چهارم خرداد، روزی که در تقویم ملی ایران به نام «روز مقاومت و پایداری - روز دزفول» ثبت شده، نهتنها یادآور رشادتها و فداکاریهای مردمان این شهر در طول جنگ تحمیلی است، بلکه نمادی از روحیهای تسلیمناپذیر و ارادهای پولادین در برابر هجوم دشمنان این سرزمین است. دزفول، شهری در دامنههای زاگرس میانی و در کنار رودخانه دز، در هشت سال دفاع مقدس، با تحمل موشکبارانها و بمبارانهای بیامان رژیم بعثی عراق، به «پایتخت مقاومت ایران» و «شهر موشکها» شهرت یافت.
چهارم خرداد، روزی که در تقویم ملی ایران به نام «روز مقاومت و پایداری - روز دزفول» ثبت شده، نهتنها یادآور رشادتها و فداکاریهای مردمان این شهر در طول جنگ تحمیلی است، بلکه نمادی از روحیهای تسلیمناپذیر و ارادهای پولادین در برابر هجوم دشمنان این سرزمین است. دزفول، شهری در دامنههای زاگرس میانی و در کنار رودخانه دز، در هشت سال دفاع مقدس، با تحمل موشکبارانها و بمبارانهای بیامان رژیم بعثی عراق، به «پایتخت مقاومت ایران» و «شهر موشکها» شهرت یافت. در این یادداشت، با تکیه بر اسناد تاریخی، به روایت این حماسه، تحلیل درسهای آن برای امروز، و پیوند آن با جمله تاریخی «خرمشهرها در پیش است» میپردازیم.
دزفول در دل جنگ!
وقتی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، هواپیماهای عراقی آسمان شهرهای ایران، از جمله دزفول، را شکافتند و اولین موشکها و بمبها بر سر مردم بیدفاع فرو ریختند، شاید کمتر کسی تصور میکرد که این شهر کوچک در شمال خوزستان به یکی از نمادهای مقاومت ایران تبدیل شود. دزفول، به دلیل موقعیت استراتژیک خود در نزدیکی پایگاه چهارم شکاری وحدتی و قرار گرفتن در مسیر احتمالی دشمن به سمت تهران، از همان روزهای نخست جنگ هدف حملات سنگین قرار گرفت. بر اساس اسناد تاریخی، دزفول در طول جنگ تحمیلی ۱۷۶ بار مورد اصابت موشکهای دوربرد فراگ و اسکاد بی قرار گرفت، ۴۸۹ بمب و راکت از هواپیماهای دشمن بر آن فرو ریخت، و بیش از ۵۸۲۱ گلوله توپ نقاط مختلف شهر را درهم کوبید. این اعداد تنها بخشی از شدت فاجعهای را نشان میدهند که مردم دزفول با آن روبهرو بودند.
با این حال، آنچه دزفول را متمایز کرد، نه فقط حجم حملات، بلکه پاسخ مردم این شهر به این تهاجمات بود. مردم دزفول، برخلاف انتظار رژیم بعثی که گمان میکرد با موشکبارانهای بیامان شهر را خالی از سکنه کند، نهتنها شهر را ترک نکردند، بلکه همزمان با مقاومت در برابر دشمن، به بازسازی بخشهای تخریبشده پرداختند. این روحیه، که ریشه در ایمان، وحدت، و عشق به میهن داشت، دزفول را به نمادی از پایداری تبدیل کرد. به نقل از رهبر معظم انقلاب «اینکه مرحوم قاضی در دزفول ماند و موجب شد که مردم در دزفول بمانند و با این همه موشکی که به دزفول زدند، دزفول تخلیه نشود، راز آن اینجا است، چون اگر دزفول از سکنه خالی میشد، گرفتن آن آسان بود.» اما حضور مردم، بهویژه نقش روحانیونی مانند آیتالله قاضی که تا آخرین روز در شهر ماند و هر هفته نماز جمعه را برگزار کرد، مانع از تحقق این هدف دشمن شد.
آمار شهدا، جانبازان، و آزادگان دزفول خود گواهی بر عمق این مقاومت است: ۲۶۰۰ شهید، ۴۰۰۰ جانباز، ۴۵۲ آزاده، و ۱۴۷ جاویدالاثر. این اعداد، که در منابع متعددی از جمله گزارشهای خبرگزاری ایرنا و ویکیپدیا ذکر شدهاند، تنها بخشی از هزینهای است که مردم دزفول برای دفاع از ایران پرداخت کردند. پایگاه چهارم شکاری دزفول نیز با تقدیم ۵۰ خلبان شهید و ۴۵۰ شهید، جانباز، و آزاده، نقش مهمی در دفاع هوایی و زمینی ایفا کرد.
«بلد الصواریخ» یا شهر موشکها عنوانی بود که بعثیها در طول جنگ تحمیلی به شهر مقاوم و شهید پرور دزفول داده بودند این شهر که مظهر مقاومت مردم در مقابل حملات موشکی عراق نام گرفت.
