از همان روز قرعه کشی جشنواره فجر میشد حدس زد که به دلیل همزمانی برگزاری مسابقات جام ملتهای آسیا و حساسیتهای آن با حضور تیم ملی کشورمان، در برخی ساعات تماشای فوتبال به سینما ترجیح داده شود، حتی اگر در مهمترین فستیوال سینمایی و در جمع کسانی باشیم که «دکوپاژ» و «میزانسن» را بهتر از «پاس تو در» و «وینگر» بلدند. البته کلیدواژه اصلی روز سوم جشنواره «کامبک» بود.
فیلم سینمایی «شهسوار» یک ساعت دیر پخش شد تا مسابقه حساس ایران و ژاپن در سالن سینمای برج میلاد پخش شود، دو ساعتی فارغ از دنیای سینما شدیم و با اشک شوق که از پنالتی دیدنی «علی جهان» (علیرضا جهانبخش!) بر گونههایمان سرازیر شد، «کامبک» بزنیم. کامبکی از «برج دوحه» تا «برج میلاد» با صدای فریادهای سوباسا و ایشی زاکی!
به قول یکی از خبرنگاران که میگفت: «کارتن فوتبالیستها را ژاپنیها ساختند اما چون ما بیشتر از آنها این کارتن را پخش کردیم، در جدال با ژاپنیها در مستطیل سبز پیروز شدیم.» پس تا حداقل 10 سال دیگر پخش سریالها و کارتنهای قدیمی از تلویزیون تضمین شد؛ پیش به سوی گوگوریو!
بهروز افخمی فوتبال دوست ندارد!
* البته بهروز افخمی خیلی فوتبالی نیست و دوست دارد همان دکوپاژ و میزانسن را در فیلمهایش درس بدهد؛ خبرنگاران این موضوع را به خوبی فهمیدند چرا که وقتی برای نشست خبری فیلمش، «صبح اعدام» مقابل آنها قرار گرفت، با خندههای هیستریک و پاسخهای کوتاه و سربالا تلاش کرد به مسئولان جشنواره بفهماند که برگزاری منظم نشست خبری فیلمش مهمتر از پخش بازی ایران و ژاپن است.
* او حتی در مواردی به نقدهای خبرنگاران نسبت به فیلمش خندههای معناداری تحویل داد؛ خندههایی که بی شباهت به مسخره کردن نبود.
* افخمی به چند نکته هم اشاره کرد که قابل توجه بود؛ او تاکید کرد که فیلم صبح اعدام را براساس گزارشی که از روز اعدام طیب حاج رضایی در روزنامه کیهان منتشر شده، ساخته است. همچنین علاقه او به ساخت فیلمهای اقتباسی بسیار بالاست.
«شه سوار»، کوچه پایینی شادروان
دومین فیلم روز سوم جشنواره «شه سوار» بود. با جابهجایی یک ساعته همین فیلم، امکان دیدن فوتبال فراهم شد و سعید عطاییان تهیهکننده آن در نشست خبری اشاره کرد که از برد ایران بسیار خوشحال شده است.
* شباهت زیاد فیلم سینمایی «شه سوار» با شادروان، فیلم قبلی حسین نمازی، یکی از اصلیترین سوالات نشست خبری فیلم بود. عطاییان در پاسخ به این سوال، تعبیر جالبی را بر زبان آورد و گفت: شه سوار در کوچه پایینی شادوران ساخته شد و این سبک فیلمسازی حسین نمازی است و حتی میتواند سهگانه آن را بسازد.
* هادی کاظمی بازیگر فیلم سینمایی «شه سوار» که نقش یک پیرمرد را با هنرمندی ایفا کرده، اشاره کرد که شه سوار کمدی نیست و یک زندگی است؛ زندگی که هم خنده دارد، هم گریه و هم چالشهای متنوع.
* عباس جمشیدیفر هم حرفهای قابل تاملی زد؛ او اشاره کرد که همواره دغدغه بازی در فیلمی با قصهای درباره فقر را داشته چرا که فقر میتواند بلایی را سر یک خانواده یا جامعه بیاورد که هیچگونه نتوان آن را جمع کرد.
فیلمی تقدیم به شهید سیدرضی موسوی
«قلب رقه» دوباره حال و هوای فیلمهای جاسوسی امنیتی را در جشنواره فیلم فجر زنده کرد. اثری با موضوع داعش که خیرالله تقیانی پور آن را کارگردانی کرده است.
* گریم فرهاد قایمیان به گونهای بود که خیلیها با دیدنش به یاد شهید سلیمانی افتادند؛ این موضوع سوژه سوال یکی از اهالی رسانه قرار گرفت و پروینی تهیهکننده این اثر تاکید کرد که این گریم شباهت زیادی به کسی دارد که از بردن نامش معذورم اما آن فرد شهید سلیمانی نیست.
* در جریان نشست خبری قلب رقه چند باری از شهید سید رضی موسوی نام برده شد. فرماندهای که به تازگی چهلمین روز شهادتش را پشت سر گذاشتیم. پروینی توضیح داد که این فیلم با حمایت شهید موسوی ساخته شده و به همین دلیل همراه با همه عوامل تولید فیلم، آن را به این شهید تقدیم میکنند.
* جای خالی شهرام حقیقت دوست که بازی بسیار خوبی را در این فیلم انجام داده به شدت احساس شد.
کامبک به دنیای خاص سروش صحت با «صبحانه با زرافهها»
آخرین سانس در روز شلوغ جشنواره، اختصاص به فیلم سروش صحت داشت؛ فیلمسازی که جنس سینمایش خاص است و بستری برای نمایش دغدغههای اوست. نگاه ویژه صحت به مرگ بار دیگر در این فیلم به نمایش درآمده بود.
* شباهت زیاد این فیلم با «جهان با من برقص»، فیلم قبلی سروش صحت مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفت به طوری که مجری نشست این فیلم را برگ دیگری از جهان با من برقص خطاب کرد. صحت صبحانه با زرافهها را درباره مرگ، دوستی و بخشش دانست.
* در بخشی از نشست خبری فیلم سینمایی «صبحانه با زرافهها» پژمان جمشیدی بازیگر محبوب و پرکار این روزهای سینمای ایران به صورت تلفنی به نشست آمد. او عذرخواهی کرد که نتوانسته خودش را به این جلسه برساند، چرا که درگیر فیلمبرداری سریال زیرخاکی است.
* او در بخش دیگری از صحبتهاش حرفهای قابل تاملی را بر زبان آورد که نشاندهنده احترام او به اهالی رسانه است. جمشیدی با یادآوری زحمات اهالی رسانه گفت: از زحمات همه شما تشکر میکنم و مدیونتان هستم؛ چه آن زمان که مرا نقد کردید و چه روزهایی که از من تعریف میکنید.
کسانی که حافظه خوبی دارند به یاد دارند که در سال 1396 زمانی که پژمان جمشیدی نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره برای بهترین بازیگر مکمل مرد شده بود و محمدرضا فروتن نام او را اعلام میکرد، عدهای با خنده از این نام استقبال کردند. خندهای که میشد آن را تمسخر تفسیر کرد. پژمان جمشیدی برخلاف بسیاری از بازیگران دسته چندم سینما که خیلی زود با چنین اتفاقاتی قهر میکنند و به استوریهای عجیب و غریب در فضای مجازی پناه میبرند، نه تنها از آن خندهها ناراحت نشد بلکه این قدر تلاش کرد تا این روزها به عنوان پرکارترین بازیگر سینمای ایران شناخته شود؛ کسی که حضورش در یک فیلم میتواند شرط تضمین موفقیت آن در گیشه باشد.