پس از امضای برجام در وین، «کمیسیون ویژه برجام» در مجلس تشکیل شد و در جلسات منظمی به نقاط قوت و ضعف برجام پرداخت. گزارش نهایی این کمیسیون طی بیش از 40 روز کاری، در مهرماه 1394 منتشر شد.
گزارشی که تحقق بسیاری از هشدارهای آن نظیر ابهام در «مکانیسم ماشه» جدی گرفته نشد تا بعدها با بدعهدی طرف غربی برجام سرنوشت غم انگیزی پیدا کند.
در ابتدای گزارش ذکر شده بود که چگونه نمایندگان حاضر در این کمیسیون پس از جلسات متعدد با اعضای دولت، سازمان انرژی اتمی کشور، کارشناسان، موافقان و منتقدان برجام و همچنین بازدیدهای میدان، سعی کردهاند تا به «درک دقیقی» از متن برجام با بررسیهای «بیطرفانه، دقیق و همهجانبه» دست یابند.
این بررسیها در نهایت به یک گزارش نهایی ختم شد که برجام را از جنبههای فنی، حقوقی، اقتصادی، امنیتی-دفاعی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده بود.
مهار راهبردی ایران از طریق برجام
هشدار «مهار راهبردی ایران» از طریق برجام، یکی از اصلیترین نکات گزارش کمیسیون ویژه برجام بود که در بخش ابتدایی این گزارش زنگهای خطر را به صدا درآورده بود. وقایع سالهای آتی نشان داد که این هشدار تا چه میزان درست بوده است.
در مقدمه گزارش نهایی کمیسیون آمده بود: «جمعبندی کلی کمیسیون آن است که مجموعه نقاط ضعف برجام و قطعنامه 2231، محصول تلاش آمریکا برای تبدیل کردن برجام به ابزاری برای مهار راهبردی ایران و همچنین ایجاد زیرساختی برای نفوذ در کشور بهبهانه فضای پسابرجام بوده است».
از مکانیسم ماشه گرفته تا منوط کردن رفع برخی از تحریمها به پذیرش معاهدهها و توافق نامههای دیگر از طرف ایران، مجموع رفتارها و بهانهگیریهای محور غرب نشان داد که آنها برجام را به جهت مهار ایران نه تنها در مسائل هستهای بلکه در دیگر مسائلی چون صنایع موشکی، فضایی، علمی و فناوری، ارتباط ایران با گروههای مقاومت و... در نظر دارند.
اما با توجه به ابهامات موجود در متن برجام که در گزارش نهایی کمیسیون برجام نیز به آن اشاره شده بود، این کمیسیون 20 سوال از سازمان انرژی اتمی و 40 سوال از وزارت امور خارجه مطرح کرده بود که سازمان انرژی اتمی به سوالات پاسخ داده بود؛ اما وزارت امور خارجه محمد جواد ظریف « تا لحظه تنظیم گزارش و علیرغم مکاتبات مکرر» پاسخی ارائه نداده بود.
تعهدات روشن برای ایران، مبهم برای طرف مقابل
اما یکی از نکات ضعف برجام که بلافاصله پس از اجرای آن به وضوح دیده شد، روشن و صریح بودن اجرای تعهدات ایران در متن برجام بود که به بازرسیها و نهایتا گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی منوط شده بود. اما اجرای تعهدات مقابل با پیچیدگیهایی روبهرو بود.
گزارش کمیسیون ویژه برجام در این خصوص یک هشدار صریح داده بود: «در متن برجام و ضمیمههای آن تعهداتی برای طرفین ذکر گردیده بهنحوی که تعهدات طرف ایرانی روشن و صریح بوده، اقدامات اجرائی آن نیز توسط آژانس بینالمللی انرژی راستیآزمایی میگردد اما تعهدات سایر طرفها با توجه به احکام پیچیده مندرج در آن دچار آسیبهای جدی است.»
تنها چند ماه پس از برجام در برخی از موضوعات مرتبط با رفع تحریمها چون برقراری «سوئیف» پیچیدگیهای مورد اشاره گزارش جامع کمیسیون مجلس رخ نشان داد. سپس دیگر بدعهدیهای طرف مقابل چون خرج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات سه کشور اروپایی ضعفهای برجام را به خوبی نشان داد.
در گزارش کمیسیون ویژه برجام، به بحث سوئیفت به عنوان یک نمونه واضح اشاره شده بود: «با بررسیهای صورت گرفته در کمیسیون معلوم شد که تحریم سوئیفت در خصوص نهادهای خارجشده از لیست انسداد داراییها مرتفع شده... لکن زیرساخت قانونی تحریم سوئیفت تا روز انتقال ــ هشت سال پس از تصویب قطعنامه 2231 ـ باقی خواهد ماند و در تاریخ مذکور نیز صرفاً تعلیق ــ و نه لغو ــ خواهد شد.»
«تعلیق» تحریمها نه «لغو» آنها
بحث بر سر درج واژه و البته معنای «تعلیق» تحریمها به جای «لغو» آنها، موضوعی بود که پس از امضای برجام، بارها در فضای سیاسی کشور مطرح شد.
لغو تحریمها همان موردی بود که ظریف از تریبون مجلس به صراحت گفت: «تحریمها لغو شده و تعلیقی» در کار نیست. اما خود او بعدها اعتراف کرد که کلمه تعلیق بارها در متن برجام آمده و مترجم آنها به خوبی این بخشها را ترجمه نکرده بود!
در گزارش کمیسیون برجام با هشدار به تعلیق تحریمها به جالی لغو آنها آمده بود: «پس از استماع نظرات تیم مذاکره کننده، بررسی متون و جمعبندی نظرات متعدد، به این ارزیابی نرسیده است که مفهوم لغو تحریم بهمعنای برچیده شدن زیرساخت قانونی تحریمها در برجام وجود دارد و جز در موارد معدود و بسیار کماهمیت، در تمامی موارد تحریمها تعلیق و یا توقف در اجرا شده و زیرساخت قانونی آنها حفظ میشود و این امر تأمینکننده هدف ذاتی ایران از مذاکرات نیست».
در این گزارش همچنین به تحریمهای نفتی به عنوان یک مورد مهم اشاره بود: «کمیسیون دریافت کرده است که در ارتباط با تحریمهای نفتی، بخش عمده موانع مربوط به صادرات نفت خام و فرآوردههای نفتی رفع شده است... لکن در خصوص تراکنشهای مالی مربوط به انتقال وجوه حاصل از فروش نفت، به لغو یا تعلیق یا توقف بند D4 از ماده 1245 از قانون NDAA و نیز بخش D از ماده 1247 قانون IFCA اشارهای نشده است.»
هشدار صریح در خصوص سازوکار «مکانیسم ماشه»
مکانسیم ماشه که اکنون چکاندن آن توسط سه کشور اروپایی پایان برجام را رقم زد، یکی از اصلیترین و حساسترین نکات مورد اشاره در گزارش نهایی کمیسیون ویژه برجام بود.
در گزارش آمده بود: « استنباط کمیسیون با بررسی متن برجام و توجه به مفاد مواد 36 و 37 برجام (مکانیسم ماشه) آن است که هریک از کشورهای طرف مذاکره میتواند با ادعای اینکه ایران به تعهدات خود در برجام عمل نمیکند، بدون اینکه نیاز باشد این ادعا مورد تأیید قرار گیرد، نه تنها تحریمهای خود را بازمیگرداند، بلکه با شکایت به شورای امنیت، ظرف 30 روز موجب اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت نیز میشوند.»
در رابطه با مکانیسم ماشه، کمیسیون ویژه برجام حتی پیشبینی عدم پیروزی ایران در این سازوکار را کرده بود: «جمعبندی کمیسیون این است که ایران در هیچ مراجعهای به این مکانیسمها برنده نخواهد بود و بنابراین عملاً نمیتواند به هیچ نقض کلی یا جزئی از سوی 1+5 بهنحوی واکنش نشان بدهد که منجر به بر هم خوردن توافق نشود».
پس از خروج آمریکا از برجام، حالا نوبت تروئیکای اروپایی بود که سالها از مکانیسم ماشه مانند چماقی بر سر ایران بهره ببرند. نهایتا پیش از پایان بند غروب برجام، آنها از همین مکانیسم استفاده کردند تا تحریمهای شش گانه شورای امنیت را دوباره برقرار کنند.