صبح روز شنبه رسانههای منطقه و جهان اخبار مربوط به عملیات گسترده نیروهای مقاومت فلسطینی علیه رژیم صهیونیستی را مخابره کردند. در ابتدا به نظر میآمد شدت این زد و خورد در حد شلیک چند موشک و راکت به سمت اراضی اشغالی باشد، اما کمکم مردم منطقه با صحنههای عجیبی روبهرو شدند. رسانهها به سرعت خبر مهم و البته عجیبی را منتشر ساختند، ورود نیروهای حماس به داخل شهرکهای صهیونیستی!
فاز تهاجمی نیروهای مقاومت به شدت بالا بود. فیلمها و عکسهایی که از صحنههای نبرد مجاهدین حماس با سربازان اشغالگر بیرون میآمد حاکی از آن بود که این عملیات یک طراحی حساب شده دارد و قرار است طلیعه یک حکایت باشد حکایتی که روی دیگری از مقاومت اسلامی را نشان میدهد. تا کنون رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که ۶۰۰ صهیونیست به دست نیروهای حماس کشته شده و تعداد زیادی از آنان به اسارت نیروهای مقاومت درآمدند. همچنین اخبار حاکی از آن است که مناطق پیرامونی غزه آزاد شده و در اختیار نیروهای فلسطینی است.
اما نکته مهم را نباید در طراحی جنگ و آمار و ارقام کشتههای صهیونیست پیدا کرد. بیش و پیش از آن که نیروهای مقاومت چنین صحنه و حماسهای را که «طوفانالاقصی» نام گرفت، در جهان مادی و در عملشان خلق کنند، آن طوفان را در اذهان و نگرش خود ایجاد کردند تا باور کنند تنها راه نجات قدس و حفاظت از اراضی مسلمین در برابر نیروهای اسرائیلی تنها یک چیز است: جهاد! اتفاقات دو روز گذشته بار دیگر نشان داد زبان تکلم در برابر استعمار و استثمار جبهه سلطه و ایادی آن یک چیز است، مبارزه و جهاد. این شور اسلام سیاسی و انقلابی است که توان آن را دارد که برای نیروهای مسلمان «ایده» و «امید» خلق کند، تا آنها انتزاع و رؤیاهای خود را با مقاومت به حقیقت تبدیل کنند.
رؤیای صلح با رژیم صهیونیستی چیز باطلی است، برای تحقق صلح باید در مرحله اول موانع ایجاد صلح را از میان برداشت، در صورتیکه رژیم صهیونیستی ذاتاً و ماهیتاً برهم زننده صلح و اساساً وجود مساوی با بینظمی در منطقه است. رؤیای صلح را بسیاری از افراد از دهها سال پیش تا الآن پیگر بودند. مثلاً انور سادات یکی از آنان است که با قرارداد کمپدیوید داغ ننگی را بر پیشانی خود چسباند.
پیمان کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاههای ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا در کاخ سفید به امضای نهایی رسید. پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید.
پیمانهای اوسلو ۱ و ۲ نیز از دیگر نشانهها و شواهد تاریخی است که ثابت میکند اگر سلاح در برابر صهیونیستها زمین گذاشته شد و در برابر آنان سیاست نرمش اتخاذ شد، نه تنها نفعی به جوامع اسلامی نمیرسد، بلکه کار به جایی میرسد که رژیم صهیونیستی با وقاحت تمام نقشه نیل تا فرات را منتشر میکند تا خط و نشانی برای کشورهای منطقه باشد.
پیمان اسلو قصد داشت که بر مبنای قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل به یک معاهده صلح برسد و «حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین» تحقق یابد. اما تنها عایدی این قبیل پیمانها برای فلسطین تشکیلاتی بیتحرک و بیمسئولیت بود که هیچگاه قدرت توان ایجاد انرژی برای فلسطینیان نداشت.
عملیات طوفانالاقصی را باید در زمانهای دید و تحلیل کرد که در چندسال گذشته بار دیگر برخی کشورهای منطقه بر کوس عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی دمیدند و قصد داشتند رؤیای صلح با اسرائیل را برای خودشان محقق سازند. اما طوفانالاقصی نشان داد تنها راه موجود یک چیز است، مبارزه در برابر اسرائیل تا حد نابودی آن!