یکی از پرسشهای پرتکرار در تحلیلهای رسانهای و سیاستنامههای پس از جنگ دوازده روزه، ناظر بر رفتار آیندهی جمهوری اسلامی ایران هم در میدان نظامی هم در میدان دیپلماسی و هم در ترتیبات منطقهای است. روایتهای غالب در رسانههای غربی و بینالمللی و البته بر اساس دوگانهی جنگ و صلح، چنین مفروض گرفتهاند که منازعه نظامی، نقطهی عطفی در رفتار ایران خواهد بود و بعد از این منازعه، مدل رفتاری ایران تغییر خواهد کرد. حسب این پیشفرض گویی ایران پیش از جنگ در مسیری بوده که جنگ معادلات او را تغییر داده است. حالا و در دوران پساجنگ هم قرار است مسیری متفاوت از دوران جنگ طی شود.
میزان صحت این گزاره را میتوان با منطقی که در سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی وجود دارد سنجید. منطق موجود در این سخنرانی بهنوعی میتواند آینده رفتارهای احتمالی ایران را هم پیشبینی کند.
رهبر انقلاب در این سخنرانی تصریح و تأکید دارند که جمهوری اسلامی ایران نه آغازگر جنگ بوده و نه به پیشواز آن رفته است. با این حال هنگامی که دشمن حملهاش را آغاز کرد پاسخ ایران کوبنده، محکم و مبتکرانه بود. ایشان این سطح از بازدارندگی را نه یک واکنش صرف دفاعی بلکه ناشی از «دست پُر» ایران میدانند. منطق ایستادگی و پاسخ محکم ایران در برابر رژیم اسرائیل و آمریکا در کنار دو پیام ایشان در روزهای جنگ حول یک منطق مرکزی قابل فهم است: نه به هرگونه تسلیم و تحمیل، چه در میدان نبرد نظامی، چه در عرصه دیپلماسی.
در این فضا ایران هم در مقابل جنگ تحمیلی میایستد هم در مقابل صلح تحمیلی. با این منطق میتوان گفت منطق رفتاری ایران در دوران پساجنگ همان منطق دوران جنگ است. چرا ایران به مصاف نظامی اسرائیل پاسخ داد و از آن نترسید؟ چون مخالف ایده تحمیل و زور است. پس منطق رفتار پساجنگِ ایران همان منطق روزهای جنگ است. اگر در دوران جنگ، ابزار مقاومت در برابر تحمیل و زور، ابزار و توان نظامی بود حالا در دوران پسا جنگ هم ایده نه به تحمیل و زور دنبال میشود، اما در میدان و با ابزار دیگری. در این چارچوب سخن گفتن از اینکه ایران در ادامه از جنگ بعدی شانه خالی خواهد کرد یا در دیپلماسی ضعیف ظاهر خواهد شد یک منطق غلط و انحرافی است. چه جنگی پیش بیاید و چه دیپلماسی میدان منازعه باشد همان منطق دوران جنگ بر آن حاکم خواهد بود.
روح حاکم بر سخنان ۲۵ تیرماه رهبر انقلاب نشان میدهد ایران در هر دو میدان مورد اشاره با اقتدار عمل میکند و بر سر اصول راهبردی خود معامله نخواهد کرد. این موضع درست در نقطه مقابل تحلیلهای متداول بینالمللی است که تلاش میکنند ایرانِ پساجنگ را ایرانی ضعیف و آماده دادن امتیاز تصویر کنند. از این منظر میتوان نتیجه گرفت ایران، رفتار پساجنگ خود را نه براساس فشارهای نظامی و سیاسی بیرونی، بلکه مبتنی بر منافع ملی، عقلانیت راهبردی، و حفظ هویت مقاومت طراحی خواهد کرد.