روزنامه کیهان**
1- جهان قاعدهمند آفریده شده است. هر ملتی که این قوانین را شناخت و پایبندی نشان داد، به اندازه پایبندیاش، اقتدار پیدا میکند، اما اگر نشناسد یا ملتزم نباشد، نسخه ضعف خود را پیچیده است.
چنان که امیر مومنان(ع) فرمود «العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه. دانش، چیرگی و تسلط است، هركس آن را بيابد، با آن حمله کند و پیروز شود، و هر كس، آن را نیابد، بر او حمله کنند و مغلوب گردد». یک مراد از دانایی، دسترسی به فنون است؛ اما معنای بالاتر، آگاهی نسبت به سنتهای جاری در زندگی بشر است.
ملتهایی که زحمت قناعت و تلاش و تولید قدرت را به جان خریدند، توانستند سیادت پیدا کنند و آنها که به این قاعده پشت کردند، خسارتهای بزرگی را به جان خریدند.
2- نمونه این قاعدهمندی را میتوان در منطق «حمایت از تولید و تامین منابع قدرت ملی» و در مقابل توهمی که ادعا میکرد با خامفروشی، قدرتفروشی و واگذاری منابع قدرت ملی میتوان به اقتصاد رونق داد و ثبات خرید و از بیگانگان، تضمین امنیتی گرفت!
نمونه نسخه منحط، رویکرد وابسته حکومت پهلوی و برخی حکومتهای مرتجع منطقه است. وضعیتی به غایت تحقیرآمیز که در فرآیند آن، سفیر آمریکا میتوانست به شاه ایران دیکته کند، یا دولتمرد آمریکایی، رژیم سعودی را «گاو شیرده» بخواند و مباهات کند که توانسته 450 میلیارد دلار قرارداد فروش اسلحه و... به آن دولت تحمیل کند!
3- با توهم «فروش منابع قدرت و کامیابی و آسایشطلبی از طریق آن» بود که برخی مدیران خوش بین به غرب وانمود کردند همه مشکلات کشور- از آب خوردن تا آلودگی هوا و محیطزیست و تولید و اشتغال-
با یک توافق با آمریکا (و سپس ادعای برجام 2 و 3) حل میشود. طبق این تخیل مسموم و نفوذزده، میشد تولید ملی را تعطیل یا تضعیف کرد، خودکفایی گندم را زیر سؤال برد، به نساختن مسکن ظرف پنج سال و انباشت تقاضای شش میلیون واحد مسکونی افتخار کرد، پالایشگاهسازی را «کثافتکاری» و نیروگاهسازی را «رفتن زیر بار مافیای نیروگاهسازی» خواند، و با این همه، صرفا با فروش نفت خام و انجام واردات، به اقتصاد رونق بخشید!
فرآیند برجام بدین معنا، کارکرد قرص روانگردانی را داشت که بر حسب ظاهر و در کوتاهمدت، حال کاربر را «توپ» میکرد؛ اما در میانمدت، تاثیرات ویرانگر خود را آشکار میساخت. بدترین رکوردهای اقتصادی میراث همین دوره است.
4- در این رویکرد وارونه، میشد 60 میلیارد دلار از ذخائر کمیاب ارزی را در اوج دوران تحریم حراج کرد و سپس زانوی غم در بغل گرفت و از زبان رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «الان در شرایطی هستیم که این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو، اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم به فروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد». چرا با وجود توافق، تحریمها در پسابرجام دو برابر شد و دموکراتها و جمهوریخواهان، متفقا پای تحریمهای ویزا، آیسا، سیسادا و کاتسا را در پسابرجام امضا کردند؟ چون جریان خطرناک نفوذ، به برخی سیاستمداران القا کرده بود با واگذاری منابع قدرت، میشود به رونق اقتصادی کُره جنوبی و ژاپن و آلمان رسید؛ و حال آن که مثلا آلمان و ژاپن، هشتمین و نهمین کشور اول دنیا در حوزه بودجه نظامی بودند.
آلمان همین امسال هم در اوج بحران اقتصادی، 100 میلیارد یوروی دیگر به توسعه توانمندیهای نظامی اختصاص داد.
