وقایع اخیر و به دنبال آن اغتشاشات خیابانی، سبب شد عدهای فرصتطلب فضای به وجود آمده را غنیمت شمرده و با برهم زدن اوضاع، نقش فعالتری پیدا کنند. در این میان، تجزیهطلبان بیش از گذشته، پا به میدان گذاشتند و با تحت تأثیر قرار دادن عدهای قلیل، دچار اوهام و خیال خام شدند؛ غافل از اینکه در بیشه شیران جایی برای عرض اندام آنها نیست و نخواهد بود. هفتم مهر ماه بود که یک روزنامه عبری، خبر داد «الهام یعقوبیان» که یک یهودی ایرانی با تابعیت آمریکاست و سالها برای ایفای نقش به عنوان مهره اصلی رابطه موساد و سیا با هستههای مزدور داخلی در ایران آموزش دیده، مسئول هماهنگی اغتشاشات اخیر در ایران بوده است؛ اما این نخستین بار نیست که رژیم صهیونیستی با استفاده از یک مهره زن، به اقدامات تجزیهطلبی علیه ایران دست میزند.
مأموریت یک صهیونیست!
«برندا شیفر» نیز از سال 2002 از طرف رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان مأموریت دارد تمام تلاش خود را بکند تا ایران را با استفاده از شکافهای قومیتی تجزیه کند. اگرچه در بیوگرافیهای «شیفر» اشارهای به محل تولد یا ملیت او نشده، اما برخی او را آمریکایی، برخی آلمانی و عدهای دیگر او را آمریکاییـ اسرائیلی توصیف کردهاند. آنچه مسلم است اینکه «شیفر» مأمور مستقیم رژیم صهیونیستی بوده که افزون بر متهم کردن ایران به «ترس از دموکراسی» به دلیل «جامعه چندقومیتی»اش به صراحت از جداییطلبی آذریزبانها در ایران حمایت کرده است. وی اواسط سال گذشته میلادی (۲۰۲۰) طی مقالهای در اندیشکده جنگطلب بنیاد دفاع از دموکراسیها در ادامه تلاشهای ایرانستیزها در واشنگتن و تلآویو برای بالکانسازی خاورمیانه (بر اساس «مرزهای خونی») پیشنهاد کرد از شکافهای قومیتی در ایران استفاده شود و به طور خاص آذریزبانهای ایران به بهانه حمایت ادعایی تهران از ارمنستان در درگیری با جمهوری آذربایجان، به تجزیهطلبی تشویق شوند؛ توطئهای که پایگاه خبری صهیونیستی «میدا» آن را اینگونه توصیف میکند: «شیوه صدمه زدن به ایران؛ حتی بدون حمله هوایی».
همکاری پانها برای تجزیه ایران
واقعیت این است که رژیم صهیونیسم پدر مادی و معنوی جریان پان ترکیسم است؛ با این همه آنها هیچ گاه این قدرت را در خود ندیدند که به اقدام مؤثر علیه وحدت ایران دست بزنند؛ اوج این ناامیدی به سال 1393 بازمیگردد. جریان پان ترکیسم با وجود فعالیتهای تجزیهطلبانه خود در منطقه آذربایجان، نتوانست بر خاستگاه فکری و ایدئولوژیک مردم منطقه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل با پخش برنامهای در رسانه خود به گوناز تی وی، در گفتوگویی تفرقهانگیز، با فردی از خوزستان تماس تلفنی برقرار کرد و علاوه بر بررسی قومیتها در کشور، خوزستان را جزء اعراب و کشور عربستان نامیده و مردم این منطقه را به تجزیه کشور تشویق کرده است. البته پیش از این قبیل اقدامات جنبش الاحوازیه، در سال ۱۳۷۶ برای اولین بار اعلام موجودیت کرد. این گروه که مدعی استقلال خوزستان از ایران و تعلق جزایر سهگانه خلیجفارس به «خوزستان» و همچنین «عربی» بودن «خلیجفارس» است، در پایگاهی خبری به نام «احوازنا» به تبلیغات ضد ایرانی و تجزیهطلبانه دست زده و در چند سال گذشته بارها مسئولیت حملات تروریستی را که در استان خوزستان رخ داده، پذیرفته بود. این در حالی است که سرکرده گروهک الاحوازیه با نام «حبیب فرجالله چعب» ملقب به «حبیب اسیود» طراحی و اجرای عملیاتهای بمبگذاری و تروریستی متعدد در استان خوزستان و تخریب اموال عمومی به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشت؛ وی ساکن کشور سوئد بود که در تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۹۹ بازداشت شد. بمبگذاری در اداره مسکن و شهرسازی اهواز، عملیات بمبگذاری سازمان برنامه و بودجه اهواز، بمبگذاری در اداره محیط زیست، بمبگذاری انتقال خط لولههای نفت، بمبگذاری در محور انتقال نفت آبادان و اهواز و ماشهر، بمبگذاری در فرمانداری دزفول و آبادان، برنامهریزی به دلیل بمبگذاری در دادگستری اهواز از اهم موارد تفهیم شده به متهم در جریان ابلاغ کیفرخواست بوده است. در جریان حمله این گروهک به رژه هفته دفاع مقدس در اهواز در سال 1397 نیز، ۲۵ نفر از شهروندان اهوازی شهید شدند.
