🔹بخش قابل توجهی از آسیبهای مترتب بر سیاست ورزی در جمهوری اسلامی به غیبت احزاب یا عدم میدان داری آنها در تحولات سیاسی ربط دارد. این آسیب بخصوص در شرایط خاصی مثل حال حاضر که بنا بر ضرورتی قرار است در موعد زمانی کوتاهی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود بیشتر به چشم میخورد.
🔹کسانی گفته اند که ساختار حکمرانی ایران بدلیل فقدان کارکرد مناسب از داشتن دولت قوی و پاسخگو محروم است. به زعم ایشان، آنچه در قوه مجریه ایران نمایان شده بیشتر "هیئت وزیران" بوده تا دولت؛ چراکه دولتها عمدتا مجری برنامههایی بوده اند که خودشان در تدوین آنها نقشی نداشته اند.
🔹 در این آشفته بازار سیاسی، معلوم نیست باید گریبان چه کسی را گرفت و مثلا پرسید، چرا شاخصهای هدف گذاری شده برنامه چشم انداز ۲۰ ساله ایران و برنامههای توسعه ۵ ساله به عنوان اسناد بالادستی محقق نشده است؟ چرا حدود یک دهه است تورم بالای ۴۰ درصدی را تجربه میکنیم؟ کسری بودجه سالانه و تبعات و آسیبهای آن چرا تکرار میشود؟ و ...
🔹وقت آن رسیده است که به موضوع حزب و سیستم حزبی به عنوان یک «مساله» نگاه شود. اگر چه پیش از این هم در مذمت نبود احزاب و مزایای سیستم حزبی بسیار نوشته و گفته شده است، اما ضرورت مواجهه عقلانی و جدی با این مساله میطلبد که نهادها، اندیشکدهها و پژوهشکدههای حاکمیتی هم چاره اندیشی در این باب را در دستور کار قرار دهند.
🔹نظام سیاسی مردم پایه را گریزی از حزب و سیستم حزبی نیست. برخی تلاشها برای محول کردن نقشها و کارکردهای احزاب به جمعها و نهادهای سنتی هم عملا تجربه بیهودهای بوده است. تاخیر در این چاره جویی همین حالا هم آسیبهای قابل توجهی را متوجه اداره کشور کرده است و طولانیتر شدن این تاخیر چه بسا امکان اصلاح را نیز غیر ممکن یا بسیار دشوار و پر هزینه کند.
🔹ثبت نام ۸۰ چهره سیاسی برای انتخابات پیش رو، آیا معنایی غیر از فقدان پایههای تحزب در کشور دارد؟ و آیا برای مداوای این عارضه، دوایی غیر از اقبال به ساختار حزبی قابل تصور است؟ علی رغم اصلاح قانون انتخابات و محدود شدن امکان ثبت نام برای همهی افراد که گاه باعث وهن انتخابات میشد، همچنان به اصلاحات دیگری در ساختار انتخاباتی کشور نیاز داریم. این اصلاحات جدید میتواند حزبی شدن ساختار انتخاباتی باشد.