«مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. آنچه در ادامه میخوانید قسمت بیستوسوم و آخر از این مجموعه گزارش است.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای
نتیجهگیری: امروز و فردا
ما باید آماده باشیم تا برای آمریکایی که عاشقش هستیم، بجنگیم. تعهد من به این آرمان در حین رهبری بهترین آژانس جاسوسی جهان و مهمترین تیم دیپلماتیک جهان، بهرغم تمام اشتباهاتش، بیش از پیش تقویت شد. ما آمریکا را در اولویت قرار دادیم [اشاره به شعار «اول، آمریکا»ی دولت ترامپ] و من زخمهایی دارم که این را اثبات میکند: سه کشور من را تحریم کردهاند: روسیه، چین، و ایران؛ و این کشور آخری هنوز دارد تلاش میکند من را بکشد. من حتی نمیتوانم بروم یک لیتر شیر بخرم، مگر اینکه تیم امنیتم من را به فروشگاه ببرد.
«مایک پمپئو» (مرکز تصویر) وزیر خارجهی سابق آمریکا، میان دو نفر از اعضای تیم حفاظتش. طبق برخی گزارشها، آمریکا ماهی ۲ میلیون دلار برای حفاظت ۲۴ ساعته از پمپئو و یکی از دستیاران ارشدش میپردازد که با تهدیدهای «جدی و معتبر» از سوی ایران مواجه هستند.
بعد از اینکه کرسی دولتیام را ترک کردم هم خیلی به حفظ امنیت آمریکاییها فکر میکنم. مانند همیشه، رهبران آمریکا باید برای حفاظت از همه آماده باشند. تمایل (یا عدم تمایل) به انجام این کار، پیام خاص خودش را [به دشمنان] مخابره میکند. متأسفانه، همزمان که این کتاب زیر چاپ میرود، تیم رهبری کنونی در کاخ سفید [دولت بایدن] در این زمینه ناکام بوده است. اتفاقات متعددی که تابستان گذشته تحت رهبری یا به دستور ایران رخ دادهاند، این را ثابت میکنند. جولای ۲۰۲۲، یک چچنی به دستور ایران با یک کلاشنیکفِ مسلح و آمادهبهشلیک، چیزی نمانده بود همان شهروند ایرانی-آمریکایی ساکن بروکلین [مسیح علینژاد - ارجاع به قسمت شانزدهم] را به قتل برساند، که قبلاً هدف نقشهی آدمربایی سپاه قرار گرفته بود. ماه آگوست، یک شیعهی افراطی، از هواداران سپاه، به «سلمان رشدی» نویسنده، که در حال ایراد یک سخنرانی [مصاحبهی] عمومی بود، حمله کرد. این سوءقصد در خاک آمریکا با هدف تحقق فتوای آیتالله [خمینی] در سال ۱۹۸۹ مبنی بر قتل رشدی طراحی شده بود.
«سلمان رشدی» نویسندهی مرتد، پس از جان سالم به در بردن از سوءقصد طی یک نشست «ادبی» در آمریکا. اگرچه اگر رشدی در این حمله کشته میشد، احتمالاً هیچ مسلمانی برای او اشک نمیریخت، اما دولت ایران هر گونه ارتباطی با این حمله را تکذیب کرده است.
همچنین، در همان ماه، وزارت دادگستری کیفرخواستی را علیه یک مأمور ایرانی علنی کرد که به دستور سپاه پاسداران به دنبال انجام قتلهای قراردادی بود: قتل من در ازای یک میلیون دلار، و قتل سفیرْ «جان بولتون» [مشاور امنیت ملی ترامپ] در ازای ۳۰۰ هزار دلار. نقشهی آنها صرفاً یک توطئهی دستوپاچلفتی پَتومَتی هم نبود: قاتلانِ بالقوه خانهها و دفاتر ما را رصد کرده بودند و بخش زیادی از نقشهیشان را هم پیش برده بودند. این خطر تنها یکی از تهدیداتی است که من و خانوادهام، از نوزده ماه قبل که دولت را ترک کردم، با آنها مواجه بودهایم. اگرچه در اینجا باید جزئیات را حذف کنم، اما آمریکاییهای دیگری نیز (شماری از مقامات سابق دولت ترامپ، برخی از رهبران ارشد نظامی آمریکا، و تعدادی از شهروندان عادی آمریکا) همچنان در فهرست قتل ایرانیها قرار دارند.
آنچه برای ما و خانوادههایمان از همه نگرانکنندهتر است، این است که کارزارهای ترور ایران تاریخ انقضا ندارند. کافی است به سابقهی این کشور در سوءقصد و ترور موفقیتآمیز نگاه کنید. این سابقه به سال ۱۹۷۹ بازمیگردد؛ زمانی که [«شهریار شفیق» افسر ارشد نیروی دریایی ارتش پهلوی] خواهرزادهی شاه سابق در پاریس به ضرب گلوله کشته شد. طی سالهای بعد نیز، پرسنل آمریکایی و اسرائیلی، و افرادی از ملیتهای دیگر، بارها هدف عملیاتهای ایران قرار گرفتهاند؛ از آرژانتین گرفته تا آذربایجان، بلغارستان، قبرس، کنیا، تایلند، و نقاط دیگر جهان. تیمهای ضدجاسوسی آمریکا در سال ۲۰۱۱ طرحی را برای ترور سفیر عربستان در آمریکا، در حال صرف غذا در یک رستوران ایتالیایی در واشینگتن، کشف کردند. امروز ایران به عنوان یک بازیگر ملت-دولت، آنقدر جسارت پیدا کرده است که برای کشتن آمریکاییها در خاک آمریکا نقشه میکشد. صدور انقلاب اسلامی در سال ۲۰۲۲ به این شکلوشمایل درآمده است.
