کیهان**
*********************
خراسان**
*********************
جوان**
نقشه راه ایران در پیشبرد روند مذاکرات هستهای روزبهروز ماهیت و چالشهای درونی طرف غربی را در مذاکرات آشکارتر کرده و حقانیت تیم مذاکرهکننده ما در طرح خواستههای بهحق مردم ایران در این مذاکرات در مسائلی نظیر ضرورت رفع تحریمها علیه مردم ایران و تأکید ایران بر ضرورت ضمانت عملی و جدی امریکا را آشکار ساخته است.
این مهم بعد از اجلاس دوحه در عین اثبات ماهیت منافقانه امریکاییها در ارسال پیامهای پنهان و آشکار، بعضی از اختلافات اساسی میان امریکا و اروپا را نیز آشکارتر کرد و درستی مسیری را که تاکنون ایران پیموده و تلاش دارد به مرور پیوند اقتصاد و شرایط داخل کشور با روند مذاکرات را قطع و این ابزار مهم جنگ شناختی، ترکیبی را از امریکاییها و صهیونیستها و سرپلهای داخلی آنها سلب کند، اثبات کرده است.
تیم هستهای ایران در روند مذاکرات دو هدف عمده را دنبال میکند؛ هدف اول اینکه در عین ایستادگی روی مواضع کشور، با کمترین هزینه این هدف تحقق یابد. البته ایران همچنان که بر مواضع و خواستههای خود پافشاری میکند از اقدامات تقابلی در مواجهه با اقدامات امریکاییها چشمپوشی نمیکند. هدف دوم نیز مدیریت هزینهها است.
بهگونهای که در این روند عرصه سیاسی و اقتصادی کشور کمترین آسیب را از جنگ شناختی، ترکیبی غرب در این عرصه متحمل شده و آنها نتوانند با القای اخبار منفی با ملتهب کردن بازار بر تیم هستهای ایران فشار بیاورند.
اما بهرغم آن امریکاییها در جریان مذاکرات وین و حتی مذاکرات دوحه یک جنگ ترکیبی را علیه ایران راهاندازی کرده و در این جنگ سناریوهای متعددی از حملات سایبری، اقدام به ترور و خرابکاری، دستور توقیف محمولههای نفتی ایران، باز اعمال تحریمها و قطعنامه علیه ایران در شورای احکام را در دستور کار قراردادهاند، اما نتیجهای نگرفته و سناریوی امریکاییها در دوحه با شکست مواجه شده است.
این مدعا را در گفتوگوی راب مالی، نماینده ویژه امریکا در امور ایران با رادیو N. P. R میتوان دید. درحالیکه امریکاییها در پیامی که قبل از مذاکرات دوحه از طریق یکی از کشورهای منطقه به ایران فرستادند مدعی شده بودند که آمادگی پذیرش شروط ایران و توافق ظرف مدت سه روز رادارند، راب مالی در این گفتگو با فرار به جلو برای سرپوش گذاشتن بر شکست امریکا در مذاکرات دوحه مدعی میشود که اتحادیه اروپا بهعنوان هماهنگکننده مذاکرات خواهان یک تلاش دیگر (برای ازسرگیری مذاکرات) بود و از هر دو هیئت (ایران و امریکا) برای برگزاری نشست در دوحه دعوت کرد، به این امید که طرف ایرانی تمایل داشته باشد چیزی را به ما عرضه کند و اراده خود را نشان دهد، اما متأسفانه در این دور نتوانست پاسخی به ما بدهد و بهنوعی این دور از مذاکرات اتلاف وقت بود!
نکته مهم درروند مذاکرات این است که ادامه این وضعیت از سوی امریکاییها نهتنها کمکی به آنها نمیکند بلکه موقعیت ایران را در دفاع از حقوق مردم ایران مستحکمتر کرده است.
گزارههای این مدعا عبارتاند از:
۱-رویکرد ترامپ - پمپئو در خروج از برجام و اعمال تحریمهای فلجکننده علیه ایران نهتنها دستاوردی برای تیم قبلی حاکم بر کاخ سفید نداشت، بلکه ایستادگی و مقاومت مردم ایران امریکاییها را وادار به اعتراف به شکست در برابر مردم ایران کرد و اکنون بایدن دو راه بیشتر ندارد، یا ادامه همان راه ترامپ که خود به شکست آن اعتراف کرده است یا عقبنشینی در برابر مردم ایران که البته در این مسیر نیز با صهیونیستها و رقبای جمهوریخواه خود چالش دارد.
