مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی) در هفته بزرگداشت نیروی انتظامی و در جمع دانش آموختگان دانشگاه پلیس فرمودند: " ملت ایران مثل امیرالمومنین علیه السلام هم مظلوم هستند و هم قوی " راز قوی بودن ملت ایران تا حدودی برای همگان روشن است، زیرا به گواه ۴۳سال مبارزه و ایستادگی در برابر همه کاخ های ظالمانه که حتی به بیماران صعب العلاج هم رحم نکرده و با تحریمهای شکننده تنها به جرم استقلال یک ملت، به خیال خام شان برای تسلیم ذلیلانه ملت امام حسین علیه السلام از هرگونه خباثت و خیانت و ظلمی دریغ ننموده اند و در مقابل، این ملت مومن و با بصیرت و متحد، از ابتداء استقلال و آزادی اش تاکنون راست قامت و استوار در برابر همه مشکلات و رنج و تعب ها، بر بلندای عزت و اقتدار ایستاده و از امواج فتنه ها و توطئه ها و تهاجمات سخت و نرم با موفقیت عبور نموده است.
تا بدانجا که به اعتراف کانونهای اصلی عداوت و دشمنی، آمریکا و اسرائیل و مرتجعین عرب همچون دولت پلشت و کودکش سعودی، ایران در حال تبدیل شدن به امپراطوری قدرتمند است و در حال عبور از همه سدها و موانع.
اما راز مظلومیت ملت و همچنین رهبری حکیم و فرزانه در چیست؟ و چرا مقام معظم رهبری ذیل مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام، این حقیقت را آشکار ساختند. لطفا به این قطعه و پیام تاریخی بیش از حد توجه فرمایید؛ مروان حکم که یکی از حاکمان ظالم و دنیا طلب دوران امیرالمومنین و فرزندانش حسن و حسین علیهم السلام بود، در پاسخ به این سوال که علیرغم شخصیت پاک و کامل علی بن ابیطالب علیه السلام و شناختی که تو از حضرتش داری چرا سیاست مرموز و کثیف سَبّ و دشنام و اتهام های واهی و دروغ و جنگ روانی و تبلیغات شیطانی بر مبنای شایعات، علیه او اتخاذ نموده و همچنان برای نشان دادن چهره غیر واقعی از امیرالمومنین علی علیه السلام دست به هر اقدام ناجوانمردانه و کثیفی میزنید؟
ناپرهیزی کرد و کلامی گفت که البته پرده از راز مظلومیت امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام بر داشت، او گفت: " لایستقیم لنا الامر الا بذالک " امر دنیا و قدرت و سیاست در چنگ ما نمی آید و چرخ آن به مراد دل ما نمی چرخد، جز به اینکه شخصیت واقعی علی علیه السلام شکسته و از دیده ی توده مردم بیفتد.
یعنی شخصی که به نام علی شناخته می شود و مردم او را سبّ و دشنام می دهند، علی ساختگی و غیر واقعی باشد که ما به افکار عمومی القا و معرفی می نماییم! همین شیوه را معاویه و یزید نیز سیره جاری خود قرار داده بودند و لذا تا حدود یکصدسال بعد از ارتحال نبی مکرم اسلام (ص) و فتنه مرموز و پیچیده سقیفه ، دشنام به مولا امیر المومنین علیه السلام حتی در خطبه های نماز جمعه در کنار ممنوعیت نقل و کتابت حدیث نبوی (ص) ادامه داشت.
و اما فتنه اخیر ؛ هر چند شباهتهایی با فتنه های قبل داشت. بویژه بلحاظ مبنی و آبشخور تحریکی و تهییجی و موج آفرینی بر طبق مسئله ای دروغ ، همچون حجاب اجباری و یا ضرب و جرح یک بانوی محترمه که یادآور دروغ شاخ دار تقلب در انتخابات فتنه ۸۸ بود، اما جلوه های تلخ منحصر بفرد هم داشت که خاص این دور از فتنه طراحی و توسط سر خط های اصلی و استکباری آن دستور داده شده بود و آن شعارهای توهین آمیز و فراتر از ساختار شکنی که با هدف برانگیختن خشم مردم و نیروهای امنیتی و سپس با بالا بردن دُز خشونت و ناامنی و حتی کشته سازی و کشته گیری ؛ که اگر نبود مقاومت هوشمندانه و مظلومان فرزندان ملت ، معلوم نبود چه اتفاقاتی گریبان جامعه را می گرفت.
از جمله جلوه های نحس و تلخ این فتنه به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
۱_ تهاجم کور و کاملا اهانت آمیز و بی پروا و لخت و عریان به ستون اصلی خیمه انقلاب و نظام یعنی رهبری عزیز تر از جانمان . شخصیتی که طبق اعتراف دشمنان در تمام عالم نمونه و مانندی نداشته و ندارد. رهبری پاک و بدور از هر شائبه و البته مسلط و متخصص در همه حوزه های حکمرانی و دلسوز واقعی توده مردم بویژه قشرهای ضعیف و تا حدودی تنها و تنها .....
خنده دار و البته تاسف آور اینکه در این روزهای فتنه گون و بمب باران رسانه ای ، از طریق بوقهای صهیونیستی و استکباری ، بارها و بارها القاء می گردید که معظم له بیماری شدید داشته و این چهره ای که بنام وی ظاهر می گردد خامنه ای بدلی است ! و بیچاره و خام آنانکه این شوخی ها و دروغها را باور نموده و تکرار و برای دیگران نیز با آب و تاب نقل می کردند.
وقتی در یکی از دانشگاه های تهران ( صنعتی شریف) پیچ و مهره زبان برخی جوانان به اصطلاح دانشجو و بهتر بگوییم دانشجونماهای هیجانی و سطحی نگر، بازگردید و بی ادبی و بی فرهنگی و ولنگاری اخلاقی را به اوج رسانیدند و دانشگاه که حرمت و تقدس خاص دارد را با چاله میدان و قهوه خانه های قدیم اشتباه گرفتند و با حقد و کینه نسبت به مقام معظم رهبری و نیز توده مردم انقلابی بی حرمتی شد؛ تفسیر عینی مظلومیت ایشان و ملت وفادارش را به روشنی یافتیم. هر چند تاسف در این است که چرا برخی مدعیان روشنفکری و فهم سیاسی از یک چوپان بیابانگرد هم جا مانده و آلت دست بیگانگان و دشمنان این آب و خاک می شوند!
آری ! راز اصلی مظلومیت ملت همان است که مروان حکم گفت. تا ملت ایران پشت سر رهبری حکیم و فرزانه ، روی آرمانها و ارزشهای عزت آفرینش ایستاده باشند، باید ناجوانمردانه آماج حملات شیاطین باشند.
راز اصلی در درایت و مدیریت و حکمرانی پاک و تمیز و به دور از هر شائبه ی رهبری مقتدر انقلاب و نظام اسلامی است.
راز اصلی در مبانی ناب ولایت فقیه و جهتگیری عدالت گستر و امنیت آفرین و امیدبخش حکومت و نظام سیاسی مبتنی بر دین و مکتب است که گم شده و نجات بخش بشریت تشنه ی عدالت و امنیت و پاکی است.
راز اصلی در ایستادگی و وفاداری ملت روی آرمانهای نظام و انقلاب و همچنین حمایت و پیروی از رهبر عزیز و فرزانه است.
راز اصلی در جانفشانی فرزندان غیور و مقاوم و با ایمان ملت است.
راز اصلی در زینب گونه بودن بانوان و شیر زنانی است که ۴۳ سال دوشادوش مردان مرد این سرزمین با همه ی سختی ها و مظلومیت ها ساخته و پای انقلاب و نظام اسلامی و تعهد به شهیدان پر افتخار کشور ایستاده است.
