در روزهای پیش از اربعین یک غم مشترکی همه تمام آزادگان جهان حاکم بود و آن، غم غزه بود! غمی که صدای جهانی را میخواست هرچند که در ایام پیش از اربعین در نقطه نقطه دنیا راهپیماییهای گوناگونی برپا میشد؛ اما راهپیمایی که در آن بسیاری از کشورها یک صدا و برای آزادی غزه شکل بگیرد، رقم نخورده بود!
زمان گذشت و به اربعین حسینی (ع) نزدیکشدیم؛ در تابلوهای شهر اسم رمز «با چفیه میآیم» را نقش میزدند. اربعین امسال با شعار لشکر حسین (ع) لشکر قدس آمیخته میشد؛ چرا که اصالت پیادهروی اربعین، اسم رمز آزادگی، حمایت از مظلوم و سرخمنکردن در برابر ظالم است. این مسیر فراملی سبب شده بود همه مردمان آزاده با فرهنگها، مذهبها و سلایق مختلف، اما با یک غم مشترک زیر پرچم امام حسین (ع) جمع شوند و برای دردی که از شهادت مردمان مظلوم غزه تا مغز استخوان رفته است، متحد شوند. امام حسین (ع) خط سیر حرکت و سلوک امت شیعه را چنین ترسیم کردهاند: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ»؛ کسی مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند. این جمله بیانکننده یک گفتمان و فرهنگ فراگیر است که امکان جمع و کنار آمدن با گفتمان و بینش مقابل را نفی میکند. مبنای عمل و سلوک در زیست جهان هر عصری است، البته با اقتضائات خودش. با این نگاه پیادهروی اربعین انتخاب جبهه و اردوگاه در مصاف حق و باطل است. راه سومی وجود ندارد. هم مختصات حق مشخص هستند و هم باطل. هرگونه انحراف و التقاط به خروج از دایره ولایت حق منجر میشود.
آنان که زیر پرچم سیدالشهداء رسم عزا را به جای آوردهاند، بیش از دیگران میدانند که با این نگاه باید قدمهای زائران اربعین را با غم فلسطین گره زد؛ چرا که عبور از کنار جنایات آوار شده بر سر مردم غزه، هزاران فرسنگ با آموزههای اباعبداللهالحسین (ع) فاصله دارد.
به قول شهید مطهری، «شمر زمانت را بشناس.» بنابراین، میتوان گفت زیارت بدون برائت از مشرکان امروز؛ یعنی آمریکا و اسرائیل، فاقد یک جزء اصلی خود است. مگر میشود یک موحد، نسبت به پیروزی علم اسلام در امروز بیتفاوت باشد؟!
بنابراین، دال کانونی اربعین اجتماع حول محور امامت برای مبارزه با طاغوت است. استکبارستیزی مؤلفه بنیادین فرهنگ سیاسی تشیع است. از این حیث میتوان گفت، از مؤلفهها و متغیرهای اصلی قدرتنمایی آزادگان در عصر قدرتنماییها و در عرصه بینالمللی، راهپیمایی اربعین است که نباید آن را صرفاً یک حرکت جغرافیایی و ژئوپلیتیک دانست؛ بلکه یک سیر پیشرونده و پیشبرنده تاریخی است و از این حیث میتوان آن را عامل هویتساز قلمداد کرد. هویت بازتولید شده و بازیابی شده فرامرزی.