امام خامنه ای: مظهر این اتحاد ملی، راهپیمایی ۲۲ بهمن است که انشاءالله امسال نیز همه این وحدت را مشاهده خواهیم کرد. ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
سرانجام پس از گذشت دو ماه از سقوط نظام اسد، چنانکه پیشبینی میشد هیئت حاکمان دمشق با برگزاری نشستی، «محمد الجولانی» سرکرده تحریرالشام را رئیسجمهور دوران انتقالی معرفی کردند. نکته قابل توجه در روزهای نخستین به قدرت رسیدن جولانی در این مقام توجه به سیاست خارجی است. در همین راستا، سه رویداد در فاصله اندکی رقم زده میشود؛ چنانکه در ابتدا او میزبان «تمیم» امیر قطر میشود و سپس در اولین سفر خارجی، جولانی راهی عربستان شد. یک روز پس از آن نیز به آنکارا سفر کرده و توافقاتی با «اردوغان» رئیسجمهور ترکیه صورت میدهد. حال این سؤال مطرح میشود که هدف جولانی از انتخاب کشورهای مذکور برای مقصدهای اولین روزهای کاریاش چیست؟ آیا او میتواند به واسطه این روابط به اهداف خود دست یابد؟
جولانی به دنبال چیست؟
در باب اهداف و چرایی رویکرد جولانی به قطر، عربستان و ترکیه را میتوان در مصاحبه اولیه او پس از رسیدن به این سمت جستوجو کرد. او در کنار وعدههای بسیار برای ساختن یک سوریه بزرگ بر دو اصل تأکید میکند که جای توجه دارد. از یک سو عنوان میکند که هدف اولیه او جلب رضایت و اعتماد کشورهای منطقه است و از سوی دیگر نیز تأکید دارد برگزاری انتخابات و فرآیند جدید قانونی چهار تا پنج سال زمان خواهد بود. با توجه به این دو مؤلفه اهداف پنهان و آشکار جولانی از این دیدارها را میتوان ارزیابی کرد.
اهداف مشترک
حاکمان امروز دمشق و از جمله جولانی به طور نسبی در همه مراودات و رایزنیهایی که طی دو ماه گذشته داشتهاند، اهدافی با پیش زمینههای مشترک را دنبال کردهاند؛ از جمله:
۱ـ کسب مشروعیت: هر چند جولانی و تحریر الشام در یک فضاسازی سنگین رسانهای که با همراهی غرب همراه بوده، تلاش داشته خود را یک ناجی و رهاییبخش معرفی کند؛ اما ماهیت تروریستی و جنایاتی که این گروه در سالهای گذشته صورت داده است، همچنان بر آنها سنگینی میکند. در این وضعیت، میتوان گفت از مهمترین ابعاد سفرها و رایزنیهای جولانی را کسب مشروعیت برای خویش و تحریرالشام تشکیل میدهد. بهرهگیری از ظرفیتهای عربستان و قطر برای عضویت در اتحادیه عرب از مهمترین مؤلفهها در این زمینه است.
۲ ـ کسب کمکهای اقتصادی: با توجه به وضعیت بحرانی اقتصادی سوریه که بخشی از آن ناشی از تحریمهای سنگین غرب علیه نظام اسد و بخشی نیز پیامد هرج و مرجهای ماههای اخیر سوریه است، امروز اقتصاد و معیشت مردم میتواند به پاشنه آشیل جولانی مبدل شود. بر این اساس نیز از یک سو جولانی بارها بر لزوم لغو تحریمهای اروپا و آمریکا علیه سوریه جدید تأکید کرده و از سوی دیگر محور رایزنیهایش را دریافت کمکهای اقتصادی قرار داده است. هر چند اروپا مدعی برداشتن بخشی از تحریمهای سوریه شده است؛ اما شواهد امر نشان میدهد از یکسو اروپای تحت فشار اقتصادی جنگ اوکراین و تعرفههای تجاری آمریکا توان اقتصادی برای کمک زیاد به سوریه را ندارد و از سوی دیگر نیز ترامپ با عبارت «سوریه به ما ارتباطی ندارد» عملاً نمیتواند نقطه امید چندانی برای جولانی باشد.
۳ـ خرج کردن از کیسه سیاست خارجی برای داخل: جولانی و تحریرالشام برآنند تا خود را ساختاری قدرتمند با ظرفیتسازی منطقهای و جهانی معرفی کنند تا با جلب توجه به مسائل خارجی از دیدار با سران سایر کشورها گرفته تا اتهامزنی و تهدید برخی کشورها، افکار عمومی و مجامع جهانی را از پاکسازیها و انتقامگیریهایی که در بسیاری از مناطق داخلی سوریه صورت میدهند، منحرف کنند.
اهداف انفرادی
در کنار اهداف مشترک ذکر شده، جولانی اهدافی انحصاری را نیز در قبال هر یک از کشورهای قطر، عربستان و ترکیه دنبال میکند از جمله:
۱ـ اطمینانبخشی به ریاض: دیدگاههای اخوانی و نیز ماهیت تروریستی تحریرالشام، قطعاً نگرانیهایی را در میان سران عربستان ایجاد کرده است؛ بنابراین، میتوان گفت جولانی با انتخاب ریاض برای اولین مقصد سفر خارجی، برآن بوده تا ماهیت عربی سوریه جدید را برجسته کرده و به عربستان درباره تفکرات اسلام سیاسی خویش اطمینان دهد.
