دولت ترامپ به دلایل مختلف من جمله تلاش برای به یادگار گذاشتن یک میراث سیاسی در حوزه سیاست خارجی خصوصا در منطقه خاورمیانه و مناقشه اکران و طرح گفتوگو و مذاکره مستقیم با دولت جمهوری اسلامی ایران را کلید زدند که در این مسیر به دلایلی که از طرف ایران سابقه بدعهدی، عدم وفای به تعهدات، نگاه قلدرمابانه در مذاکرات عنوان گردید وقوع مذاکرات مستقیم را به سطحی دیگر و تحت عنوان مذاکرات غیر مستقیم و حضور کشوری میانجی به نام عمان را، توافق نمودند که گزارشهای ارائه شده از دو طرف مذاکره نشاندهنده ابراز رضایت و تلاش برای حصول پیشرفتهایی در اصول، اهداف یک توافق احتمالی را نوید میدهد؛ بنابراین در مقاله ذیل ضمن برشمردن اهداف طرفین مذاکرات غیر مستقیم به چشمانداز احتمالی آن پرداخته خواهد شد.
اهداف آمریکا در مذاکرات
اهداف طرف آمریکایی از مذاکره با ایران بسیار پیچیده و چند بعدی میباشد و بسته به دیدگاه و خواست دولت مستقر در آمریکا، شرایط منطقهای، بینالمللی و مسائلی مانند مناقشه اکران و روسیه میتواند تغییر بنماید. با این حال، به طور کلی میتوان اهدافی را برای ایالات متحده در این مذاکرات به میان آورد:
ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای: این مساله علی رغم تاکید مقامات جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها مقام معظم رهبری مبنی بر عدم وجود سلاح کشتار جمعی و هسته ایی به علت مسائل شرعی و انسانی در دکترین نظامی ایران، همواره یکی از اصلیترین نگرانیهای و اهدف ایالات متحده به شمار میآید. مذاکرات با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران و اطمینان از ماهیت صلحآمیز آن از طریق نظارتهای سختگیرانه و قابل راستیآزمایی به عنوان یکی از اهداف آنها معرفی میگردد.
پایین آوردن تنشهای منطقهای: ایالات متحده بیش از گذشته نگران نقش آفرینی ایران در منطقه خاورمیانه و حمایت آن از گروههای محور مقاومت است که به منافع آمریکا و متحدانش آسیب و باعث افول هژمونی آن میشود؛ بنابراین مذاکرات میتواند فرصتی برای بحث در مورد مسائل منطقهای و تلاش برای پایین آوردن تنشها ز سوی طرف ایرانی قلمداد گردد.
حصول اطمینان از امنیت متحدان منطقهای آمریکا: بی شک امنیت اسرائیل و کشورهای عربی همپیمان ایالات متحده در منطقه برای واشنگتن اهمیت فراوانی به همراه دارد. مذاکرات با ایران میتواند با هدف کاهش تهدیدات احتمالی از سوی ایران به عنوان یک بازیگر موثر در مسائل منطقهای، فرامنطقه ایی علیه این متحدان صورت بگیرد.
تبادل زندانیان: این هدف همواره برای دولتهای آمریکا از گذشته تا کنون (ترامپ) از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و این مذاکرات غیر مستقیم میتواند فرصتی برای حل و فصل مسائل مربوط به شهروندان آمریکایی بازداشت شده (جاسوسان) در ایران باشد.
تلاش برای احیای برجام یا نائل آمدن به توافق جدید: بسته به شرایط، ایالات متحده ممکن است به دنبال احیای توافق هستهای برجام با اعمال برخی تغییرات باشد یا به دنبال نیل به یک توافق جدید و جامعتر با ایران باشد که علاوه بر مسائل هستهای، به موضوعات منطقهای و برنامه موشکی ایران نیز بپردازد.
شکل گیری کانالهای ارتباطی: حتی در صورت عدم دستیابی به توافق جامع، مذاکرات دوجانبه میتواند به ایجاد و حفظ کانالهای ارتباطی بین دو کشور کمک کند تا از سوءتفاهمها و تشدید ناخواسته تنشها جلوگیری شود.
اثرگذاری بر سیاست داخلی ایران: ایالات متحده از مذاکرات به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر ایران و تاثیرگذاری بر سیاستهای داخلی این کشور استفاده خواهد برد.