5- از باب قاعده «الزموهم بما الزموا انفسهم»، باید به غربگرایان توجه داد که رشد اقتصادی چشمگیر کُره جنوبی، مدیون سختگیریهای اقتصادی است، که غربگرایان در ایران، خلاف آن را به اجرا گذاشتند. به عنوان نمونه، میتوان بخشهایی از درکتاب «نیکوکاران نابکار» به قلم پروفسور «هاجون چَنگ» استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج را مرور کرد: «صادرات کره جنوبی در دهه 1950، تنگستن و ماهی بود و شرکت سامسونگ، ماهی و سبزیجات و میوه صادر میکرد...
در دهه 1970، برنامه ایجاد صنایع سنگین در دستور کار قرار گرفت. در مدارس به ما میآموختند که وظیفه میهنی ما حکم میکند کسانی را که سیگار خارجی میکشند، گزارش کنیم...
ارز به راستی، خون و عرق پیشانی سربازان صنعتی ما بود که در کارخانهها دستاندرکار جنگ صنعتی بودند. کسانی که با خریدهای بیهوده مانند سیگار قاچاق، ارز را هدر میدادند، خائن به شمار میرفتند. پدرِ دوستی که به خانهاش رفته بودیم و سیگار میکشید، به عنوان فرد غیرمیهنپرست و بیاخلاق- اگر نه تبهکار- آماج حملات زهرآگین قرار میگرفت.
شدیدا از هزینه کردن ارز در موارد غیر ضرور ممانعت میشد. این کار از طریق اعمال ممنوعیتهای وارداتی و تعرفه و عوارض سنگین گمرکی برای کالاهای تجملی صورت میگرفت.
سفرهای خارجی جز با مجوز معامله تجاری یا تحصیل ممنوع شد... کُره که حالا صادرکننده خودرو و گوشیهای شیک در دنیاست، دههها برخلاف منطق تجارت آزاد جهانی، از حمایتهای تعرفهای و یارانهای برای تقویت بخش خصوصی استفاده کرد تا صنایع بتوانند در برابر رقابت بینالمللی دوام بیاورند. دولت روی ارز کمیاب، کنترل مطلق اعمال کرد و تخلف از آن، میتوانست مجازات مرگ در پی داشته باشد...
ژاپن زمانی خودروی بنجل تولید میکرد و با شکست روبهرو شد. بسیاری گفتند این شرکت باید به همان تولید ماشینهای ساده نساجی و ابریشم برگردد و بعد 25 سال ناتوانی، تولید خودرو را رها کند. اما دیگران گفتند هیچ کشوری بدون ایجاد صنایع مهم به جایی نرسیده. حالا همان تویوتا نه تنها از ورشکستگی درآمده، بلکه برند لکسوس را در دنیا تولید میکند».
6- خداوند، راحتطلبی و تنآسانی و زندگی بدون خطرپذیری و مجاهدت را برای انبیا و اولیای برگزیده خود نپسندید؛ چه رسد به دیگران. امیر مومنان(ع) در خطبه قاصعه بیان میکند «اگر خداوند اجازه تکبر ورزیدن را به فردی از بندگانش میداد، همانا رخصت آن را به پیامبران و اولیای خاص خود میداد، ولی خداوند سبحان، کبر ورزیدن را بر آنان روا نداشت...
آنها را به گرسنگی امتحان کرد، و به رنج و سختی مبتلا نمود. با امور وحشتناک آزمود، و با ناگواریها، خالصشان کرد... اگر خداوند پاک به وقت بعثت پیامبران خود، میخواست که گنجینههای طلا، و باغهای سرسبز را به روی آنان بگشاید، و پرندگان آسمان، و جانوران زمین را همراه آنان کند، چنین میکرد، اما در این صورت، جایی برای ابتلا و امتحان باقی نمیماند، و اجر و پاداش باطل میشد، و برای قبولکنندگان دعوت انبیا، ثواب مبتلایان به رنج و سختی واجب نمیشد...