۲- درخواستها برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران هیچ کمکی به کند کردن پیشرفتههای هستهای ایران نداشته و تنها باعث تشدید تنش بیشتر با ایران شده است.
۳- تلاش برای محکوم کردن ایران در نشست شورای حکام، واکنش ایران را در کاهش اجرای تعهدات پادمان در پی داشته و نصب سانتریفیوژهای جدید و افزایش سطح غنیسازی، وزنه ایران را برای مذاکرات بعدی سنگینتر کرده است.
۴- تشدید اختلاف میان اروپا و امریکا درروند مذاکرات یکی دیگر از چالشهای غرب است، پیش از جنگ اوکراین مقامات اروپایی درروند مذاکرات به تیم ایرانی میگفتند که حل پرونده هستهای و موضوع مذاکرات مشکل و چالش میان ایران و امریکا است و شما باید مشکل خودتان را حل کنید تا ما بتوانیم با شما وارد ارتباطات اقتصادی و... شویم، اما پس از جنگ اوکراین غربیها که نیاز شدیدی به بازار جدید برای تأمین انرژی پیداکرده و همچنین به دنبال راهی برای کاهش قیمت سوخت بودند خود بهعنوان ذینفع وارد بازی شده و این بار بهطرف امریکایی اعلام کردند که موضوع چالش میان شما و ایران در پرونده هستهای، منافع ما را نیز دچار چالش میکند و بر همین اساس نیز در هفتههای اخیر پیگیر به نتیجه رساندن مذاکرات بودند.
۵-روند تحولات جهانی و افزایش قیمت نفت به چالشی عظیم برای غرب تبدیلشده که چشمانداز نفت ۳۰۰ دلاری، به دلیل ادامه جنگ اوکراین، کاهش ذخایر استراتژیک امریکا، ناتوانی متحدان منطقهای امریکا در افزایش تولید و در پیش بودن زمان انعقاد قراردادها برای تأمین نفت زمستان ازجمله دلایلی است که اروپاییها را به تکاپو واداشته، بهگونهای که دو روز پیش رادیو فرانسه اعلام کرد که اروپای کلافه نیازمند نفت و گاز ایران است.
اما غربیها در کنار تداوم فشارها تحریمها به همراهی جریان رسانهای معاند بیرونی و برخی از مدعیان اصلاحطلبی در داخل برای دامن زدن به چالشهای ارزی و شکست مقاومت مردم ایران امید بستهاند، این واقعیت را در تیترهای رسانههای این جریان در روزهای اخیر در داخل میتوان یافت. نظیر:
-متهم کردن ایران به بهانهتراشی برای کسب امتیازات بیشتر از بایدن با وقفه سهماهه در مذاکرات؛ بازنمایی پافشاری ایران برای خروج سپاه از لیست FTO به عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات؛ بزرگنمایی اثرات تحریم در اقتصاد ایران با ادعای نابودی اقتصاد ایران با فشار حداکثری؛ تردید افکنی نسبت به توان تیم مذاکرهکننده ایران در پیشبرد آینده مذاکرات و حصول توافق هستهای؛ متهمسازی جمهوری اسلامی ایران به گروگان گرفتن امنیت روانی و اقتصادی جامعه بهپای سیاست خارجی.
اما بهرغم پادویی این طیف از فعالان رسانهای در داخل برای دولت بایدن، روندها بیانگر دست برتر ایران درروند مذاکرات است و برای امریکا و اروپا بدون احیای برجام هیچ گزینه دیگری در مورد ایران وجود ندارد و درخواست جریانهای معاند هم برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران هیچ کمکی به تضعیف موقعیت ایران و کند کردن پیشرفتهای هستهای ایران نخواهد کرد.
در این میان ایران ضمن حفظ و تحکیم اقتدار دفاعی و نفوذ منطقهای و ایجاد آمادگی برای مقابله با ابعاد جنگ ترکیبی امریکاییها و صهیونیستها ثابت کرده است که در برابر فزونخواهیهای غرب کوتاه نخواهد آمد.
جمهوری اسلامی با توافق یا بدون آن، برنامه هستهای صلحآمیز خود را دنبال خواهد کرد. تمام تلاش را برای حل مشکلات اقتصادی مردم با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و تعامل خوب با همسایگان و کشورهای دوست به کار گرفته است و به همین دلیل مؤلفههای منطقهای و بینالمللی نشانگر آن است که گذر زمان به نفع ایران است.
