صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۹  ، 
کد خبر : ۳۳۸۰۶۲

یادداشت روزنامه‌های ۲۶ خرداد

کیهان**

بخوانید و خودتان قضاوت کنید/ مسعود اکبری

 
1- به این خبرها توجه کنید: «روزنامه بیلد آلمان: به دلیل افزایش تورم مردم مجبور به کاهش وعده‌های غذایی خود شده‌اند. از هر ۶ آلمانی یک نفر برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها یک وعده غذایی خود را حذف می‌کند»؛ «روزنامه لوفیگارو: تورم فرانسه رکورد 37 ساله را شکست.
قیمت مسکن، پذیرایی، بیمه، خدمات حمایت اجتماعی، اجاره، آب، جمع‌آوری زباله‌های خانگی و یا حتی قیمت‌های نگهداری و تعمیر خودروهای شخصی و محصولات تولیدی همگی در حال افزایش هستند.»؛ 
«با افزایش بی‌وقفه تورم در کشورهای غربی، از انگلیس خبر می‌رسد که به‌دلیل وخامت اوضاع، پارلمان این کشور از دولت بوریس جانسون خواسته است تا وزارت فقر غذایی تشکیل بدهد»؛ «جو بایدن: تورم در آمریکا به دلیل حمایت از اوکراین است، مردم باید تحمل کنند.»؛ «قیمت بنزین در آمریکا در بالاترین قیمت تاریخی خود ایستاد».
«آمریکا با قریب به 120 فوتی در روز، تایوان با حدود 109 فوتی در روز، فرانسه با بیش از 90 فوتی در روز، روسیه با 56 فوتی، برزیل با 53 فوتی، ایتالیا با 41 فوتی، آلمان با 30 فوتی و... در جمع 10 کشور نخست جهان در فوتی‌های کویید 19 هستند.»؛ «آرشیو خشونت با اسلحه آمریکا گزارش داد که از 1 ژانویه 2022(11 دی 1400) 
تا دوم ژوئن ۲۰۲۲(12 خرداد 1401) بیش از ۸ هزار نفر بر اثر خشونت با سلاح گرم در آمریکا کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر دیگر مجروح شده‌اند.همچنین در 2 هفته گذشته وقوع بیش از ۶۵۰ مورد حادثه تیراندازی در ۴۳ ایالت، به کشته شدن ۷۳۰ نفر در آمریکا منجر شده است.»؛ «پزشک تیم ملی ژیمناستیک آمریکا به جرم بیش از۹۰ آزار جنسی در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ به ۱۷۵ سال حبس محکوم شد»؛
«دونالد ارل کولینز، استاد تاریخ در دانشگاه آمریکایی واشنگتن دی‌سی می‌گوید: در حال حاضر ایالات متحده آمریکا به شرایطی که به جنگ داخلی آن در سال ۱۸۶۱ روی داد بسیار نزدیک‌ شده است و این چیزی است که اکثر آمریکایی‌ها به آن اعتراف می‌کنند».
 
2- حالا به این خبرها توجه کنید: «5 میلیون و 792 هزار نفر در ایران تحت پوشش بیمه سلامت رایگان قرار گرفتند.»؛ «قیمت خرید تضمینی گندم از کشاورزان توسط دولت در سالجاری 130 درصد افزایش پیدا کرد»؛ «سازمان جهانی فائو اعلام کرد: پیش‌بینی افزایش 34 درصدی تولید غلات ایران و کاهش 25 درصدی واردات»؛ «تعداد فوتی‌های کرونا در کمتر از یک‌سال از 700 نفر در روز به 1 نفر در روز کاهش یافته و چندین روز نیز رکورد فوتی‌های کرونا به صفر رسید»؛ «تراز تجاری کشور برای دومین ماه متوالی مثبت شد و صادرات غیرنفتی از واردات پیشی گرفت.»؛ «ادامه ریزش قیمت‌ها در بازار سکه و ارز»؛ «شاخص بورس همچنان بر مدار صعود»؛ «رویترز: یک فروند نفتکش ایران حامل یک میلیون بشکه نفت خام وارد آب‌های ونزوئلا شد...
ایران در ماه جاری میلادی 3 میلیون بشکه نفت و میعانات گازی به ونزوئلا صادر کرده است». «رشد اقتصادی ایران که در سال 99 و نیمه نخست 1400 حدود 3،5 درصد بود، در پاییز سال گذشته به 4،8 و در زمستان هم به 5،7 درصد افزایش یافت.
رشد بدون نفت هم در زمستان 1400 به 6،3 درصد رسید.»؛ « در حال حاضر شاهد ترافیک دیدارهای دیپلماتیک و امضای سندهای همکاری اقتصادی دوجانبه با ایران هستیم؛ از قطر و ونزوئلا تا ترکمنستان و تاجیکستان»؛ «روزنامه الوطن: دو نفتکش ایرانی بدون هیچ تأخیر و مزاحمتی در سواحل سوریه پهلو گرفتند و این امر اولین نشانه‌های فعال شدن خط اعتبار جدید بین ایران و سوریه است»؛ «سی‌ان‌ان:گزینه‌های آمریکا علیه ایران تمام شده است»؛ «خبرگزاری فرانسه: بایدن یا باید امتیازات بیشتری به ایران بدهد یا مرگ مذاکرات را اعلام کند.»؛
 
