صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۷۴۶۱۷

صف‌بندی جدید در تجارت جهانی

حتی اگر ترامپ چندان برایش هژمونی سیاسی و نظامی آمریکا مهم نباشد، او به هیچ قیمتی نمی‌خواهد جایگاهش را در رهبری اقتصاد جهانی به چین واگذار کند. به همین دلیل نیز هدف تعرفه‌ها در مرحله اول فقط چین نبود، بلکه دو دسته مهم از کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شد: کشورهای جنوب شرق و شرق آسیا و کشورهای اروپایی
پایگاه بصیرت / امیر حسین صارمی
پس از اعلام تعرفه‌های بی‌سابقه دولت ترامپ بر واردات محصولات چینی به آمریکا، وزیر امور خارجه چین در پی آغاز این جنگ تجاری در صفحه اجتماعی خود در فیس‌بوک ابراز داشت که بازار نتیجه این اقدام را نشان خواهد داد، اما چینی‌ها تنها منتظر واکنش بازارهای مالی نشدند و هنگامی که بسیاری از کارشناسان وقوع یک رکود جهانی را انذار می‌دادند، چینی‌ها در اقدامی غیرمنتظره و البته تلافی‌جویانه، ۳۴درصد تعرفه اضافی را بر کالاهای آمریکایی وارد کردند. درباره همین موضوع، وزیر تجارت چین اعلام کرد که آمریکا باید منتظر تعرفه‌های سنگین‌تر باشد، مخصوصاً بر مواد معدنی کمیاب که در صنایع تکنولوژیک بسیار پیشرفته‌ای مانند تولید خودروهای برقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
شاید بتوان به قطعیت گفت که شعارهای ملی‌گرایانه ترامپ در بحث ایجاد جنگ تجاری بیشتر مصرف داخلی دارد. بسیاری از کارشناسان رفتار ترامپ را در دسته‌بندی نئومرکانتیلیسم قرار می‌دهند. حتی اگر این تفسیر را بپذیریم، باید اعلام کنیم که مرکانتیلیسم مورد نظر ترامپ از نوع دفاعی آن نیست، بلکه کاملاً رویه‌ای تهاجمی دارد و در ادامه همین تحلیل، تخریب و ضربه زدن به زنجیره تأمین کالایی چین مهم‌ترین هدف ترامپ است. چین سال‌هاست که از کشورهای ثالث برای ارسال و تأمین مواد اولیه به دلیل دور زدن انواع تعرفه‌ها و تحریم‌ها و البته پنهان‌سازی منشأ اصلی کالاها استفاده می‌کند و تعرفه‌های گسترده ترامپ می‌تواند ضربه اساسی به این زنجیره بزند.
از طرف دیگر، آمریکا به دنبال ایجاد یک صف‌بندی جدید در تجارت جهانی است. حتی اگر ترامپ چندان برایش هژمونی سیاسی و نظامی آمریکا مهم نباشد، او به هیچ قیمتی نمی‌خواهد جایگاهش را در رهبری اقتصاد جهانی به چین واگذار کند. به همین دلیل نیز هدف تعرفه‌ها در مرحله اول فقط چین نبود، بلکه دو دسته مهم از کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شد: کشورهای جنوب شرق و شرق آسیا و کشورهای اروپایی. برای هرکدام هم دو استراتژی جداگانه پیش‌گرفته شده است کرده است. درباره کشورهایی مانند بنگلادش، هند، ویتنام، کامبوج و اندونزی، خبرها حاکی از آن است که درست پس از اعمال تعرفه‌ها، این کشورها مذاکره با آمریکا را آغاز کرده‌اند و احتمالاً می‌دانیم که خواسته ترامپ چیست: ابتدا عدم همکاری با چین در این جنگ تعرفه و در بلندمدت کاهش مراودات اقتصادی با چین و افزایش آن با آمریکا. اما درباره اروپا کمی اوضاع متفاوت است. اگر به جداول آماری پس از سال ۲۰۰۰ نگاهی بیندازیم، درمی‌یابیم که در این دو دهه، در بسیاری از بازارهای اروپایی، آمریکا دیگر شریک اول تجاری محسوب نمی‌شود و چین جای آن را گرفته است. و احتمالاً می‌توان حدس زد که ترامپ چگونه در این باره فکر می‌کند: «بعد از جنگ جهانی، این ما بودیم که اروپا را با پول و تکنولوژی خود بازسازی کردیم؛ آنها نمی‌توانند ما را ول کنند و به سمت چین برونداین روند زودتر از چیزی که فکر می‌کردیم آغاز شده، زیرا دقیقاً فردای اعمال تعرفه‌ها توسط دونالد ترامپ، ایلان ماسک در گفت‌وگویی مشترک با ماتئو سالوینی، رئیس حزب راست‌گرا و پوپولیست لگا ایتالیا اعلام کرد که باید میان اروپا و آمریکا وضعیت تجارت بدون تعرفه برقرار باشد و همچنین نیروی کار باید آزادانه ما بین دو کشور جابه‌جا شود. می‌دانیم که از ابتدای شروع دولت ترامپ، آمریکا به‌صورت آشکار و مخصوصاً به‌واسطه ایلان ماسک، سعی در تقویت و حمایت از احزاب راست و حتی راست افراطی در اروپای قاره‌ای داشته است و البته در دو کشور آلمان و ایتالیا نتیجه قابل قبولی به دست آورده است. و همین نیز باعث شد که اروپایی‌ها آن‌چنان تمایل نداشته باشند که به اقدامات آمریکا واکنش جدی مانند چین نشان دهند و احتمالاً هم طولی نخواهد کشید که موضع خود را با توافقاتی در این رقابت مشخص کنند. هنوز برای حدس زدن برنده‌های این جنگ تجاری زود است، اما باید در نظر داشت در این مرحله فعلاً این آمریکا است که دست بالاتر را دارد، زیرا صادرات چین به آمریکا چیزی در حدود ۲.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد، در حالی که برای آمریکا این رقم تنها در حدود ۰.۵ درصد است. در نتیجه، شوک وارده به چین به مراتب سهمگین‌تر است. البته این به این معنا نیست که اقتصاد ۲۰ تریلیون دلاری چین نمی‌تواند این ضربه را تحمل کند. احتمالاً پکن با اختصاص درآمد حاصل از تعرفه‌ها و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری بر شرکت‌های صادراتی و همچنین تأکید بیشتر بر سیاست‌های مالی انبساطی می‌تواند تا حدود زیادی این ضربه را جذب کند، هرچند انتظار می‌رود که در این جنگ، تعیین‌کنندگی اصلی با بازوی سیاست بین‌الملل کشورها، علی‌الخصوص مذاکرات دولت‌های پکن و واشنگتن با یکدیگر و سایر بازیگران باشد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات