بدون تردید جنگ جاری میان رژیم صهیونیستی و ایران، یک جنگ خاص با ویژگیهای متفاوت از دیگر جنگها است. جنگی که رژیم اشغالگر قدس با حمایت و پشتیبانی آمریکا آن را آغاز کرد.
اینک این جنگ بسیاری از رویدادها، موضوعها و مسائل منطقه راهبردی غرب آسیا و جهان را تحت تاثیر قرار داده است. از همین روی تحلیل جنگ میان ایران و رژیم صهیونی، مورد توجه بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل و صاحب نظران نظامی جهان قرار گرفته است. به دلایل مختلف، این جنگ آثار، نتایج و پیامدهای راهبردی برای هر دو طرف، منطقه وجهان خواهد داشت. پیروز این جنگ در فردای بعد از پایان جنگ، موقعیتی بسیار برتر از موقعیت پیش از جنگ پیدا خواهد کرد. در این نوشتار، هدف ترسیم یا تشریح مختصات موقعیت طرف پیروز بعد از پایان جنگ نیست، هدف در این نوشتار پاسخ به یک پرسش اساسی در مورد این جنگ است. پرسشی که معمولا در مورد هر جنگی مطرح میشود و آن اینکه، پیروز این جنگ کدام طرف است؟
در این جنگ پیروزی طرف صهیونی آن گاه رقم میخورد که خواستههای اعلامیاش برای آغاز جنگ تحقق پیدا کند. خواسته اصلی و اعلامی رژیم اشغالگر قدس، خنثی سازی تهدید ایران علیه موجودیت خود میباشد که نابودی کامل صنعت هستهای، نابودی قدرت موشکی و حذف نفوذ منطقهای ایران، از لوازم اصلی تحقق این هدف است.
اما پیروزی ایران در این جنگ به موفقیت در دفاع مشروع و ناکام گذاشتن رژیم صهیونی برای رسیدن به اهداف اعلامی است. اینک همه چیز، نه تنها از ناکامی رژیم اشغالگر برای رسیدن به اهداف ذکر شده حکایت دارد؛ بلکه تمامی صاحب نظران شرق و غرب عالم بر این اعتقاد هستند که، نتانیاهو با محاسبات غلط و نداشتن برآورد درست از ملت ایران و قدرت دفاعی و تهاجمی به ویژه در حوزه موشکی، خود و ارتش را آن چنان گرفتار کرده، که برای رهایی از این گرفتاری دست به سوی ترامپ برای مداخله نظامی مستقیم علیه ایران دراز کرده است.
ترامپ دست به حماقت زد و با ورود به جنگ گرچه اوضاع را بسیار پیچیدهتر کرد، اما حتی با این دیوانگی هم هیچ چیزی به نفع رژیم صهیونیستی تغییر نخواهد کرد؛ لکن آن چه معلوم است این واقعیت میباشد که با ورود آمریکا به جنگ، گرچه اوضاع بسیار پیچیدتر خواهد شد، اما هیچ چیزی به نفع رژیم صهیونیستی تغییر نخواهد کرد. دلیل این ادعا، آن است که با گذشت یک هفته از جنگ، اولا مشخص شد که برآورد آغازگر جنگ علیه ایران که تصور مینمود جمهوری اسلامی ضعیف شده، برآورد غلطی بود، ثانیا جنگ طبق طراحی و برنامه ریزی آنان، فقط در مرحله شروع که غافلگیرانه بود پیش رفت؛ لکن در کمتر از بیست ساعت، همه چیز به ضرر آنان تغییر کرد.
اکنون تمامی کارشناسان معتقدند که با وحدت و انسجام بینظیر پدید آمده در ایرانیها به دنبال تجاوز رژیم صهیونی به سرزمین شان از یک سو و قدرت دفاعی و افندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از سوی دیگر نه تنها ورود آمریکاییها به جنگ، شرایط را به ضرر ایران و به نفع رژیم صهیونی برای رسیدن به اهداف اعلامیاش نمیتواند تغییر دهد؛ بلکه این ورود، فرصتی بزرگ برای ایرانیها جهت وارد کردن خسارتهای گوناگون واز جمله خسارتهای جانی فراوان به نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه فراهم خواهد ساخت؛ بنابراین با قاطعیت میتوان گفت، رژیم صهیونیستی نه تنها به هیچ یک از اهداف اعلامی نخواهد رسید، بلکه با مجموعهای از خسارتهای جبران ناپذیر و بحرانهای عمیق از این جنگ خارج خواهد شد و این یعنی، یک پیروزی بزرگ و راهبردی با آثار و پیامدهای محیرالعقول وشیرین برای جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران که به اذن الهی رقم خواهد خورد؛ هرچند برای رسیدن به این نقطه و موقعیت پیروزی، سختیهایی در راه باشد.