*********************
وطن امروز**
*********************
شرق**
حق داشتن شغل/مریم زندهدل
یکی از مهمترین حقوق انسان محسوب میشود که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به آن اشاره شده است.
انسان حق اشتغال دارد و حق دارد شغل خود را به صورت آزادانه انتخاب کند و حقوق کار به نحو عادلانهای در رابطه با وی اجرا شود. بر اساس اصل بیستوهشتم قانون اساسی «هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و حقوق عمومی نیست، برگزیند.
دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار را فراهم سازد». همچنین ماده شش قانون کار نیز به عنوان یکی دیگر از مبانی حق و اصل آزادی شغل و کار، در این زمینه چنین بیان کرده است: «بر اساس بند چهار اصل چهلوسوم و بند شش اصل دوم و اصل نوزدهم، بیستم و بیستوهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اجبار افراد به کار معین و بهرهکشی از دیگران ممنوع و مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هرکس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند».
اخراج؛ تهدیدی بر امنیت شغلی کارگران
از دیدگاه نگارنده برای کارگران هیچ کلمهای ترسناکتر از «اخراج» نیست؛ آنهم در شرایطی که مشکلات اقتصادی و معیشتی هر روز این قشر را با مسائل پیچیدهتری روبهرو میکند.
اخراج، کارگر را از ادامه اشتغال بازمیدارد و از آنجا که اراده کارگر در آن دخیل نیست، تصمیم یکجانبهای است که از سوی کارفرما به کارگر تحمیل میشود. حق داشتن شغل و امنیت شغلی کارگران با اخراج تهدید میشود و اینجاست که حقوق عمومی با حمایت گروهی که به منبع ثروت دسترسی ندارند و سرمایه آنها کارشان است، کارکرد خود را بهواسطه قانون نمایش میدهد و (قانون کار) چتر حمایتی خود را بر سر همه افراد مشمول این قانون، فارغ از جنس، رنگ و نژاد میگستراند.
اخراج کارگر، نوع قرارداد و قانون
کارگران با قراردادهای مختلفی با کارفرما ارتباط مزدی خود را ادامه میدهند. این مطلب ناگفته نماند که هنوز در ایران در بسیاری از کارگاهها کارگران بسیاری بدون قرارداد مشغول به کار هستند یا اینکه قرارداد امضا میکنند ولی نسخه دوم قرارداد به ایشان تحویل داده نمیشود.
قراردادهای کار کارگران معمولا با مدت معین منعقد میشوند؛ یعنی با فرارسیدن موعد اتمام قرارداد، کارفرما تعهدی برای ادامه همکاری با کارگر ندارد و قرارداد خاتمه مییابد. در این وضعیت با رعایت شرایط مندرج در قانون بیمه بیکاری، کارگر میتواند برای گرفتن حقوق ایام بیکاری اقدام کند. همچنین در ماده ۲۷ قانون کار درخصوص اخراج کارگران آمده است: «هرگاه کارگر در انجام وظایف محوله قصور ورزد یا آییننامههای انضباطی کارگاه را پس از تذکرات کتبی نقض نماید کارفرما حق دارد در صورت اعلام نظر مثبت شورای اسلامی کار علاوه بر مطالبات و حقوق معوقه به نسبت هر سال سابقه کار، معادل یک ماه آخرین حقوق کارگر را بهعنوان «حق سنوات» به وی پرداخته و قرارداد کار را فسخ نماید. در واحدهایی که فاقد شورای اسلامی کار هستند نظر مثبت انجمن صنفی لازم است. در هر مورد از موارد یادشده اگر مسئله با توافق حل نشد به هیئت تشخیص ارجاع و در صورت عدم حل اختلاف از طریق هیئت حل اختلاف رسیدگی و اقدام خواهد شد.
در مدت رسیدگی مراجع حل اختلاف، قرارداد کار به حالت تعلیق درمیآید.
تبصره ۱- کارگاههایی که مشمول قانون شورای اسلامی کار نبوده و یا شورای اسلامی کار و یا انجمن صنفی در آن تشکیل نگردیده باشد یا فاقد نماینده کارگر باشند اعلام نظر مثبت هیئت تشخیص (موضوع ماده ۱۵۸ این قانون) در فسخ قرارداد کار الزامی است.
تبصره ۲- موارد قصور و دستورالعملها و آییننامههای انضباطی کارگاهها به موجب مقرراتی است که با پیشنهاد شورای عالی کار به تصویب وزیر کار و امور اجتماعی خواهد رسید».