۲ـ سهمدهی قطر: فعالیتهای جولانی، القاعده، تحریرالشام و... طی بیش از یک دهه در سوریه نشان میدهد، قطر از حامیان اصلی این گروهها بوده است. سفر امیر قطر به سوریه به عنوان اولین مقام خارجی پس از اعلام ریاستجمهوری موقت جولانی گواهی بر این امر است. قطر تلاش دارد نقش مهمی در ساختار سیاسی و اقتصادی سوریه ایفا کند که از ابعاد آن را نیز انتقال گاز قطر از خاک سوریه به سایر کشورهاست.
۳ـ نگاه به پدرخوانده: قرار گرفتن آنکارا به عنوان یکی از نخستین سفرهای جولانی دور از انتظار نبوده است. تقویت حضور نظامی و اقتصادی ترکیه در سوریه و نیز مقابله واحد با پ. ک. ک و نیروهای کرد تحت حمایت آمریکا از ابعاد اهداف مشترک و انحصاری دو طرف است؛ در حالی که بازگشت آوارگان سوری نیز اصلی مهم برای اهداف داخلی اردوغان است.
چالشهای پیشرو
هر چند جولانی این روزها تلاش دارد یک دیپلماسی موفق و کارآمد از خود به نمایش گذارد؛ اما حقیقت آن است که پایدارسازی این وضعیت امری بسیار دشوار و دور از دسترس خواهد بود چرا که:
ـ قطر و ترکیه بر گسترش تفکر اخوانی و اسلام سیاسی مورد نظر خود در منطقه اصرار دارند؛ حال آنکه عربستان به شدت آن را تهدید میداند.
ـ قطر، عربستان و امارات هر یک اهداف انحصاری در اتحادیه عرب و جهان عرب دارند که در نتیجه سوریه به میدان مناقشه آنها مبدل میشود.
ـ تضاد منافع میان قطر، عربستان و ترکیه به شدت زیاد است؛ چنانکه خواست ترکیه برای حضور نظامی و حتی تسلط بر بخشهایی از سوریه با نگاه سایر بازیگران همخوانی ندارد و از سوی دیگر تسلط هر یک از کشورهای قطر و عربستان بر سوریه به معنای تضعیف طرف مقابل و حتی ترکیه است که عملاً حوزه تعاملی را به تقابل سوق میدهد.
ـ حضور نیروهای آمریکایی و تقلای آنها برای حفظ خودمختاری کردها از یکسو و نیاز جولانی به جلب رضایت آمریکا از سوی دیگر میتواند زمینهساز تنش دمشق با آنکارا شود.
ـ مطالبات اروپا از جولانی که در شروط کاهش تحریمها نیز آمده است و ابعاد آن مسائل حقوق بشری، تشکیل دولت فراگیر و همراهی با طرحهای سازشکارانه و گسترش نفوذ غرب در منطقه است، عملاً تهدیدکننده اهداف و منافع ترکیه، قطر و عربستان خواهد بود و جولانی برای ایجاد تعادل در مناسبات با طرفین با بحران مواجه خواهد شد.
ـ مطالبه و نگاه بدبینانه مردم سوریه به اشغالگری ترکیه، میتواند مناسبات جولانی با آنکارا را با مشکلات بسیاری همراه کند.
ـ اشغالگری گسترده رژیم صهیونی در سوریه که تا ریف دمشق امتداد یافته، در آیندهای نه چندان دور به مؤلفه تنش حاکمان دمشق با مردم و نیز کشورهای منطقه مبدل خواهد شد؛ به ویژه آنکه تضاد منافعی بسیار میان دو طرف وجود دارد که عملاً قرار گرفتن آنها بر سر یک میز را غیر ممکن میکند.
ـ اقدامات حاکمان دمشق، از جمله انحلال ارتش و نیروهای امنیتی و قانون اساسی موجی از هرج و مرج را در سوریه از هم فروپاشیده به همراه خواهد داشت؛ چنانکه اکنون بسیاری از مناطق گرفتار درگیریهای داخلی و انتقامگیری و البته کشتارها و اعدامها برای تثیبت قدرت جولانی است. تحقق هر یک از وعدهها و اهداف سیاست خارجی نیازمند ثبات داخلی و اطمینانبخشی از دوام حکومت است. ناتوانی جولانی در تحقق این مهم میتواند تضعیف و حتی روی برگردانی کشورهای منطقه و فرامنطقه از جمله قطر، عربستان و ترکیه از او را به همراه داشته باشد.
ـ هر چند جولانی بر این تصور است که رابطه با عربستان، ترکیه و قطر و حفظ مناسبات با اردن و مصر و تکیه بر وعدههای اروپا و آمریکا میتواند حاکمیت وی را ادامهدار کند؛ اما حقیقت آن است که روحیه بسیاری از سوریها در قالب مقاومت شکل گرفته است که هر حاکمی را به تعامل با مقاومت ناچار میکند. بنابراین، نادیده گرفتن این مهم میتواند به پاشنه آشیل حاکمان دمشق، از جمله جولانی مبدل شود.
جان کلام
در جمعبندی نهایی از آنچه ذکر شد، میتوان گفت هر چند جولانی و متحدانش با نمایشهای رسانهای برآنند تا از او یک ابرقهرمان به نمایش بگذارند و میزبانیاش از امیر قطر و سفر جولانی به عربستان و ترکیه را نشانهای بر سیاست خارجی فعال و تأثیرگذار او جلوه دهند؛ اما شواهد امر نشان میدهد این ماه عسل چندان دوامی نخواهد داشت، حقیقت آن است که سیاست داخلی و خارجی این گروه تا به امروز بیشتر همچون نمایشی خیالی روی پرده سینما بوده که تناسب چندانی با واقعیتهای سوریه و منطقه ندارد و نتیجه آن میتواند به یک فاجعه برای سوریه و منطقه و کوتاه بودن عمر این جریان مبدل شود.