اگر پیامبران، دارای قدرتی بودند که کسی را توان معارضه با آنان نبود، و دارای عزّتی که مغلوب کسی نمیشدند، و شوکتشان بهگونهای بود که گردنهای مردمان به سوی آن کشیده میشد، و مردم برای تماشای بزرگیشان بار سفر میبستند، اعتبار و ارزششان در میان مردم اندک بود، و متکبّران در برابرشان سر فرود میآوردند، و تظاهر به ایمان مىکردند، از روى ترس یا علاقهاى که به مادّیات داشتند.
در آن صورت، نیّتهاى خالص یافت نمیشد، و افراد با انگیزههاى گوناگون به سوى نیکىها مىشتافتند. امّا خداى سبحان اراده فرمود که پیروى از پیامبران، و تصدیق کتب آسمانى، و اطاعت محض، با نیّت خالص، تنها براى خدا صورت پذیرد؛ که آزمایش و مشکلات، هر قدر بزرگتر باشد، ثواب و پاداش آن نیز بزرگتر خواهد بود».
7- دنیا عرصه تزاحمات و کامیابیها و ناکامیهاست. جزو سنتهای الهی این است که ایام موفقیت را میان دوستان و دشمنان بگرداند. چنان که فرمود «إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ... اگر به شما آسیب و جراحتی رسید، به آن جمعیّت دشمن نیز آسیب و جراحتی همانند آن وارد شد. و ما این ایام (پیروزی و ناکامی) را در میان مردم میگردانیم؛ تا خداوند، افرادی را که ایمان آوردهاند، معلوم کند و از میان شما، گواهانی بگیرد...
آيا پنداشتيد كه داخل بهشت میشويد، در حالی که خداوند هنوز جهادگران و شكيبايان شما را معلوم نکرده است؟». و نیز فرمود «وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ. إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لَا يَرْجُونَ. و در تعقیب دشمن سستی نورزید؛ اگر شما رنج و دردی میبینید، آنان نیز مانند شما در رنج و درد میافتند، و شما امیدی را به خداوند دارید که آنان ندارند».
8- یک معیار سنجش درستی عملکرد مدیریتها، میزان خشم و ناراحتی دشمن است. امکان ندارد جبهه خودی، طراحی راهبردی موثری انجام دهد، و غیظ و کارشکنی و تهدید و تحریم و ترور دشمن را برنینگیزد.
خطای محاسبه بزرگی بود که کسانی تصور کردند دشمنی دشمن، پایانپذیر است و با کوتاه آمدن، میشود دل او را نرم کرد. سنت الهی بر این منطق استوار است که موفقیت و پیشرفتها، در مجاهدت مقابل دشمن اتفاق بیفتد؛ چنان که در سوره توبه فرمود: «... هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها (مومنان) نمیرسد و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند نمیگذارند، و ضربه ای از دشمن نمیخورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته میشود. خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند».
9- فرق میکند که وقتی از یک مدیر بپرسید بهترین ایام عمرش، کجا سپریشده، آدرس سفرهای اشرافی و اقامت در بهترین هتلها و بهرهمندی از امتیازات ویژه را به یاد بیاورد، یا سختترین ساعات خدمتگزاری در برابر تهاجم بیوقفه دشمن را.
آتش جنگ با مزدوران نیابتی آمریکا در منطقه بوکمال در مرز سوریه و عراق، همچنان شعلهور بود که رزمندگان خط مقدم، سردار سلیمانی را در میان خود یافتند. حاج قاسم، آن روز درباره بهترین روزهای عمر خود گفت: «یک وقت ما در کربلای پنج مشترک بودیم با این مرد بزرگ (اشاره به یکی از همراهان) و بعض از برادران دیگر که همراه ایشان بودند.