با ذکر این ماده طولانی از قانون کار قصد دارم مواردی را روشن و شفاف کنم:
موارد قصور کارگران باید مصرح و مصوب باشد و کارفرما با بهانهجویی نمیتواند کارگر را از ادامه کار محروم کند.
واحدهای صنفی که شورای اسلامی کار دارند، نظر این شورا برای اخراج کارگر الزامی است.
درخصوص کارگاههایی که شورای اسلامی کار ندارند، وفق قانون، هیئتهای رسیدگی ادارات کار اعم از تشخیص و حل اختلاف صالح به رسیدگی هستند.
آییننامههای انضباطی در صورتی برای ادارات کار لازمالاجرا هستند که به تأیید و تصویب این مرجع رسیده باشند؛ پس هر آییننامهای که در داخل کارگاهی نوشته و امضا شود برای اخراج کارگران ملاک عمل نخواهد بود.
نکته مهم اینکه هر اخراجی بدون رعایت ضوابط ماده ۲۷ و موارد مصرحه در قانون، در اثنای قرارداد کار غیرقانونی است و برای آن ضمانت اجرا نیز پیشبینی شده است.
کارگران اخراجی و تکالیف قانونی کارگرانی که در طول مدت قرارداد کار دارای قرارداد دائمی بدون قرارداد کار خارج از چارچوب ماده ۲۷ اخراج شوند، یعنی اخراج آنها غیرقانونی باشد، در صورتی که میخواهند به لحاظ قانونی پرونده خود را پیگیری کنند، وفق ماده ۲۰ قانون کار باید ظرف 30 روز دادخواست خود را با موضوع «بازگشت به کار و مطالبه حقالسعی و حق بیمه ایام تعلیق» در ادارات کار ثبت کنند (برای این کار باید ابتدا در دفاتر پیشخوان دولت، در سامانه جامع روابط کار احراز هویت شوند و به صورت الکترونیکی در سامانه ثبت دادخواست کنند).
در تبصره ماده ۲۰ قانون کار آمده است: «چنانچه کارگر بدون عذر موجه حداکثر ۳۰ روز پس از رفع حالت تعلیق، آمادگی خود را برای انجام کار به کارفرما اعلام نکند و یا پس از مراجعه و استنکاف کارفرما، به هیئت تشخیص مراجعه ننماید، مستعفی شناخته میشود که در این صورت کارگر مشمول اخذ حق سنوات بهازای هر سال یک ماه آخرین حقوق خواهد بود».
هیئتهای رسیدگی در ادارات کار اگر اخراج کارگر را غیرقانونی تلقی کنند، باید وی را به شغل سابق یا همطراز ابقا نمایند و حقوق و مزایای وی را از تاریخ تنظیم دادخواست تا روز جلسه رسیدگی محاسبه و در دادنامه صادره درج کنند. کارفرما نمیتواند پس از بازگشت به کار کارگر، وی را به شغلی با حقوق و مزایای کمتر از شغل سابق گماشته و از این طریق کارگر را تحت فشار گذاشته یا بیازارد. کارگر باید به شغل سابقش بازگردد و اگر آن شغل موجود نبود یا شخص دیگری در آن موقعیت شغلی بر سر کار آمده بود، شغل همطراز ملاک قانونگذار است که در آرای دیوان عدالت اداری نیز قید شده است.
در صورتی که کارفرما عذر موجه خود را برای نپذیرفتن کارگر بتواند اثبات کند و برای هیئت نیز این دلایل قابل قبول و مستند به قانون باشد، بهازای هر سال سابقه کار کارگر ۴۵ روز آخرین مزد به کارگر پرداخت میشود و با تعیین تکلیف مطالبات پایان کار کارگر، رأی به تسویهحساب با ایشان صادر میشود.
در پایان توصیه من به همه کارگران عزیز این است که حتما موقع امضاکردن قرارداد، مفاد آن را به دقت مطالعه کنند و اگر سواد کافی ندارند از فرد معتمدشان در این خصوص کمک بگیرند و بدانند حق قانونی آنهاست که یک نسخه از قرارداد کاری که هر دو طرف (کارگر و کارفرما) آن را امضا کردهاند و کارگر با اثرانگشت و کارفرما با مهر آن را تأیید کرده است، در اختیار داشته باشند. همه قسمتهای مهم قرارداد مثل مزد، میزان ساعت کار، نشانی کارگاه و سایر اطلاعات باید تکمیل باشد و سپس توسط طرفین امضا شود.