روزنامه کیهان**
برجام تنها گزینه بایدن!/ محمدحسین محترم
۱- بعد از خروج دولت ایران از انفعال و اتخاذ سیاست اصولی «گسترش روابط با همسایگان» و «خنثیسازی تحریمها» در سایه «اقتدار دفاعی»، گزینه تحریمی بایدن تحت عنوان فریبکارانه «دیپلماسی» نیز آنگونه که رسانهها از جمله سیانان اذعان کردند، همچون گزینه نظامی هوا شده است.
از یک سو شبکه خبری سیانان تأکید میکند «با توجه به اتمام ظرفیت تحریمها علیه ایران، گزینههای دولت رئیسجمهور آمریکا علیه تهران ته کشیدهاند»
و پاتریک کلاوسون از طراحان تحریمهای ایران و مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن اعتراف میکند «تحریمها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی و حرکت در مسیر متنوع سازی سوق داده و اجماع بینالمللی هم دیگر اثرگذار نیست»!
از سوی دیگر بر اساس اذعان خود مقامات آمریکایی چه دموکرات و چه جمهوریخواه، چه در دولت و چه در سنا و کنگره و حتی به اذعان صهیونیستها هیچ گزینه دیگری برای برخورد با جمهوری اسلامی متصور نیست و هر گزینه دیگری به مثابه «کوبیدن سر به دیوار بتنی» است! چنان که خبرگزاری فرانسه اذعان میکند «سیاست ایران، رئیسجمهور آمریکا را با انتخابهای سختی روبه رو کرده است».
لذا در شرایط کنونی توجه به چند مسئله، بسیار مهم است.
اولاً برجام و بازگشت به آن بدون لغو تحریمها تنها حربه در دست آمریکا علیه ملت ایران است. بیش از پیش آشکار شده هیچکدام از آمریکاییها و صهیونیستها با برجام مخالف نیستند و همگی بر منافع سیاسی- اقتصادی و امنیتی برجام برای آنها واقفند و همگی آنها نیز در پخت و پز برجام شریک بودهاند و بازی کردن عدهای از آنها در نقش پلیس خوب و عدهای در نقش پلیس بد، حربهای مزورانه برای فریب مردم ایران بوده است. تاریخ هم باید این سخنان صهیونیستها را برای آیندگان ثبت کند که چگونه روحانی، ظریف و تیمش برای امضای برجام، به دروغ ادعا میکردند برجام به ضرر صهیونیستهاست و آنان با آن مخالفاند! ژنرال یائیر گولان، عضو کنست و معاون سابق رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل همچون دیگر مقامات صهیونیستی که تاکنون پشت پرده اذعان داشتهاند، چند روز پیش آشکارا در گفت وگو با نشریه آمریکایی هیل اذعان میکند
«برجام بهترین گزینه قابل دسترس است و طرفدار بازگشت به برجام هستیم، چون هیچ چشمانداز مثبتی برای تغییر رژیم در ایران وجود ندارد»! لذا حربه داخلیهای همسو با سیاست آمریکاییها و صهیونیستها برای القای اینکه جمهوریخواهان و صهیونیستها با برجام مخالفاند و اگر به حسن نیت بایدن جواب ندهیم و برجامی نباشد، تمام دنیا به ما حمله میکنند و اقتصاد کشور کُن فیکون میشود و مردم از تشنگی و گرسنگی میمیرند! هم رنگ باخته است.
ثانیاً در صورت عدم لغو همه تحریمها، برجام در هر شرایطی برای ایران «خسارت محض» و یک باخت تلخ و برای آمریکاییها یک بُرد شیرین و دستاورد مهم است و تنها راه دست یافتن آمریکا به این دستاورد همچون دوره قبلی، ترساندن مسئولان و بازی با افکار عمومی و ترساندن و تحریک مردم به آشوب و گره زدن اقتصاد کشور به برجام است.
نکته طنزآمیز این است که آمریکاییها برای اثربخشی این گزینه نخ نما، امیدوار به نفوذیهای خود شدهاند تا جایی که این نفوذیها مذبوحانه به رئیسجمهور نامه مینویسند که «چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام گره خورده و با بازگشت به برجام کشور را نجات دهید»!
ثالثاً این که هر روز مقامات آمریکایی و اروپایی و دنبالههای آنها در داخل تحت عنوان هشدار ادعا میکنند که مذاکرات کنونی تنها فرصت احیای برجام است، علاوهبر ترساندن ایرانیها، هدف اصلی این سخنان پیام به خود آمریکاییهاست!