3- هدف از اشاره به اخبار یادشده، این نیست که بگوییم در داخل ایران همه امور بر وفق مراد است و هیچ مشکلی وجود ندارد و در کشورهای دیگر اوضاع شدیدا بحرانی و اسفناک است. قطعا مردم عزیز کشورمان با مشکلات ریز و درشت دست به‌گریبان هستند.
اما سؤال اینجاست که اخبار دسته اول و اخبار دسته دوم چقدر توسط رسانه‌ها و افکارعمومی در داخل کشور دست به دست شده است؟!
اخباری که توسط برخی رسانه‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی از شرایط فعلی این کشورها در حوزه معیشت، اقتصاد و آسیب‌های اجتماعی منتشر می‌شود چقدر در داخل ایران بازتاب پیدا می‌کند؟!
اخبار مثبت اقدامات دولت، قوه قضائیه، مجلس، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی، بسیج، کمیته امداد، هلال‌احمر، گروه‌های جهادی و...چطور؟! این اخبار در داخل کشور چقدر در رسانه‌ها و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا می‌کند؟!
واقعیت این است که این اخبار سهم بسیار‌اندک و ناچیزی در رسانه‌های داخلی و شبکه‌های اجتماعی و حتی گپ‌وگفت‌های فامیلی و جمع‌های دوستانه دارد. 
 
4- در روزهای گذشته یکی از دوستان- که از خانواده‌های مذهبی هستند- تعریف می‌کرد که دختر دبستانی او تحت تاثیر برخی همکلاسی‌های خود در مدرسه، به وی گفته است که «شرایط به گونه‌ای است که بهتر است برای زندگی به خارج از ایران سفر کرد»! سؤال اینجاست که چرا در داخل ایران این‌گونه تصویر شده است که همه مردم جهان و به‌خصوص مردم در کشورهای غربی در بهترین شرایط معیشتی و اقتصادی و رفاه به سر می‌برند و فقط مردم ایران هستند که با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم کرده و ایران به‌عنوان تنها کشور استثنا در جهان دارای شرایط بغرنج و اسفناک و غیرقابل تحمل است؟! 
 
5- تصور کنید که اکنون(خدای نکرده) فوتی‌های کرونا در ایران حدود 120 نفر در روز و یا 90 نفر در روز بود و کشورهایی از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در ماه‌های اخیر چندین بار رکورد صفر فوتی در روز را ثبت کرده و اکنون نیز آمار کمتر از 3 فوتی را داشتند؛ این تفاوت وضعیت چه مقدار در داخل ایران پرداخته می‌شد؛ بنابر تجربه می‌توان با اطمینان گفت که اگر این وضعیت رخ می‌داد، ما شاهد بمباران رسانه‌ای توسط رسانه‌های معاند فارسی‌زبان و همچنین برخی رسانه‌ها در داخل کشور و شبکه‌های اجتماعی با چاشنی حقارت بودیم.
حتما خاطرتان هست که پیش از این رسانه‌های جریان مدعی اصلاحات همسو با رسانه‌های معاند چگونه واکسن‌های تولید داخل را مورد تمسخر و تحقیر قرار داده و با حسرت اعلام می‌کردند که ما ایرانی‌ها شانس تزریق واکسن فایزر و مدرنا و دیگر واکسن‌های آمریکایی را نداریم و...
 
6- به‌تازگی اطلاعات ویژه‌ای از یکی از خبرنگاران رویترز مستقر در پاریس به نام «جان آیریش» به شبکه‌های اجتماعی درز پیدا کرده که نشان می‌دهد وی جاسوس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) است. 
لنی (اسم مستعار افسر موساد) طی تماس‌های مکرر با جان (خبرنگار رویترز مستقر در پاریس) اطلاعاتی را علیه ایران ارسال می‌کند. در یکی از گفت‌وگوها، لنی که سعی می‌کند اطلاعات خود را به‌صورت کنترل‌شده در اختیار جان قرار دهد، تاکید می‌کند:«جمهوری اسلامی ایران به مرحله‌ای رسیده که چه با برجام و چه بدون برجام، توانایی رسیدن به سوخت ۲۰ درصد و بالاتر از آن را هم دارد و این نشان می‌دهد تحریم‌ها و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، کارایی قبلی خود را از دست داده‌ اما باید فضای رسانه‌های بین‌المللی به‌گونه‌ای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.» این جدیدترین سند جنگ رسانه‌ای دشمن با ایران با این دستور کار است که «به ملت ایران و به جوان ایرانی القاء کند که شما نمی‌توانید بدون ارتباط و اتصال با قدرت‌های غربی به جایی برسید.»
حالا این دستور کار عملیات روانی و رسانه‌ای سازمان‌های جاسوسی غربی- عبری- عربی را بگذارید کنار اظهارنظر یکی از مدعیان اصلاحات فراری که پیش از این گفته بود:«ما کارمند رسمی ‌بخش پروپاگاندای آمریکا، انگلیس، اسرائیل و سعودی هستیم. وظیفه ما فرو پاشاندن سازمان اجتماعی و کشاندن مردم به خشونت جمعی است...
گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر، فمینیست و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌های راست افراطی در غرب هستیم.»
 
7- همان‌قدر که ما در رسانه‌ها و افکارعمومی و شبکه‌های اجتماعی نیازمند بیان نقاط ضعف و مطالبه‌گری از دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی برای بهبود اوضاع هستیم، به همان میزان نیز نیازمند انتشار نقاط قوت، اقدامات مثبت، و پیشرفت‌ها و انتشار «اخبار خوب» هستیم. 
یک سؤال؛ در شرایطی که ما شاهد رکورد آمار صفر فوتی در چندین روز بوده‌ایم و حالا نیز آمار فوتی در ایران انگشت‌شمار است، آیا در رسانه‌ها و افکارعمومی و همچنین شبکه‌های اجتماعی از مدافعان سلامت و کادر درمان و وزارت بهداشت و دولت تقدیر و تشکر شده است؟! و این رکورد به‌عنوان یک افتخار ملی ثبت شده است؟! 
در روزهای گذشته به همت جوانان متخصص و مهندسین ایرانی و کارگران توانمند کشورمان دو کشتی غول‌پیکر اقیانوس‌پیمای ایرانی- هرکدام به ارزش 240 میلیون دلار- ساخته و فروخته شد. نکته قابل توجه اینجاست که 80 درصد از تجهیزات و سازه‌های مورد نیاز این نفتکش‌ها از تولیدات داخل تامین شده است و چند سفارش دیگر هم در لیست انتظار است و جوانان توانمند و غیور کشورمان مشغول کار بر روی سفارش‌های بعدی هستند.
بخش افتخارآمیز ماجرا اینجاست که فقط چند کشور معدود در جهان از این تکنولوژی برخوردار هستند.
آیا ما در رسانه‌ها و افکارعمومی و شبکه‌های اجتماعی از این رویداد بسیار مهم تجلیل کرده‌ایم؟! از جوانان و نخبگان مشغول در این پروژه چطور؟!
آیا از آنها تقدیر کرده‌ایم؟!  اکنون حدود 43 هزار گروه جهادی در اقصی نقاط کشور در جهت محرومیت‌زدایی مشغول خدمت رسانی به مردم هستند. فعالیت این گروه‌ها چقدر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و افکارعمومی بازخورد داشته است؟! 
 
8- رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تاکید کردند: «پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت.
آنچه می‌گویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّت‌های عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر می‌دارم.
در طول این چهل سال- و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است.» ایشان در ادامه تصریح کردند:«خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ همیشگی هزاران رسانه‌ صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.
شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره‌ تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.»
ان شاءالله با همت جوانان مومن و انقلابی و با هم‌افزایی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و پای‌کار آمدن اقشار مختلف مردم، این جهاد بسیار مهم روزبه‌روز فراگیرتر خواهد شد. مردم عزیز کشورمان نباید اجازه دهند که پروژه عملیات روانی و جنگ ترکیبی دشمن بر فعّالیّت‌های ثمربخش در کشورمان غبار نشانده و حس حقارت و ناامیدی و یأس را حکمفرما کند. باید برای این جنگ، خود را بیش از پیش مسلح کنیم. 
 
