آبان ماه خراسان رنگ و بویی دیگر دارد و شهرها معطر هستند به رایحهای با قیمت طلا. از هر کوچهای که میگذری نشانی از این طلاست، زمینهای شهر در این روزها هم به رنگ بنفش درآمده است؛ روی این زمینهای خوش رنگ مردان و زنانی حضور دارند که غالباً مستمند و رنج دیده این منطقه هستند و از صبح زود تا استخوانسوز شدن سردی هوای پاییز خراسان مشغول کندن طلای ناب با ناخن هستند و شبها با کمر درد فراوان سر بر بالین میگذارند برای روزی فردا. در همان منزل عدهای دیگر با غروب آفتاب تا پاسی از شب مشغول خالصسازی این طلا هستند.
در این موقع از سال اگر داخل شهر قدمی بزنی، مردمی را نظاره میکنی که زردی دستشان نظرت را جلب میکند که اگر ندانی داستان از چه قرار است، فکر میکنی اپیدمی است؛ ولی این زردی دست مخصوص همین منطقه است و اگر این نباشد، اقتصادشان به مشکل میخورد. خیلیها درآمدشان به همین وابسته است و گاهی اوقات آدمهای بسیار شریف، ولی نیازمندی را میبینی که در کنار و گوشه این شهر در میان آنچه جامانده دنبال طلا میگردند، طلایی به رنگ سرخ که نابترینش در این منطقه از جنس خود مردمش است. بله درست است نابترین زعفران جهان در ایران و در خراسان بزرگ در دو ماه ابتدایی پاییز از زمین سر در میآورد و حلاوت و شیرینی به زندگی این مردم میبخشد. قطعاً بیرنج گنج میسر نمیشود؛ ولی صد حیف که گنج رنج دیده این مردم و طلای سرخی را که با هویت ما آمیخته شده و برای این مملکت است، مسئولان و متولیان امر بدون هیچ ارزش افزودهای و به آسانی به دیگر کشورها به صورت فله صادر میکنند یا راه قاچاق آن را به دیگر کشورها باز میگذارند و هیچ حمایتی صورت نمیگیرد.
طبق آخرین آمار ارائه شده سهم ایران در تولید زعفران در جهان حدود ۹۵ درصد است که به دست کشاورزان رنج دیده و سختی کشیده تولید میشود؛ ولی به گفته رئیس شورای ملی زعفران ۸۵ درصد از تولید زعفران خامفروشی میشود و ارزشافزودهای به آن اضافه نمیشود. برای نمونه، در سال گذشته ۶۰ تن زعفران به کشور اسپانیا صادر شده است و آنها با قیمتی چند برابر، حاصل دسترنج و زحمات مردم و کشاورزان ایران را نصیب خود میکنند و با برندهای اسپانیایی خود آن را بستهبندی و به دیگر کشورها و حتی به خودمان صادر میکنند. از مسئولان انتظار میرود، قدر منابع و امتیازهای خدادادی، مانند طلای سرخ را بیشتر بدانند و از آنها در جهت رشد و پیشرفت کشور خودمان استفاده کنند.