«محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی در همایش بینالمللی علوم انسانی اسلامی ضمن گرامیداشت یاد متفکر مجاهد، آیتالله مطهری، یادآور شد: «علامه شهید مرتضی مطهری (ره) باور داشت تحقق تمدن اسلامی، به علومی «برگرفته از جهانبینی توحیدی» نیاز دارد؛ چراکه علم وقتی جهتدار میشود که در بستر جهانبینی قرار گیرد. ایده «بازاندیشی و بازسازی در علوم انسانی» بر مبنای معارف اسلامی از همین نگاه سرچشمه میگیرد. شهید مطهری با تیزبینی خاص خود، دهها سال پیش به این نتیجه رسیده بود که جامعه اسلامی و حکومت اسلامی، هر دو نیازمند علوم انسانی ـ اسلامی هستند. بنابراین، «بازخوانی و بازسازی انتقادی علوم انسانی موجود»، «احیا و بازتولید علوم اسلامی» و «تولید علوم انسانی ـ اسلامی» در منظومه فکری ایشان از لوازم تشکیل حکومت اسلامی و جامعه اسلامی هستند.
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه همه میدانیم پیروزی انقلاب اسلامی که امر ملی را احیا کرد و مردم را به مرکز ثقل اداره کشور آورد، بر مبنای باورها و ایدههای امام (ره) شکل گرفت، عنوان کرد: «ایشان اسلامی شدن نهاد علم برای رهایی از فرهنگ شرقزدگی و غربزدگی را برای برپایی حاکمیت اسلام ضروری میدانست؛ همچنان که نقش مردم را باور داشت و مردم را میداندار همه تحولات میدید.»
وی در ادامه با اشاره به اینکه در واقع، اسلامی شدن و مردمی شدن در مکتب امام (ره)، مانند دو شاخه درهم پیچیده و بههم وابسته هستند، بیان داشت: «مردمی شدن، مطالبه اسلام است و اسلامی شدن مطالبه مردم و هیچکدام بدون دیگری شدنی نیست. آنچه پیوند این دو را تفسیر کرده و شرح و تفصیل میدهد و به توصیه و تجویز میرساند، علوم انسانی ـ اسلامی است.»
رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «در چله دوم انقلاب اسلامی، حداقل از دو نظر بیشتر از هر زمان و دوران دیگری به علوم انسانی ـ اسلامی نیاز داریم؛ نخست سازمان دادن به زیست عمومی مردم و دوم حکمرانی بر پایه آموزش و ارزشهای دینی.»
وی با تأکید بر اینکه هم نظام حکمرانی نیازمند فهم وضعیت و فهم مسئلههایی است که باید در هر موقعیتی برای آنها راهحل پیدا کند و هم جامعه ما نیازمند مراجعه به علوم انسانی ـ اسلامی است، بیان کرد: «متأسفانه در سالهای گذشته نخبگان، بیشتر درگیر انکار یا اثبات علوم انسانی ـ اسلامی بودهاند و در نتیجه به تولید گزارههای عقلانی و عملیاتی برای شناخت و حل مسائل زندگی مردم کمتر توجه شده است. درحالیکه خود تجربههای جمعی ما، چه موفق و چه ناموفق، منبعی برای تولید و تکثیر الگوهای علوم انسانی اسلامی است. اگر علوم انسانی ـ اسلامی مسائل عینی جامعه و حکومت را به رسمیت نشناسد و در خدمت تفسیر وضعیت و حل آنها نباشد، در عمل مسئلهای حل نخواهد شد و مصداق «عِلم لایَنفَع» خواهد بود.»
قالیباف در ادامه تصریح کرد: «امروز که در نزدیکی پنجاه سالگی انقلاب اسلامی قرار داریم، از یک طرف با انباشت مسائلی مواجه هستیم که جامعه پیش روی نهاد علم در کشور قرار داده، اما پاسخ درخوری برای آنها تولید نشده است؛ از طرف دیگر نظام حکمرانی گزینههای روی میز متنوع و موثری برای حل مسائل انباشته خودش ندارد. نتیجه هر دو، دلزدگی و ناکارآمدی است. چون جامعه تا وقتی انعکاس مشکلاتش و راهحلهای کارآمد برای آنها را در علوم انسانی ـ اسلامی نبیند و به رسمیت نشناسد، مزایا و فواید آن را درک نمیکند و کاربر یافتههایش هم نخواهد بود. در نتیجه حاصل تلاش عالمان و محققان در این زمینه، از پشتوانه حمایت عمومی برخوردار نخواهد شد و رشد نخواهد کرد.»
وی با بیان اینکه اگر موضوعی به گفتمان تبدیل شود، آن وقت مردم خود به مطالبهگران عمومی تحقق آن تبدیل میشوند و جامعه علمی هم آن را بهطور تخصصی مطالبه میکند، گفت: «به این ترتیب، پیگیری آن برای نظام حکمرانی هم ضرورت دارد و هم مشروعیت پیدا میکند. اگر چنین فضایی حاکم شود، کشور را به سمت اصلاح و تحول امور میبرد، نه تخریب و عقبگرد. در این موقعیت، نظام حکمرانی ما موظف است در وهله اول فضا را برای تولید و رقابت ایدهها و اندیشههای معتبر در زمینه علوم انسانی ـ اسلامی فراهم کند. دوماً خودش را با نتایج حاصل از تلاش و تأیید جامعه علمی علوم انسانی ـ اسلامی وفق دهد. سوماً آن دسته از پژوهشهای علوم انسانی ـ اسلامی که به حل مسائل عامه مردم و تأمین خیر عمومی نزدیکترند را با اولویت در دستور کار خود قرار دهد.»
رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: «اینکه رهبر معظم انقلاب چند ماه پیش مجدداً بر احیای نهضت علمی و نرمافزاری تأکید کردهاند را دستکم نگیریم. ایشان سکان هدایت کشور در مسیر اسلام و انقلاب را در دست دارند. وقتی ایشان «خیزش جدید علمی» را پس از گذشت دو دهه مطالبه میکنند، یعنی اولاً شتاب رشد علمی ما کم شده و با نیازهای ما سازگار نیست؛ دوماً جایگاه علوم انسانی در رشد و پیشرفت کشور که در این مدت مغفول بوده، باید احیا شود.»
قالیباف، گفت: تجربه حکمرانی چهار دهه اخیر میتواند و باید یکی از منابع تولید دانش برای علوم انسانی و اسلامی باشد، البته این بهمعنای آن نیست که این علوم را توجیهگر عمل خود کنیم. اما میتوان با دید نقادانه و خلاقانه به این تجربهها نگاه کرد و از دل آن گزارهها و الگوهای علمی پیشنهاد داد و پیش روی جامعه علمی گذاشت. پس تجربه چله اول انقلاب، یکی از منابع تولید دانش انسانی و اسلامی است؛ به ویژه برای دانشگاه جامع امام حسین (ع) نگاه تمدنی به گذشته و آینده این تراکم تجربی، بسیار کلیدی و حیاتی است.