 

******************

خراسان**

شطرنج پیچیده سیاست در عراق/ دکترسیدرضی عمادی 

 
کشمکش‌های سیاسی در عراق بر سر انتخاب نخست وزیر این کشور و تشکیل دولت، همچنان ادامه دارد. سلسله رایزنی‌ها و گفت وگوهای سیاسی میان سران هیئت هماهنگی شیعی با رهبران جریان صدر به ریاست «مقتدی صدر» نیز تاکنون هیچ نتیجه‌ای به دنبال نداشته است.

همین مسئله، آینده سیاسی عراق را آن هم با گذشت 9 ماه از انتخابات در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. هفته گذشته نیز مقتدی صدر از تمامی نمایندگان منتسب به خود که بزرگ‌ترین فراکسیون پارلمان عراق را با ۷۳ نماینده تشکیل می‌دادند، خواسته ‌بود تا خود را برای استعفا آماده کنند و زمانی که او دستور می‌دهد این استعفاها را تقدیم کنند.

یک شنبه شب، محمد حلبوسی، رئیس پارلمان عراق در توئیتر خبر داد: «متاسفانه با بی‌میلی و اکراه درخواست برادران و خواهران‌مان، نمایندگان جریان صدر را برای استعفا دریافت کرده‌ایم.» ساعاتی پیش از اقدام نمایندگان جریان صدر به استعفا، رهبر این جریان نیز بار دیگر با صدور بیانیه و ایجاد فضاسازی، الحشدالشعبی را به دخالت در سیاست و تجارت متهم کرد.

طبیعی است که جریان‌های سنی عراق، کردها و برخی شیعیان از جمله جریان صدر و به بیان دیگر، عمده گروه‌هایی که حشد را به غلط یا درست در زمین نوری المالکی یا ایران می‌بینند، راضی به ادامه حیات آن به‌عنوان یک شاخه نظامی مستقل از ارتش و نیروهای امنیتی نیستند. واقعیت این است که در عراق امروز، ایجاد واگرایی میان نیروهای سیاسی نزدیک به حشد و دیگر گروه‌های سیاسی شیعی به طور جدی در دستور کار قرار گرفته و تلاش می‌شود مقاومت عراق به عنوان مهم‌ترین عامل نابسامانی سیاسی و مشکلات اقتصادی این کشور معرفی شود اما اکنون و با امضای استعفای نمایندگان جریان صدر توسط رئیس پارلمان، این سوال مطرح می‌شود که سناریوهای پیش روی صحنه سیاسی عراق چیست؟ سناریوی نخست این است که امکان بازگشت نمایندگان جریان صدر به پارلمان عراق وجود دارد. از یک سو، منابع آگاه در کمیسیون انتخابات عراق بیان کردند این کمیسیون هنوز سندی رسمی مبنی بر استعفای نمایندگان جریان صدر دریافت نکرده است.

از سوی دیگر، سابقه دارد که محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان با استعفای برخی از نمایندگان موافقت کرده اما این نمایندگان درخواست بازگشت داده‌اند و الحلبوسی نیز پذیرفته است. سناریوی دوم این است که نمایندگان جریان صدر انصراف قطعی دهند. در این صورت، مطابق قانون اساسی عراق، 73 کرسی این پارلمان به افرادی تعلق خواهد گرفت که در حوزه‌های انتخابیه خود حائز بیشترین آرا شده بودند.

از آن جایی که نمایندگان جریان صدر در حوزه‌های انتخابیه شیعیان عراق رقابت کرده و به پارلمان راه یافته بودند و مهم‌ترین رقبای آن‌ها نیز از میان دیگر گروه‌های شیعی بودند بنابراین، کرسی‌های نمایندگان مستعفی نیز به نامزدهای شیعی تعلق می‌گیرد که عمدتاً از نامزدهای چارچوب هماهنگی شیعه هستند.

در این صورت، چارچوب هماهنگی شیعه باید تلاش کند از طریق ائتلاف با دیگر گروه‌ها، زمینه خروج از بن بست سیاسی را فراهم کند. اگر در تحقق این هدف ناکام بماند، عملاً زمینه برای برگزاری انتخابات دیگر فراهم خواهد شد. سناریوی سوم این است که با پیوستن نمایندگانی دیگر به موج استعفا، این استعفاها مقدمه انحلال پارلمان و برگزاری مجدد انتخابات باشد.

