اسلام در زمان رسول خدا (ص) بر پایه وحدت و همدلی گسترش پیدا کرد و پا گرفت. هنگامی که اوس و خزرج با یکدیگر اختلاف داشتند و میدیدند که این اختلاف و جنگ چقدر آنان را ضعیف کرده به سوی نور اسلام روی آوردند. این وحدت چرا امروز ازسوی مسلمانان فهمیده و درک نمیشود، در حالیکه سرآغاز اسلام با وحدت بوده است؟!
تفرقه میان مسلمانان بهمنزله یکی از بزرگترین چالشهای تاریخی و معاصر، به کاهش قدرت و نفوذ آنها در عرصه جهانی منجر شده است. این تفرقه نهتنها موجب ایجاد ضعف در جبهه مسلمانان شده است، بلکه به دشمنان اسلام این امکان را داده تا بهراحتی به کشتار و ظلم علیه مسلمانان دست بزنند. تفرقه میان مسلمانان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله اختلافات مذهبی، فکری و سیاسی که ازسوی دشمن مدام در حال افزایش است. این اختلافات میتوانند ناشی از تفسیرهای گوناگون از قرآن و سنت، مسائل تاریخی و حتی منافع سیاسی و اقتصادی باشند. برای نمونه، بخشی از تقسیمبندیهای مذهبی میان مسلمانان از بارزترین نشانههای تفرقه است که در طول تاریخ، دشمنان اسلام از آن بهرهبرداری کردهاند.
تاریخ گواهی میدهد که هرگاه مسلمانان در مقابل دشمنان متحد بودهاند، توانستهاند پیروزیهای چشمگیری را کسب کنند. در دوران پیامبر (ص) و پس از آن، مسلمانان در نبردهایی مانند بدر، احد و خندق با وحدت و همدلی به پیروزی دست یافتند. اما در مواقعی که تفرقه و اختلافات داخلی ایجاد شده است مانند اختلافات گوناگون پس از رحلت پیامبر (ص)، مسلمانان ضعف نشان داده و دشمنان از این اختلافات بهرهبرداری کردهاند. این دقیقا همان است که در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده و هماکنون نیز جریان دارد. تفرقه همیشه ضعف آورده؛ بههمین دلیل است که دشمنان اسلام از هر فرصتی برای تفرقهافکنی استفاده میکنند. این هجمهها شامل جنگهای نظامی، تبلیغات منفی و حتی تحریمهای اقتصادی میشوند. برای نمونه، در جنگهای اخیر در کشورهای اسلامی، دشمنان با بهرهگیری از اختلافات داخلی، به تضعیف مسلمانان پرداخته و جنگهای داخلی به راه انداختهاند. جنگهای سوریه، یمن و عراق نمونههایی از این وضعیت هستند که در آنها دشمنان اسلام با دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی، به کشتار مسلمانان دست زدهاند. بهعبارتی کشورهای مسلمانان با تبلیغات منفی در مورد اختلافات فکری سعی دارند از همان دشمنی که او را ترسانده و متوهم کرده است، کمک بگیرند. این در حالی است که وحدت مسلمانان میتواند بهطور چشمگیری قدرت آنها را افزایش دهد. قرآن کریم در سوره انفال آیه ۴۶ به مسلمانان توصیه میکند که در میان یکدیگر نزاع نکنند؛ زیرا این کار موجب شکست و تضعیف آنها میشود. برعکس، اگر مسلمانان بتوانند با یکدیگر متحد شوند و به یکدیگر کمک کنند، قدرت و قوت آنها بهطور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. وحدت مسلمانان بهمعنای محافظت از جان و مال آنها نیز هست. وقتی مسلمانان بهمنزله یک جامعه واحد عمل کنند، دشمنان نخواهند توانست به آنها حمله کنند. مسلمانان باید با تکیه بر آموزههای قرآن و روایات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به وحدت و همدلی دست یابند تا بتوانند در برابر چالشها و تهدیدها ایستادگی کنند و به موفقیتهای بیشتری دست یابند.
آیه ۱۰۳ سوره آلعمران به وضوح ضرورت اتحاد و همبستگی میان مسلمانان را مطرح میکند و به آنها دستور میدهد که به ریسمان خدا (اسلام و قرآن) چنگ بزنند و از تفرقه پرهیز کنند. این آیه بر اهمیت حفظ وحدت و انسجام در جامعه اسلامی تأکید دارد و یادآوری میکند که خداوند چگونه دشمنان را به برادرانی تبدیل کرد و از اختلافات نجات داد. واژه «حبل» بهمعنای وسیلهای است که انسان را به هدفش میرساند. تمسک به ریسمان خدا بهمعنای چنگ زدن به اصول مشترک اسلامی و نجات از مشکلات است. این بیان بهمعنای برقراری ارتباط قوی و استوار با خدا و یکدیگر است. اگر مسلمانان به این ریسمان محکم چنگ بزنند، از آفات و لغزشها در امان خواهند ماند. «اعتصموا» بهصورت جمعی بیان شده و نشان میدهد که این تمسک باید از سوی همه مسلمانان و در تمام شرایط انجام گیرد. اتحاد و همبستگی بهمنزله یک نعمت الهی ذکر شده و مسلمانان به یادآوری این نعمت دعوت میشوند. این آیه به مسلمانان یادآوری میکند که چگونه قبیلههای اوس و خزرج بر اثر اتحاد به سعادت رسیدند و از آتش اختلاف نجات یافتند. آیه ۱۰۵ سوره آلعمران نیز به پیامدهای اختلاف اشاره میکند و داستان شکست مسلمانان در جنگ احد را یادآوری میکند. این آیه تأکید میکند که اختلافات نهتنها سبب شکست میشوند، بلکه میتوانند عواقب جبرانناپذیری بههمراه داشته باشند، از جمله از دست دادن جان بهترین رزمندگان و ایجاد ناامیدی در صفوف مسلمانان. مسلمانان باید به اصول مشترک خود پایبند باشند و با همدلی و اتحاد به جلو بروند تا از خطرات و چالشهای پیشروی خود جلوگیری کنند و به سعادت و موفقیت دست یابند. این روزها که همه جهانیان شاهد کشته شدن مسلمانان بسیاری در غزه، سوریه، یمن و دیگر کشورهای مسلمان هستند، آیا از خود سؤال نمیکنند که چرا دیگر مسلمانان جهان صدایی به اعتراض بلند نمیکنند و چرا به دستورات دینشان برای نجات انسانها از شر پلیدترین موجودات، فریاد نمیزنند؟