دزفول در نقطهی سوقالجیشی و استراتژیک قرار گرفته بود از همین رو به عنوان گلوگاه خوزستان و کلید فتح خوزستان و ایران بشمار میرفت. چرا که با اشغال دزفول ارتباط خوزستان با تهران و صدور نفت و گاز و دیگر فرآوردههای صنعتی، نفتی و کشاورزی قطع و در نتیجه ایران سقوط میکرد. نظامیان رژیم بعثی بارها اعلام کرده بودند که ما باید کاری بکنیم تا مردم «دزفول» شهر را تخلیه کنند تا ما به اهدافمان برسیم، ولی هیچگاه موفق نشدند. دزفول کلید فتح ایران شد و ۸ سال مردانه مقاومت کرد ولی تن به ذلت نداد.
چرا دزفول پایتخت مقاومت شد؟
برای درک عظمت حماسه دزفول، باید به چند عامل کلیدی توجه کرد. نخست، موقعیت جغرافیایی دزفول بود که آن را به هدفی استراتژیک برای رژیم بعثی تبدیل کرد. عراق میخواست با تصرف دزفول، راه را برای پیشروی به سمت تهران باز کند، اما مقاومت مردم و رزمندگان این نقشه را ناکام گذاشت. دوم، وحدت و انسجام اجتماعی مردم دزفول بود. این شهر، با پیشینهای تاریخی که به دوران عیلامیان و ساسانیان بازمیگردد، از فرهنگی غنی و مردمی دیندار برخوردار بود که در برابر تهدیدات خارجی متحد شدند. سوم، نقش رهبری مذهبی و سیاسی، بهویژه سخنان امام خمینی (ره) که فرمودند: «شما دزفولیها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید، شما دین خود را به اسلام ادا کردید»، انگیزهای مضاعف به مردم داد.
یکی از جنبههای برجسته مقاومت دزفول، تداوم زندگی روزمره در میان بمبارانها بود. نمازهای جمعه، که هر هفته با حضور مردم و رزمندگان برگزار میشد، به نمادی از اراده جمعی تبدیل شد. این مقاومت، تنها نظامی نبود؛ بلکه فرهنگی و اجتماعی بود. مردم دزفول، با بازسازی خانهها و مغازههای تخریبشده، به دشمن نشان دادند که ارادهشان برای ماندن و مبارزه شکستناپذیر است.
درسهای دزفول برای امروز
جمله تاریخی امام خمینی (ره) که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و اشاره به «خرمشهرها در پیش است»، نهتنها در زمان جنگ، بلکه امروز نیز پیامی عمیق دارد. آزادسازی خرمشهر در ۳ خرداد ۱۳۶۱، یک روز پیش از روز دزفول، نقطه عطفی در جنگ تحمیلی بود که نشان داد مقاومت و ایمان میتواند معادلات نظامی را تغییر دهد.
اما چرا «خرمشهرها در پیش است»؟ این جمله به ما یادآوری میکند که چالشهای ملت ایران، چه در جنگ سخت و چه در جنگ نرم، ادامه دارد. دزفول و خرمشهر، هر دو نمادهایی از این حقیقتاند که پیروزی در برابر دشمن، تنها با تسلیحات نظامی به دست نمیآید، بلکه نیازمند وحدت، ایمان، و اراده جمعی است.
امروز، «خرمشهرها» میتواند به معنای چالشهای اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی باشد که ایران با آنها مواجه است. همانگونه که دزفول در برابر موشکبارانها ایستاد، امروز نیز نیاز به مقاومتی مشابه در برابر فشارهای اقتصادی، تحریمها، و جنگ رسانهای وجود دارد. مقاومت خرمشهر و دزفول نشان داد که نیروی ایمان و همبستگی میتواند دشمن را حتی با امکانات محدود زمینگیر کند. این درس برای امروز ما نیز صدق میکند: در برابر چالشهای اقتصادی، وحدت ملی و حمایت از تولید داخلی میتواند به مثابه بازسازی دزفول در میانه جنگ باشد.
جنگ نرم هم مرد میدان میطلبد
در دنیای امروز، که جنگها از میدانهای نبرد به فضای مجازی، اقتصاد، و فرهنگ منتقل شدهاند، درسهای دزفول همچنان زنده و کاربردیاند. همانگونه که مردم دزفول به تبلیغات و تهدیدات رژیم بعثی با عنوان «الف دزفول» پوزخند میزدند، امروز نیز باید در برابر جنگ روانی و رسانهای دشمنان هوشیار بود. به قولی«جنگ نرم هم مرد میدان میطلبد». این مردان میدان، امروز میتوانند جوانانی باشند که با خلاقیت و دانش، در حوزههای فناوری، اقتصاد، و فرهنگ به مبارزه با نفوذ دشمن میپردازند.
مقاومت دزفول همچنین یادآور اهمیت حفظ هویت ملی و فرهنگی است. دزفول، با پیشینهای که به عیلامیان و ساسانیان بازمیگردد، نشان داد که ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی میتوانند منبع قدرت در برابر تهاجم باشند. امروز، در برابر تلاشهای دشمن برای تضعیف هویت ایرانی-اسلامی، تقویت فرهنگ بومی و ارزشهای ملی ضرورتی انکارناپذیر است.