در روزگاری به سر میبریم که بیشباهت به ابتدای انقلاب نیست؛ روزهایی که دنیا دست در دست همه مستکبران و زورگویان قصد داشت انقلاب نوپای ایران را در نطفه خفه کند و برای رسیدن به این منظور از هیچ تلاشی رویگردان نبود از آشوب و اغتشاش و به آتش کشیدن زار و زندگی مردم تا شهادت پیر و جوان و زن و کودک و بمبگذاری در کوچه و خیابان و مدرسه و مسجد و مجلس و ترور مردان تراز اول انقلاب؛ این روزها هم که به دنبال یک اتفاق یا شاید هم مرگ برنامهریزی شده توسط دموکراتهای تجزیهطلب و بیرحم روی داد، کشور دچار تشنجهای مقطعی شده و هر از چند گاهی در گوشهای از کشور شاهد ترور مردم بیپناه و کودکان و زنان هستیم.
اغتشاش مسلحانه
جان بولتن اعلام کرد که اغتشاش در ایران را با مسلح کردن اغتشاشگران به سمت و سوی دیگری میبرد؛ آشوبگرانی مسلح و آموزش دیده که اصلا از بطن مردم نیستند چرا که اگر از مردم بودند به کشتن کودکان بیگناه و مادران و جوان آیندهساز و سالخوردگان رضایت نمیدادند.
دشمن برای ناآرام جلوه دادن کشور دست به آشوبها و اغتشاشات نقطهای میزند و هر بار نقطهای از شهر و یا محله یک شهر را انتخاب میکند تا نشان دهد جای جای ایران اسلامی ناآرامی و ناامنی است. اما واقعیت چیز دیگری است و این چیزی است که نیاز به اطلاعرسانیهای رسانهای دارد.
نیاز به شفافسازی
جعفر قنادباشی کارشناس مسائل سیاسی میگوید: این چیزی است که رسانهها باید با کشیدن نمودار و نقشه برای مردم شفافسازی کنند. در همان شهر ایذه برخی محلهها شلوغ شده بود و محلههای اطرافش اصلا متوجه نشده بودند و این تصور درست را تنها رسانه است که میتواند به مردم بگوید.
وی با اشاره به ترورهایی که از شاهچراغ تا ایذه مردم بیگناه را به خاک و خون کشاند، عنوان کرد: مورد دیگر اینکه اگر کسی خواستار آزادی و بهتر شدن وضع یک کشور میباشد هرگز راهی را وارد نمیشود که آستانه خشونت بالا برود و هرگز زخمهایی را بر جامعه نمیزند که به این زودی درمان نشود. کسی که سوار بر موتور میآید و عدهای را به رگبار میبندد ناامید است که هرگز نمیتواند قدرت سیاسی بدست بیاورد و کسی که میخواهد قدرت سیاسی بدست بیاورد هرگز با مامورین انتظامی اینگونه برخورد نمیکند.
قنادباشی بر این باور است که این افراد اکثرا معتادند و مربوط به نقاط شمال شهرها و مناطق ثروتمندنشین میباشند و هرگز نمیتوانند پایهگذار یک حرکت اجتماعی باشند. زمانی که یک دختر یا پسر با گوشی 40 میلیونی آمد و علیه نظام شعار داد طنزی عجیب به راه انداخته که همه دنیا به آن میخندند.
وی با اشاره به ناامنیهایی که در اوایل انقلاب گروهکهای منافق و تجزیهطلبان به راه انداخته بودند و مشابهت آن با شرایط کنونی ابراز کرد: در اوایل انقلاب و سال 59 و 60 که جنگ آغاز شده بود منافقین یک قیام مسلحانهای را اعلام کرده و شروع به کشتن مردم کردند و تصورشان این بود که با رعب و وحشت میتوانند تبعیت مردم از نظام را پایان بدهند.
وی افزود: اقدام مشابه آن را کمونیستها در آمل کردند و تصورشان این بود که چندتا پایگاه را بگیریم و با این کار در مردم ترس ایجاد کنیم که دیگر از نظام پیروی نکنند. غافل از اینکه پیوندی که بین ما و نظام است پیوندی است که هر چه دشمن بیشتر فشار بیاورد این پیوند عمیقتر میشود و محبت بین دولت و مردم بیشتر میشود.
دست رو شده دشمن
وی ادامه داد: یک زمان دانشگاهها چهره مثبتی از آمریکا و انگلیس داشتند و امروزه تمام نمونههایی که آنها روی کار آوردند برای مردم عیان شده. مردم ما میدانند که اینها چه ماهیتی دارند، ماهیت سعودیها در مورد خاشقچی، ماهیت اسرائیلیها در کودککشی، ماهیت آمریکا در جنگافروزی اوکراین و انقلابهای رنگین و… این نمونهها واقعا کمک کرد که هوش مردم ما افزایش پیدا کند و الان مردم ما باهوش و با تجربه هستند.
قنادباشی گفت: حتی در طی این سالها که فضای مجازی بین مردم همه گیر شد باز هم مردم ما با عناصر خارجی همسویی نکردند و به سمت آنها نرفتند با وجود همه مشکلات اقتصادی که وجود دارد و این چیز بسیار عجیبی است.
وی با تاکید بر بی سرانجام بودن تمام این آشوبها عنوان کرد: شکست آنها حتمی است همین که به این زودی وارد فاز مسلحانه شدند نشان از این مورد است. ما شاهد بودیم که در طی این 60 روز آنها همه تلاششان را كردند ولی مردم همراهی نکردند و این خود نشانه شکست میباشد.
قنادباشی با بیان ابنکه ایران امروز با ایران ۴۳ سال پیش قابل قیاس نیست؛ ابراز کرد: قدرت ما بسیار زیاد است؛ یکی از ظرفیتهایی که امروز نظام در مقابل این افراد به خرج میدهد همین صبری است که در مقابل آنها میکنیم. آنها علاقمند هستند که ما شروعکننده درگیری و کشتن باشیم اما صبر ما و شهادت جوانان دقیقا همان فرمول خون بر شمشیر در حال پیروزی است. یکی از نشانههای قدرتمندی ما همین صبر ماست و نه بیعملی که بسیار خوب نشان میدهد که دشمن را به وادی کشاندیم که نیرویش تحلیل میرود. ما شاهدیم که مردم ما انواع اقسام شیوههای اطلاعرسانی فضای مجازی را یاد گرفتند و بخشی از نیروهای فکری ما مثل اندیشمندان ما وقتی بدانند جانشان در خطر نیست مسلما آنها نیز پای کار میآیند.