آن روز در کانال ماهیگیری، توی یک کانالی بودیم؛ تنگِ تنگ، ولی پر از جنازه. سر را نمیشد بالا بیاوری. شاید سختترین روزهای عمر من، آن روزها و اتفاقات بعدی بود. تمام شد. درسته؟
هیچ آثاری از آن سختی وجود ندارد. اگر از من بپرسند بهترین روز عمر تو کِی بوده (بُغض حاج قاسم)، میگویم آن روزی که در کانال ماهیگیری بودم. اگر از یک آزاده و اسیر بپرسند، بگویند بهترین روز عمر تو کی بوده؟ میگوید آن روزی که من را به عشق امام شلاق میزدند؛ نه روز ازدواجم. این روزها مثل همان روزهاست. از آن استفاده کنید».
***************
روزنامه وطن امروز**
**************
روزنامه خراسان**
**************
روزنامه ایران**
**************
روزنامه شرق**
بعد از چند ماه که مذاکرات برجامی به دنبال کشمکشهای تهران-واشنگتن متوقف شده بود و برخی آن را بنبست برجامی میدانستند، سفر انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران با هدف شکست بنبست مذاکرات ایران و ۱+۴ شرایط جدیدی را برای مذاکرات رقم زد.
به دنبال سفر اخیر جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، قرار شد به منظور خروج مذاکرات از بنبست، ایران و آمریکا به صورت غیرمستقیم در دوحه مذاکره کنند.
تغییر مکان مذاکرات از وین به دوحه (قطر) مورد موافقت و استقبال ایران قرار گرفت و مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از طریق اتحادیه اروپا روزهای سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته برگزار شد. دور جدیدی از مذاکرات که به اعتقاد رسانههای داخلی و خارجی با وجود اظهار امیدواریهای فراوان قبل از مذاکرات، دستاورد قابل اعتنایی نداشت، چراکه باز هم به جای اینکه طرفین مستقیم پشت میز مذاکره بنشینند و بدون واسطه حرف بزنند، به صورت غیرمستقیم برگزار شد.
اگرچه تاکنون به دلیل زیادهخواهی آمریکا این مذاکرات غیرمستقیم بوده است، اما حسین نوشآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید دارد در صورتی که آمریکا دست از زیادهخواهیهای خود بردارد، میتوانیم در مواردی مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم تا زودتر به نتیجه برسیم.
بعد از اتمام مذاکرات دوحه 1 علاوه بر رسانههای داخلی که خبر بینتیجهبودن این دور مذاکرات را کم و بیش اعلام کردند، منابع غربی و برخی مقامات ارشد آمریکایی هم از عدم حصول نتیجه در این دور مذاکرات گفتند. البته ممکن است عدم اطلاعرسانی از جزئیات مذاکره استراتژی طرفین باشد و هنوز زمان آن نرسیده که در این باره اطلاعرسانی شود و بعد از بررسی روند مذاکره در پایتخت کشورها، جزئیات بیشتری از آن رسانهای شود.
اما از آنجایی که مذاکرات دوحه، اولین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از زمان به قدرت رسیدن جو بایدن است که روسیه در آن حضور ندارد، علی باقریکنی مذاکراهکننده ارشد کشورمان بعد از اتمام این دور مذاکرات، برای آنچه در دوحه رخ داد به روسیه سفر کرد. اتفاقی که ابهامات و شائبههای فراوانی به همراه داشت و انتقادات زیادی را از سوی افکار عمومی متوجه باقریکنی کرد.
البته گفته میشود باقریکنی در زمان برگزاری مذاکرات در وین هم ملاقاتهایی با میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در وین داشته است. از آنجایی که برخی روسیه را مانع بهنتیجهرسیدن مذاکرات برجامی میدانند که به دلیل منافعش در این مسیر سنگاندازی کرده، حالا که باقریکنی بعد از مذاکرات دور جدید به مسکو رفته، به جو منفی افکار عمومی درباره مذاکرات دامن زده است؛ بنابراین پیشنهاد میشود دولت و تیم مذاکرهکننده پاسخی منطقی برای روشنشدن ابهامات فکری افکار عمومی دراینباره ارائه دهند.
مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم؛ مسئله این است!
مذاکره مستقیم؛ خیلی دور خیلی نزدیک
حسین نوشآبادی، نماینده مردم تهران در مجلس در این باره به «روزنامه شرق» گفت: «ما یکسری شروط داشتیم که اگر آمریکاییها این شروط را میپذیرفتند، ما هم با مذاکره مستقیم موردی مشکلی نداشتیم».
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم تأکید کرد: «به شرطی که آمریکاییها صادقانه عمل کنند و حق جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند و خروج یکطرفه از برجام را جبران کنند، ما هم با مذاکره مستقیم مشکلی نداریم».
نوشآبادی ادامه داد: «اگر آنها ابتکار عمل مثبتی از خودشان نشان دهند و صادقانه وسط بیایند، مذاکره مستقیم میتواند مورد توجه قرار گیرد».
این نماینده مجلس درباره دور جدید مذاکرات برجامی در دوحه بیان کرد: «جمهوری اسلامی ایران از ادامه روند مذاکرات برجامی و از بین رفتن فضای سرد حاکم بر مذاکرات استقبال میکند. اینکه به تدریج زمینه مثبتی برای ادامه مذاکرات فراهم شود خوب است. جمهوری اسلامی همواره از مذاکرات استقبال کرده و مادامی که این مذاکرات و گفتوگوها میتواند در رفع سوءظنها مؤثر باشد، از آن استقبال میکنیم».
نوشآبادی افزود: «ما به وظیفه خود دراینباره عمل کردهایم و این کشورهای غربی و اروپایی هستند که تاکنون تعلل کرده و ابتکار عملی به خرج ندادهاند.
امیدواریم با تحرکات جدیدی که اروپاییها در دور جدید مذاکرات شروع کردهاند و با توجه به ضرورتی که در توافقنامه برجام در حال تحقق است، به تدریج فضای ناامیدی و یأسی که حاکم شده بود از بین برود و کشورهای طرف معاهده برجامی با درک واقعیتهای امروز جهان و با توجه به اهمیت صلح منطقه و جهان کار را پیش ببرند».
او ادامه داد: «برجام توافقی است که همه طرفهای آن از منافع اقتصادی و سیاسی آن بهرهمند میشوند؛ به شرطی که آنها منافع و حقوق ملت ایران را هم به رسمیت بشناسند. هرچند به نظر میرسد زمینههای آن در حال تحقق است و اتفاق خوبی در حال رقمخوردن است».
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در پاسخ به اینکه آیا تغییر مکان مذاکره از وین به دوحه به منزله بازگشت به قبل و نقطه سرخط نیست؟ گفت: «بحث مکان مذاکرات اولویت نیست و مذاکرات تاکنون در چندین کشور مختلف برگزار شده است؛ بنابراین نباید چنین استنباطی داشت».
نوشآبادی در پاسخ به اینکه چقدر به اهداف مدنظر برجامی نزدیک هستیم؟ بیان کرد: «مذاکرات 95 درصد پیشرفت داشته است، اما عامل اصلی کندی و سردی مذاکرات خود آمریکاییها بودند. با وجود اینکه پیامها و مکاتبات غیرمستقیم زیادی بین ایران و آمریکا مبادله میشد، اما زیادهخواهی آمریکا باعث این کندی روند شده بود».
مردم تحمل کنند، راههای میانبر را بلدیم
علاوه بر نوشآبادی، محمود عباسزادهمشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم در گفتوگو با «شرق» درباره تغییر مکان مذاکره گفت: «زمان و مکان مذاکرات جزء متن نیست و حاشیه کار است، اما تغییر مکان مذاکره از یک کشور اروپایی به یک کشور شرقی با گفتمان جمهوری اسلامی ایران همخوانی بیشتری دارد. قرار نیست همه مناسبات سیاسی دنیا در اروپا انجام شود.
این پیشنهاد از هر طرف که مطرح شده باشد و پذیرشش از طرف جمهوری اسلامی اتفاق خوبی است و قابل انتظار بود». عضو هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم ادامه داد: «در این مذاکرات دستور کار ما مشخص است. ما برای لغو تحریمها و گرفتن تضمینها مذاکره کردیم. آن هم گرفتن امتیاز و لغو تحریمها با قدرت. چراکه اگر در موضع ضعف باشیم نمیتوانیم کار را به نتیجه برسانیم».