در این صورت، دولت مصطفی الکاظمی همچنان تا زمان برگزاری انتخابات جدید به فعالیت خود ادامه خواهد داد. سناریوی چهارم این است که مقتدی صدر تلاش کند از اهرم تظاهرات خیابانی علیه رقبای خود بهره گیرد و در واقع، استعفاها مقدمه بی‌ثباتی در عراق باشد. پیش از این نیز بارها رهبر جریان صدر از به خیابان کشاندن مردم برای اعمال فشار بر دولت‌ها و تأمین اهداف خود بهره گرفته است.

اکنون نیز برخی از تحلیل‌گران معتقد هستند مقتدی صدر سعی دارد بن‌بست سیاسی را به صحنه خیابان بکشاند و رقبا را تحت فشار مردمی قرار دهد و اهداف خود را تأمین کند. به نظر می‌رسد با اقدام صدر صحنه سیاسی عراق پیچیده‌تر و اختلاف‌ها عمیق‌تر خواهد شد زیرا از یک سو برگزاری انتخابات مجدد پارلمانی مطلوب متحدان صدر از جمله جریان التقدم وابسته به محمد الحلبوسی نیست و حتی ممکن است ریاست وی بر پارلمان عراق به خطر بیفتد و از سوی دیگر، بعید است تظاهرات خیابانی به تأمین اهداف صدر و متحدانش منجر شود و رقبا در مقابل این تاکتیک صدر تسلیم شوند.

اگر استعفاها اجرایی شود و نمایندگان جایگزین وارد پارلمان شوند و چارچوب هماهنگی موفق به تشکیل کابینه شود نیز مقتدی صدر و هواداران وی در نقش اپوزیسیون ظاهر می‌شوند و سعی می‌کنند به اشکال مختلف ناکارآمدی کابینه را ثابت کنند که این نیز موجب شدیدتر شدن مشکلات در عراق خواهد شد.

عراقی که علاوه بر بن بست در روند سیاسی اش، با شرایط وخیم اقتصادی نیز دست و پنجه نرم می‌کند و همه این‌ها زمینه ساز افزایش تحرک گروه‌های تروریستی مانند داعش خواهد شد. بنابراین احتمال رشد دوباره جریانات سلفی-تکفیری و شاخه‌های تروریستی آن در عراق نیز وجود دارد.

 

******************

جوان**

جهاد سازندگی و سازندگی‌های جهادی/ رسول سنائی‌راد

دوران انقلاب و مبارزه با رژیم استبدادی پهلوی به ویژه در مرحله تظاهرات و اجتماعات مردمی فضایی برای رشد و شکوفایی فضیلت‌ها و ارزش هایی، چون نوع دوستی، ایثار و فداکاری و همچنین عدالتخواهی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرده و به عرصه‌های دیگر هم توسعه یافت.
یکی از میادین تجلی این فضایل و ارزش‌ها، عمران و سازندگی و رفع تبعیض و محرومیت در روستا‌های کشور بود که عموماً پیامد‌های سیاست‌های اشتباه توسعه در قبل از انقلاب، منجر به فاصله شدید روستا‌ها با شهر‌ها و شکل‌گیری فقر و محرومیت در روستا‌ها شده بود.

