صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۱  ، 
کد خبر : ۳۴۱۸۳۲

یادداشت روزنامه‌های سه‌شنبه ۸ آذرماه

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز سه‌شنبه ۸ آذر

خدمات متقابل بسیج و انقلاب اسلامی

سید عبدالله متولیات

در نگاه برخی افراد، بسیج حرکت توده‌ها برای وقوع انقلاب و دفع طاغوت و تشکیل حکومت صالحان است و هنگاهی که طاغوت برکنار و حکومت تغییر کرد به حکم «سالبه به انتفاع موضوع» دیگر به حضور گسترده بسیج نیاز نبوده و انقلاب نیز به آخر خط خود می‌رسد، اما بر اساس منطق قوی عقلی، علمی و تجربی حضرت امام خمینی سلام‌الله علیه، انقلاب موجودی زنده، پویا و دائمی است و بسیج به‌عنوان یک تفکر ناب الهی؛ بقا، پویایی و استمرار انقلاب را تضمین کرده و سبب دور شدن چشم طمع دشمنان و جهانخواران از کشور خواهد شد. وحدت و همدلی کشور و حرکت پرسرعت به سمت اهداف متعالی انقلاب و قله‌های پیشرفت در گرو طنین انداز شدن نوای دلنشین این تفکر در جامعه است. از منظر امام راحل بسیج فراتر از زمان و مکان است: «بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند».
انقلاب اسلامی ایران تنها انقلاب تاریخ جهان است که قدرت بازتولید دارد و طی چهار دهه گذشته به‌رغم موانع متعدد، کارشکنی‌ها، فشارها، تهدید‌ها و تحریم‌های دشمنان بیرونی و مشکلات درونی، هیچگاه از ریل و مسیر اصلی خود منحرف نشده است و این مهم را مدیون و مرهون وجود بسیج در ساختار انقلاب است. ماهیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با فرهنگ و تفکر بسیجی و بسیج (رسمی و غیر رسمی) عجین شده است و هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند، به گونه‌ای که بقای هر کدام مستلزم بقای دیگری بوده و نسبت به یکدیگر دارای خدمات متقابلند.

نظام انقلابی جمهوری اسلامی بر اساس آموزه‌های اسلام ناب محمدی و فرهنگ اهل‌بیت علیهم‌السلام (از فرهنگ علوی و فاطمی تا فرهنگ مهدوی) بستر رویش جوانه‌های نو در درخت تناور جمهوری اسلامی را فراهم کرده و گلستان شجره طیبه بسیج را آبیاری و سبب طنین انداز شدن نوای دلنشین تفکر بسیجی در سراسر کشور شده‌اند. شجره طیبه بسیج با حضور مؤثر در تمامی صحنه‌ها و عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امداد و نجات، امنیتی، انتظامی، جهاد سازندگی، علمی، تبلیغاتی، آموزشی، بهداشتی، خدماتی، اطلاعاتی و... ضمن دفع تهدید‌ها و آفات و کاهش آسیب‌ها و خطرات درونی و بیرونی، نخل امید، آرامش و اعتماد به آینده را در نهاد ملت بارور ساخته و با بازتولید شعار‌ها و اهداف انقلاب مانع از خروج جمهوری اسلامی از ریل حرکت انقلابی به سوی جامعه مهدوی می‌گردد.
پایداری و بقای انقلاب به آن است که همان مردمی که برای اهداف بلند و آرمانی انقلاب کردند، همان مردم باید آن را حفظ نمایند و چنین تفکری را توسعه دهند. یعنی در جمهوری اسلامی ایران، سازمان بسیج برای حفاظت و حراست از دستاوردی است که خود مردم برای آن قیام نموده و حکومت دلخواه خود را به وجود آوردند. چنین تفکری است که تهدیدات خارجی به کشور را تعرض به خود می‌داند و آن را وظیفه دولت نمی‌داند، بلکه وظیفه خویش می‌داند تا از آسیب وارده جلوگیری نماید و حمله را دفع می‌نماید. بسیج رمز اصلی غلبه رویش‌های انقلاب بر ریزش‌های آن است.

