صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۴۰۳۲۵

مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با مکاتب امنیتی غرب

(امنیت) اساسی ترین نیاز جامعه انسانی و یکی از ضرورت های دوام یک واحد سیاسی به نام دولت است.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / شیرین زارع پور

توطئه دشمن؛ از براندازی نظام تا تجزیه ایران

(امنیت) اساسی ترین نیاز جامعه انسانی و یکی از ضرورت های دوام یک واحد سیاسی به نام دولت است. به رغم محوریت امنیت بین بازیگران صحنه بین الملل باید گفت این مفهوم یکی از چالش برانگیزترین مفاهیمی است که در روند تکامل مطالعات امنیتی تعاریفی متفاوت دارد. در طول سال های گذشته اندیشیدن به معضلات امنیتی منجر به پیدایش مکاتب مختلف امنیتی بر اساس نوع نگاه به آسیب و تهدید شده است که حاصل آن مجموعه ای از روش ها و ایده ها است که به مطالعات امنیتی شهرت یافته است. امنیت، توازن بین تهدید و آسیب است به این معنی که هرگاه بین تهدید بیرونی و آسیب درونی توازن ایجاد شود می توانیم بگوییم امنیت برقرار است و با از بین رفتن این توازن ناامنی به وجود می آید. در این نوشتار بر اساس اقتضای مطلب به چند نوع از مکاتب امنیتی جهان پرداخته می شود.

 

نظریه مطالعات استراتژیک و مطالعات امنیتی

بحث مطالعات امنیتی پس از سقوط شوروی و پایان جنگ سرد و با از میان رفتن رقابت بین امریکا و شوروی مطرح گردید و بعدها به یکی از موضوعات بحث برانگیز تبدیل شد. اصطلاح مطالعات استراتژیک با رهیافت امریکایی مطالعه جنبه های نظامی جنگ سرد مرتبط است. پیشکسوتان این رهیافت که از سوی امریکایی ها به عنوان مطالعات امنیت ملی نیز توصیف شده است، براین نظرند که بازیگران در سیستم بین المللی از ابزار نظامی برای دستیابی به مقاصد خود استفاده می کنند تنها به این دلیل که دولت ها به جهت تسلط بر قدرت نظامی بازیگران اصلی نظام بین الملل محسوب می شوند.

 

مکتب امنیتی واقع گرایی

مکتب واقعگرایی که آغاز آن به تحولات سیاست خارجی آمریکا از سال 1945 بر می گردد ، از نگاه برخی، رهاورد مهاجران اروپایی به آمریکاست که با خروج آمریکا از انزوای سنتی و به انتها رسیدن دوران یوتوپیایی ویلسون و فرارسیدن عصر جهانگرایی آمریکایی و دوران جنگ سرد، به مثابه گفتمان، ایدئولوژی و راهبرد مردان نخبه سیاست خارجی آمریکا مشهور به "اصحاب خرد" و اقدامات آنها درآمد. نشست سال 1945 رئالیستها در بنیاد راکفلر در هویت یابی این گفتمان سهمی بسزا داشت و سرانجام آموزه های اصلی آن به شکل شعارهایی که معرف این مکتب باشد، درآمد.

واقعگرایان از سیاست جهان تصویر روشنی ندارند.آن ها نظام بین الملل را میدان مبارزه ای می دانند که درآن کشورها با بی رحمی درپی دستیابی به منافع خود هستند. از این رو مکتب امنیتی واقعگرایی قائل به آنارشی روابط بین الملل است که مطابق با این فرض هرچند هرج و مرج گونه بودن نظام بین الملل به معنی بی نظمی نیست بلکه نشانگر این موضوع است که هیچ اقتدار برتری برای ایجاد رویه های قانونی وجود ندارد.

این مکتب امنیتی سه الگوی رفتاری برای بازیگران درنظر می گیرد: اول اینکه کشورها از هم درهراس هستند و با سوء ظن به یکدیگر نگاه می کنند. دوم اینکه همه کشورها در فکر بقای خود هستند و کشورهای دیگر را تهدید بالقوه می بینند و سوم اینکه به حداکثر رساندن قدرت نسبی برای بالا بردن برتری نظامی هدف کشورها در نظام بین الملل است. واقع گرایان،نظم و امنیت را بر آزادی و عدالت و استبداد را بر آشوب و بینظمی ترجیح میدهند.به طور نمونه آن چه به وضوح بر اساس سند امنیت ملی امریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ قابل مشاهده است دیدگاهی است که بر اساس مکتب واقع گرایی به روند تحولات سیاسی و امنیتی در عرصه بین الملل می نگرد. در دکترین ترامپ کشورها در رقابتی همیشگی اند و ایالات متحده برای حفاظت و دفاع از استقلال خود در برابر دوستان و دشمنان باید در تمام جبهه ها بجنگد. هر چند دولت آمریکا اغلب می گوید «آمریکا نخست» به معنای «آمریکا تنها» نیست.

