حسن روحانی به تازگی در دیدار جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: در انتخابات اگر مردم را از صندوق مأیوس کردید، یعنی به خیابان میرانید. اگر میخواهیم مردم را به کف خیابان نرانیم، راهش این است که جاذبه صندوق رأی را از بین نبریم.
وی با بیان این ادعا که در دولت دوازدهم تلاش کرد بهترین مسیر را برای دولت بعد آماده کند، افزود: تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. با اینکه میدانستیم اجراییشدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود، اگر برخی موانع پیش نمیآمد میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم.
رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم در ادامه ادعاهای خود عنوان کرد: برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چندصد میلیون دلار تحویل گرفتیم، ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰ میلیون دُز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل میدادیم، جریان ورود واکسنهای خریداریشده شروع شده بود که در ماههای بعد ادامه یافت.
سوءمدیریت دولت روحانی عامل اصلی کاهش نرخ مشارکت در انتخابات 1400
روحانی در حالی از جایگاه طلبکار از مأیوس کردن مردم از صندوق رأی و از بین بردن جاذبه انتخابات سخن می گوید که به گفته بسیاری از کارشناسان و مردم، رفتارهای اقتصادی و سیاسی دولت های یازدهم و دوازدهم یکی از عوامل اصلی بی اعتمادی به صندوق رأی بود و دولت روحانی از عوامل کمرنگی مشارکت حداکثری در انتخابات به شمار می آید. حتی عبدالناصر همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی و نامزدی که عضو کابینه دولت روحانی بود در جریان مناظره های انتخاباتی گفت «نماینده دولت روحانی نیستم».
حل چالش برجام، رفع تحریمها، ارتقای جایگاه بورس، ترمیم بافتهای فرسوده، رفع آلودگی هوا، بالا بردن ارزش پول ملی و افزایش تعداد شاغلین از شعارهایی بود که در هشت سال دولت قبل بارها بر زبان روحانی و اعضای کابینه وی آمد. همین وعدههای شیرین از دید نظرسنجیها برای پایین آوردن حضور مردم پای صندوقهای رأی کافی بود، زیرا بسیاری از مردم وعدههای محقق نشده دولت روحانی را در دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ دلیل بیاعتمادی به برنامهها و طرحهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 می دانستند.
علاوه بر این، نگاهی تاریخی به انتخابات ریاست جمهوری ایران در دهههای گذشته بر این اصل تأکید دارد که رفتار دولتهای پیشین نسبتی کاملاً مستقیم با حضور مردم در انتخابات دارد. بنابراین روحانی و جریان اصلاحات که هشت سال از او دفاع کردند، مسبب اصلی کاهش نرخ مشارکت و تضعیف جمهوریت در کشور بودند.
سوءاستفاده از توافق احتمالی اسفند 99
روحانی در اظهارات اخیر خود در حالی مدعی می شود که «اگر برخی موانع پیش نمیآمد میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم» که در وهله نخست، باید پرسید مگر بنا بر ادعای چند باره شما در سال ۹۴، همه تحریمها با برجام لغو نشده بود؟ ۲۰ فروردین۹۴ روحانی در مراسم روز ملی فناوری هستهای وعده داده بود «هیچ توافقی را امضا نخواهیم کرد، مگر آنکه در نخستین روز اجرای توافق، تمامی تحریمهای اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود».
وی همچنین ۲۳ تیر ۹۴ به مناسبت امضای برجام گفته بود «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق توافق، در روز اجرا (دیماه ۹۴) تمامی تحریمها لغو خواهد شد».
دوم، اینکه اظهارات روحانی درباره امکان بازگشت آمریکا به برجام در اسفندماه 99 در حالی است که دولت جو بایدن حاضر نشده بود تعهد و تضمین معتبری درباره لغو تحریمها بدهد که به اعتقاد کارشناسان، بازگشت به برجام در آن شرایط صرفاً به معنای اجازه دسترسی واشنگتن به «مکانیسم ماشه» در کنار حفظ بیشتر تحریمهای پسابرجامی بود که اساساً موضوع لغو و حتی تعلیق تحریمها را بیاثر میکرد.
