عده‌ای توسط پاسگاه بازداشت می‌شدند اما بعد از آن آزاد شدند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات