این موضوع که آینده کشور در گرو آموزش و پرورش صحیح آیندهسازان کشور است، بر هیچ کسی پوشیده نیست؛ آیندهای که میتواند کشور را با پرورش صحیح کودکان و دانشآموزان در مسیر توسعه و آبادانی بیش از گذشته قرار دهد. امری که کارشناسان و تحلیلگران بسیاری ابعاد و حوزههای گوناگون آن را تجزیه و تحلیل کرده و نسبت به ضرورت توجه به آموزش و پرورش به منزله راهی برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر آن صحه گذاشتهاند.
مسیری به سوی تعالی
باید اذعان داشت، آموزش و پرورش مشخصکننده مسیر انسانها به طرف تعالی است و شاخصهای است که مانع از ورود به بیراهه میشود و بهطور کلی زیربنای حرکتآفرینی و تحول و تثبیت اخلاق در جامعه به شمار میرود. با توجه به ضرورت این مهم که زیربنای یک ملت و دولت را پیریزی میکند، باید متولیان امر با بهرهگیری از امکانات، این مسیر را به درستی علامتگذاری کرده و برای مخاطبان تبیین و با همه توان برای تحقق برنامهها به منظور نیل به مقصد تلاش کنند. ضرورت پرداختن به این امر مهم موجب شده است تا رسانهها نیز در کنار متولیان و دستاندرکاران به این امر مهم توجه ویژهای داشته باشند و درباره مسائل گوناگون مرتبط با آموزش و پرورش حاشیهنگاری و اصلنگاریهای بسیاری داشته باشند؛ از ضرورت توجه به امر آموزش کودکان و دانشآموزان تا پرورش آنها هم راستا با آیین و دین و مذهب اسلامی و انسانی تا توجه به استخدام اصلح و به کارگیری نیروهای لایق و حرفهای در حوزه آموزش و پرورش و توجه ویژهتر به جایگاه رفاهی و معیشتی تربیتکنندگان، یعنی معلمان.
اهداف والای آموزش در کنار پرورش
اهداف والای آموزش و پرورش هر کشور باید تابعی از اهداف نظام حکومتی و قانون اساسی آن کشور باشد، اما واقعیت آن است که به باور بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان حوزه آموزشی، در این حوزه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تا کنون نظام تربیتی متناسب با نظام اسلامی و تأمینکننده اهداف آن بر مدارس کشور حاکمیت نیافته است و نظام آموزشی مدارس ما همان نظام باقی مانده از رژیم گذشته در کنار رونوشت ناقصی از نظام آموزشی غرب و اندکی تغییر و تحولات زیربنایی بوده است. طبیعی است که دستیابی به استقلال در عرصه نظام تربیتی، دشوارترین و نهاییترین مرحله تکامل هر انقلاب است و پس از پیروزی در عرصه سیاسی و حاکمیت نظام سیاسی، نوبت به طراحی و حاکمیت نظام اقتصادی جدید میرسد که سالها درباره آن، شاخصهها و راهکارهایی نظیر تحقق اصل 44 و اقتصاد مقاومتی و نظایر آن، تلاشهایی در حال شکلگیری است و سرانجام، ضرورت طراحی الگوی برآمده از ارزشهای انقلاب در عرصه تربیت نسل آینده خودنمایی میکند.
تلاشهای بینتیجه یا تحولات مثمر ثمر!
البته نباید این امر مهم را نادیده انگاشت که در ارتباط با ایجاد تغییرات در نظام آموزشی کشور از همان سالهای نخست، اقداماتی به عمل آمد؛ اما شاید بتوان گفت به جز یک مورد که تلاش گستردهای برای تدوین «کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران» در همان سالها به عمل آمد و در دولتهای بعدی مسکوت گذاشته شد، سایر تغییرات جنبه اصلاحی و رو بنایی برای رفع کاستیها در چارچوب حفظ نظام موجود داشته است تا آنکه در سال 1385 رهبر معظم انقلاب ضرورت تحول بنیادین و دگرگونی نظام آموزشی کنونی را مطرح فرمودند و پیرو این رهنمود، همفکریها و پیگیریهای قابل توجهی به عمل آمد که سرانجام در سال 1390 به تدوین و تصویب سند تحول بنیادین از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منجر شد.
سند مهمی در چارچوب حسابداری
سند مهمی که ضمن توجه به دغدغههای رهبری و خلأهای قانونی و فرهنگی در کشور میتواند راهکارهای مفید و مهمی به متولیان و دستاندرکاران حوزه آموزش کشور بدهد تا بلکه مسیری که میرود به توسعه و آبادانی ختم شود، با دست پر طی شود.