بیانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی که در جمع هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور در حسینیه امام خمینی (ره) ایراد شد، تحلیلی جامع و ریشهای از چرایی، ابعاد و دورنمای تخاصم میان دو کشور ارائه میدهد. تحلیلی که میتوان گفت صفت «منطقی» دقیقترین عبارت برای تشریح آن است.         * آمریکاییها سالهاست که اصرار دارند مواضع ایران در برابر خود را با برچسبهایی همچون توهم توطئه، لجاجت، دشمنی، مغایر با منافع ملی و امثال اینها تخطئه کرده و زیر سوال ببرند. برای این منظور به بهانههای مختلف و اغلب کهنهای نیز متوسل میشوند که استناد به شعار «مرگ بر آمریکا» یکی از آنهاست.
اگر کسی پس از چند دهه از کما بیرون آمده باشد و این وضعیت را ببیند گمان خواهد کرد این ایران است که دولت قانونی آمریکا را با کودتا سرنگون کرده، دیکتاتوری فراری را بر ملت آمریکا مسلط کرده و یک سازمان امنیتی مخفی و مخوف را آموزش داده و تجهیز کرده تا هر شهروند آمریکایی منتقد و مخالفی را دستگیر کرده و شکنجه کند؛ و این ایران بوده است که قصد کودتایی دیگر در آمریکا داشته، عملیات نظامی مخفی در قلب خاک آمریکا انجام داده، همسایه آمریکا را تجهیز و تحریک کرده و هشت سال به جان آن انداخته، هواپیمای مسافربری را با حدود ۳۰۰ شهروند آمریکایی سرنگون کرده است. اضافه کنید که دانشمندان آمریکایی را ترور و در تأسیسات این کشور خرابکاری میکند، اخیراً هم با کمک یکی از نیروهای نیابتی خود به این کشور حمله کرده و یکدوجین برنامه و فعالیت ریزودرشتِ دیگر ازایندست!
بیانات امروز رهبر انقلاب به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی که در جمع هزاران تن از دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور در حسینیه امام خمینی (ره) ایراد شد، تحلیلی جامع و ریشهای از چرایی، ابعاد و دورنمای تخاصم میان دو کشور ارائه میدهد. تحلیلی که میتوان گفت صفت «منطقی» دقیقترین عبارت برای تشریح آن است.
هیچ سیاستمدار و تحلیلگر عاقلی در دنیا، منکر روحیه و رفتار استکباری آمریکا نیست. روحیه و رفتاری که اغلب سعی میشود در زروَرق تعابیر سیاسی، دیپلماتیک، تئوریهای آکادمیک و گاه حتی چاپلوسیهای آشکار پیچیده شده تا از گزندگی آن کاسته شود. آنهایی که در برابر این سیاست استکباری کرنش میکنند، دلایل و توجیهات خود را دارند. عبور از استقلال ملی و پذیرش زیر سؤال رفتن آن، مهمترین ویژگی مشترک کرنشکنندگان است.
سیاست و البته گناه ایران از نگاه برخی آن است که حاضر نیست در برابر آمریکا از استقلال خود صرف نظر کند و خدشه به آن را بپذیرد.
تهدید و زورگویی، سیاست چماق و هویج و قلدری از جمله اهرمهای اصلی در جعبهابزار دیپلماسی آمریکایی است. فرق چندانی هم ندارد که کدام حزب و رئیس جمهور بر سر کار باشد. تنها تفاوت دولت فعلی آمریکا با دولتهای پیشین، استفاده از ابزار قلدری بهصورت عیان و بدون احساس نیاز به لاپوشانی و بزک کردن است.
اما چرا روایت و تحلیل امروز رهبر انقلاب، «منطقی» است؟ بررسیها و گزارشهای دقیق و مبتنی بر آمار محققانی در خودِ غرب نشان میدهد قلدری و تهدید و ارعاب، اصلیترین ابزار و ویژگی دولت حاضر است و این تهدیدها زمانی عملی شدهاند، که آمریکا حس کرده با بازیگری ضعیف مواجه است که اقدام علیه آن، هزینه ندارد یا هزینه اندکی دارد.
توصیه بر نشان ندادن ضعف در برابر دشمن قلدر و تأکید بر «قوی شدن»، ریشه در این تحلیل عقلانی و منطقی دارد؛ «این را همه بدانند که درحالحاضر علاج خیلی از مشکلات «قوی شدن» است؛ کشور را باید قوی کرد. دولت در بخشهای مختلفِ مربوط به خودش کار را با قوّت انجام بدهد؛ نیروهای نظامی کار خودشان را با قوّت انجام بدهند؛ جوانها تحصیل و پیشرفت علمی را با قوّت انجام بدهند. اگر چنانچه کشور قوی بشود و دشمن احساس کند که با برخورد با این ملّت قوی، سود نخواهد برد و ضرر خواهد دید، قطعاً کشور مصونیّت پیدا میکند؛ بدون تردید. قوّت نظامی لازم است، قوّت علمی لازم است، قوّت مدیریّت کشوری لازم است؛ این کارها باید انجام بگیرد. قوّت انگیزهی شما جوانها هم لازم است؛ یعنی این انگیزه را از دست ندهید، این روحیه را از دست ندهید.»