چنین وضعیتی، انگیزه گروه‌هایی از دانشجویان انقلابی را برای عزیمت به روستا‌های محروم و اقدامات عمرانی و امدادی در این روستا‌ها برای کمک به رفع فقر و محرومیت را فراهم کرده بود و اندیشه اولیه ایجاد یک نهاد و تشکل انقلابی - مردمی برای اقدامات سریع و وسیع در راستای محرومیت‌زدایی و توسعه عمرانی روستا‌ها را مطرح کرده بود.
در چنین فضایی و با گذشت حدود ۴ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی «جهاد سازندگی» در ۲۷ خردادماه سال ۱۳۵۸ به فرمان حضرت امام خمینی (ره) با هدف رفع محرومیت از روستا‌ها و ایجاد درآمد و اشتغال و رشد و شکوفایی کشاورزی تشکیل شد.
جهاد سازندگی با جلب مشارکت و همکاری و کمک‌های مردمی، اقداماتی در راستای ساخت جاده و تأسیسات عمرانی در روستاها، تأمین اقلام و ماشین‌آلات کشاورزی و اعزام گروه‌های مردمی داوطلب کمک به روستائیان به عمل آورد و با شروع جنگ تحمیلی ابتدا ستاد‌های پشتیبانی جنگ را برای جمع‌آوری، ارسال و توزیع کمک‌های مردمی به جبهه‌ها تشکیل و سپس گردان‌های مهندسی – رزمی و قرارگاه‌های عملیاتی و پشتیبانی را در جبهه‌های نبرد، برپا و مستقر کرد تا با احداث جاده، خاکریز، سنگر و کانال تردد و استقرار رزمندگان برای نبرد را تسهیل و امن‌تر سازند.
اثبات کارایی این نهاد انقلابی – مردمی موجب ارتقای آن به وزارت جهاد کشاورزی در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۶۲ شد.
در واقع بسیج سازندگی زائیده تفکری بود که از ارزش‌های دینی و فضایل انسانی برخاسته و در فضای انقلابی ورز خورده و به شکوفایی رسیده بود.
همین ارزش‌ها و فضایل بود که در عرصه هایی، چون محرومیت‌زدایی از روستا‌ها و مناطق دوردست و همچنین ایجاد شرایط زیست و رزم برای رزمندگان اسلام دربرابر متجاوزین بعثی و سپس بازسازی‌های خرابی‌های ناشی از جنگ، موجب درخشش این نهاد انقلابی شد و کارنامه پرافتخاری برای آن رقم زد.
با وجود این، شوربختانه در سال ۷۹، یعنی سه سال پس از دولت اصلاحات، این یادگار امام (ره) و لوح پرافتخار سازندگی‌های جهادی مردم، با مصلحت‌سنجی‌های بروکراتیک در وزارت کشاورزی ادغام و وزارت جهاد کشاورزی تشکیل شد که با گرفتار شدن به قید و بند‌ها و پیچ‌و‌خم‌های هزارتوی بروکراسی بیمار کشور، به میزان زیادی از فلسفه وجودی، رویکرد و عملکرد «جهاد سازندگی» فاصله گرفت.
اما با احساس این خلأ و کمبود، مجدداً جوانان متدین و انقلابی، برای رفع فقر و محرومیت و کمک به عمران و توسعه مناطق محروم و روستا‌ها معطل نمانده و این بار در قالب جهاد سازندگی، همان شعار و هدف بسیج سازندگی را دنبال کرده و حتی گروه‌هایی از جوانان دانشجو و دانش‌آموز حزب‌اللهی در قالب اردو‌های جهادی، همه‌ساله تعطیلات نوروزی و تابستانی خود را وقف خدمت بی‌منت به روستائیان و ساکنان مناطق محروم کردند.

اردو‌هایی که امکان حضور خواهران نیز در آن وجود داشت و کمک به روستائیان و محرومان صرفاً به ساخت و ساز و رساندن کود و سم محدود نمی‌شد، بلکه این بار طیف وسیعی از خدمات از درمان و پرشکی تا آموزش و ارتقای مهارت و کمک به ارتقای تحصیلی کودکان روستایی را نیز دربر می‌گرفت. وجه اشتراک این سه قواره جهادی، یعنی جهاد سازندگی، بسیج سازندگی و اردو‌های جهادی باز همان ارزش‌ها و فضایل الهی-انسانی و انقلابی است که خوشبختانه ریشه در فطرت‌های پاک الهی داشته و امروز با گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی با تجارب گرانقدر نیز آمیخته و تقویت شده است.


این ارزش‌ها و فضایل و تجارب متصل به آن به اثبات رسانده‌اند که؛


۱- فعالیت‌های مربوط به یاری محرومان و محرومیت‌زدایی آن‌قدر حلاوت و شیرینی دارند که برخلاف سختی‌های ظاهری آن، برای مردم به ویژه جوانان دارای کشش و جذابیت بوده و هیچ قالبی غیر از تشکل جهادی قادر به پاسخگویی به این کشش و سازماندهی و جهت‌دهی آن در سطح گسترده و اثربخش نخواهد بود.


۲- نهادینه شدن این ارزش‌ها و فضایل در جامعه ما به آن اندازه است که تفکری بلند و جهادی را رقم زده که برای حل مشکلات و مسائل مربوط به محرومان و پابرهنگان معطل چیزی جز همت خود نمی‌ماند. از این رو لازم است تشکلی در قواره این تفکر و همت بلند و جهادی فراهم باشد که برای خانواده‌ها نیز شناخته شده و قابل اعتماد و به اولویت‌های خدمت و محرومیت‌زدایی نیز اشراف داشته باشد.