منافع اقتصادی محدود: در شرایط فعلی و با توجه به تحریمهای گسترده، منافع اقتصادی مستقیم برای ایالات متحده از طریق مذاکره با ایران محدود است، اما کاهش تنشها میتواند به ثبات بازار انرژی و اقتصاد جهانی کمک کند.
ایالات متحده از مذاکرات دوجانبه با ایران به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع امنیتی، منطقهای و بشردوستانه خود بهره برداری بنماید هدف اصلی معمولاً مدیریت تهدیدات ناشی از برنامه هستهای ایران و رفتارهای منطقهای آن است، در حالی که در عین حال به دنبال یافتن راههایی برای کاهش تنشها و حل مسائل دوجانبه نیز میباشد.
اهداف ایران در مذاکرات
هدف اصلی ایران از مذاکرات غیر مستقیم، رفع تحریمهای اعمال شده توسط ایالات متحده در ازای اطمینان دادن به جامعه بین المللی در مورد ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای خود میباشد.
ارائه ماهیتی صلحآمیز برای برنامه هستهای: ایران امیدوار است با نیل به توافق، بتواند اقتصاد خود را احیا کرده و به تعاملات بینالمللی بازگردد ولازمه این مساله ارائه ماهیت صلح آمیز برای برنامههای هسته ایی میباشد و متقابلا تلاش برای بهرهمند شدن از منافع صلح آمیز فناوری صلح آمیز هستهای نیز میباشد. ایران بارها اعلام کرده است که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست. مذاکرات فرصتی برای ایران فراهم میکند تا با ارائه تضمینها و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به نگرانیهای بینالمللی در این زمینه پاسخ دهد و اعتماد جامعه جهانی را جلب کند.
رفع تحریمهای اقتصادی: با اهمیتترین و فوریترین هدف جمهوری اسلامی ایران از این مذاکرات، دستیابی به لغو تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل است که اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار داده است. ایران به دنبال رفع تحریمها به صورت عینی و سریع است تا بتواند به درآمدهای نفتی دسترسی پیدا بنماید، تجارت بینالمللی را نسبت به قبل ارتقاء وضعیت اقتصادی کشور را بهبود بنماید.
حفظ دستاوردهای هستهای: در عین حال که ایران به دنبال رفع نگرانیها است، تمایل دارد دستاوردهای خود در زمینه فناوری هستهای، از جمله غنیسازی اورانیوم در سطوح معین، تحقیق و توسعه در این حوزه و فعالیت تاسیسات هستهای خود را حفظ کند.
اخذ تضمین در مورد عدم خروج مجدد آمریکا از توافق احتمالی: با توجه به سابقه خروج یکجانبه آمریکا از برجام، ایران به دنبال تضمینهای قوی است که دولتهای آینده آمریکا نیز به توافق احتمالی پایبند باشند. این امر برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است تا از تکرار تجربه برجام جلوگیری کند.
بحث در مورد چارچوبی متفاوت از برجام: ایران ممکن است پیشنهاد پروژه مشترکی برای اداره تاسیسات غنیسازی خود را به عنوان یک هدف مهم مطرح بنماید تا به دولت ترامپ امکان ادعای توافقی متفاوت از برجام را بدهد. این میتواند راهی برای عبور از حساسیتهای داخلی در هر دو کشور باشد.
آزمایش اراده و جدیت طرف آمریکایی: ایران از طریق این مذاکرات به دنبال ارزیابی میزان جدیت و اراده دولت آمریکا برای دستیابی به توافق و رفع تحریمها است.
کاهش فشارهای بینالمللی: ورود به مذاکرات میتواند با کاهش فشارهای سیاسی و دیپلماتیک بینالمللی بر ایران همراه و به عنوان یک هدف و نهایتا تغییر فضا برای تعاملات بیشتر را فراهم آورد.
حفظ کانالهای ارتباطی: حتی در صورت عدم دستیابی به توافق نهایی، حفظ کانالهای ارتباطی با آمریکا میتواند به عنوان یک هدف کوتاه و میان مدت از تشدید ناگهانی تنشها جلوگیری کند.