حتی مسئول پروژه ایران در گروه آمریکایی بحران که به تیم مذاکره کننده دولت قبل نیز نزدیک بود، در گفتوگویی فاش کرد، آمریکا در توافق خود با دولت روحانی به دنبال تعطیلی غنیسازی ۲۰ درصدی ایران در ازای آزادسازی تنها 1 میلیارد دلار از داراییهای ایران بوده است.
واقعیت بسیار تلخ دیگر اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا بهواسطه کسب اطمینان از اینکه دولت روحانی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریمها، از توافق خارج نمیشود، اقدام به خروج از این توافق و زیر پا گذاشتن تمام تعهدات کرد. نشریه پولتیکو (۲۲ اردیبهشت ۹۷) یک هفته پس از خروج ترامپ از برجام گزارش کرد، فدریکا موگرینی، مسئول (سابق) سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه تصریح کرد: از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریم ها، ایران به برجام پایبند بماند.
به عبارت دیگر، ترامپ پس از آنکه از تضمین واگذار شده از سوی روحانی مطمئن شد، جرئت کرد برجام را بهطور کامل زیر پا بگذارد و حقوق ایران را پایمال کند.
بنابراین آنچه روحانی از امکان بازگشت امریکا به برجام در اسفند 99 می گوید، چیزی جز متن دیکته شده آمریکا و طرفهای غربی نبود و بی شک نمیتوانست منافع ملت ایران را حفظ کند، هرچند دولت گذشته و اصلاح طلبان درصدد بودند با «توافق به هر قیمت» از آن به عنوان برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری 1400 بهره برداری سیاسی و جناحی کنند.
تحویل خزانه خالی یا پٌر !؟
رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم در اظهارات اخیر خود بار دیگر به شرایط خزانه در زمان تحویل به دولت سیزدهم پرداخت و با طرح این ادعا که «خزانه را پُر تحویل دادیم» عنوان کرد «موجودی ارزی را چندصد میلیون دلار تحویل گرفتیم، ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم».
رئیس جمهور پیشین ۲۷ تیر سال جاری نیز در سخنانی به مناسبت عید غدیر درباره وضعیت ارزی و ذخایر مالی کشور در پایان دولت دوازدهم گفته بود: زمانی که در مردادماه ۱۳۹۲ دولت را تحویل گرفتیم، چند صد میلیون دلار اسکناس در بانک مرکزی بود، اما در زمان تحویل دولت در مردادماه ۱۴۰۰ به دولت سیزدهم چند میلیارد دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود».
همان زمان احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصاد و دارایی در واکنش به اظهارات روحانی گفته بود: کاش روحانی به استفادهای که در پنج ماه نخست سال از مجموعه اوراق شده بود اشارهای میکرد یا به ۵۵۰ درصد افزایش بدهی دولت به صندوقهای بازنشستگی از ابتدا و انتهای دوره هشت ساله اشاره میشد. روحانی خوب بود به افزایش ۵۳۰ درصدی بدهی دولت به مجموع شبکه بانکی کشور و بانک مرکزی در ابتدا و انتهای دولت خود میپرداخت».
علاوه بر این، روزنامه ایران 18 مرداد 1401 از نامه ای خبر داد که در آن دفتر رئیس جمهور سابق ۹ مرداد ۱۴۰۰ در پاسخ به نامه محمدباقر نوبخت برای پرداخت مبلغ مورد نیاز برای تکمیل و بهرهبرداری از پروژه آبرسانی به آبیک از محل خزانه صادر شده بود. حسن روحانی خطاب به نوبخت گفته بود: همه موجودی خزانه براساس درخواستهای جنابعالی خالی شده است. موجودی وجود ندارد».
جان مردم دستمایه بازی سیاسی دولت روحانی
حسن روحانی ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ در جلسه هیئت دولت درباره واکسن کرونا گفته بود: واکسن کرونا سوهان قم نیست که وقتی از در مغازه رد میشوی دائما دعوتتان کنند که سوهان خوب دارم. این واکسن مطمئن به اندازه کافی در دنیا وجود ندارد و گرفتن آن آسان نیست».