طی ۴۴ سال گذشته کم نبوده‌اند افراد حقیقی و حقوقی که به دلایل متعدد نظیر «تعارض منافع فردی، حزبی و جریانی»، «آلوده شدن به فساد و آلاف و علوف دنیوی»، «افتادن در دام دشمن»، «فقدان بصیرت و تحلیل غلط از اوضاع»، «سهل اندیشی و نفوذپذیری» و... مشمول ریزش شده و از قطار انقلاب پیاده و نظام را به عدول از اهداف انقلاب و پا گذاشتن بر روی ارزش‌های والای اسلامی و انقلابی، به سازش با نظام سلطه فرا می‌خوانند، اما انقلاب اسلامی همچنان پرحرارت و قوی در مسیر ارزش‌ها و اهداف و مهندسی فرایند پنج مرحله‌ای انقلاب اسلامی و رسیدن به تمدن بزرگ نوین اسلامی حرکت می‌کند.
شکست سنگین‌ترین جنگ ترکیبی و رسانه‌ای تاریخ بشریت علیه ملت مقاوم و قهرمان ایران در این روزها، بی‌شک مدیون حضور بسیجی مردم در صحنه به همان سبک و روش سال پایانی حکومت طاغوت پهلوی است. بسیج فراتر از یک تفکر به یک فرهنگ و مکتب تبدیل شده و کاملاً آتش به اختیار به وقت لزوم وارد میدان شده و توطئه‌های دشمن را خنثی و درخت امید را آبیاری می‌کند. شش بار راه‌پیمایی گسترده و حضور بسیجی گونه مردم طی کمتر از دو ماه حوادث و اغتشاشات اخیر که آخرین آن‌ها حضور باورناکردنی و اعجاب انگیز مردم در راه‌پیمایی ۱۳ آبان بود تنها نمونه‌ای از بصیرت، درک انقلابی و آتش به اختیاری بسیجیان است. اگر در تبیین واقعه عاشورا گفته می‌شود «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» درباره بسیج نیز می‌توان گفت بسیج فرهنگ انقلاب اسلامی است که منحصر در هفته بسیج نبوده و همه زمان‌ها زمان بسیج و همه مکان‌ها، محل حضور بسیج و همه میادین، میدان نقش‌آفرینی بسیجیان است.
بسیج به‌عنوان یک فرهنگ و گفتمان انقلابی، نه تنها محصور در انقلاب اسلامی ایران نبوده و جهان اسلام را پوشش می‌دهد بلکه فراتر از مرز‌های جهان اسلام، دل‌های مستضعفان و پابرهنگان عالم را نیز به وحدت و همدلی و ایستادگی در برابر جهان‌خواران فرا می‌خواند، مادامی که نظام اسلامی بسیج را تقویت و حفظ کند، بسیج هم نظام را از گزند حوادث حفظ کرده و هیچ توطئه و نقشه‌ای از سوی اجانب و سلطه گران علیه این ملت و نظام جمهوری اسلامی کارساز نخواهد بود. بسیج لشکر مخلص خداست که تا هست پشتیبان ولایت فقیه است و تا زمانی که بسیج پشتیبان ولایت فقیه باشد بی‌تردید آسیبی به این کشور و جمهوری اسلامی نخواهد رسید. ختم این وجیزه کوتاه سخن امام راحل در تاریخ دوم آذر سال ۱۳۶۷ است که فرمودند: «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند».

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز سه‌شنبه ۸ آذر

سوغات آلمانی برای کودک 9 ماهه ایرانی!

مسعود اکبری  

«پروین» تازه‌عروس بود. آن روز به خانه پدری آمده بود تا از رضایتش در خانه همسر برای مادر بگوید. خانه شلوغ بود. برادرها و زن‌برادرها هم بودند. خواهرش شهینِ ۸ ساله باریکه‌ای از پارچه را به دست پروین داد تا موهایش را گُل بزند. برادرهایش صلاح‌الدین، حمید و رحیم مشغول بازی بودند. ادریس ۹ ماهه همان‌جا زیرآب ولرم تابستان از خنده ریسه رفته بود و با خنده او گل از گل همه شکفته بود.   صدای قهقهه بچه‌ها و بزرگ‌ترها خانه را پرکرده بود. در همان لحظه هواپیمای جنگی در آسمان سردشت نمایان شد. به‌یک‌باره با صدای غرش بمب، سقف خانه شکافت.