مکتب امنیتی لیبرالیستی

درباره مکتب امنیتی لیبرالیسم اینگونه بیان شده که لیبرالیسم یک ایدئولوژی است ومبانی مطالعات امنیتی لیبرالیست ها بر خلاف واقعگرایان که مبتنی بر جنگ است، بر صلح متکی است. لیبرالیست ها نیز مانند واقعگرایان بر هرج و مرج گونه بودن نظام بین الملل تاکید دارند اما برخلاف آن ها استدلال می آورند که وقوع جنگ سودمند نیست. لیبرالیست ها بر اساس یک تقسیم بندی به "لیبرالیسم بین الملل گرا" "لیبرالیسم آرمان گرا" "نولیبرالیسم آرمان گرا" "نولیبرالیسم نهادگرا" تقسیم می شوند.

 

مکتب امنیتی کپنهاگ

مکتب کپنهاگ را می توان یکی از برجسته ترین مکاتب امنیتی غربی دانست به طوری که این مکتب توانسته نظریه پردازهای امنیت را با گرایش های مختلف یک جا جمع کند. نگرش این مکتب به مقوله امنیت، حل و فصل محور است. با این دیدگاه اگر چیزی به عنوان تهدید محسوب شود، به موضوع امنیتی تبدیل می شود بنابراین به مکتب امنیتی کپنهاگ می شود اطلاق مکتب تهدید محور را به کار برد. اساس این نوع نگاه در میان اسرائیلی ها همواره موجود بوده به طوری که دائما از هرنوع تهدیدی خوف و هراس دارند. از انرژی هسته ای ایران، از نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی، از نیروهای مقاومت و هر نوع بیداری اسلامی در جهان  همواره ترس دارند و برای از بین بردن توهم خود در طول این سال ها تمام امکانات خود را به میدان آورده اند. در این مکتب امنیتی به هر تهدید بالقوه ای حمله می شود. بر اساس آنچه در توضیح مکتب امنیتی کپنهاگ گفته شد، بحث امنیتی کردن هر تهدید، برجستگی دارد. امریکایی ها با تسری این نگاه به ابعاد مختلف همچون امنیتی کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران ، برای خود منافعی را جعل نموده اند. در واقع امریکایی ها بر این باورند که اگر تهدید هم نبود، آن را به وجود آور!

 

مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران نظامی مکتبی و توحیدی است و بدیهی است که برای ترسیم الگوی امنیتی این نظام سیاسی به منابع اصیل اسلامی مراجعه شود.مکتب امنیتی جمهوری اسلامی در ابعاد همه جانبه معنوي، فردي، اجتماعي، سیاسي،و نظامي واقتصادی و ....از مبانی و آموزه های اسلامی بهره می برد و مانند مکاتب غربی تک بعدی نیست.

مقایسه جهان بینی توحیدی با جهان بینی مادی باعث ایجاد تفاوت های بسیاری در روش ها و دیدگاه های امنیتی شده است که این تفاوت ها در معنا و مفهوم امنیت، هدف امنیت، مرجع امنیت، موضوع امنیت، ابعاد امنیت و ابزار و سازوکارهای دستیابی به امنیت و همین طور در مبانی هستی‌شناسی، معرفت‎شناسی و روش‎شناسی مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایرانقابل مشاهده است. به نظر نگارنده تهدید، در مکتب امنیتی جمهوری اسلامی بر خلاف مکاتبی چون مکتب کپنهاگ که تبدیل به یک موضوع امنیتی می شود، به عنوان فرصت در نظر گرفته می شود. به طور مثال تحریم و تهدیدهای اقتصادی غرب، به عنوان یک تهدید در کشور ایران همواره تبدیل به فرصت شده است. از دیدگاه مکتب امنیتی ما، امنیت سیاسی با اجتماعی پیوندی عمیق دارد زیرا امنیت اجتماعی به دنبال ایجاد امنیت جمعی و مدنی افراد یک جامعه و اقامه نظم است و امنیت سیاسی نیز به معنای تامین آرامش در زندگی شهروندان در مقابل تهدیدات خارجی و همچنین تضمین حقوق سیاسی افراد  برای مشارکت در تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی آن ها از طریق حکومتی مردم سالار و غیر خودکامه است. با این توضیحات می توان اذعان کرد امنیت مورد ادعای جمهوری اسلامی در سایه خودکامگی و زور نیست و از مفاهیمی همچون عدالت و آزادی نیز عقب نشینی نمی کند بلکه در سایه عدالت و آزادی بر پایه ایمان الهی مستقر گردیده.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات