در گزارشهای افشاگرایانه کمیته چرچ در سال 1976 درباره اقدامات سازمان سیا در جهان آمده است: «کتاب با دیگر رسانههای تبلیغاتی متفاوت است، عمدتاً بهاین علت که یک کتاب، تنها قادر است بهطور چشمگیری نگرش و کنش خواننده را تغییر دهد و قابل مقایسه با تأثیر رسانه دیگری نیست، [از آنجاست که] کتاب مهمترین سلاح تبلیغاتی استراتژیک (طولانیمدت) میگردد. با کمک مالی مخفیانه به مؤسسات انتشاراتی و یا کتابفروشیهای خارجی و همچنین القای چاپ کتابها و یا توزیع آنها در خارج، بدون فاش ساختن هر نوع نقش ایالاتمتحده در آن، باعث انتشار کتابهایی شوند که نباید بهوسیله هرنوع ارتباط آشکار با ایالات متحد بیاثر گردند، بهویژه اگر موقعیت نویسنده حساس باشد.»(دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، آوریل 1، 2018)
«سازمان سیا بخشی از تولید کتاب و مقالات و پخش و توزیع آنها را از طریق همکاری با اداره مطالعات و پژوهشها(IMP) و سازمان اطلاعات انگلیس(MI6) انجام میداد. اداره مطالعات و پژوهشها که مقاصد پوششی سازمان اطلاعات انگلیس را انجام میداد، هر سال بسیاری از کتابهای گوناگون را تألیف و چاپ میکرد. افزون بر این، اداره مذکور نویسندگان کشورهای مختلف که مشابه اهداف این اداره، کار تحقیقی و تألیفی انجام میدهند، از حمایتهای غیر مستقیم این اداره برخوردارند. همچنین از هر نوع کتاب و نشریهای که نزدیک به مقاصد نفوذ فکری و اندیشهای آنان باشد، حمایت میکند. این اداره هزاران کتاب که چاپ شده یا در دست چاپ است، برای انتشار به شکل تبلیغی و پاورقی در نشریات و روزنامهها به سراسر جهان ارسال میکند.»(عاصف، همان: 248ـ250)
کتابهایی که در دوران جنگ سرد به سفارش سازمان سیا یا با حمایت این سازمان و سازمانهای غیرانتفاعی وابسته به سیا برای مبارزه و مقابله با اندیشههای کمونیستی تألیف و در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی و آفریقایی توزیع میشد، پس از انقلاب اسلامی به تدریج و باشیب ملایمی به ایران سرازیر شد. جریان نفوذ تفکر ترجمهای در دهه 60 خیلی بیسر و صدا بازار کتاب را پر از آثار نویسندههایی، مانند هانا آرنت، مانس اشبربر، آرتور کوئیستلر، جورج اورول میکنند که وجه مشترک همه آنها القای بدبینی و پشیمانی از انقلاب است. دفاعیات سعید حجاریان در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهاماتش بخشی از این واقعیت را بیان میکند: «حجم وسیعی کتاب بعد از انقلاب ترجمه شده که بسیاری از آنها جنبه ایدئولوژیک دارند و در کُنه آنها میتوان ردّپای مکاتب مختلف از مارکسیسم ارتدوکس تا نئولیبرالیسم را مشاهده کرد به این کتب باید اضافه کرد مجلات را به وفور در دسترس مشتاقان است.» (ر.ک.عبدالهی، 1390: 380)