انگار گَرد مرگ پاشیدند وسط این‌همه خنده و شادی...چند روز گذشت؛ پروین را از بیمارستان مرخص کرده بودند. مصطفی- یکی از برادرهای پروین- کنارش نشسته بود و با صدای بغض آلود و لرزان گفت:«پروین دستت را بده ناخن‌هایت را بگیرم. پروین با تعجب و اضطراب گفت: حمید را ندیدم! مادر کجاست؟! ادریس چه می‌کند؟ شهین کجاست؟ مصطفی سکوت کرده و سرش را پایین می‌اندازد و در حالی که‌گریه امانش نمی‌دهد، انگشتان پروین را گرفته و می‌گوید:حمید شهید شد؛ صلاح‌الدین هم؛ مادر هم؛ شهین هم شهید شد؛ ادریس 9 ماهه هم شهید شد... آن‌قدر می‌گوید و می‌گوید تا تمام انگشت‌های پروین تمام می‌شود؛ اما شمار کشته‌های این خانواده تمام نمی‌شود.»

حالا به این عبارت توجه کنید: «مردم ایران می‌خواهند بدون تبعیض و با حفظ کرامت انسانی‌شان زندگی کنند.» این بخشی از اظهارات «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان در نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در پنجشنبه گذشته است. سؤالی که در ذهن ایجاد می‌شود این است که آیا دولت آلمان صلاحیت اظهارنظر درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را دارد؟!  آیا آلمان وضعیت قابل قبولی در حوزه حقوق بشر دارد؟! آیا حقوق شهروندی در داخل آلمان توسط دولت این کشور رعایت می‌شود؟! کارنامه آلمان درخصوص رعایت حقوق بشر در اقصی نقاط جهان و از جمله ایران چگونه است؟! به این موارد توجه کنید:

1- در سال ۲۰۲۱ تعداد تصاویر و ویدئوهای تولید و توزیع شده از صحنه‌های اعمال خشونت‌ جنسی علیه کودکان در آلمان حدود 109 درصد افزایش داشته و این دو برابر میزان سال قبل میلادی است. این آماری است که پلیس جنایی آلمان ۹ خرداد 1401- ۳۰ می‌2022- منتشر کرد. آمار پلیس جنایی آلمان می‌گوید در سال ۲۰۲۱ به طور میانگین روزانه ۴۹ کودک مورد خشونت جنسی قرار گرفته‌اند. شمار تصاویر و ویدئوهای تعرض به کودکان قربانی دو برابر شده و بیش از ۱۷۷۰۰ مورد آنها زیر ۱۴ سال بوده‌اند. بر همین اساس بود که  «نانسی فزر» وزیر کشور آلمان میانگین روزانه ۴۹ مورد سوءاستفاده جنسی از کودکان در این کشور را «تکان‌دهنده» خواند. علاوه‌بر این آمار پلیس نشان می‌دهد که شمار کودکان و نوجوانانی که تصاویر و ویدئوهای سوءاستفاده‌های جنسی را به ویژه در شبکه‌های اجتماعی بازنشر یا تولید می‌کنند، از سال ۲۰۱۸ تاکنون در آلمان به بیش از ده برابر افزایش یافته است. 

2- در یک نمونه دیگر در آذر 1400 آمار تأمل برانگیزی از خشونت علیه زنان در آلمان منتشر شد. براساس گزارش‌های منتشر شده  به طور متوسط  در هر ساعت ۱۳ زن در آلمان مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند. صدمات خطرناک بدنی، تجاوز جنسی، محرومیت از آزادی، فحشای اجباری و قتل، از جرایم مشمولِ این آمار هستند.به گفته وزیر زنان آلمان هر ۶۰ ساعت یک زن توسط شریک زندگی یا همسر سابقش کشته می‌شود. در تیرماه سالجاری نیز رسانه‌های آلمان اذعان کردند که میزان خشونت‌های زن‌ستیزانه در این کشور تکان‌دهنده است.

3- نژادپرستی پلیس آلمان، استثمار زندانیان در آلمان و به‌کارگیری آنان در اردوگاه‌های کار اجباری، تبعیض و خشونت علیه معلولان، تبعیض مذهبی در آلمان و حملات خشونت‌آمیز علیه مسلمانان و...بخش دیگری از نقض فاحش حقوق بشر در آلمان است. 

4- تاکنون تصاویر و ویدئوهای متعددی از سرکوب وحشیانه معترضان در آلمان در رسانه‌ها منتشر شده است. پلیس آلمان در برخورد با معترضان از سگ و اسپری فلفل استفاده می‌کند. در اردیبهشت سالجاری هزاران نفر از مردم در برلین در اعتراض به خشونت پلیس تظاهرات کردند. معترضان پلاکاردهایی حاوی نوشته‌های «شما پلیس نیستید» و «به یاد قربانیان خشونت پلیس نژادپرست» حمل کردند. معترضان، حوادث مربوط به خشونت پلیس در آلمان را یادآوری و درخواست کردند قربانیان این حوادث به فراموشی سپرده نشده و عاملان، مجازات شوند. در هفته‌های گذشته گروهی برای اعتراض در آلمان در خیابان‌ها روی زمین نشستند. دویچه‌وله انگلیسی به نقل از وزیر کشور آلمان نوشت: «این کار در آلمان غیرقانونی است و معترضان خود را فراتر از قانون می‌دانند. زمانی که مرتکب این جنایت(بستن خیابان) می‌شوند، حد اعتراض مشروع نقض شده است.» وزیر کشور آلمان نیز در واکنشی تند تاکید کرد که «پلیس حمایت کامل من را برای سرکوب این معترضان دارد.» نقض حقوق بشر توسط دولت آلمان تنها به داخل مرزهای این کشور خلاصه نمی‌شود. دولت آلمان کارنامه سیاه و تأسف برانگیزی در نقض حقوق بشر در اقصی نقاط جهان دارد. یکی نمونه بسیار روشن، جنایات دولت آلمان علیه مردم ایران است.

5- خانواده پروین در سردشت تنها بخش بسیار کوچکی از شهدا و مصدومان بمباران شیمایی رژیم صدام هستند. بمب‌هایی که ساخته برخی دولت‌های اروپایی و از جمله دولت آلمان بود. دیروز سخنگوی محترم وزارت خارجه کشورمان در اقدامی قابل توجه و قابل تقدیر با ماسک ضدشیمیایی در نشست خبری هفتگی حضور یافت. وی در پاسخ به سؤالی درباره حضورش با ماسک شیمیایی، به نقش آلمان در تامین مواد اولیه سلاح شیمیایی مورد استفاده از سوی رژیم صدام در جنگ تحمیلی اشاره کرد. سخنگوی وزارت خارجه در ادامه تصریح کرد:«در طول دوران جنگ، تعداد قابل توجهی از دولت‌ها به ویژه دولت‌های غربی از جمله دولت آلمان با علم و اطلاع دولتمردان این کشور مبنی بر اینکه رژیم صدام از محموله‌های شیمیایی و مواد شیمیایی که در اختیار این رژیم قرار می‌گیرد، استفاده صنعتی نمی‌کند، بلکه استفاده نامشروع و غیرقانونی در تولید بمب‌های شیمیایی و تسلیحات شیمیایی در جبهه‌های جنگ می‌کند، اجازه دادند که چنین محموله‌ها و موادی در اختیار رژیم بعث عراق قرار بگیرد...نتیجه بازرسی‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که شرکت‌های آلمانی نقش وسیعی در مسلح کردن رژیم بعث عراق به سلاح‌های کشتار جمعی داشته‌اند و در این گزارش‌ها آمده است که حدود  ۸۰ درصد تولید گازهای شیمیایی عراق با کمک شرکت‌های مذکور بوده است.»

ناگفته نماند که دولت آلمان با تجهیز صدام به سلاح شیمیایی موجب شهادت 10هزار شهروند ایرانی و از جمله بسیاری از هموطنان کُرد کشورمان شد که زنان و کودکان زیادی در میان آنها بودند. علاوه‌بر این سلاح‌های شیمایی در جنگ تحمیلی موجب جراحت و مصدومیت ۱۰۰ هزار نفر از هموطنانمان شد که در میان آنان تعداد قابل توجهی از زنان و کودکان سرزمینمان نیز وجود دارند. در حال حاضر ۶۷ هزار جانباز شیمیایی در قید حیات هستند. تجهیز صدام به سلاح‌های کشتار جمعی در هشت سال جنگ تحمیلی، مشارکت با آمریکا در تحریم داروی بیماران و از جمله کودکان ایرانی، همصدایی با آمریکا در تروریسم اقتصادی و مشارکت در تحریم‌ها علیه ملت ایران، بی‌عملی در برجام، حمایت از فعالین ضدانقلاب و اعضای گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب، حمایت از فتنه 88، حمایت از آشوب و اغتشاش و اقدامات تروریستی در ایران و...تنها بخش کوچکی از جنایت‌ها و خباثت‌های دولت آلمان علیه ملت ایران است. 

6- اما کارنامه جنایت‌های آلمان در غرب آسیا فقط به ایران محدود نمی‌شود. استفاده از سلاح آلمانی در کشتار بی‌رحمانه مردم یمن توسط آل‌سعود؛ حمایت تسلیحاتی و پشتیبانی ویژه دولت آلمان از داعش در کشورهای عراق و سوریه، جنایات نظامیان آلمانی در افغانستان و... بخش دیگری از کارنامه سیاه آلمان در غرب آسیا است.

7- خرداد سال گذشته دولت آلمان به نسل‌کشی و قتل‌عام دو قبیله مستعمره سابق آلمان در جنوب غربی آفریقا(نامیبیای فعلی) در اوایل قرن بیستم اعتراف کرد. نامیبیا در فاصله سال‌های ۱۸۸۴ تا ۱۹۱۵ مستعمره امپراتوری آلمان بود. نسل‌کشی و کشتار وحشیانه دو قبیله هیررو و ناما در فاصله سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ توسط ارتش آلمان با فرماندهی  لوتار فون تروتا صورت گرفت. تاریخ‌نگاران تخمین زده‌اند که در جریان این نسل‌کشی حدود 100 هزار نفر به قتل رسیده‌اند.

8- در ژوئن 2021 و در هشتادمین سالگرد حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی سابق، رئیس‌جمهور آلمان این حمله را یک «جنایت بربرمنشانه» دانست و اعتراف کرد که بیش از ۲۷ میلیون نفر در این جنگ کشته شدند. در چند ماه اول حمله ارتش هیتلر به شوروی صدها هزار سرباز این کشور کشته یا تیرباران شدند و گروه بزرگی از گرسنگی مردند. تعداد زیادی از زنان نیز به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. 

9- فهرست جنایت‌های آلمان در طول تاریخ به این موارد ختم نشده و اشاره به تمامی آنها از حوصله این یادداشت خارج است. اما همین مواردی که در این نوشتار به آن اشاره کردیم، برای یک عمر شرمندگی مقامات آلمان در عرصه حقوق بشر کافی است. با استناد به موارد ذکر شده و دلایل متعدد دیگر، دولت آلمان به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره وضعیت حقوق بشر در سایر نقاط جهان و به ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران را ندارد؟! تنها در یک قلم، طعم تلخ و جانسوز سلاح‌های شیمیایی آلمانی همچنان جسم و جان زنان و مردان کشورمان را رنج می‌دهد.  یک پیشنهاد این است که قاب عکس کودکان مظلوم ایرانی از جمله ادریسِ 9 ماهه و شهینِ 8 ساله به سفارت آلمان در تهران اعطا شده و یا به خانم  «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان تحویل داده شود تا مقامات آلمانی از نزدیک و بدون روتوش و سانسور، «نتیجه حقوق بشر آلمانی» را ببینند، بلکه وجدان نداشته‌شان کمی بیدار شود.   

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز سه‌شنبه ۸ آذر

چند «گره » تا پیشرفت دریاپایه؟

میرزا رضا توکلی
در دیدار روز گذشته فرماندهان نیروی دریایی ارتش با فرمانده کل قوا، رهبر انقلاب در لابه لای بیاناتشان ، بر  استفاده از فرصت و ظرفیت‌های عظیم دریا تاکید کردند  و از تبدیل آن به فرهنگ عمومی در کشور سخن گفتند.  بی تردید امروزه نقش حوضه‌های آبی به ویژه دریاها در فرایند پیشرفت کاروان بشری به نحو درخور توجهی افزایش یافته و تمدن دریاپایه صبغه غالب تمدن نوین در بسیاری از کشورها شده است به گونه‌ای که درصد شایان توجهی از تجارت جهان از مسیر حمل و نقل آبی صورت می‌گیرد. بیشتر پایتخت‌های پر جمعیت بر کرانه دریاها ساخته شده و سیطره بر اقیانوس‌ها و آبراهه‌ها در تنظیم روابط خارجی و موقعیت ژئوپلیتیکی کشورها بسیار تاثیرگذار است.در اهمیت این موضوع همین بس که 90 درصد کل مبادلات کالا در جهان  توسط ناوگان حمل و نقل دریایی در جهان صورت می گیرد. 
حمل و نقلی  که  تأثیر پذیری آن  در ایجاد جریان های اقتصادی ، روابط دیپلماتیک و سیاسی ، پیوندهای منطقه ای وحتی نظامی  بر کسی پوشیده نیست. حال سوال این است  که رویکرد و عملکرد کشورمان در حوزه دریا ما را به سوی پیشرفتی دریاپایه رهنمون خواهد ساخت و به اصطلاح دریانوردان چند گره سرعت  برای رسیدن به این شرایط نیاز داریم؟ کشورمان  از جمله نادرترین کشورهای جهان است که ضمن همجواری با 15 کشور همسایه، از مولفه های خاص جغرافیایی در زمینه های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئوکالچری برخوردار بوده  و بر دو منطقه دریایی و تنگه مهم راهبردی نیز در جهان سیطره دارد. 
از این رو ایران  نه تنها  با تکیه بر این ظرفیت می تواند نقش کلیدی در تحولات منطقه ایفا کند بلکه نقشی مهم در سطح جهانی به خصوص در بعد منابع و خطوط انتقال انرژی  و کالا که قلب تپنده صنعت کشورهای شرق و غرب است،  داشته باشد .  توسعه حضور در پهنه های آبی جهان  البته طی سال های اخیر به عنوان یک رویکرد جدی از سوی جمهوری اسلامی ایران  دنبال شده است در  همین زمینه در اختیار گرفتن بندر لاذقیه سوریه توسط ایران  عملا  برای نخستین بار باعث اتصال قدرت دریایی کشورمان به مدیترانه  شده است  .
بندری که با در اختیار گرفتن آن به گفته جاشوآ لاندیس، استاد دانشگاه اوکلاهامای آمریکا این دسترسی برای تهران که با تحریم ها دست و پنجه نرم می کند  ظرفیت تغییر دادن شرایط بازی تحریم‌ها به نفع ایران را دارد. ماجرا اما به نظر می رسد در حوزه نظامی و امنیتی تحولات شگرفی را تجربه کرده است . جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن دو ناوگان نیروی نظامی نداجا و نداسا در حوزه نظامی در دهه های اخیر رشد چشمگیری در حوزه دفاعی داشته است. در این باره  نیروی دریایی ارتش مجهز به ناوهای جنگی تندرو، ناوهای پاسور و قایق های موشک انداز، به اضافه چندین  فروند زیردریایی که منطقه عملیاتی آن تنگه هرمز، دریای عمان و اقیانوس هند است. وجود زیردریایی های کلاس غدیر ارتش، آن را برای جنگ های تهاجمی در مناطق کم عمق و صخره ای خلیج فارس مناسب کرده است.