در این خصوص به دنبال تأکید بایدن مبنی بر اینکه «بازگشت به برجام در خدمت منافع ملی آمریکا است»، عضو کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در گفتوگویی اختصاصی با بخش فارسی صدای آمریکا به دیگر همکارانش هشدار میدهد و از دموکراتها و جمهوریخواهان میخواهد
«سیاست خارجی را به مسئله حزبی تبدیل نکنند»! اندی لوین با تأکید بر برگشت سریع به برجام بهعنوان تنها سلاح در دست آمریکا، دستیابی به یک توافق «تحت شرایطی که به نفع ایالاتمتحده باشد» را بهترین اقدام ممکن و به دور از اختلافات حزبی میداند و نسبت به طولانی شدن و به نتیجه نرسیدن مذاکرات ابراز نگرانی میکند. کلودیا تنی،
تیم برچت و مایکل والتس از اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا هم حمایت آمریکا از اعتراضها و آشوب در ایران و انزوای ایران در سیاست خارجی و در روابط اقتصادی – تجاری با دیگر کشورها در سایه برجام را دو گزینه باقی مانده آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی میدانند.
لذا بعد از سفرهای اقتصادی – تجاری رئیسجمهور و مقامات ایرانی به کشورهای همسایه و دوست و به دنبال ترافیک دیپلماتیک اقتصادی در تهران و حضور امیر قطر و رؤسای جمهور تاجیکستان و ونزوئلا و ترکمنستان و همچنین رؤسای مجالس و وزرای خارجه و اقتصادی – تجاری دیگر کشورها و احتمالاً رئیسجمهور قزاقستان در روزهای آینده در ایران، بایدن برای اینکه بفهمد ایران چگونه تحریمها را خنثی کرده و دور میزند، 15 میلیون دلارجایزه تعیین کرده است!
۲- نکته مهمی که باید به آن توجه کرد تا وارد زمین بازی آمریکا نشویم این است که بازی برجام و بازی آژانس دو روی یک سکه و به مثابه تیغهای یک قیچی و غیرقابل تفکیک هستند؛ اما آمریکا و مدیرکل آژانس اتمی در حالی فریبکارانه ادعا کردهاند «مسئله برجام و مسئله آژانس دو موضوع متفاوت از هم هستند» که خود رافائل گروسی و آنتونی بلینکن بعد از صدور قطعنامه اخیر صریحاً جملات مشابهی را تکرار و ادعا کردند «حذف دوربینها از تأسیسات هستهای ایران احیای برجام را دشوار میکند و به مخاطره میاندازد»!
اگر موضوع سیاسی برجام و مسائل فنی آژانس جدا از هم هستند و مدیرکل آن عروسک خیمهشببازی آمریکاییها نیست، گروسی برچه اساسی در مصاحبه با العربیه درخصوص «به بنبست رسیدن برجام» اظهارنظر و در گفتوگو با سیانان «پیشرفت اقتصاد ایران» را به همکاری با آژانس منوط و ادعا میکند «تنها راه جلب اعتماد برای پیشرفت اقتصاد ایران، حضور بازرسان هستهای است»؟!
مهمتر این است که رئیسسازمان انرژی اتمی کشورمان تأکید میکند در دولت روحانی «تمام تعهدات پذیرفته شده در برجام مغایر با ضوابط آژانس بینالمللی انرژی اتمی است»! این یعنی این که از اساس، مسیر برجام و آژانس غلط بوده است.
۳- میگویند یک نوع ماهی ریه دار بنام «پروتوپتروسه» زمانی که به خواب زمستانی میرود، اگر با آب تماس پیدا کند، بیدار میشود. حالا حکایت این جماعت دلار دوست داخلی است، با این تفاوت که وقتی که هشت سال با قدرت تماس پیدا کرده بودند، به «خواب سیاسی» رفته بودند و حالا که مردم آنها را از قدرت دور کردند و منافع خود را در خطر میبینند، بیدار شدهاند و نگران مردم و کشور شدهاند!
سخنگویان دلاری داخلی کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در مواضعی حقیرانه به جای دلسوزی برای منافع ملت ایران، دلسوز بایدن شدهاند و ادعا میکنند «دولت آمریکا در معرض فشارهای داخلی است و نمیتواند تحریمها را لغو کند و ایران باید کوتاه بیاید»! در حالی که اگر این منطق ذلیلانه آنها را بر اساس اینکه فرض محال که محال نیست، بپذیریم،
چرا خطاب به آمریکاییها نمیگویند این موضوع در ایران نیز وجود دارد و دولت ایران هم تحت فشار افکار عمومی نمیتواند از منافع ملت کوتاه بیاید و یکطرفه به تعهدات خود پایبند باشد؟!
۴- اما به فرمایش حضرت امام ره «جنگ در رأس امور است» و امروز هم که در «جنگ ترکیبی اقتصادی – امنیتی- رسانهای» هستیم، این جنگ نیز همچون جنگ نظامی در رأس امور است.
لذا اکنون که تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی به نقطه حساس و سرنوشتساز کنونی رسیده، نباید کسانی که در خط مقدم این جنگ هستند، به خصوص دولتمردان احساس کنند که مردم پشت جبهه را خالی کردهاند. برای تحقق این مهم، حضرت امام اتحاد و یگانگی و قرار نگرفتن در تحت تأثیر شایعات و اخبار جعلی و فضای تحریف و تهدید را تنها راه میدانستند و تأکید داشتند «تردید در جنگ با دشمنان، خیانت است.
هر صدایی از هر گوشه و از هر حلقوم و از هر موج رادیویی برای منطقه بلند میشود، در رأس برنامههایشان تضعیف و توهین و تحقیر ایران است. امروز با وضع جهان، اختلافات و تفرقه در داخل سم مهلکی است که ایران و اسلام را به خطر نابودی میکشاند و گناهی عظیمتر و جنایتی هولناکتر از آن نخواهد بود».
تذکر آن پیر خردمند و الهی در اواخر جنگ و حیات پربرکتشان را در گوش داشته باشیم که تأکید داشتند « سرنوشت جنگ در صحنه نبرد رقم میخورد، نه در مذاکرهها، پس استوار و مقاوم تا آخر بایستید؛ پیروزی با ملت ایران است»!
***************
روزنامه جوان**
سخنان اخیر مایک پمپئو، وزیر خارجه تروریست دولت سابق امریکا درباره ترور بزدلانه شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی، بیش و پیش از آنکه در چارچوب عملیات روانی همیشگی علیه مقاومت ایران در ماجرای هستهای باشد- که قطعاً این هدف را نیز دنبال میکند- یک دلالت روشن و واضح دارد؛ ترس دائمی مقامات تروریست امریکا از انتقام امت اسلامی و ملت ایران!
سخنان اخیر پمپئو که به صورت گفتوگوی غیرحضوری با العربیه انجام شد، حاوی حرفهای جدیدی نبوده و تکرار ادعاهای دروغین گذشته بود، ولی انجام آن در این مقطع زمانی صرفاً برای فراموش نشدن پروپاگاندای دروغین عاملان آن جنایت در ادعای کذب ضرورت انجام این اقدام تروریستی برای حفاظت از جان امریکاییها بود تا با حساس نگه داشتن افکار عمومی امریکا و جهان نسبت به هرگونه عملیات قصاص، هزینه هرگونه انتقام از عاملان آن جنایت را بالا ببرد.
طبق گزارشهای برخی رسانههای امریکایی دولت امریکا در طول سال ۲۰۲۱ و همچنین سال ۲۰۲۲ برای پمپئو و تعداد دیگری از عاملان و آمران جنایت فوق به صورت ۲۴ ساعته تدابیری امنیتی مشابه تدابیر محافظتی برای وزرای کابینه دولت امریکا اتخاذ کرده و ماهانه ۲ میلیون دلار برای آن صرف میکند.
وی قبلاً نیز در مقاطع مختلف راجع به دلایل این اقدام جنایتکارانه و لزوم حفاظت از جان خود سخن گفته بود. مانند سالروز شهادت حاج قاسم در سال گذشته و وعده آقای رئیسی مبنی بر حتمی بودن انتقام از قاتلان این شهید عزیز در سخنرانی مراسم بزرگداشت این شهید که پمپئو با تخطئه دولت بایدن مبنی بر مسامحه در برابر ایران، خواستار اتخاذ تدابیر امنیتی بیشتر برای حفظ جان خود شده بود.
آنچه روشن است بعد از جنایت ننگین و فراموش نشدنی دولت سابق امریکا علیه سردار پرافتخار اسلام و ایران، عاملان و آمران این جنایت، دیگر روی آرامش به خود ندیدند و این روزها از لانههای خود که تحت تدابیر شدید امنیتی در آنها مخفی شدهاند، هر از چندی سخنانی برای فراموش نشدن خود و جلوگیری از اهمیت و اولویت افتادن خود بر زبان جاری میکنند تا قدری برای خود احساس امنیت بخرند و جلوی انتقام وعده داده شده را بگیرند.
این وضعیت به خصوص در مورد شخص پمپئو واضحتر است و کل کنشهای سیاسی وی در دو سال گذشته معطوف به این موضوع بوده است. به گونهای که وی چندی قبل نیز برای منصرف کردن ایرانیها از انتقام وعده داده شده، همسر خود را نیز وارد ماجرا و از عنصر زنانگی او برای این منظور استفاده کرد.
در این اقدام بزدلانه و سخیف که قطعاً با اطلاع و برنامهریزی شخص پمپئو انجام شد، سوزان مستروس، همسر پمپئو در ملاقات با فردی ایرانی مقیم امریکا که تصور میکردند دسترسی به برخی مقامات ایرانی دارد از او تقاضا کرده بود پیامی را به مقامات تصمیمگیر در ایران برساند تا از انتقام صرفنظر کنند.