رویکرد انفعالی رئیس جمهور قبل در کنار برخی بهانه گیری ها موجب شده بود در پایان دولت روحانی جامعه روزانه با بیش از 700 مورد فوت ناشی از کرونا مواجه شود. بهانههایی از سوی دولت مطرح میشد که به دلیل وجود مشکلات مربوط به برجام و نپذیرفتن FATF نمیتوان واکسن وارد کرد. اما عملکرد دولت سیزدهم در واردات انبوه واکسن بدون پیوستن به FATF این ادعا را نیز رد کرد.
بنابراین در حالی که هنوز بسیاری معتقدند دولت گذشته با تعلل به بهانه های مختلف سیاسی و حتی اجتناب از واردات واکسن در فاجعه مرگ و میر یکی دو سال اخیر مقصر است و می بایست در محاکم قضایی پاسخگوی سوءمدیریت و ترک فعل های خود باشند، روحانی تلاش می کند با فرار رو به جلو دستاورد دولت سیزدهم در زمینه کنترل بیماری کرونا و واردات واکسن را نیز به نام دولت خود معرفی کند.
هدف روحانی چیست؟
رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم و جریان موسوم به اعتدالگرایان تصمیم به سفید کردن پرونده مدیریتی هشتساله خود در دولت گرفتهاند و با ابراز برائت از هزینه هایی که بر کشور تحمیل کردند، سعی دارند زمینه را برای جابهجاییشان از موضع متهم به شاکی فراهم کنند تا شاید در آینده بتوانند به قدرت برگردند.
هر چند به اعتقاد برخی ها «روحانی دیگر عددی در سیاست امروز نیست»، اما گمانه زنی ها درباره احتمال نامزدی مجدد وی برای انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه سال آینده به گوش میرسد. پس از تمدید نشدن عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و پس از آغاز ناآرامی های پاییز، روحانی برخلاف رئیس دولت اصلاحات عمدتاً ترجیح داد سکوت کند و سعی کرد با انفعال، روزگار بگذراند. این سکوت، در نوع خود معنادار بود و نشانهای از برنامهریزی پنهان او و یارانش برای انتخابات های پیش رو داشت.
اما مهمترین مانع این نقشه، سرمایه پایین این طیف سیاسی به ویژه روحانی در جامعه است و احیای این جریان برای زمستان ۱۴۰۲ به سادگی میسر نیست، زیرا روحانی زمانی پاستور را ترک کرد که ارزش پول ملی یک هفتم سال ۹۲، مدیریت دولت در ایام کرونا به شدت مورد انتقاد، تورم بالای ۴۰ درصد بر اقتصاد حاکم بود و کسری بودجه همچنان گلوی اقتصاد ایران را می فشرد.
علاوه بر این، موقعیت روحانی به عنوان محافظه کار کلاسیک در جناح راست از بین رفته بود و وی با کمترین حد از سرمایه اجتماعی یک رئیس جمهور از پاستور رفت. حتی اصلاحطلبان نیز کاملاً از وی جدا شده بودند، به نحوی که اسفند 98 تئوریسین اصلاحات پروژه «عبور از روحانی» را کلید زد و با تأکید بر اینکه روحانی به هیچ یک از شعارهای خود وفادار نماند، گفت: شاید بهتر بود اساساً عطای انتخابات را به لقایش میبخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمیزدیم. باید گفت که روحانی خودش از خودش عبور کرده است. دولت روحانی استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی نداشت. بنابراین به لحاظ اخلاقی نمیتوانستیم وظیفهای در قبال وی داشته باشیم.
این شرایط در اواخر دولت دوازدهم تشدید شد. بنابراین امروز امکان ترمیم پایگاه اجتماعی اعتدالگرایان و کمر راست کردن این جریان دور از ذهن به نظر می آید. چالش بعدی اعتدالگرایان، میزان تمایل اصلاحطلبان به همراهی با آنهاست. اینکه آیا اصلاحطلبان که هشت سال تمام برای روحانی هزینه دادند و البته منافع خاص خود را نیز از آن بردند، دوباره همراهی پیشه می کنند یا خیر. اما سياستي كه نشان ميدهد تيم رسانهاي روحانی قصد دارند وی را در صدر اخبار نگه دارند، کاملاً روشن و مبرهن است.