سپاه پاسداران نیز با رویکردی متفاوت در دریاها حضور دارد و در همین زمینه می توان به انبوه قایق های  تندرو که برای حملات سریع و گسترده در آب های کم عمق ساحلی در خلیج فارس طراحی شده اند، اشاره کرد. عمق حضور ناوگان نیروی دریایی کشورمان حالا دیگر مثل گذشته محدود به خلیج فارس نیست و اکنون پا به دوردست ها از جمله اقیانوس اطلس که حیاط خلوت آمریکایی ها به حساب می آید نیز گذاشته است، اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ دریانوردی کشورمان میسر شد. کشورمان در کنار برگزاری رزمایش های مشترک دریایی با چین و روسیه به عنوان دو قدرت بزرگ دریایی سعی کرده ، جا پای خود را در نقاطی همچون اقیانوس هند شمالی، خلیج عدن، دریای چین، دریای سرخ و مدیترانه،  جبل الطارق وآفریقای جنوبی  محکم کند و  امنیت ناوگان حمل و نقل دریایی ایران در این مناطق را تامین می کند.
اگرچه کشورمان در دهه های اخیر  تلاش کرده با توسعه بنادر خود و ایجاد ظرفیت های جدید، نقش بیشتری را در پیشرفت دریاپایه کشور  ایفا کند و کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در گزارشی از وضعیت صنعت حمل‌ونقل دریایی جهان  اعلام کرد که ایران با دارا بودن ۲۵۴ کشتی تجاری و ظرفیت حمل بار بیش از ۱۹ میلیون تنی به عنوان بیست و دومین قدرت تجارت دریایی در سال ۲۰۲۱ یعنی  بالاتر ازفرانسه، ایتالیا و کانادا  به عنوان سه عضو گروه هفت کشور صنعتی  شناخته می شود اما  به رغم تلاش های کشورمان برای حضور جدی تر در عرصه حمل و نقل دریایی  و پیشبرد اقتصاد دریاپایه ، آمارها چندان دلگرم کننده نیست  . به عنوان نمونه بررسی‌های کارشناسان نشان می‌دهد که سهم دریا از تولید ناخالص داخلی در کشورهای ساحلی پیشرفته مثل اتحادیه اروپا ۵۰ درصد است، اما این رقم در کشورمان، باوجود حدود ۶ هزار کیلومتر نوار ساحلی، فقط ۲ درصد است.
از سوی دیگر بیشترین فعالیت در عرصه‌های سواحل آبی کشورمان در محدوده‌های شهری و روستایی مربوط به تأسیسات بندری و نظامی است که این فعالیت‌ها فقط ۵ درصد سواحل را به خود اختصاص داده و ۹۵ درصد ظرفیت ساحلی کشورمان، بدون استفاده باقی مانده است موضوعی که نشان می دهد برای حرکت درست در مسیر پیشرفت دریاپایه باید بسترسازی و تمهیدات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دقیقی انجام شود.  هم اینک حدود ۹۵ درصد واردات و ۸۵ درصد صادرات کشور از طریق بنادر انجام می‌شود. بنابراین با توجه به میزان گسترده صادرات و واردات کالا، توسعه بنادر به‌عنوان دروازه‌های ارتباطی کشور باهدف رشد دریاپایه الزامی می نماید.  ایجاد بسترهای مناسب و تسهیل امور برای سرمایه‌گذاری کلان داخلی و خارجی در این زمینه و توجه به حوزه پُرظرفیت شیلات و همچنین گردشگری دریایی از دیگر نکاتی است که می تواند به تقویت  پیشرفت دریاپایه کشور کمک شایانی کند. اما درکنار همه این عوامل چیزی که به نظر می رسد قطعه اصلی  وگمشده این پازل  باشد ضرورت  چرخش نگاه برنامه‌ریزان ، قانون‌گذاران  و مجریان از نگاه خشکی‌محور به حوزه دریاپایه و توجه به این مهم در اسناد بالادستی  از جمله  برنامه هفتم توسعه است. توجهی که بخشی از همان فرهنگ عمومی مورد تاکید رهبر انقلاب  است و می تواند بال مهم توسعه صنعت حمل و نقل دریایی و متعلقات آن را  همچون  توسعه حوزه نظامی و دفاعی  به پیش ببرد. «این جمله را به یاد داشته  باشید: کنترل دریا؛  یعنی امنیت ،یعنی پیروزی .»

