بین الملل >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۳۶۴۸۹

تأملی در اظهارات آشتی‌جویانه بن سلمان در باره ایران

موفقیت گفتگوهای صلح تهران - ریاض با اینکه مسیر دشواری در پیش رو دارد، بیش از هر چیز به اراده و آمادگی عربستان سعودی در اتخاذ رویکردهای اصولی و رفتارهای مستقل و واقع‌بینانه بستگی دارد.

نگاهي به روابط ايران و عربستان از ابتدا تا به امروز نشان مي‌دهد كه روابط دو كشور همواره در هاله‌اي از وفاق و تضاد و همگرايي و واگرايي قرار داشته است و در دوران وفاق هم مي‌توان تا حدودي ريشه‌هاي تنش را مشاهده كرد.

به عبارت ديگر مناسبات تهران - رياض در طول تاريخ از سرحد قطع روابط دوجانبه تا ديدارهاي مكرر سالانه را تجربه كرده است. تحولات و سياست‌هاي منطقه‌اي هر يك از دو كشور بر منافع و امنيت ملي ديگري تأثيرگذار بوده و دو كشور در طول چهار دهه گذشته در اعمال سياست‌هاي منطقه‌اي همیشه در رقابت بوده‌اند.

وقوع انقلاب‌های عربی و اسلامی و معادلات خاصی که بر اثر آن در منطقه حاکم شده روابط دو کشور را وارد دور جدید از تنش و واگرایی نمود تا اینکه در سال 2016 روابط دو کشور به طور کامل قطع گردیده و روند تنش و واگرایی در مناسبات دوجانبه وضعیت رو به رشدی پیدا کرد. چنان محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ در گفت‌وگو با شبکه MBC با بیان اینکه فکر افراط‌گرای ایران مانع گفت‌وگو با تهران است، مدعی شد: «هدف اصلی نظام ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش می‌کنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم!»

روابط دو کشور که به خصوص در 6 سال گذشته از یک وضعیت متشنج برخوردار شده است، از اوایل سال 1400 و به دنبال آغاز گفتگوهای مستقیم در عراق، وارد مراحل جدیدی از «روند تنش‌زدایی» شده است. در طول نزدیک به یک سال اخیر نیز مقامات سعودی در اظهارات مختلفی که داشته‌اند همواره از یک لحن آشتی‌جویانه اتخاذ موضع نموده و از روند گفتگو با ایران استقبال نموده‌اند؛ اگرچه در اظهاراتشان تلاش کرده‌اند خود را محق نشان داده و مشکلات منطقه را متوجه ایران کنند!

در جدیدترین موضع‌گیری در روزهای گذشته محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در  گفت‌وگو با مجله آتلانتیک با اشاره به اینکه « ریاض به مذاکرات خود با ایران ادامه خواهد داد» اظهار داشته است:
«ایران همسایه ماست و تا ابد همسایه باقی خواهد ماند، نه ما توان رهایی از ایران داریم ‌و نه ایران توان رهایی از ما دارد. بنابراین بهتر است که مسائل را حل کنیم و راه‌های همزیستی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم».

درخصوص چرایی تغییر لحن و موضع عربستان سعودی در قبال ایران دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. اما آنچه که مشخص است این است که مقامات دربار سعودی به ویژه شخص بن‌سلمان به خوبی این واقعیت را دریافته‌اند که الگوی «رئالیسم تهاجمی و خشن» حاکم بر رفتار سیاست خارجی عربستان نتوانسته است چشم‌انداز مطلوبی در پیش روی این کشور در منطقه قرار دهد.

در این راستا باید تأکید نمود تغییر الگوی رفتار سیاست خارجی عربستان از رویکرد «نظامی- تهاجمی» به «سیاسی-دفاعی» متأثر از سه دسته عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است.

از منظر داخلی، عربستان برای پیشبرد و تحقق چشم‌انداز 2030 و تبدیل این کشور به قطب صنعت و تجارت و سرمایه‌گذاری در منطقه نیازمند یک سیاست خارجی آرام و بی‌تنش است. بن سلمان به خوبی می‌داند که در شرایطی بحران و ناامنی منطقه‌ای که بخش عمده‌ای از آن ناشی از سیاست‌های تهاجمی ریاض است، چشم‌انداز 2030 محقق نخواهد شد و این در واقع معنادهنده به تنش زدایی در عرصه خارجی است که مستقیما نقش مهمی در تثبیت موقعیت داخلی بن‌سلمان خواهد داشت.

از منظر منطقه‌ای، امروز برای ریاض کاملاً محرز شده است که پیشبرد پروژه «نظامی – تهاجمی» نه تنها در یمن بلکه پیش از آن در سوریه و عراق به طور کامل شکست خورده است. امروز عربستان عملاً در حال فرو رفتن در باتلاق‌های ناشی از بحران‌هایی است که خود در شکل‌گیری آن‌ها نقش داشته است. لذا برای خروج از این باتلاق‌ها به ویژه در یمن، به دنبال تقویت رویکردهای سیاسی و آشتی‌جویانه در سیاست خارجی خود برآمده است.

از منظر بین‌المللی، تغییر دولت در آمریکا و کنار رفتن دونالد ترامپ که تمام قد در کنار عربستان می‌ایستاد و دست او را در پیشبرد اقدامات مخربانه و بحران‌ساز باز گذاشته بود، مهم‌ترین متغییری است که باید در بررسی علل و چرایی تغییر الگوی رفتار سیاست خارجی عربستان باید به آن را در نظر گرفت. در حقیقت  رویکرد دولت بایدن در بازبینی روابط با عربستان‌سعودی نقش مهمی در ادراک مقامات تصمیم‌گیرنده سعودی از ظهور عناصر همگرا در معادله همکاری‌های منطقه‌ای به ویژه با ایران دارد.

در پایان باید تأکید کرد، بررسی تحولات چند سال اخیر و قرائن موجود به وضوح نشان می‌دهد دربار سعودی نقش اصلی و مؤثری را در بحران‌آفرینی در مناسبات دوجانبه داشته است. این درحالی است که در این سال‌ها جمهوری اسلامی همواره دست دوستی به سوی ریاض دراز کرده و آمادگی خود را برای رفع تنش‌های موجود اعلام داشته است. حتی شهید سلیمانی نیز در ماه‌های منتهی به شهادت، تلاش‌هایی را برای بهبود روابط دو کشور انجام داده بود که از جانب ریاض آن طور که منطقی و معقول باشد، مورد توجه قرار نگرفته بود. آخرین سفر خارجی شهید سلیمانی که به عراق صورت گرفت با موضوع عربستان و در راستای تلاش برای حل و فصل اختلافات دو کشور بود که با ترور این شهید بزرگوار توسط ایالات متحده و اسرائیل این موضوع مسکوت ماند!

در هر حال آنچه برای جمهوری اسلامی ایران مهم است، حسن نیت و عمل‌گرایی در مواضع اعلامی و سیاست‌های اعمالی عربستان سعودی در منطقه است. جمهوری اسلامی از گفتگو با عربستان استقبال می‌کند، همچنان که پیش از این برای این موضوع پیشقدم شده است. تهران در گفتگو با عربستان تنها به دنبال حل و فصل تنش‌ها و اختلافات دوجانبه نیست، بلکه حل و فصل و رفع بحران‌های منطقه به ویژه در یمن و سایر سرزمین‌های اسلامی نیز برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت راهبردی است. بنابراین انتظاری که از طرف سعودی وجود دارد این است که در این حوزه نیز عمل‌گرایانه و با حسن نیت رفتار نماید.
موفقیت گفتگوهای صلح تهران - ریاض با اینکه مسیر دشواری در پیش رو دارد، بیش از هر چیز به اراده و آمادگی عربستان سعودی در اتخاذ رویکردهای اصولی و رفتارهای مستقل و واقع‌بینانه بستگی دارد. 
 
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات