غرب با هدف مهار جمهوری اسلامی ایران و ایجاد چالش در توسعه و پیشرفت کشور تحریم را به عنوان مهترین ابزار انتخاب کرد؛ گزینه ای که به تصور نخبگان سیاسی، امنیتی و اقتصادی، آخرین سلاح آمریکا در مدیریت قدرت جمهوری اسلامی ایران است. تا به امروز غرب در هیچ شرایطی نتوانسته است با سلاح تحریم به موفقیت دست یابد و جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه موقعیت ژئوپلیتیک خود، همواره غرب را به چالش کشیده است. البته نباید غافل شد تحریم در بدبینانه ترین حالت ممکن 30 درصد مشکلات را در حوزه های مختلف اقتصادی و تجاری برای کشورمان ایجاد کرده است؛
بنابراین برای عبور و رفع مشکلات حاصل از تحریم ایران دو مسیر پیش رو دارد:
1- مذاکره با آمریکا برای لغو تحریم: این راهبرد در دهه 90 شمسی شبانه روزی پیش گرفته شد و کل عمر دولت یازدهم و دوازدهم در این موضوع صرف شد که راه به جایی نبرد. در واقع بعد از انتخاب تاکتیک مذاکره برای رفع اثر تحریم، آمریکا سلاح خود را به طور کامل از غلاف بیرون کشید و با اتخاد سیاست فشار حداکثری، تمام توان خود را برای تحریم ایران در پیش گرفت. آمریکا با انتخاب رویکرد «تحریم- معیشت» رفتار دوگانه ای را در مذاکره به نمایش گذاشت که تصور می شود، آنها به این وسیله به دنبال شرطی نگه داشتن جامعه ایرانی باشند؛ هدفی که در درازمدت خطر زیر سؤال بردن مدیریت کشور را را نزد افکار عمومی گوشزد می کند.
گرچه جامعه صلح جوی ایرانی مذاکره و دیپلماسی با غرب را بهترین گزینه برای رفع تحریم ها می داند، اما واقعیت آن است تصور افکار عمومی کشورمان از مذاکره با غرب بسیار متفاوت از نگاه غربی ها به مذاکره باشد. مذاکره در نزد نخبگان سیاسی و امنیتی غرب به معنای «عادی کردن وضعیت ایران»، «بازطراحی تحریمها» و «فرسایشی کردن» مدیریت کشور است که با آن بتوانند با کمترین هزینه آنچه در نبرد سخت به دست می آید، در مذاکره به دست بیاورند. بنابراین برخلاف تصور طرف جامعه ایرانی، رفع تحریمها نقطه مماس راهبرد مدنظر واشنگتن و تهران از اجرای توافق هستهای نبود.
2- خنثی سازی تحریمها: با ارزیابی رفتار آمریکا در روند مذاکرات و بررسی پیشینه آمریکا در مذاکره و تعهداتی که در 100 سال اخیر به جامعه بین الملل داشته است، هیچ گاه آمریکا به سمت رفع تحریم بر اثر مذاکره نخواهد رفت. بنابراین باید شرایط را در میدان عمل به سمتی برد که این کشور به اعتراف به ناکارآمد بودن تحریم ها مجبور شود. از این رو خنثیسازی تحریمها در مقایسه با رفع تحریمها از جمله محورهایی است که همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داشته است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی 26 آذرماه سال 1399 درباره چرایی اولویت داشتن خنثیسازی به رفع تحریمها فرمودند: رفع تحریم دست دشمن و خنثی کردن تحریم دست ماست؛ دشمن باید رفع تحریم کند، اما خودمان می توانیم تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. نمی گویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البته چهار سال است تأخیر شده. اگر بتوانیم با روش درست تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. اما به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شماست.
ارزیابی ها از رویکرد دولت سیزدهم نشان می دهد بر خلاف دولت قبل، خنثی سازی تحریم ها راهبرد اساسی است که در مجموعه وزارتخانه های مختلف پیگیری و دنبال می شود. حتی واکاوی نوع مذاکره دولت نشان می دهد سیاست خنثی سازی اولویت دولت نسبت به رفع تحریم هاست. اهم اقداماتی که در دولت انجام شده است، نشان می دهد خنثی سازی تحریم برخلاف تلاش برای رفع تحریم، امکان پذیر است.
در شرایطی که قدرت آمریکا روبه افول است، جهان به سمت چندقطبی حرکت می کند، کشورهای مقابل با سیاست استکباری آمریکا رو به فزونی و امکان ایجاد مسیر تجارتی متفاوت از نظارت آمریکا و ساختارهای ترسیم شده این کشور فراهم است، می توان به این نتیجه دست یافت خنثی سازی تحریم را می توان راحت تر از رفع تحریم با مذاکره با آمریکا به دست آورد.
در وضعیت کنونی بین الملل می توان گفت، در وهله نخست امکان بازارسازی برای صادرات پایدار نفت ایران حتی در شرایط تحریم وجود دارد. فروش بالای یک میلیون بشکه نفت در شرایط کنونی تأکیدی برای امکان پایدارسازی فروش نفت وجود دارد.
دوم، اینکه با برنامه ریزی دقیق دولت سیزدهم دیپلماسی انرژی برای توسعه همکاری با کشورهای منطقه و سراسر دنیا با وجود تحریم احیا شده است. قرارداد سوآپ سهجانبه و احیای روابط با ترکمنستان، امضای تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری با شرکت گازپروم روسیه برای توسعه میدانهای گازی کیش و پارس شمالی- فشارافزایی میدان پارس جنوبی- احداث خطوط لوله صادرات گاز به عمان و پاکستان و... ازجمله موفقیت ها با رویکرد خنثی سازی تحریم هاست.