اما جداییطلبان کردستان
از دیرباز کردها بخش جداییناپذیر امپراتوریهای ایرانی ماد، هخامنشی، پارتی، اشکانی و ساسانی بودند. پس از شروع جنگ جهانی اول و رشد و ترویج ناسیونالیسم ملیگرا از سوی انگلیس برای تسلط بر عثمانی، کردها نیز به تبعیت از ترکها و عربها که خواهان استقلال شده بودند، مسئله کردستان را مطرح و دنبال کردند. بعد از فروپاشی شوروی، کشورهای غربی با هدایت آمریکا برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، «بازمهندسی» منطقه غرب آسیا را در دستور کار قرار دادند. بر این اساس، باید کشورهای منطقه دچار ناامنی شده، تضعیف شوند و متفرق باشند. وجود اختلافات مرزی میان کشورهای منطقه، رقابتهای مذهبی بین دولتها و ملتهای شیعه و سنی، تعصبات قومی نظیر پان کردیسم و پان عربیسم، نقش بازیگران مرتجع منطقهای و وجود تروریسم از نقاط ضعف و گسلهای غرب آسیا بود که میتوانست هدف غرب را برای ایجاد ناامنی در منطقه محقق کند؛ اما سردار سلیمانی برای تأمین امنیت در غرب آسیا و مقابله با ترفندهای غرب به مدل «مقاومت» رسید و مبارزه با افراطگرایی و تروریسم را بر مبنای توسعه راهبرد مقاومت شکل داد. تجزیهطلبی یکی از آسیبهایی است که ایران را در معرض تهدید قرار میدهد؛ اما واقعیت این است که آنها هیچ گاه نمیتوانند بر ایران واحد مسلط شوند. جداییطلبان از شعار خلق کُرد در ابتدای انقلاب شروع کردند و حالا در کف خیابان با اسم رمز حجاب، سعی میکنند در کشور ایجاد تفرقه و اغتشاش کنند. این در حالی است که رفتارشناسی جریانهای معارض با انقلاب اسلامی در طول چهار دهه اخیر نشان میدهد، بیشتر این جریانها به شکلهای مختلف در قامت جاسوسی و مزدوری برای بیگانگان حرکت کردهاند و گذشت زمان و افشای اسناد وابستگی جریانهای ضد انقلاب و معارض با انقلاب اسلامی ماهیت آنها را بیش از پیش آشکار میکند.
جان کلام
در همین راستا برخی رژیمهای منطقه و کشورهای غربی تصور کرده بودند با تحریک و آموزش دادن اقدامات هنجارشکنانه در کنار فضاسازی سیاسی و تحریم میتوانند کشور را به سمت فروپاشی و براندازی سوق دهند؛ اما چند روز پس از اغتشاشات بود که صهیونیستها در کنار محور آمریکاییـ غربیـ عربی و گروههای تروریستی و منافقان که برای تحریک اغتشاشگران و آشوبآفرینی در کشورمان حداکثر خود را به کار گرفته بودند، اعتراف کردند پروژه شومشان در ایران شکست خورده است. «اور هیلر» تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی در شبکه 13 تلویزیون این رژیم با اشاره به پیگیری گسترده اوضاع ایران از سوی مؤسسه امنیتی اسرائیل اعلام کرد: «از زمان انقلاب ایران در سال 1979 تاکنون بزرگترین آرزوی اسرائیل فروپاشی ایران از درون بوده است. اما بعد از اینکه عصر چهارشنبه با مسئولان مؤسسه امنیتی اسرائیل صحبت کردیم، میتوانم بگویم که در نهاد امنیتی همه مقامات نسبت به موفقیت تظاهراتهای ایران در ایجاد تغییر در این کشور بدبین هستند.» رسانههای صهیونیستی در این راستا گزارش دادند: «مقامات ایران موفق شدند موج اعتراضات را خاموش کنند؛ زیرا حجم فعالیت و قدرت این اعتراضات بسیار کاهش یافته و تلاشهای آمریکا نیز جواب نداد.» بر اساس این گزارش میتوان گفت، تجزیهطلبان، همواره گروهکهای کوچکی هستند که هیچگاه توان مقابله با ایران اسلامی را نداشته و همواره در طول سالهای گذشته، با ایجاد آشوب و اغتشاش سعی در پیشبرد اهداف شوم خود در کشور ما را داشتهاند. تجزیهطلبان دست روی هر استان ایران که بگذارند، توان قد علم کردن مقابل ایران اسلامی را ندارند؛ زیرا با تحلیلهای اشتباه به اقداماتی دست میزنند که در وهله نخست گریبان خودشان را خواهد گرفت.