ایران و قطر؛ رقیب نفتی، رفیق سیاسی

الیاس صالحی‌نژاد

همکاری امنیتی قطری‌ها با جمهوری اسلامی ایران مانند ممانعت از ورود خبرنگاران شبکه ایران اینترنشنال به قطر و عدم اجازه ورود هر پرچمی بجز پرچم رسمی و ممانعت از ورود تماشاگرانی که بر روی لباس یا بدن آنها شعارهایی بر خلاف خواست جمهوری اسلامی ایران نوشته شده باشد، موجب شگفتی ناظران و ایرانیان سراسر جهان شد. پیش از این نیز اقداماتی چون منع مصرف مشروبات الکلی قبل از شروع بازی‌ها و جلوگیری از ورود نمادهای جنسی و جنسیتی به ورزشگاه موجب اعتراض برخی کشورهای حاضر در جام جهانی و نهادهای حقوق بشری شده است. در این نوشتار به دلایل این هم‌کاری قطر با جمهوری اسلامی از دو زاویه اقتصادی و سیاسی پرداخته شده است.
پس از آن‌که عربستان و شرکای منطقه‌ای مانند امارات متحده عربی، بحرین و مصر در سال ۲۰۱۷ به بهانه اظهارات امیر قطر مبنی بر تمجید از ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و نیز پشتیبانی از گروه‌های تروریستی مانند داعش و القاعده و حماس و اخوان‌المسلمین تصمیم به قطع روابط خود با قطر و تحریم همه‌جانبه زمینی، دریایی و هوایی این کشور گرفتند ایران و ترکیه به حمایت از این کشور کوچک و ثروتمند برخاستند. ایران هم‌گام با ترکیه با ارسال مواد غذایی و برخی کالاهای ضروری از طریق هوایی و دریایی به قطر، از بروز بحران امنیت غذایی در قطر جلوگیری کرد. همچنین ایران آسمان خود را به روی هواپیماهای قطر باز گذاشت. این اقدام موجب نزدیکی بیشتر به قطر و کم اثر نمودن اقدامات تحریمی عربستان و متحدانش شد.
روابط بسیار نزدیک با قطر موجب شد ترکیه حمایت‌های اقتصادی و سیاسی خود را با اعزام نیروی نظامی به قطر تکمیل نموده و به متحد استراتژیک قطر در منطقه تبدیل شود.
هم‌سویی دوحه و آنکارا در مسائل منطقه‌ای مانند حمایت از مخالفان بشار اسد و اخوان‌المسلمین عملاً به مانعی برای تعمیق روابط سیاسی قطر با ایران تبدیل شد و رفته رفته ترکیه در صادرات کالا و مواد غذایی به قطر، از ایران پیشی گرفت. مجموع تحریم‌های سیاسی- اقتصادی اتحادیه عرب به رهبری عربستان بر علیه قطر، زنگ هشدار را برای این امیرنشین بسیار ثروتمند که مساحتی به اندازه استان قم دارد به صدا درآورد و قطری‌ها متوجه شدند که برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود باید روابط اقتصادی- سیاسی با همسایگان شمالی و به‌ویژه ایران را عمیق‌تر و مستحکم‌تر نمایند. این تصمیم راه‌بردی هر چند به انعقاد برخی قراردادهای اقتصادی با ایران منجر شد، اما به دلیلی که ذکر شد در زمینه سیاسی چندان گسترش نیافت، با این وجود دوری نسبی قطر از اتحادیه عرب و نزدیکی بیشتر با ایران، برای دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی یک برد محسوب می‌شود. شاید هم‌کاری‌های امروز دوحه با تهران در کنترل حاشیه‌های جام جهانی و توجه به بخش زیادی از خواسته‌ها و دغدغه‌های دولت ایران را باید به نوعی پاسخ تشکر قطر به حمایت‌های ایران دانست.
از نظر اقتصاد نفتی روابط ایران و قطر در خلیج‌فارس از ظرافت‌ و پیچیدگی بیشتری برخوردار است. می‌دانیم که ایران و قطر پس از روسیه به ترتیب دارای جایگاه دوم و سوم گاز طبیعی در جهان هستند و این جایگاه به دلیل وجود میدان گازی/نفتی مشترک پارس جنوبی بین ایران و قطر است. این میدان بزرگ‌ترین میدان گازی جهان است که حدود یک سوم کل گاز جهان را در خود جای داده و در قطر به نام گنبد شمالی خوانده می‌شود.
قطر از سال ۱۹۸۹/۱۳۶۷ بهره‌برداری از این میدان بزرگ و مهم را آغاز نموده در حالی که ایران از سال ۱۳۸۱ شروع به بهره‌برداری گاز و میعانات گازی نمود یعنی عملاً قطر بیش از ۱۲ سال زودتر از ما از این میدان مشترک برداشت کرده و به بزرگ‌ترین صادر کننده گاز طبیعی مایع (LNG) جهان تبدیل شده است. ضمن اینکه از سال ۱۳۹۶ به بعد میزان تولید ما با قطر برابر شد (هر کشور حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در روز تولید می‌کند). طبق محاسبات، میزان درآمد قطر از پارس جنوبی در دو دهه اخیر حدود ۵ برابر ایران بوده است. برای درک این میزان اختلاف، لازم است به برداشت نفت خام از لایه نفتی پارس جنوبی اشاره شود. در حال حاضر قطر روزانه حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام از این مخزن تولید می‌کند حال آنکه سهم ایران حدود ۲۵ هزار بشکه است. از دلایلی که برای عقب افتادن ایران ذکر شده تحریم‌های غرب در زمینه سرمایه‌گذاری و انتقال فناوری‌های پیشرفته در حفاری و فرآورش نفت می‌باشد. بی‌شک این تحریم‌ها برای قطر فرصت بی‌نظیری ایجاد نموده تا از این میدان گازی/نفتی مشترک حداکثر سود را کسب کند. پس حمایت قطر از سیاست‌های جمهوری اسلامی و کمک به حفظ وضعیت فعلی کاملاً با منافع ملی آنها مرتبط است. بی‌شک با برداشته شدن تحریم‌های ایران، فرصت‌های قطر برای یکه‌تازی در پارس جنوبی هم بر باد خواهد رفت.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات