در طول تاریخ همواره وقایع و رویدادهایی ثبتشدهاند که در زمان وقوع منطبق بر واقعیت خود هستند اما با مرور زمان و باواسطه گری مورخان و گزارش نویسان بسته بهدقت و صداقت مورخ یا گزارش نویس، انحرافاتی از تاریخ را میتوان شاهد بود.
قضایای صدر اسلام و زمان حضور نبی مکرم اسلام و داستان تلخ انحراف در تعیین جانشین آن حضرت، یکی از این رویدادهاست. بیشک چه گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم چه درصدد تصویرسازی درست از آینده مطلوب خود باشیم بههرحال عنصر «شناخت» رکن اساسی برای آنچه درگذشته اتفاق افتاده و آنچه پیش روست؛ محسوب میشود.
چرا رهبری بر «جهاد تبیین» تأکید کردند؟
در سایه عدم شناخت است که آوردههای نسنجیده و ضدونقیض خودیها بهمراتب از دروغپردازیها و تحریف گریهای بیپایه دشمنان سوگند خورده؛ خطرناکتر و زیانبارتر نمود میکنند چراکه نسل آینده با اعتماد و اطمینان بهدرستی آوردههای خودی آن را ملاک قرار میدهند و بر اصالت و صحت آن تکیه میکنند. در این میان «تطهیر» عنصری است که نااهلان برای پیشبرد اهداف خود بهخوبی از آن بهره جستهاند. در فرایند «تطهیر» عملکرد برخی شخصیتها و جریانهای بدسابقه بهصورت وارونه و کاملاً مثبت و روشن معرفی میشود که مصادیق آن در تاریخ بسیار زیاد است. ازاینرو میتوان «تطهیر» را دروازه ورود به «تحریف» دانست.
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین دوران 8ساله دفاع مقدس، تطهیر در ابعادی گسترده مطرح بود و نمیتوان آن را منحصر به یک جریان خاص دانست. تطهیر آمریکا، صدام، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، نمونههای روشنی است که از دهه 60 تا همین امروز افکار جامعه ایرانی را در معرض اثرگذاری گسترده قرار داده است به همین دلیل بود که رهبر عظیم الشان انقلاب حکم «جهاد» صادر کردند؛ البته نــه جهاد ابتدایی یا دفاعی، بلکه جهاد تبیینی. لازمه مجاهدت در این عرصه خطیر، هم باید شناخت لازم و کافی وجود داشته باشد و هم اراده و عزمی جزم بـرای دفاع از حقیقت و اقدام برای افشاگری علیه تحریف واقعیت تا بتوان از هرگونه نفوذ و بدخواهی دشمنان جلوگیری کرد.
وقایع اخیر که از شهریورماه تاکنون کشور را درگیر خودکرده و بهواقع میتوان از آن بهعنوان فتنهای بزرگ یادکرد، بیش از گذشته اهمیت توجه به «جهاد تبیین» در کشور را نمایان میکند. در جنگ ترکیبی با دشمنانی قسمخوردهای قرار داریم که هدفی جز آشوب و تجزیه ایران اسلامی ندارند و در این میان بیش از گذشته دست به جنگ شناختی زدهاند یعنی به سراغ نسلی رفتهاند، که نوجوان است و حوادثی چون ترورهای کور دهه 60، بمبگذاریهای متعدد و کشتار مردم توسط منافقین را درک نکرده و ازآنجاکه در طول این سالها، رسانهها، آموزشوپرورش و ... در شناخت ماهیت دشمنان ایران اسلامی ضعیف عمل کردهاند، نسل امروز درنبرد با جنگ شناختی دشمن ناتوان شده است.
استفاده حضرت زینب(س) از عنصر عاطفه در تبیین واقعیت
حال در جهان امروز که دنیای بمباران اطلاعاتی است، چه باید کرد که جامعه و نسل جدید به درک درست و شناختی عمیق از وقایع معاصر و تاریخ کشور خود برسد؟ سعید صلحمیرزایی، گردآورنده کتاب جهاد تبیین در پاسخ به این پرسش گفته است: «روشهای مختلفی وجود دارد که شامل سخن گفتن چهرهبهچهره، تشکیل حلقههای معرفت، استفاده از ظرفیت فضای مجازی و... است، امروز هرکس در فضای مجازی بهنحوی فعال است؛ بعضی خودشان کانال دارند یا حداقل در گروههای فعالند و اگر برای کسی سوالی پیش بیاید، سعی میکنند بهاندازه توانشان موثر باشند.
درکنار روشها، یکسری الزامات هم دارند که رهبر انقلاب در همان دیدار 5 مهر 1400 در روز اربعین این را فرمودهاند، یکی از عناصر مهم جهاد تبیین بهنظر من بهره گرفتن از عاطفه و محبت است. من که میخواهم برای یک جوانی تبیین کنم باید اول او را دوست بدارم، ولو اینکه جوان ممکن است حجابش خوب نباشد، ولو اینکه من تیپ، ظاهر و حتی ادبیات آن جوان را نپسندم، اولین چیز آن است که من محبت داشته باشم و براساس محبتم از عنصر عاطفه استفاده نمایم. رهبری نیز بر این نکته تاکید کردند که حضرت زینب سلاماللهعلیها از عنصر عاطفه استفاده کردند و در شروع سخنرانیشان در کوفه همه مردم کوفه گریه میکردند. ما عاطفه را رها و احساس میکنیم همهاش با مجادله و مناظره میتوانیم سراغ جوانان برویم.»
نکتهای که همواره رهبری بر آن تأکید داشتهاند، جهاد تبیینی زینب گونه است. همانگونه که حضرت زینب کبرا (س) در خطبههای خود پس از واقعه عاشورا، از تحریف این قیام جلوگیری کرد و باصلابت کلامی و رفتاری خود، مانع از شاد شدن یزیدیان شد، ما هم وظیفهداریم در جنگ ترکیبی امروز، بهدوراز احساسات و تحت تأثیر قرار گرفتن فضای رسانهای، بابیان واقعیت و تبیین حقیقت، مقابل دشمن ایستادگی کنیم.