با نگاه به این واقعیت‌ها و تجربه «جهاد سازندگی» که شرق حضور امثال شهید بهشتی را برمی‌انگیخت، به نظر می‌رسد تقویت امر سازندگی، در قالب نهادی جهادی – مردمی یک ضرورت هم برای رفع فقر و محرومیت از روستا‌ها و مناطق دور دست و محروم و هم برای پاسداشت همت بلند برآمده از ارزش‌ها و فضایل دینی – انسانی و انقلابی جوانان مشتاق خدمت و تلاش جهادی است.

 

******************

شرق**

آیا آسه‌آن تنها سازمان اقتصادی قدرتمند در جنوب شرق آسیاست؟/ نیلوفر صالحی

 یکی از اساسی‌ترین نیازهای کشور در شرایط کنونی تقویت «دیپلماسی اقتصادی» در ارتباط با کشورهای مختلف جهان است. از هنگام به قدرت رسیدن دولت سیزدهم بخش مهمی از ظرفیت سیاست خارجی ایران به حوزه «همسایگی» معطوف شده است. یکی از سازمان‌هایی که می‌تواند براساس این دو انگاره مورد توجه بیشتری قرار گیرد «اتحادیه همکاری‌های منطقه‌ای جنوب آسیا» یا «سارک» است. در این یادداشت به فرصت‌ها، چالش‌ها و ظرفیت‌های همکاری ایران با این سازمان مهم منطقه‌ای واقع در جنوب آسیا خواهیم پرداخت.

سارک از تأسیس تا توسعه

نخستین بار در سال 1981 در اجلاس «کلمبو»، ضیاء الرحمان، رئیس‌جمهور وقت بنگلادش، پیشنهاد تشکیل اتحادیه تجاری میان کشورهای جنوب آسیا را با همتایان خود از کشورهای هند، پاکستان و سریلانکا در میان گذاشت.

فقط دو سال بعد در سال 1983 بیانیه همکاری منطقه‌ای میان کشورهای هند، پاکستان، سریلانکا، مالدیو، بونان و نپال در دهلی‌نو به امضا رسید. بعدها افغانستان به عنوان عضو غیرمؤسس به عضویت دائم این اتحادیه درآمد. در نهایت این ابتکار همکاری منطقه‌ای در مورخ هشتم دسامبر 1985 در شهر «داکا» تأسیس شد. اعضای ناظر این اتحادیه بزرگ منطقه‌ای شامل ایران، چین، کره‌جنوبی، ژاپن، ایالات‌ متحده آمریکا و اتحادیه اروپا می‌شود. اصول اصلی این اتحادیه عبارت‌ است از «احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی»، «عدم مغایرت با همکاری‌های دو یا چند جانبه» و «عدم جایگزینی چنین همکاری‌هایی با همکاری‌های دو یا چندجانبه».

در اساسنامه این اتحادیه به همکاری در حوزه‌های «کشاورزی و توسعه روستایی»، «ارتباطات، علوم و تکنولوژی»، «بهداشت»، «حمل‌ونقل» و «توسعه منابع انسانی» اشاره شده است.

«ارتقای وضعیت رفاهی و بهبود کیفیت زندگی مردم جنوب آسیا»، «افزایش رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، «ایجاد فرصت زندگی محترمانه برای همه مردم»، «تقویت روابط جمعی و همکاری میان مردم جنوب آسیا»، «همکاری با کشورهای توسعه‌یافته» و «همکاری با سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای مشابه» از جمله اهداف اعلامی اتحادیه «سارک» است.

در سال 2006 این سازمان اقدام به تأسیس «منطقه تجارت آزاد آسیا» کرد که در تسهیل تجارت میان کشورهای عضو آن تأثیر چشمگیری برجا نهاده است. میزان صادرات کشورهای عضو سارک در نتیجه سیاست آزادسازی تجارت، تا سال 2012 به 354 هزار میلیارد دلار بالغ شد که نسبت به سال 2006، جهشی 58 درصدی را نشان می‌دهد.

همچنین میزان واردات اعضای این سازمان از سال 2006 تا 2012، از 330 هزار میلیارد دلار به 602 هزار میلیارد دلار بالغ شده است. این درحالی است که تجارت درونی دولت‌های عضو سارک در این مدت محدود باقی مانده و فقط یک درصد از حجم کلی تولید ناخالص داخلی سارک را تشکیل می‌دهد. این درحالی است که سازمان آسه‌آن باوجود اینکه از سارک کوچک‌تر است اما تجارت درونی آن 10 درصد کل تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد.

