مذاکرات احیای برجام بنا به دلایل مشخصی که ریشه در زیادهخواهی و مطالبات فرابرجامی آمریکا و طرفهای اروپایی و بیتوجهی به درخواستهای ایران دارد، متوقف شده است. مقامات آمریکایی و کشورهای اروپایی نیز بهخصوص در سهماه گذشته و همزمان با اغتشاشات داخلی در کشور، چندین بار بهصورت رسمی اعلام کردهاند که دیگر روی احیای برجام تمرکز ندارند.
در اینسو، جمهوری اسلامی ایران هم ضمن خارجکردن گفتگوهای هستهای از اولویتهای اصلی سیاست خارجی خود، روابط خارجی، تعاملات منطقهای و همکاریهای بینالمللیاش را از برجام جدا کرده و بدون اینکه منتظر احیای برجام باشد، در حال پیشبرد اهداف سیاست خارجی و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی، تجاری، بازرگانی و... منطقه و بینالملل با تأکید بر اصل سیاست همسایگی و آسیاگرایی است.
با این تفاسیر، بهتازگی میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در توئیتر نوشته است: «ادعاها درباره عرضه پهپاد [از سوی ایران به روسیه] بهانهای ناشیانه برای توقف مذاکرات وین در خصوص برجام است (اگر به قصد کشتن آن نباشد). به نظر میرسد آمریکا و سه کشور اروپایی برای حرکت به سمت «پلن بی» وسوسه میشوند. اشتباهی بزرگ است. دشوار بتوان تصور کرد چنین طرحی، گزینهای معتبر باشد. به احتمال زیاد بیهوده خواهد بود.»
برخلاف ادعای کشورهای غربی که تلاش میکنند توقف مذاکرات احیای برجام را به حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه در جنگ اوکراین ارتباط دهند، آنچه درواقع بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ میلادی در شرایط کنونی را کاملاً از دستور کار غرب خارج کرده است، متأثر از دو مسئله است:
نخست، اصرار آمریکا و دولتهای اروپایی عضو برجام بر طرح موضوعات فرابرجامی از جمله موشکی و منطقهای است. این درحالی است که محاسبات غلط آمریکا و اروپا در خصوص اغتشاشات چند ماه گذشته ایران که جمع شد، مزید بر علت شده و عملاً باعث توقف کامل مذاکرات شده است. به این معنا که اروپا و آمریکا احساس کرده بودند که اغتشاشات اخیر، موجب تضعیف موقعیت و قدرت چانهزنی ایران در سیاست خارجی شده است؛ لذا بهشدت روی آن شرطبندی کرده بودند. طرحشان این بود که بدون برجام هم میتوان به اهداف و موضوعات درحال پیگیری، دست یافت!
دوم، سرسختی ایران در خصوص مطالبات برجامی و اصرار جمهوری اسلامی بر احقاق حقوق از دسترفته خود در برجام است. از نظر ایران، تا زمانی که تحریمها به شکل تضمینشده رفع نشود و طی یک روند راستیآزمایی، ایران از منافع اقتصادی برجام منتفع نگردد، بازگشتی به تعهدات برجامی در کار نخواهد بود.
اما همانطور که به نقل از میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات احیای برجام ذکر شد، زمزمههایی در خصوص پررنگ شدن «پلن بی» شنیده میشود؛ طرحی که به معنای واقعی کلمه از پیش شکستخورده است؛ ولو اینکه اروپا و حتی آمریکا بخواهند آن را اجرا کنند، اصلاً این طرح قابل اجرا هم نیست.
پلن بی، رویکردی قهری متشکل از اجزای سهگانه شامل تحریمهای اقتصادی، فشارهای دیپلماتیک و حتی گزینه نظامی برای حلوفصل مسئله هستهای جمهوری اسلامی ایران است. پلن مذکور که گاهی مطرح میشود، طرح جدیدی نیست و پیش از این، بهصورت مجزا درباره ایران اجرا شده است.
ایران در عین حال که در معرض تحریمهای شدید و سنگین بینالمللی است که در طول تاریخ بشر علیه هیچ کشوری اعمال نشده است، همچنان با بیشترین فشارهای دیپلماتیک و سیاسی در سطح منطقه و بینالملل برای عقبنشینی از مواضع هستهای خود نیز همراه است. در همین حال، حمله نظامی هم بهقدری خطرناک، پیامدبار و همراه با تبعات منفی برای آغازکنندگان است که اساساً قابلیت اجرا در قبال جمهوری اسلامی را ندارد؛ لذا مشاهده میشود که پلن بی قبل از اینکه طرح شود، یک سناریوی سوخته است.
آمریکا و اروپا، بنا به دلایل امنیتی، سیاسی و اقتصادی، چارهای جز بازگشت به برجام ندارند. اینکه دولتهای اروپایی و آمریکا به دنبال بهرهبرداری از اوضاع داخلی ایران برای تضعیف قدرت چانهزنی و درنتیجه اخذ امتیاز بیشتر از ایران باشند، خواب آشفتهای است که تعبیر نخواهد شد.
در چارچوب برجام، مذاکرات لازم صورت گرفته و توافقات لازم هم انجام شده است. با مذاکراتی که صورتگرفته و پیشنویسهایی که ارائه شده است، زمینه برای جمعبندی توافقات و بازگشت طرفها به توافق و اجرای برجام فراهم است.
اما در اینجا، یک مشکل اساسی وجود دارد و آن، رفتار بهشدت ریاکارانه و سیاسیکاری آمریکاست که مانع احیای برجام است. دولت آمریکا به معنای واقعی کلمه در خصوص ایران، هم دروغ میگوید و هم ریاکاری میکند. سه ماه روی اغتشاشهای داخلی ایران متمرکز میشوند تا بلکه به قول عامیانه از نمد اغتشاشات کلاهی برای خود درست کنند؛ اما همین که میبینند فضای اغتشاش و آشوب جمع شد، سریع سیاست عوض کرده و در پشت پرده از کانالهای گوناگون، پیام داده و بر آمادگی خود برای بازگشت به توافق تأکید میکنند و مذاکراتی هم در این زمینه انجام میدهند. آمریکاییها هم میخواهند به توافق برگردند هم میخواهند هزینههای توافق را پرداخت نکنند.
مذاکرات برجام تمام شده و تنها مانع آن، رفتار دوگانه، ریاکاری و نبود اراده سیاسی در طرف آمریکایی برای بازگشت به برجام است. درصورتیکه اسناد رد و بدل شده و جزئیات فنی و گامهای طرفین کاملاً واضح است، طرح پلن بی که هنوز به طور آشکار درباره آن صحبتی نمیشود، بیمعنا و فاقد وجاهت قانونی و سیاسی است و جز اینکه به اعتبار طرفهای مطرحکننده بیش از این خدشه وارد میکند، فایده دیگری ندارد.