تغییر شرایط کشور بعد از حضور مردم در نه دی ۱۳۸۸ نشان میدهد که مردم پایه اصلی حکومت و نظام اسلامی هستند. به عبارتی رابطه نظام اسلامی و مردم یک رابطه دو طرفه است که هر دو تکمیلکننده هم برای توسعه و رشد اقتصادی، سیاسی و معنوی میباشند. بر اساس واقعیتهای میدانی در شرایطی که دشمن تلاش میکرد در سال ۸۸ انقلاب اسلامی را در بنبست قرار دهد و از طریق انقلاب رنگی محور سیاسی، امنیتی کشور را تغییر دهد، این مردم بودند که با بصیرت و شناخت خط سیاسی دشمن، مقابله توطئههای محور آمریکایی ایستادگی کردند. بنابرابن در جریان فتنه ۸۸ هر چه خواص نمره مردودی گرفتند، این مردم بودند که با بالاترین نمره، اجازه مصادره انقلاب خود را ندادند. در واقع در دل حضور حماسهساز مردم در نه دی "رابطه امت با ولایت" به خوبی به جهان مخابره شد و این رابطه پایانی بر تمام فتنه پیچیده سال ۸۸ و به تبع آن تمام فتنههای بعد از آن شده است.
تمرکز دشمن بر فضای مجازی و رسانهها و شبکههای اجتماعی در فرایند فتنه ۸۸ و فتنههای بعد از آن نشان میدهد که نخبگان و اتاق فکرهای محور شوم برای تغییر معادلات ذهنی جامعه و در نتیجه تغییر در قدرت ادراکی جامعه، تمرکز و حساب ویژهای بر رسانه و فضای مجازی باز کردهاند. توجه به برخی از رسانههایی که در جریان فتنه ۸۸ نقش ویژهای داشتند، و همچنین رسانههایی که در دل اغتشاشات ۱۴۰۱ فعال بودند، میتواند در شناخت ابزار دشمن برای ایجاد فتنه کمک شایانی کند.
بنابراین در طول ۴۵ سال گذشته ایالات متحده بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران بوده و بر مبنای دشمنی با ایران اقدام به تعیین سیاستهای خود میکند. در واقع تاکتیک آمریکا در سیاست خارجی خود، بر مبنای راهبرد دشمنی با ایران طراحی و اجرا میگردد. با بررسی رفتار آمریکا در جریان فتنه ۸۸ و فتنههای بعد از آن نشان میدهد که واشنگتن بدنبال جداسازی مردم از نظام و عملا در تحریم اقتصادی علیه ایران نیز، بدنبال رودرو کردن مردم مقابل انقلاب بوده است. بر اساس بررسیهای انجامشده در جریان فتنه ۱۳۸۸ حداقل ۸ "دفتر ویژه" در دبی، بگرام، بیشکک، باکو، سلیمانیه، آمستردام، لندن و واشنگتن بهمنظور ارتباطگیری، هماهنگسازی، آموزش و تجهیز بهمرور و در فاصله سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۸ راه افتادند. این دفاتر بعضاً زیر نظر سیا و پنتاگون فعالیت میکردند. در این میان دفتر دبی استثنائاً مستقیماً زیر نظر معاون اول رئیسجمهوری آمریکا فعالیت میکرد. بر اساس اسناد این دفاتر به سرشاخههایی در تهران وصل و از طریق این سرشاخهها، نخبگان ایرانی در حوزههای مختلف را شناسایی و دعوت به همکاری میکردند.
علاوه بر این دفاتر ویژه، دستکم ۱۷ سفارتخانه غربی شامل سفارتخانههای انگلیس، کانادا، استرالیا، فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، سوئیس، دانمارک، فنلاند، کره جنوبی، ژاپن، سوئد، اسپانیا، اوکراین و... به جمعآوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام، برگزاری جلسات با بعضی از نخبگان سیاسی مخالف نظام دینی، تجزیه و تحلیلهای دورهای و سنجش درجه و ماهیت تغییرات در جامعه ایران مشغول بودند. بعضی از این سفارتخانهها -بخصوص سفارت انگلیس- تجهیز مخالفان و پشتیبانی مالی از آنان را دنبال میکردند. در فتنه سال ۱۳۸۸ بعضی از عوامل سفارتخانههای غربی به دلیل حضور مستقیم در آشوبهای خیابانی بازداشت و محاکمه شدند.
قطبی شدن مردم ایران یکی از آرزوهای دیرینه سرویسهای امنیتی سیا، موساد و سرویس انگلیس در ایران است. آنها روی قومیتها، مذاهب، برخی گروهها و احزاب سیاسی طی سالهای پس از پیروزی انقلاب سوارند. اما نظام دانایی کشور در حوزه و دانشگاه و بصیرت مثالزدنی مردم هنگام فتنهانگیزی سرویسهای دشمن، آنها را پیاده کرده است. دشمن در هر دوره جنگ شناختی با تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شد.
با در نظر گرفتن مدل غرب در جریان فتنه ۸۸ و تطبیق آن با اغتشاشات سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که آمریکا تلاش میکند از طریق سیاست مصونسازی (Hedging Strategy) هزینه برخورد با حکومت اسلامی را از طریق مردم خود ایران تامین کند. این موضوع با بصیرت مردم در طول چهار دهه گذشته خنثی شده که اوج این بصیرت در نه دی ۱۳۸۸ بود که البته از این به بعد هم همین خواهد بود.