اهداف عمان در مذاکرات
کشور عمان به عنوان یک بازیگر میانجی گر در مذاکرات بین ایران و آمریکا نقش مهم و قابل توجهی ایفا خواهد نمود. کشورعمان به عنوان یک واحد سیاسی کوچک در منطقهای پرتنش، که به شدت به ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس علاقهمند است، میتواندتنشهای فزاینده بین ایران و آمریکا وحتی کل منطقه را که بیثبات کرده و بر امنیت و اقتصاد عمان نیز تأثیر منفی گذاشته را کاهش بدهد. بی شک میانجیگری عمان تلاشی برای کاهش این تنشها و جلوگیری از درگیریهای احتمالی است. اهداف اصلی عمان از تسهیل این مذاکرات را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
ایفای نقش دیپلماتیک و افزایش منزلت و جایگاه منطقهای، عمان همواره تلاش کرده است تا نقش یک بازیگر دیپلماتیک فعال و بیطرف را در منطقه ایفا بنماید. میانجیگری در مذاکرات بین قدرتهای منطقهای و بینالمللی، از جمله ایران و آمریکا، به عمان کمک میکند تا جایگاه خود را به عنوان یک کشور صلحجو و تسهیلکننده دیپلماسی افزایش دهد. این نقش میتواند برای عمان نفوذ و احترام بینالمللی به همراه داشته باشد.
حفظ روابط متوازن با همه طرفها: عمان روابط دوستانهای هم با ایران و هم با آمریکا و کشورهای غربی دارد. این کشور تلاش میکند تا این توازن را حفظ و به عنوان یک کانال ارتباطی مورد اعتماد برای همه طرفهای مذاکره عمل نماید. میانجیگری به عمان کمک میکند تا این نقش متوازن را تقویت کند.
منافع اقتصادی: ثبات در منطقه برای اقتصاد عمان نیز حیاتی است، به ویژه برای تجارت و سرمایهگذاری، کاهش تنشها میتواند به رونق اقتصادی منطقه و کشورعمان کمک کند. همچنین، تسهیل توافقات میتواند درهای جدیدی برای همکاریهای اقتصادی بین عمان و دیگر کشورها فراهم نماید.
تجربه موفق میانجیگریهای پیشین: دولت عمان سابقه طولانی در ایفای نقش میانجیگری در مسائل منطقهای و بینالمللی را دارد. این دولت در گذشته نیز در تسهیل مذاکرات بین ایران و آمریکا نقش اساسی داشته و از اعتماد نسبی هر دو طرف برخوردار است. این تجربه موفق، انگیزه عمان را برای ادامه این نقش افزایش میدهد.
اهداف عمان از میانجیگری در مذاکرات ایران و آمریکا، ترکیبی از ملاحظات امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی است که در راستای حفظ ثبات منطقه و ارتقای نقش عمان به عنوان یک بازیگر صلحجو و مورد اعتماد صورت میگیرد.
اهداف روسیه در مذاکرات
در قبال مذاکرات بین ایران و آمریکا، روسیه منافع چندبعدی و پیچیدهای دارد که میتوان برخی از آنها را به شرح زیر دستهبندی کرد:
رقابت با آمریکا: روسیه به طور سنتی بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد با نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه رقابت دارد. هرگونه توافق که منجر به بهبود روابط ایران و آمریکا و افزایش نفوذ واشنگتن در تهران شود، میتواند از دید مسکو به عنوان تهدیدی برای منافع منطقهای خود تلقی گردد.
حفظ ایران به عنوان شریک استراتژیک: ایران برای روسیه یک شریک استراتژیک مهم در منطقه محسوب میشود، به ویژه در زمینههای نظامی، امنیتی و اقتصادی. روسیه تمایل دارد این شراکت را حفظ کند و نمیخواهد مذاکرات با آمریکا به تضعیف این روابط منجر شود.
ایجاد موازنه برتر قدرت: روسیه از ایران به عنوان عاملی برای ایجاد موازنه قدرت در برابر نفوذ آمریکا و متحدانش در منطقه استفاده میکند. تضعیف ایران از طریق یک توافق مطلوب برای آمریکا، این موازنه برتر قدرت را به هم خواهد زد.
بازار غنی انرژی: روسیه و ایران هر دو از تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز هستند. رفع تحریمهای ایران میتواند منجر به افزایش عرضه نفت ایران در بازار جهانی و در نتیجه کاهش قیمت نفت شود که به منافع اقتصادی روسیه آسیب میرساند.
همکاریهای اقتصادی دوجانبه: روسیه و ایران در سالهای اخیر همکاریهای اقتصادی خود را گسترش و بهبهود دادهاند، به ویژه در زمینههای انرژی، حمل و نقل و تجارت بی شک روسیه نمیخواهد توافق ایران و آمریکا بدون در نظر گرفتن همکاریهای دوجانبه، به تضعیف این همکاریها منجر شود.
