هفته وحدت یک حرکت سیاسی و تاکتیکی نیست؛ بلکه اعتقاد و ایمان قلبی است. جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه به لزوم اتحاد امت اسلامی معتقد است. سابقه وحدت و تقریب مخصوص زمان ما و دوران جمهوری اسلامی نیست. مرجع بزرگی، همچون مرحوم آیتالله بروجردی که مرجع وقت کل دنیای شیعه بودند، طرفدار جدی وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی بودند؛ با بزرگان علمای دنیای اسلام و اهل سنت مراوده داشتند، گفتوگو میکردند و... . دعوت جمهوری اسلامی این است که مشترکات میان مذاهب اسلامی برجسته و دیوارهای ساخته دست دشمنان اسلام و عنادها و کینهورزیها برداشته شود. امروز بیشتر از گذشته دشمنان درصدد تقویت این دیوار و حائل و همچنین ابزارها و آلات خصومت و کینهورزی هستند تا مسلمانان را از هم جدا کنند. وحدت مسلمانان به منزله یک عقیده دشمنسوز است و مستکبران عالم و صهیونیستها، این عقیده و وحدت را برنمیتابند، همانطور که تشیع و اهل تسنن را برنمیتابند و با هر دو دشمن هستند؛ اساساً آنجایی که مسلمانان (چه شیعه چه اهل تسنن) با نام خدا و با ایمان اسلامی در مقابل زورگویی آنها میایستد، دشمنی میکنند.
دو نفر از نومحافظهکاران آمریکا به نام «توماس فریدمن» و «مایکل لدین»، پس از اجرای پروژههای تحقیقاتی زیاد، اعلام کردند که دنیای غرب اگر به امنیت آتی خود میاندیشد، باید از هیچ تلاشی برای جلوگیری از یکپارچگی مسلمانان خودداری نکند و زمینه ایجاد این شکاف هم وجود دارد. نومحافظهکاران آمریکا به دولتمردان این کشور توصیه کردند که از مفهوم جهان اسلام استفاده نکنند، چون مفهوم جهان اسلام در کلیت یک اتحاد اسلامی را نوید میدهد؛ بلکه به جای آن از مفهوم مسلمانان استفاده کنید که قابلیت شکنندگی بیشتری دارد. امروز تلاش برای ایجاد تفرقه در جهان اسلام یکی از عناصر جنگ نرم غرب است. بنابراین، تفکر و ایده وحدت در بین ملل اسلامی یک اعتقاد قلبی و باور عمیقی است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال احیای آن است.
بر این اساس، غرب از طریق شیوههای نوین از جمله جنگ ادراکی و شناختی تلاش میکند با فعالسازی رویکردهای اختلافزا مقدمات اختلاف بین مسلمانان را فراهم کرده و از اتحاد بین کشورهای اسلامی جلوگیری کند. فرقهسازی مذهبی، سیاسی و ایجاد گروههای تروریستی شبهنظامی که در واقع با قرائتهای گوناگون از دین اشاعه داده میشود؛ در واقع غرب درصدد مطرح نشدن چهره واقعی دین اسلام هستند تا از عامل وحدت که اسلام است، جلوگیری کند؛ از این رو محور صهیونیستیـ غربی تلاش میکنند از طریق فرقهها و قبیلههای دینی و سیاسی، مانند بابیگری و گروههای دیگری که امروز مطرح هستند، از اتحاد و وحدت اسلام جلوگیری کرده و آتش اختلاف را روز به روز بیشتر کنند. دامن زدن به درگیریهای قومی و مذهبی که متأسفانه بعضی از کشورها داوطلبانه آن را پذیرفتهاند و با توهین به مذهب مقابل در زمین دشمن بازی میکنند و باعث ایجاد تفرقه و دور شدن مسلمانان از یکدیگر میشود، به صورت دانسته یا ندانسته به منزله عضو فعال در کنار صهیونیستها و آمریکاییها رفتار میکنند. درگیریهایی که میان کشورهای مسلمان از جمله سوریه و ترکیه، عربستان و یمن، عراق و ترکیه، پاکستان و افغانستان و طرح موضوع موضوع هلال شیعی، باعث میشود که مسلمانان به هم نزدیک نشوند و این همان موفقیت دشمنان امت اسلامی است.
در همین زمینه پاکآیین، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان معتقد است: «غرب با نخبهپروری با هدف نفوذ تلاش میکند که طیفی از روشنفکران دینی در چهارچوب اهداف و مسائل خود بپروراند، اینها را در دنیا مطرح میکند و متأسفانه داوطلبانه کشورهای اسلامی از این افراد برای سخنرانی و مشورت دعوت میکنند. کتابهای اینها در کشورهای اسلامی توزیع و تبلیغ میشود، در حالی که هدف پشت پرده پروژه نخبهپروری همان بحث ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و جهان اسلام است.»
پاکآیین برای تحقق موضوع وحدت در جهان اسلام معتقد است: «موضوع دیپلماسی اتحاد اسلامی را برای اولین بار رهبر معظم انقلاب در دیدار مهمانانی که برای هفته وحدت به ایران آمده بودند، مطرح کردند و فرمودند که شما باید به دنبال نوعی دیپلماسی برای ایجاد اتحاد اسلامی باشید. دیپلماسی بر اساس یکی از تعاریف، عاملی است برای جلوگیری از اختلاف و جنگ و ایجاد صلح. در دنیای معاصر، دیپلماسی در مقطعی که بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد، حرف اصلی آن این بود که باید جنگها را کاهش دهیم، اختلافها را کاهش دهیم و دوستی و اتحاد را بیشتر کنیم و لذا به تقویت دیپلماسی و جایگزین کردن مذاکره در مقابل منازعه نیاز داریم. ما معتقدیم در دنیای امروز هم هر جا جنگی اتفاق بیفتد، حتماً دیپلماسی خوب عمل نکرده است. هر جا اختلافاتی تشدید شود، حتماً دیپلماتها ضعیف عمل کردهاند. در سیره نبوی هم میبینیم که پیامبر اکرم(ص) هم معمولاً قبل از هر جنگی، با طرف مقابل گفتوگو میکردند. یعنی از نظر ایشان مذاکره مقدم بر جنگ بود. نامههایی را میفرستادند، سفرایی را اعزام میکردند، بیش از صد نامه پیامبر اکرم(ص) نوشتند که در واقع برای دعوت به اسلام یا جلوگیری از جنگ و ایجاد صلح بود. اگر ما واقعاً همین بعد عملی دیپلماسی پیامبر را امروز در دنیا بتوانیم ترویج کنیم، این شائبههایی که علیه جهان اسلام و شخص آن حضرت است که اسلام با جنگ و شمشیر پیشرفت کرده را ما میتوانیم خنثی کنیم. هیچ گاه در اسلام از جنگ استقبال نشده و این به دلیل اهمیتی است که در اسلام به نفوس انسانها داده میشود. دیپلماسی چنین هنری دارد. بنابراین هنر دیپلماسی، تلاش برای کاهش اختلافات است و وقتی که دیپلماسی در مسیر اتحاد اسلامی قرار گیرد، چنانچه به خوبی استفاده شود میتواند تقریب و تفاهم ایجاد کند.»
در پایان آنچه مسلم است ضرورت شناخت رفتار دشمن در وضعیت کنونی است که چگونه تلاش میکنند از وجود جهان اسلام جلوگیری کنند. رصد رفتار محور عبریـ غربی در مسئله ایجاد رابطه بین ایران و عربستان نشان میدهد، ارتباط کشورهای اسلامی به چه میزان دردآور بوده است و آنها تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا از تحقق همگرایی بین کشورهای اسلامی جلوگیری کنند.