روایت جانبدارانهی تاریخ و قهرمانسازی از یک فرد و گروه، شاید بتواند آنتنهای تلویزیونی و تونلهای زمان! را پر کند اما در واقعیت رویدادها، تغییری ایجاد نمیکند. مثلا نمیتواند واقعیت استعماری غرب در ایران و باجدهی محمدرضا پهلوی به آمریکا را عوض کند، نمیتواند واقعیت کاپیتولاسیون را یا کودتای ۲۸ مرداد را تغییر دهد. رویه استعماری کاخ سفید در ایران، بهمن ۵۷ به خواست و اراده مردم ایران پایان یافت اما این پایان، به معنای آغاز تلاشها برای به بنبست رساندن راه و تصمیم مردم ایران بود. در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نشد، ۸ سال جنگ تحمیلی، ترورهای کور، بمبگذاری، تهدید دائم، بلوکه کردن داراییها، تحریمهای شدید اقتصادی، ایرانهراسی و در نهایت پروژههای آشوب در ایران، محورهای اصلی این تقلاها برای پشیمان ساختن مردم ایران از یک تصمیم بود؛ تصمیم پایان دادن به روند باجدهی به آمریکا و غرب.
در توصیف این تصمیم رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با بسیجیان ضمن تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی سدّ مستحکمی در مقابل حضور آمریکا و غرب در منطقه شد و هویت جدیدی را بهوجود آورد، خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی، هویت وابستگی کشور را تبدیل به «هویت استقلال و استحکام و روحیه روی پای خود ایستادن و از موضع قدرت حرف زدن و باج ندادن»، کرد و این تفکر طبعاً در ایران منحصر نماند و در منطقه اثر گذاشت».