وی در این دیدار با التماس، عجز و لابه گفته بود: «از زمانی که دولت ترامپ تمام شده ما در خانه دیگر آسایش و آرامش نداریم و هر لحظه احساس میکنیم الان ممکن است گروهی برای انتقامگیری از ما اقدام کنند.
در این مدت سرویس مخفی امریکا نیز ما را مجبور کرد پروتکلهای زیادی را رعایت کنیم تا حدی که الان حتی نمیتوانیم از خانه به راحتی بیرون برویم و حبس شدهایم. از وقتی ایران لیست افراد دخیل در ترور قاسم سلیمانی را منتشر کرد و همسر من جزو نفرات اول بود، ترس و اضطراب در خانه ما حاکم شده است.
من میدانم که شما برنامهریزی کردید برای انتقامگیری، اما بدانید آن زمانی که شوهر من به عنوان وزیر خارجه حرفهای مزخرفی علیه فرمانده سپاه شما و ترور او مطرح کرد، در حالت عادی نبود و مست بود و از روی مستی حرف میزد و امیدوارم آن حرفها را جدی نگیرید. من و شوهرم حاضریم هرگونه همکاری با شما داشته باشیم، اما به این شرط که تضمین بدهید برای انتقام از ما برنامهریزی نکنید.»
این روزها باید از خانم مستروس پرسید آیا پمپئو در مصاحبه اخیر خود با العربیه حالت طبیعی داشته یا باز هم مست بوده و یاوهگویی کرده و حرفهای مزخرف زده است؟!
با این اوصاف باید گفت سخنان اخیر پمپئو که از سر عجز و ترس بیان میشود هیچگونه ارزش پرداختن ندارد و صرفاً باید آن را در راستای تلاشهای مذبوحانه یک عنصر تروریست دانست که برای بالا بردن هزینه قصاص خودش تلاش میکند و دست و پا میزند.
در واقع راز سخنان و تلاشهای پمپئو را باید صرفاً تکاپوی یک موجود جنایتکار انساننمای ترسیده از عاقبت اقدامات خود و تقلا برای دو روز زنده ماندن بیشتر توسط وی دید؛ پمپئو راز بقای خود را در دیده شدن خود و زنده نگه داشتن پروپاگاندای دروغینش از دلایل عملیات تروریستی ناجوانمردانه و بزدلانه فرودگاه بغداد در رسانه دیده است! توهمی که البته کمک چندانی به وی نخواهد کرد!
**************
روزنامه خراسان**
روزنامه ایران**
**************
روزنامه شرق**
اهالی بهارستان روز گذشته در جریان بررسی طرح اصلاح قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، تصمیمی گرفتند که از این پس حق دادخواهی و تظلمخواهی مردم از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی را با چالش همراه میکند. به عبارتی با مستثناکردن این دو شورا که به گفته برخی نمایندگان در سالهای اخیر شأنی فراتر از قانونگذاری و حتی شأن ورود به آییننامه را برای خود قائل شدهاند، صلاحیت ورود به شکایات مردمی از این دو شورا را از دیوان عدالت اداری گرفتند.
به عبارتی از این پس اگرچه اختیارات این دو شورا نسبت به قبل بسیار فراتر رفته است، اما احدی حق ندارد از آنها در صورت نادیدهگرفتن حقشان به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و تظلمخواهی کند؛ یعنی این دیوان هم دیگر صلاحیت بررسی این شکایت را ندارد و مرجع جایگزینی هم برای آن تعیین نشده است! به گفته یکی از نمایندگان، حق دادخواهی مردم از این دو شورا «به روز قیامت» سپرده شده است!
در ادامه رسیدگی به این طرح اصلاحی که البته ماده 12 آن مدنظر نگارنده گزارش است، روز گذشته شاهد حواشی دراینباره در صحن علنی بودیم.
زمانی که نمایندگان به بررسی ماده 12 طرح فوق پرداختند و پیشنهادهایی را بیان کردند، پیشنهاد «حذف استثنا» درباره شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در خارجشدن از شمول صلاحیت رسیدگی در دیوان عدالت اداری از سوی محمدباقر قالیباف پذیرفته نشد. بر اساس این، غلامرضا نوریقزلجه بهعنوان پیشنهاددهنده حذف استثنا، نتوانست پیشنهاد خود را در صحن مطرح کند.
موضوعی که انتقاد جدی این نماینده را به دنبال داشت و حتی منجر شد بعد از جلسه، به هیئترئیسه نامهای رسمی بنویسد و به نظر نماینده درباره «تخلفات آییننامهای گسترده رئیس مجلس» درخواست پاسخ رسمی و قاطع کند.
**************************************************************
های
اخبار ویژه روزنامه های
کیهان
ایران
شرق
خراسان
آرمان ملی
وطن امروز
آفتاب یزد