عباسزادهمشکینی در ادامه تأکید کرد: «یکسری دستاوردهای ما در طول اجرای یکطرفه برجام از بین رفته بود که خوشبختانه بعد از مصوبه مجلس در سال 99 سازمان انرژی اتمی موظف شد دستاوردهای ازدسترفته را دوباره بازتولید کند.
اکنون ما برگهای برندهای را مثل میزان ذخیرهسازی، درصد اورانیوم غنیشده هم در تولید هم نصب سانتریفیوژها با قدرت بیشتر و سایر دستاوردهایی که در طول اجرای یکطرفه برجام از دست رفته بود، در اختیار داریم».
او ادامه داد: «خوشبختانه این بازتولید از دولت قبل آغاز شد و در دولت فعلی در جریان است و ما میدانستیم که غربیها دوباره به مذاکره روی میآورند».
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه بیان کرد: «قطعنامهای که اخیرا غربیها علیه ما صادر کردند، ضد گفتوگو و ضد مذاکره بود اما انتظار نداشتند ایران چنین واکنش جدیای نشان دهد.
ما نیز پیشبینی میکردیم آنها باز هم به مذاکره تن بدهند». عباسزادهمشکینی در ادامه با تأکید بر اینکه غربیها دنبال فرسایشیکردن مذاکرات و شرطیکردن اقتصاد ما هستند، گفت:«آمریکاییها میخواهند به معیشت مردم آسیب بزنند و ما نباید اجازه بدهیم. ما دنبال گرفتن امتیاز و نتیجه از مذاکرات هستیم و اگر به نتیجه نرسیم، مذاکره و توافق بیمعنی خواهد بود».
او با تأکید بر اینکه «اجازه نمیدهیم مذاکرات بیش از این طول بکشد» تصریح کرد: «ما دنبال گرفتن نتیجه هستیم چه با توافق چه بی توافق. جمهوری اسلامی ایران مذاکره را روش کمهزینهتری میداند و اگر غربیها دنبال امتیازگیری یکطرفه باشند و تن به توافق ندهند، ما هم گزینههای دیگری داریم».
نماینده مشکینشهر در مجلس یازدهم در پاسخ به اینکه در این جنگ اقتصادی باید مراقب مردم بود، چراکه تحت فشار اقتصادی قرار گرفتهاند، یادآور شد: «بالاخره این درگیری برای هر دو طرف فشار دارد، اما برای انعکاس فشار بر مردم، روشهایی قانونی وجود دارد و برخلاف یکسری پروپاگاندای رسانهای ما هم نماینده مردم هستیم و در بطن جامعه قرار داریم و از این فشارها مطلعیم».
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پایان تأکید کرد: «غربیها دنبال فشار بیشتر بر معیشت مردم هستند اما در دنیا همه کشورهای هستهای این فشار و مسیر را تحمل و طی کردهاند تا به نتیجه رسیدهاند؛ اما ما از تجربه دنیا استفاده میکنیم و راههای میانبری را بلدیم و زمینه راههای میانبر را داریم تا هم فشارها کمتر شوند هم به نتیجه برسیم».
اگرچه این دور مذاکرات برجامی که در دوحه برگزار شد، از نظر برخی بدون دستاورد خاصی بوده و انتقاداتی را به دلیل سفر باقریکنی به روسیه متوجه او کرده است؛ اما برخی را به این فکر انداخته که مذاکرات برجامی را با حذف واسطهها به طور مستقیم با آمریکا پیگیری کنیم.
البته آنطورکه در برخی خبرها آمده است مذاکرات دوحه بدون دستاورد هم نبوده و در این مذاکرات افزایش فروش نفت ایران مورد توافق قرار گرفته است که از آن به عنوان نقطه قوه مذاکرات دوحه میتوان یاد کرد؛ بنابراین باید منتظر بود و دید که به گفته نوشآبادی مذاکره مستقیم با آمریکا را در ادامه مسیر انتخاب خواهیم کرد یا به گفته عباسزادهمشکینی مردم را به تحمل سختی بیشتر برای هستهایشدن مجاب خواهیم کرد!
**************************************************************