از ۷ اکتبر تا امروز، رفتارهای خشن و سیاستهای ددمنشانه آمریکا، متحدان غربی و رژیم صهیونیستی، نهتنها ضربهای به مقاومت وارد نکرده بلکه موجی از اتحاد و خیزش جهانی علیه باطل را برانگیخته است. این روند، در چارچوب رفتارشناسی روابط بینالملل، نشانهی آشکار فرسایش مشروعیت نظام سلطه و آمادگی تاریخی برای نابودی کفر جهانی است.
بازخوانی رفتارشناسی غرب بر اساس پارادایمهای علمی و ایمانی
۱. پاتولوژی قدرت (Pathology of Power)
سیاستها و واکنشهای عجولانه و خشن غرب، بیانگر اضطراب راهبردی در مواجهه با تغییر موازنه قدرت است. این اضطراب آنان را به صدور تصمیمهای پرخطر و کوتاهمدت واداشته که بحران مشروعیتشان را تشدید کرده است.
۲. اثر بومرنگ (Blowback Effect)
سرکوب و خشونت، به جای مهار محور مقاومت، موجب بسیج جبهههای متعدد مردمی و نخبگانی در حمایت از مقاومت اسلامی و شیعیان جهان شده است. جنگ ۱۲ روزه اخیر، به جای اثبات برتری صهیونیسم، ضعف عملیاتی و فرسایش توان آنان را برملا ساخت.
۳. پارادایم مقاومت – مقابله ایدئولوژیک
در سطح رفتارشناسی، اقدامات غرب بخشی از فرایند «تحریک مقاومت» تلقی میشود. فرهنگها و جوامع ضد سلطه، این تهدیدها را به فرصت قیام نهایی علیه کفر تبدیل کردهاند؛ همگرایی ایدئولوژیک بین ملتها اکنون ستون فقرات فروپاشی نظام سلطه است.
۴. قدرت لایزال الهی – همگرایی ذهنی جهانی
از منظر ایمانی، این رویدادها بازتاب تحقق وعده الهی است: آمادگی ذهنی و عقیدتی مردم جهان برای مقابله با استکبار به نقطهای بیسابقه رسیده، که در ادبیات مقاومت «تمهید عقول» برای نصرت حق و نابودی باطل نامیده میشود.
جمعبندی
غرب و رژیم صهیونیستی، با خشونت افسارگسیخته خود، عملاً بستر اجتماعی–سیاسی لازم برای قیام نهایی ملتها علیه نظام سلطه را فراهم کردهاند. امروز، «انقراض سلطه» و «نابودی کفر» از یک آرمان مقدس به یک روند فعال و قابل مشاهده در جغرافیای سیاسی جهان تبدیل شده است. دشمن، با دست خویش ایران و محور مقاومت را آماده پیکار تاریخی کرده است.