شاهان پهلوی، پادشاهانی بیهویت و دستنشانده بودند که حتی اربابانشان نیز در روزگار تنگدستی حاضر به حمایت از آنان نشدند. رضاخان که با تهاجم بیگانگان تسلیم را به مقاومت ترجیح داد و سرنوشت کشور و مردم را به اشغالگران در جنگ جهانی دوم سپرد و خود سرنوشتی بهتر از حبس و مرگ در جزیره موریس نیافت. محمدرضا نیز همچون پدر هنگامی که فرار را بر قرار ترجیح داد، آنچنان در خارج از کشور آواره شده بود که هیچ یک از اربابان و دوستانش حاضر به پذیرش او نبودند.
«هامیلتون جوردن» رئیس ستاد انتخاباتی جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا در کتابی با عنوان «بحران» حادثه تسخیر سفارت آمریکا در تهران و بازتاب آن در هیئت حاکمه آمریکا و همچنین تأثیر حضور شاه در آمریکا بر تشدید این بحران را شرح داده است. هامیلتون در کتاب خود به تلاش گسترده دولت آمریکا برای پیدا کردن جایی که حاضر به تحویل شاه و خانوادهاش باشد، اشاره میکند تا بتواند از تأثیرات مخرب حضور وی در آمریکا رهایی یابد. دولت آمریکا سرانجام موفق میشود از بین بیش از 180 کشور جهان، جمهوری کوچک پاناما را در آمریکای لاتین بیابد. دولت این کشور حاضر شده بود زمان حل مسئله گروگانگیری، شاه را تحمل کند. «هامیلتون جوردن» مینویسد:
«روز 11 دسامبر 1979 (20 آذر 1358) رئیسجمهور کارتر مرا خواست. او به من گفت «هامیلتون، ما با یک مسئله جدی روبهرو هستیم. امروز صبح ونس (وزیر امور خارجه آمریکا) در مورد محلهای احتمالی برای سکونت شاه به من گزارش داد. ما با تمام کشورها تماس گرفتهایم و هیچ نتیجهای عایدمان نشده است. تنها سادات موافقت کرده است او را بپذیرد و پس از اینکه من با «قربان» [سفیر مصر در آمریکا] و «مبارک» (معاون رئیسجمهور مصر) صحبت کردم، متقاعد شدم که این کار برای سادات تولید دردسر خواهد کرد. امتناع مکزیک برای صدور اجازه بازگشت به شاه کار را برای سایر کشورها دشوارتر کرده است. حتماً این کشورها فکر میکنند که اگر مکزیک از پذیرفتن شاه وحشت دارد، چرا آنها این کار را بکنند.» (به نشانه تأیید سرم را تکان دادم و حرفش را تأیید کردم.) کارتر ادامه داد: «هیچ یک از کشورهای اروپایی که شاه مایل است به آنجا سفر کند، حاضر به پذیرفتن او نیستند. اکثر این کشورها به نفت ایران وابستهاند و در تهران سفارت دارند. تا موقعی که شاه در آمریکا باقی بماند، من امکانی برای آزادی گروگانها نمیبینم.»