دور زدن تحریمها: در دوران تحریمهای بینالمللی علیه ایران، روسیه به عنوان یکی از معدود شرکای تجاری اصلی تهران نقش مهمی ایفا نموده است. بی شک رفع تحریمها ممکن است این نقش را تا حدودی کمرنگ کند.
عدم تکثیر سلاحهای هستهای: روسیه به طور رسمی از عدم تکثیر سلاحهای هستهای حمایت میکند و از این رو، به دنبال اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران با نفوذ در مسیر توافق است. با این حال، روسیه ممکن است ترجیح دهد که ایران تحت فشار غرب باقی بماند تا از این طریق بتواند اهرمهای نفوذ خود را بر تهران حفظ کند.
نگرانیهای امنیتی منطقهای: روسیه نگران تشدید تنشها و درگیریهای منطقهای است و معتقد است که یک توافق پایدار بین ایران و آمریکا میتواند به کاهش این تنشها کمک کند، البته به شرطی که منافع همه طرفها در نظر گرفته شود.
نمایش قدرت و نفوذ: روسیه تلاش میکند تا خود را به عنوان یک بازیگر مهم و تاثیرگذار در عرصه بینالمللی نشان دهد. نقشآفرینی در مذاکرات مربوط به ایران و آمریکا میتواند این جایگاه را تقویت کند.
انتقاد از سیاستهای آمریکا: روسیه معمولاً از سیاستهای یکجانبه آمریکا و استفاده از تحریمها انتقاد میکند. از این رو، ممکن است از مذاکراتی حمایت کند که منجر به کاهش فشار بر ایران شود.
منافع روسیه در قبال مذاکرات ایران و آمریکا پیچیده است و شامل توازن قدرت منطقهای، ملاحظات اقتصادی، نگرانیهای امنیتی و تمایل به ایفای نقش بینالمللی میشود. روسیه احتمالاً از مذاکراتی حمایت میکند که ضمن تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، منافع مسکو را نیز در نظر بگیرد و به تضعیف روابط استراتژیک این کشور با تهران منجر نشود.
اهداف چین در مذاکرات
دولت چین به عنوان یک قدرت جهانی با منافع اقتصادی، سیاسی و استراتژیک گسترده در منطقه خاورمیانه، نقشبا اهمیتی در مذاکرات بین ایران و آمریکا ایفا مینماید. درک منافع ملی چین به ما کمک میکند تا اهداف، رویکرد و میزان نقشآفرینی این کشور در این مذاکرات را ارزیابی کنیم:
منافع ملی: چین به شدت به ثبات در منطقه خاورمیانه وابسته است، زیرا این منطقه منبع اصلی تامین انرژی برای اقتصاد رو به رشد چین محسوب میشود. هرگونه تنش یا درگیری، از جمله بنبست در مذاکرات ایران و آمریکا که منجر به بیثباتی شود، میتواند جریان نفت و گاز به چین را مختل کرده و به اقتصاد آن آسیب برساند. چین یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران است و در دوران تحریمهای بینالمللی، نقش مهمی در اقتصاد ایران ایفا کرده است. چین به واردات نفت از ایران ادامه داده و در پروژههای زیربنایی این کشور سرمایهگذاری کرده است. رفع تحریمها میتواند به گسترش بیشتر روابط اقتصادی بین دو کشور منجر شود.
نقش فعال و اثرگذار در مذاکرات: چین همواره بر حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات و حفظ ثبات منطقهای تاکید کرده است. این کشور از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا و دستیابی به یک توافق را به نفع ثبات منطقه و اقتصاد جهانی میداند.
چین به احتمال زیاد نقش محتاطانهای در مذاکرات ایران و آمریکا ایفا خواهد کرد. این کشور از سرگیری مذاکرات و دستیابی به یک توافق را به نفع منافع خود میداند، اما در عین حال به روابط استراتژیک خود با ایران نیز اهمیت میدهد. چین تلاش خواهد کرد تا با حمایت دیپلماتیک از ایران و تاکید بر لزوم در نظر گرفتن منافع ملی تهران، به پیشبرد مذاکرات کمک کند، اما بعید است که نقش یک میانجی فعال و تحت فشار قرار دهنده ایران را ایفا کند. منافع چین ایجاب میکند که ضمن حمایت از ثبات منطقهای و جریان انرژی، روابط اقتصادی خود با ایران را حفظ کرده و از احیای برجام و رویکرد چندجانبه در حل مسائل بینالمللی حمایت کند.
اهداف اتحادیه اروپا در مذاکرات
اتحادیه اروپا (EU) به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه بینالمللی، منافع متعددی در مذاکرات بین ایران و آمریکا دارد که میتوان آنها را با تاکید بر منافع ملی کشورهای عضو اتحادیه و همچنین منافع کلی اتحادیه به شرح زیر ارزیابی کرد:
منافع ملی: کشورهای اروپایی به شدت نگران اشاعه تسلیحات هستهای هستند. یک ایران مجهز به سلاح هستهای میتواند تهدیدی جدی برای امنیت منطقه و فراتر از آن، از جمله منافع امنیتی اروپا باشد. اتحادیه اروپا به طور کلی از حفظ و تقویت رژیم عدم اشاعه هستهای حمایت میکند. کشورهای اروپایی روابط اقتصادی قابل توجهی با ایران داشتهاند و از رفع تحریمها و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی استقبال میکنند. این امر میتواند فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری جدیدی را برای شرکتهای اروپایی ایجاد کند. با این حال، این منافع اقتصادی در درجه دوم اهمیت نسبت به مسائل امنیتی قرار دارند و تحتالشعاع نگرانیها از برنامه هستهای ایران هستند.
نقش فعال در مذاکرات: اتحادیه اروپا از طریق ایفای نقش هماهنگکننده در مذاکرات برجام، همواره تلاش کرده است تا از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند. این اتحادیه از سرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکا را فرصتی برای حل و فصل نگرانیهای هستهای میداند، به شرطی که نتیجه آن تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای باشد و با منافع امنیتی اروپا همخوانی داشته باشد.
اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگکننده برجام، نقش مهمی در تلاشهای دیپلماتیک مربوط به ایران ایفا کرده است. با توجه به خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، اتحادیه اروپا تلاش نموده تا این توافق را حفظ و زمینههای بازگشت آمریکا به آن یا دستیابی به یک توافق جدید را فراهم آورد. در مذاکرات بین ایران و آمریکا، اتحادیه اروپا به احتمال زیاد نقش حمایتی و تسهیلکننده را ایفا خواهد نمود. این اتحادیه از هرگونه پیشرفت به سوی کاهش تنشها و دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک استقبال میکند، اما بر این نکته تاکید دارد که هرگونه توافق باید منافع امنیتی اروپا را تامین کند، به ویژه در زمینه عدم اشاعه هستهای، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به ویژه تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلستان)، به طور هماهنگ مواضع خود را در قبال مذاکرات ایران و آمریکا دنبال میکنند و بر لزوم انطباق نتایج مذاکرات با منافع اروپا تاکید دارند.
چالشها، اختلافات، احتمالات ممکن بین ایران و ایالات متحده
چگونگی راستیآزمایی ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران: این موضوع شامل دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران، استفاده از فناوریهای پیشرفته برای نظارت، و ارائه تضمینهای شفاف و قابل اثبات مبنی بر عدم انحراف مواد هستهای به سمت اهداف نظامی است. سطح دسترسی، مدت زمان نظارتها، و چگونگی پاسخگویی به سوالات و ابهامات آژانس، همگی جزئیات حساسی هستند که باید مورد توافق قرار بگیرند.
جدول زمانی لغو تحریمها: ایران خواهان لغو فوری و کامل تمامی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای است. در مقابل، ایالات متحده ممکن است رویکرد گام به گام را ترجیح دهد، به این صورت که با پیشرفت ایران در اجرای تعهدات هستهای خود، تحریمها به تدریج کاهش یابند. تعیین یک جدول زمانی مشخص و مورد توافق که انتظارات هر دو طرف را برآورده کند، چالشبرانگیز است. همچنین، تعیین سازوکاری برای بازگشت تحریمها در صورت نقض توافق توسط ایران نیز از مسائل مهم است.
تحریمهای مشمول لغو: تحریمهای ایالات متحده علیه ایران بسیار گسترده و پیچیده هستند و شامل تحریمهای هستهای، تحریمهای مربوط به تروریسم، حقوق بشر، و برنامه موشکی میشود. ایران بر لغو تمامی تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای تاکید دارد. در مقابل، ایالات متحده ممکن است بخواهد برخی از تحریمهای غیرهستهای را حفظ کند. تعیین اینکه دقیقاً کدام تحریمها باید لغو شوند و کدامها باقی بمانند، موضوعی است که نیازمند مذاکرات دقیق و فنی و موضوعات چالشی به حساب میآید.
بیاعتمادی عمیق: سالها بیاعتمادی بین ایران و آمریکا همچنان بزرگترین مانع بر سر راه هرگونه توافق پایدار است. هرگونه پیشرفت نیازمند اعتمادسازی متقابل و تضمینهایی برای اجرای تعهدات خواهد بود.
سیاست داخلی آمریکا: تغییر دولت در آمریکا در آینده میتواند رویکرد این کشور در قبال ایران و توافقات احتمالی را تحت تاثیر قرار دهد. ایران به دنبال تضمینهایی است که از تغییرات سیاسی در آمریکا مصون باشد.
تاثیر تحولات بینالمللی: تحولات در عرصه بینالملل، مانند جنگ اوکراین و روابط قدرتهای جهانی، میتواند به طور غیرمستقیم بر مذاکرات ایران و آمریکا تاثیر بگذارد.
علاوه بر این موارد، مسئله تضمینها نیز اهمیت دارد. ایران به دنبال تضمینهایی است که دولتهای آینده ایالات متحده نتوانند به راحتی از توافق خارج شده و تحریمهای جدیدی اعمال نماید. این مساله، با توجه به سابقه خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، برای ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. رسیدن به یک توافق پایدار و مورد رضایت طرفین نیازمند حل و فصل دقیق و هوشمندانه این جزئیات پیچیده و چالشی است. مذاکرات غیرمستقیم در عمان و ایتالیا، احتمالاً به منظور بررسی و تلاش برای یافتن راه حلهایی برای این اختلافات اساسی ادامه خواهد داشت. با توجه به پیچیدگیهای موجود و بی اعتمادی عمیق بین دو کشور، چشم انداز این مذاکرات همچنان نامشخص و چالش برانگیز است. با این حال، ادامه گفتوگوها نشان دهنده تمایل هر دو طرف برای یافتن راه حلی دیپلماتیک برای مسائل مورد اختلاف است.
احتمالات پیش رو
ادامه مذاکرات غیرمستقیم: با توجه به برگزاری چند دور مذاکره در عمان و ایتالیا و توصیف آنها به عنوان "سازنده" از سوی طرفین، احتمال ادامه این روند وجود دارد. به گفته مقامات ایرانی، دور چهارم مذاکرات به دلایل لجستیکی و فنی به تعویق افتاده، اما عزم برای دستیابی به راه حل از طریق مذاکره همچنان وجود دارد.
تمرکز بر جزئیات فنی: حضور تیمهای فنی در دور سوم مذاکرات نشان میدهد که طرفین در حال ورود به بحثهای تخصصی در مورد چگونگی محدودسازی فعالیتهای هستهای ایران و رفع تحریمها هستند. این امر میتواند نشانهای از جدیتر شدن مذاکرات باشد.
احتمال دستیابی به توافق موقت یا جامع: با توجه به فشارهای اقتصادی بر ایران و تمایل دولت ترامپ به دستیابی به یک توافق، هر دو طرف ممکن است انگیزه برای یافتن یک راه حل داشته باشند. اینکه این توافق موقت خواهد بود یا جامع، بستگی به میزان انعطافپذیری طرفین در مورد مسائل اختلافی دارد.
نقش کشورهای ثالث: عمان به عنوان میانجی نقش مهمی در تسهیل این مذاکرات ایفا کرده است. ادامه این نقش و احتمالاً ورود دیگر بازیگران منطقهای یا بینالمللی میتواند بر روند و نتیجه مذاکرات تاثیرگذار باشد.
نتیجهگیری
به طور خلاصه، آینده مذاکرات ایران و آمریکا در هالهای از ابهام قرار دارد. در حال حاضر، ادامه مذاکرات غیرمستقیم و تمرکز بر جزئیات فنی نشانهای مثبت است، اما چالشهای ساختاری و اختلافات اساسی همچنان موانع بزرگی بر سر راه دستیابی به یک توافق پایدار محسوب میشوند. نتیجه نهایی به میزان انعطافپذیری و اراده سیاسی رهبران هر دو کشور برای عبور از این موانع بستگی خواهد داشت.