کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: بانکداری اسلامی در راستای تأمین و برقراری عدالت و آبادانی که از جمله ارزشهای بسیار مهم اسلامی به شمار میرود، فعالیت میکند. اگر بانکداری در این جهت حرکت نکند، بانکداری اسلامی نیست.
حسین درودیان کارشناس و تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با صبح صادق در تعریف بانکداری اسلامی به مناسبت هفته بانکداری اسلامی، گفت: «در این موضوع شکی وجود ندارد که بانکداری اسلامی معنی عامتری از بانکداری بدون ربا دارد و این بحث به نسبت بحث قبلی وسیعتر و ابعادی به مراتب بزرگتر دارد، که اتفاقا روی این موارد باید کارشناسیهای بسیار دقیقی صورت بگیرد تا برای اجرا به نظام بانکی کشور عرضه شود.»
وی در تعریف تفاوتهای بانکداری بدون ربا با بانکداری اسلامی، گفت: «بانکداری بدون ربا به این معناست که روند کاری در نظام بانکی به گونهای اجرا میشود که مناسبات بین بانک و تسهیلات گیرنده، متضمن ربا براساس تعریف فقهی و شرعی نباشد. این موضوع هدف اصلی در بانکداری بدون رباست، که در سال 62 تصویب شد به طوری که میتوان گفت بعد از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا از سال 62 چنین کاری در نظام بانکی کشور تا حدی در حال انجام است، اما نه آنچه به طور واقع مد نظر بوده، تا رسیدن به این مرحله هنوز فاصله داریم.»
کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی خاطر نشان کرد: «بنابراین میتوان گفت بانکداری اسلامی در معنای دقیق و موشکافانه، وسیعتر از بانکداری بدون رباست. البته ممکن است سیستمی ایجاد شود که بتواند مناسبات بانک با مشتریان را براساس قواعد و راه حلهای فقهی کاری صورت دهد و محقق کند، که ربا در آن وجود نداشته باشد؛ اما بانکداری اسلامی در راستای تأمین و برقراری عدالت و آبادانی، که از جمله ارزشهای بسیار مهم اسلامی به شمار میرود، فعالیت میکند. اگر بانکداری در این جهت حرکت نکند بانکداری اسلامی نیست، پس این دو موضوع در مسئله تفاوتهای بانکداری اسلامی با بانکداری بدون ربا بسیار مهم است.»
وی در خصوص چالشهایی که تا به امروز مانع تحقق بانکداری اسلامی و حتی بانکداری بدون ربا به شکل دلخواه شده، گفت: «مسئلهای که منجر به عدم تحقق بانکداری اسلامی شده این است که ما بیشتر متوجه جنبههای فقهی بانکداری بدون ربا هستیم، بنابراین میتوان گفت از این محل عملا دچار ناکامیهایی شدهایم. به این معنا که بانک در راستای فعالیتهای معمول خود، نرخ سود ثابتی را مفروض دارد، به طوری که این نرخ سود ثابت اصلا از مناسبات بانک با مشتریانش که سپردهگذار و تسهیلات گیرنده باشند، به دست نمیآید؛ بلکه از مناسبات بانکها با هم و بانکها با بانک مرکزی به دست میآید و از ارتباط بانکها با هم در بازار بین بانکی که نرخ مشخصی دارند و بانک مرکزی که نرخ مشخصی در ارتباط با شبکه بانکی دارد، نرخ سود تسهیل گیرنده، مشخص میشود.»
استاد اقتصاد در این باره افزود: «به صورت طبیعی این نرخ به سمت پایین و به سمت رابطه بانک با سپرده و سپردهگذار و تسهیلات گیرنده تسری مییابد، پس بانک همیشه با نرخی مواجه است و نرخی به عنوان هزینه فرصت دارد. این که گفته شود نرخی که بانک با مشتریان خود محاسبه میکند باید بعدا بعد از قرارداد و پروژه موضوعیت پیدا کند، معنی نمیدهد؛ چرا که الان بانک با نرخی روبهروست، پس میتوان گفت نظام بانکی که خواستار طراحی آن بودیم با واقعیتهای پول و بانک امروز همخوانی نداشته به همین خاطر عملا بانکها به این سمت رفتند که نرخ جاری خود را به عنوان هزینه میگیرند و چند درصد برای گذران امورات و سودی که بانک باید دریافت کند، بر رقمهای اولی افزوده میشود.»
وی در خصوص تفاوتهای بانکداری اسلامی با بانکداری بدون ربا توضیح بیشتری داد و گفت: «بانکداری اسلامی، جنبههای فراتر از بانکداری بدون ربا دارد. در بانکداری اسلامی موضوع مهم تحقق عدالت برای همه جامعه است که متاسفانه این موضوع در نظام بانکی و مدیریت بانکی کشور تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و اجرایی نشده است.»
وی به تعابیری که از بانکداری اسلامی به معنای بانکداری قرضالحسنه میشود، پرداخت و در این باره گفت: «بانکداری اسلامی را نباید صرفا بانکداری قرضالحسنه دانست و این تعبیر، سوءبرداشت است؛ چرا که بانکداری اسلامی، بانکداری است که با مشتریان خود در ارتباط است و آنچه از فعالیت مولد و تولید ایجاد میکند به صورت حداکثری بین عموم مردم پخش میشود، ضمن اینکه سهم بانک در این مشارکت نیز مورد توجه است، بنابراین آنچه در این موضوع اهمیت دارد، این است که فعالیتهایی که توسط بانک، تأمین مالی میشود برای جامعه اسلامی باید مفید باشد. یعنی اینکه بانکداری اسلامی به هیچ وجه نباید به بانکداری قرضالحسنه تعبیر شود، چرا که این آدرسهای غلط ما را به مقصد مورد نظر نمیرساند.»
حسین درودیان با تأکید بر اینکه قوانین و مصوبات مجلس صرفا نمیتوانند کارساز باشند به اجراییشدن مصوبات اشاره کرد و در این باره گفت: «نباید فکر کنیم با تصویب قانون بانکداری جمهوری اسلامی، نظام بانکی ما به یک باره متحول و اسلامی میشود، چرا که تغییرات با قوانین به وجود نمیآید، یعنی ما نمیتوانیم با وجود قوانین بدون اینکه ارادهای برای اجرا داشته باشیم، به تغییرات اساسی در کارکردها و رویکردها امیدوار باشیم.»
استاد اقتصاد در این باره افزود: «زمانی اهداف و بندهای قوانین به منصه ظهور میرسند که ایدهها و افراد کاربلد و مجریان خوب، جامه عمل بر تن آنها بپوشانند. اگر این افراد ارادهای برای انجام کار مثبت داشته باشند، کار انجام میشود در غیر این صورت، با نوشتن قانون مشکلی حل نمیشود. نوشتن قانون و وجود ابزارهای قانونی برای پیشبرد اهداف بسیار خوب و لازم است، اما مشکل عدم تحقق و اجرای قانون در ایران ناشی از فقدان اراده است؛ یا اگر در بین مسئولان اراده وجود دارد تحت شرایط جاری و مشکلات و مسائل مختلف، عملا ارادههای تحولآفرین به سرانجام نمیرسند.»
حسین درودیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران در پایان گفتوگو خاطر نشان کرد: «آنچه در این موضوع قابل تأمل است و باید انجام شود برداشتن گامهای کوچک برای رسیدن به موفقیتهای پیدرپی در راستای اصلاح نظام بانکی و اسلامی کردن نظام بانکی کشور است. اگر اینگونه عمل کنیم قطعا معطوف به اهداف مورد نظر اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی میتوانیم موفقیتهای بزرگ را رقم بزنیم و تمام آنچه را در بانکداری اسلامی دنبال میکنیم، در میانمدت و بلندمدت به منصه ظهور برسانیم.»