راز اصلی در کلام همسر شهید است که گفت آرزوی یک قطره اشک را به دل فتنهگران متجاوز و حریم امنیت اخلاقی و عفاف و حجاب می گذارد. او که می گفت چه افتخاری بالاتر و بهتر از این که مرد با غیرت من ، شهید راه چادر و حجاب و ناموسش گردید.
راز اصلی مظلومیت رهبری و ملت ایران در پایبندی به شعار عاشورایی (هیهات من الذله) است.
وقتی متولی ، حرمت امامزاده را نگه نمیدارد و وقتی مشتی دانشجو نما حریم میهن و پرچم و وطن و دانشگاه و عفت و پاکی نوامیس را می درند و وقتی منبع خبر و دریافت تحلیل سیاسی بنگاههای خبرپراکنی و دروغ پردازی و شایعه افکن استکباری و امپریالیسم رسانه ای می شود که با شیوه های مرموز گوبلزی، فکر و ذهن و دل فرزندان این مرز و بوم را به بازی میگیرند.
تا جایی که متاسفانه بدون تحقیق، محل رجوع برخی دلخوش کنندگان و فالوور های شبکه های مجازی پوک و پوچ و با هدف های شیطانی و مرموز می گردد ؛ باید هم جای حق و باطل، ظالم و مظلوم، دیکتاتور و ستمدیده ، معروف و منکر، حلال و حرام، عفاف و بی عفتی، حجاب و عریان گردی، فرهنگ و بی فرهنگی، اعتراض و اغتشاش، توده مردم و اراذل و اوباش و .... عوض بشود و فتنه و مظلومیت عارضه از آن گریبان جامعه را فرا بگیرد.
۲- راز مظلومیت ملت را کف خیابان های تهران در اوج آتش بازی اهالی فتنه به ویژه در فتنه اخیر باید جستجو کرد. آنگاه که همه ظرفیت دشمن با هدایت گرگ های گرسنه و شغال ها و کرکس ها و لاشخور های طمعکار به ویژه با ابزار رسانه ای تحت تاثیر غولهای امپریالیستی و صهیونیستی، از بیبیسی گرفته تا اینترنشنال سعودی و رسانههای آمریکایی و اسرائیلی و رسانههای لندنی، در یک جنگ و فتنه ای ترکیبی با لایههای گوناگون به جنگ تمام عیار ملت ایران آمده بودند و به بهانه یک خبر نچندان واضح و بر مبنای دروغی شاخ داری همچون (حجاب اجباری) که گویا از یاد بردهاند که ماههاست در قبال دریافت پول های کثیف سربرهنه گردی و حتی سگ گردانی کف خیابان ها و پارک ها که تجاوز به حریم عمومی مردم نیز محسوب می گردد را در دستور کار خود قرار داده بودند و البته خشمگین از این که چرا مردم جز لعن و نفرین و بی توجهی در قبال هنجارشکنی و رفتار به دور از نزاکت و فرهنگ عمومی آنها، نداشتند.
مظلومیت آن جا بود که وقتی اهداف شوم کارگردانان اصلی فتنه برای مسئولان امنیتی کشور به روشنی آشکار گردید که آنان با عجله و شتاب به دنبال به آتش کشیدن تهران و بالا بردن دُز خشونت با به راه انداختن جویب خون در تهران و سپس به طور همزمان کشیدن دامنه فتنه به توطئه ی تجزیه قومی و در نهایت پیوند آن با ناامنی مرزها، درست در زمانی که جبهه استکبار نفسهای آخر را در برابر ایران اسلامی می کشد، ملت ایران را با چالشی سخت مواجه نمایند. در این شرایط مرموز و پیچیده ، دفاع از کیان کشور و انقلاب و امنیت مردم و جامعه اساسا امری است شبیه معجزه و قطعاً اشراف اطلاعاتی دقیق و تدابیری شایسته و توکل به خدا و نصرت الهی را طلب میکند.
