حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سخنرانی مراسم سیوپنجمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه، نکات مهمی را درباره عملیات توفان الاقصی و تاثیر آن بر آینده مساله فلسطین مورد توجه قرار دادند. حضرت معظمله در این باره فرمودند: «عملیات توفان الاقصی یک ضربه تعیینکننده به رژیم صهیونیستی بود. حضرت امام فرمودند خود مردم فلسطین باید در میدان عمل حق خودشان را بگیرند و رژیم صهیونیستی را وادار به عقبنشینی کنند. فلسطینیها در توفان الاقصی دشمن را به کنج میدان بردند که راه نجات ندارد. توفان یک ضربه تعیینکننده به رژیم صهیونیستی بود. حمله توفان الاقصی نقشههای دشمن را بر باد داد. حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، واکنش عصبی به باطل شدن نقشه آنهاست». درباره فرمایشات رهبر معظم انقلاب، ۵ نکته اساسی و مهم وجود دارد که لازم است به صورت همزمان مورد توجه و مداقه قرار گیرد.
۱- توفان؛ نقطه عطف تاریخ مقاومت
عملیات توفان الاقصی نه یک حادثه مقطعی و گذرا، بلکه یک «نقطه عطف» در تحولات منطقه غرب آسیا، جهان اسلام و نظام بینالملل محسوب میشود. ضربه تعیینکننده توفان الاقصی به رژیم اشغالگر قدس، قطعا فصل نوینی را در تاریخ مقاومت رقم خواهد زد. آیندهنگاری دوران پساتوفان به اندازهای برای واشنگتن و تلآویو هولناک است که استراتژیستها و مقامات سیاسی آنها ترجیح میدهند کمتر درباره آن سخن بگویند!
۲- جنس گفتمانی عملیات توفان
اگرچه عملیات توفان الاقصی به لحاظ میدانی و تاکتیکی از بینقصترین و دقیقترین عملیاتهای تاریخ مقاومت علیه صهیونیستها محسوب میشود اما نمیتوان ماهیت گفتمانی این عملیات بزرگ و غرورآفرین را منکر شد. یکی از اصلیترین دلایل شکست صهیونیستها در جنگ ۸ ماهه اخیر غزه و ناتوانی مطلق آنها در عملیات توفان، عدم اشراف آنها بر ابعاد عمیق و غنی گفتمان مقاومت و درک ماهیت و متعلقات آن است.
۳- رشد صهیونیستستیزی در جهان
رژیم اشغالگر قدس از یک سو به واسطه عدم تحقق اهداف سهگانهاش در میدان جنگ غزه (نابودی حماس، اشغال غزه و آزادی اسرای صهیونیست بدون آتشبس) به طرف مغلوب میدان تبدیل شده و از سوی دیگر، برای نخستین بار در تاریخ روابط بینالملل شاهد شکلگیری و تثبیت اجماعی جهانی در تقابل با ماهیت و عملکرد این رژیم اشغالگر و نامشروع هستیم.
خیزشهای گسترده دانشجویی در آمریکا و اروپا و رشد تصاعدی صهیونیستستیزی میان شهروندان 5 قاره دنیا، از این روند رو به رشد پرده برمیدارد.
۴- ابطال نقشه راه صهیونیستها در قرن ۲۱
عملیات توفان الاقصی، مبطل نقشه راه صهیونیستها در قرن بیستویکم بود. این نقشه راه مبتنی بر تحقق ۲ مولفه بوده است: ایجاد حاشیه امن گفتمانی و نظری برای صهیونیسم از طریق مترادفسازی یهودستیزی و صهیونیستستیزی و دیگر، نابودی غزه، کرانه باختری و حتی تسخیر بخشی از خاک اردن به عنوان گام نخست تسخیر نیل تا فرات و شکلدهی به خاورمیانه جدید. آمریکا و اتحادیه اروپایی حامیان اصلی صهیونیستها در هر ۲ رکن و مولفه این نقشه راه خطرناک بودند. عملیات توفان الاقصی هر ۲ مولفه مذکور و متعاقبا نقشه راه ترسیمشده از سوی تلآویو و حامیانش را هدف قرار داد و
نابود کرد.
۵- واکنش عصبی صهیونیستها به شکست
هزینه شکست راهبردی، گفتمانی و تبلیغاتی صهیونیستها در عملیات توفان و متعاقبا جنگ غزه به صورت تصاعدی افزایش یافته است. در این میان، تل آویو قاعدتا ۲ راهحل بیشتر پیش رو ندارد: پذیرش این شکست همهجانبه و تن دادن به تبعات گسترده آن و دیگر، تعمیق دامنه این شکست از طریق اصرار بر ادامه جنگ. به یقین هر ۲ گزینه موجب ذوب شدن صهیونیسم و تسریع حرکت آن به سوی سقوط نهایی خواهد شد. در چنین شرایطی قطعا مصادیق و نشانههای استیصال بیش از هر زمان دیگری در اراضی اشغالی نمود دارد.