دیدار «مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، با «مسیح علینژاد» معارض ضدایرانی ساکن آمریکا، در ماه فوریهی سال ۲۰۱۹. دولت آمریکا ادعا میکند عواملی تحت امر ایران، حدود هفت ماه پیش از این دیدار، تلاش کردهاند علینژاد را در آمریکا بربایند. پمپئو همچنین ادعا میکند یک نفر به دستور ایران قصد قتل علینژاد را داشته است.
واکنش دولت بایدن باید یک نمایش شدید بازدارندگی باشد: دقیقاً همان موضعی که دولت کلینتون در سال ۱۹۹۳ اتخاذ کرد. هنگامی که مقامات آمریکایی به طرح ترور عراق علیه جورج اچ دابلیو بوش [جورج بوش پدر]، رئیسجمهور سابق، طی سفرش به کویت، پی بردند، قبل از وقوع این حادثه هزینههایی را به عراق تحمیل کردند؛ نه پس از وقوع آن. ژوئن ۱۹۹۳، کشتیهای نیروی دریایی آمریکا ۲۳ موشک «تاماهاک» به مقر سرویس اطلاعاتی عراق شلیک کردند. به گفتهی رئیسجمهورْ کلینتون، این عملیات، این پیام را مخابره کرد: «ما با تروریسم مبارزه خواهیم کرد. ما از تجاوز جلوگیری خواهیم کرد. ما از مردم خود حفاظت خواهیم کرد... امنیت آمریکا از همان روزهای اول انقلاب ما، در گرو شفافیت این پیام بوده است: روی [دُمِ] ما پا نگذارید.»
ما قبلاً این را گفتهایم و باز هم میگوییم: دولت بایدن در حمایت و دفاع از همهی آمریکاییها در برابر تهدید به خشونت و تروریسم، کوتاهی نخواهد کرد. اگر ایران به هر یک از شهروندان ما حمله کند، از جمله کسانی که همچنان مشغول خدمت به ایالات متحده هستند یا کسانی که قبلاً خدمت کردهاند، با عواقب شدیدی مواجه خواهد شد [تأکید اضافه شده است]. ما به استفاده از تمام منابع دولت آمریکا برای حفاظت از آمریکاییها ادامه خواهیم داد.
سیاست دولت بایدن این است که بگذارد اول آمریکاییها بمیرند؛ بعد واکنش نشان دهد. بدتر از آن، دلیل اینکه دولت بایدن عملاً هیچ کاری انجام نمیدهد این است که هوس بازگشت به توافق هستهای ایران را در سر دارد. «راب مالی» نمایندهی ویژهی دولت [در امور ایران]، همچنان از ارائهی میلیاردها دلار کمک مالی به ایرانیها در قالب تخفیف تحریمها دفاع میکند. حتی «جان کری» [وزیر خارجهی دولت اوباما و از اعضای دولت بایدن] نیز اعتراف کرده است که چنین پولی به دست سپاه پاسداران خواهد رسید و خرج تأمین مالی تروریسم جهانی و کارزارهای ترور این سازمان خواهد شد. راب! به کدام دلیل به این قاتلها کمک میکنی، در حالی که میخواهند کسی را بکشند که تو جانشینش شدی؟ «برایان هوک» [نمایندهی ویژهی دولت ترامپ در امور ایران] میهنپرست بزرگ و خانوادهاش نیز، مانند من و خانوادهام، هماکنون به دلیل جهاد شخصی شما و دولتتان برای احیای توافقی با ایران در معرض خطر هستند که باعث کشته شدن آمریکاییها میشود.
البته پرداخت این خونبها به ایران برای من، هم یک موضوع سیاستی و هم عمیقاً شخصی است. من از کمکهای امنیتیای که وزیر بلینکن و تیم امنیت وزارت خارجه به من ارائه کردهاند و همچنان ارائه میکنند، سپاسگزارم. این تهدید مادامالعمر، مستلزم هوشیاری مداوم من و خانوادهام و همهی اطرافیانم است. من کاملاً میدانم که وقتی با گروههای بزرگ ملاقات میکنم و در سراسر کشور بزرگمان رفتوآمد میکنم، یک بمب مخفی یا یک تیرانداز ولگرد با حمایت ایران ممکن است به صدها نفر آسیب برساند. اتخاذ سیاستی که در آن، اول، دشمن یک مقام ارشد سابق آمریکایی را میکشد، و سپس شما اقدام میکنید، برای آمریکا زشت و خطرناک است. اتفاقاً به طرز شگفتانگیزی شبیه واکنش [دولت بایدن] در اوکراین پس از کشته شدن اوکراینیهاست. سیاست «اول مرگ، بعد واکنشِ» بایدن این خطر را تشدید میکند که آمریکا در خیابانهای کشور خودمان ضربهی بسیار بزرگی از اراذل و اوباش [تحت حمایت] سپاه بخورد. لیاقت آمریکا بیش از این است.
«مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا، بهخوبی میداند که پس از اقدام تروریستی ترور شهید سلیمانی در فرودگاه بغداد، هر روز و در هر نقطهای از جهان در معرض خطر مستقیم اقدامات مجازاتگرانه قرار دارد.
[۱] Never Give an Inch: Fighting for the America I Love