این شد که بناگاه، کف خیابانها مواجه شد با طیفی که با انواع و اقسام سلاح سرد و گرم که کافیست ابزار کشف شده از آشوبگران کف خیابانها را برای تنویر افکار عمومی به نمایش گذارند تا معلوم گردد آیا این جماعت آشوبگر، از سنخ مردم ایران و مطابق با فرهنگ ملت بودند یا آنان که در مقابل آنها، اگرچه با هدف تامین امنیت و خاموش کردن آتش فتنه مأموریت یافته و به صحنه آمده بودند اما با دست خالی و بدون هیچ وسیله دفاعی به ویژه با ممنوعیت حمل سلاح گرم ... حال خود شرح مفصل بخوان از این مجمل و از این قصه پر غصه، هم از رسانه ها و برخی سلبریتی های جاهل و بی بصیرت و شاید هم عمله ی دشمن تعنه ها و بی مهری هایی دریافت می کردند و هم کف خیابان از عوامل اصلی فتنه که ناجوانمردانه از دخترکان و پسران کم سن و سال اغوا شده و گول خورده، دیوار انسانی برای خویش ساخته بودند و با همه تندی ها و دریدگی آنها باید فشارهای کف میدان را تحمل می نمودند.
مظلومیت ملت اینجاست که برخی با طرح دروغ حجاب اجباری و با تیغ مرموز ترویج بی حجابی و بی عفتی به جنگ فرهنگ و ارزشهای دینی جامعه آمدهاند ولی در عمل بی حجابی اجباری را تقاضا دارند و از سر زن محجبه که حجاب را آزادانه اختیار نموده است چادر می کشند و یا داخل اتومبیل به جرم حضور مادری محجبه نارنجک انداخته و دختر معصوم همراه را مصدوم و چشمش را کور می نمایند و یا فضا و محیط مدرسه را برای دختر خانم محجبه سنگین می نمایند و متعرض او می شوند.
آیا این است منطق و وجدان و فرهنگ و روشنفکری و تجدد خواهی و انصاف است؟
آیا وقتی گشت ارشاد با هدف راهنمایی و توجیه و نصیحت های خیرخواهانه ، مورد شماتت قرار می گیرد، و یا پلیس که از جان خویش برای امنیت و پاکی و سلامت جامعه مایه می گذارد ؛ منصفانه است از ناحیه برخی عناصر بی فرهنگ و بی ادب مورد اهانت قرار بگیرند.؟ آیا کجای دنیا با پلیس اینگونه برخورد میشود؟
آمار زخمی ها و کشته های مظلوم فرزندان امنیتی اعم از نیروی انتظامی و بسیج و سپاه در فتنه اخیر، بهترین گواه بر این معناست و از همه مهمتر و بدتر اینکه اغفال شده های طرف مقابل وقتی با عدم دفاع نیروهای امنیتی مواجه میشدند، جسورتر ظاهر می گردیدند و گاه ناجوانمردانه با هجمه دسته جمعی به قصد کشت فرزندان ملت را زیر مشت و لگد و سنگ و چوب و چاقو قرار می دادند.
نگارنده که از ابتدای انقلاب تاکنون تمامی صحنه های جنگ و فتنه ها را از نزدیک دیده است برای اولین بار جلوه حقیقی مظلومیت را نظاره می کرد. همچون مولا امیرالمومنین علیه السلام که فرمود : صبرت و فی العین غزی و فی الحلق شجی" صبر پیشه کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلو و تازه متهم شدند که عامل همه فتنه ها و خشونت ها هستند و در محراب نماز با تیغ فتنه این قوم بی معرفت و وحشی، فرقش منشق و وقتی نیز خبر شهادت حضرت منتشر گردید تازه بگویند مگر علی نماز هم میخوانده که در مسجد و محراب کشته شده است .