یکی از شیوه‌های فهم صحیح سازمان‌ها یا اتحادیه‌های منطقه‌ای-بین‌المللی مطالعه و شناخت ساختار سازمان موردنظر است. با شناخت و درک صحیح اتحادیه مورد نظر می‌توان راه‌های همکاری و پیشبرد اهداف کشورمان در حوزه «سیاست‌خارجی» را به نحو احسن تسهیل کرد. در رأس این اتحادیه منطقه‌ای «شورای وزرا» قرار دارد که متشکل از وزرای خارجه کشورهای عضو است. در مرتبه بعدی «کمیته دائمی» سارک قرار دارد که شامل معاونین وزرای خارجه کشورهای عضو می‌شود.

دیگر قسمت‌های مهم این اتحادیه منطقه‌ای شامل «کمیته‌های تخصصی» و «کمیته اقدام» می‌شود که متشکل از نمایندگان دولت‌های عضو است. دبیرخانه «سارک» نیز شامل دبیرکل، مدیر و کارکنان خدمات عمومی این اتحادیه می‌شود. همچنین این اتحادیه کمیته‌های فرعی‌ای مانند «صندوق توسعه سارک» و «شورای داوری» دارد.

چالش‌های سارک

«سارک» نیز مانند سایر اتحادیه‌های منطقه‌ای چالش‌های متعددی دارد که سعی می‌کند با «حل‌وفصل» یا «مدیریت» آنها بر کارایی مجموعه‌ منطقه‌ای خود بیفزاید. «اختلافات مرزی با هند»، «اختلاف میان بنگلادش و هند بر سر نحوه تقسیم آب رودخانه گنگ»، «ساختار نامتوازن قدرت میان کشورهای منطقه»، «اختلافات قومی میان هند و نپال»، «ساختار اقتصادی مبتنی بر کشاورزی و خدمات» و درنهایت «وابستگی ساختار اقتصادی کشورهای منطقه با شرکای فرامنطقه‌ای» از جمله چالش‌های این سازمان فعال در منطقه جنوب قاره کهن است.

علاوه بر وجود چالش‌های فوق این اتحادیه ضعف‌های اساسی‌ای در حوزه‌هایی مانند «ضعف در حذف موانع گمرکی»، «عدم ریشه‌کنی فقر» و «عدم توسعه اقتصادی» دارد که سبب می‌شود اهداف اقتصادی این اتحادیه براساس قواعد «تجارت آزاد» تأمین نشده و دچار اخلال در فرایند تحقق اهداف اقتصادی این مجموعه شود. جمهوری‌اسلامی ایران در راستای تعمیق روابط با همسایگان و گسترش روابط اقتصادی خود با سایر کشورها و سازمان‌های منطقه‌ای-بین‌المللی، به‌صورت رسمی به‌عنوان عضو ناظر سازمان «سارک» پذیرفته شد.

افزایش روابط با این اتحادیه منطقه‌ای که میزبان کشورهای مهم و تأثیرگذاری مانند «هند» و «پاکستان» است می‌تواند به تحقق اهداف راهبردی کشورمان در زمینه «اقتصاد مقاومتی» بینجامد. برای مثال تهران می‌تواند با احیای پروژه مشترک توسعه «بندر چابهار» و «سواحل مکران» با طرف هندی، زمینه همکاری و ورود سرمایه سایر کشورهای عضو «سارک» مانند سریلانکا را فراهم آورد. دیگر مزیت اقتصادی عضویت دائم یا افزایش همکاری با این اتحادیه‌ منطقه‌ای می‌تواند احیای مجدد پروژه «خط لوله صلح» باشد که در آن گاز ایران از طریق خاک پاکستان به هند خواهد رسید.

جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کشوری پیشرو در حوزه مبارزه با تروریسم سلفی-تکفیری و همچنین بزرگ‌ترین کشور جهان در زمینه کشفیات و مقابله با شبکه‌های قاچاق مواد و نارکوتروریسم می‌تواند به‌عنوان شریکی قابل اعتماد برای کشورهای عضو «اتحادیه سارک» زمینه افزایش صلح و ثبات در منطقه جنوب آسیا را فراهم آورد.

 

***************************************************************** 
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات