در فضای عمومی ایران، هر بار که مذاکرات به نقطهای مبهم یا متوقف میرسد، موجی از نگرانی، پیشبینیهای فاجعهمحور و روایتهایی درباره «بنبست کامل» بهوجود میآید. روایتهایی که گویی سرنوشت یک ملت ۸۵ میلیونی، اقتصاد چندلایه، ظرفیتهای انسانی و منابع عظیم طبیعی ایران، تنها به یک توافق سیاسی با غرب وابسته است. این نگاه در سالهای اخیر، بهگونهای در افکار عمومی جا افتاده که نبود توافق را مترادف با فروپاشی یا تکرار بحرانهای حلنشده میبیند.
واقعیت ایران امروز پیچیدهتر و متنوعتر از این تصویر سادهسازی شده است. ایران کشوری است که طی چهار دهه، در میانه فشارها و تحریمهای بیسابقه، نهتنها ایستاده؛ بلکه در برخی حوزهها مسیرهای جدیدی برای رشد، نفوذ و بازیگری پیدا کرده است. همین تجربه نشان میدهد، اتکای صرف به توافق، بیش از آنکه واقعبینانه باشد، محصول فضای روانی و عملیات رسانهای است.
جهان ۲۰۲۵ وابسته به غرب نیست
درک وضعیت کنونی جهان، کلید فهم آینده ایران بدون توافق است. سال ۲۰۲۵، دوره گذار نظم جهانی به شمار میآید؛ نظمی که دیگر بر محور انحصاری آمریکا و اروپا نمیچرخد. چین، هند، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی، آمریکای لاتین و حتی قدرتهای نوظهور آفریقا، سهم فزایندهای در تجارت جهانی، انرژی، فناوری و سرمایهگذاری دارند. به همین دلیل، وابستگی به غرب برای رشد اقتصادی، کمتر از هر زمان دیگری در ۳۰ سال گذشته است.
ایران با داشتن ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، بهطور طبیعی در مرکز بسیاری از این تحولات قرار دارد. دسترسی به آبهای آزاد، مرزهای مشترک با ۱۵ کشور و حضور در چهارراه انرژی و تجارت، جایگاهی را ایجاد کرده که میتواند بدون توافق هم برای کشور مسیرهای جایگزین ایجاد کند.
در سالهای اخیر نیز نشانههای این تغییر قابل مشاهده بوده است: افزایش صادرات انرژی به شرق، رشد تجارت منطقهای، گسترش پیمانهای پولی دوجانبه و توسعه مسیرهای ترانزیتی، مانند کریدور شمال- جنوب. این تحولات نشان میدهد حتی در فضای بیتوافقی، ایران میتواند بازیگری مؤثر در نظم چندجانبه جدید باشد.
ظرفیتهای داخلی. مزیتهایی که کمتر دیده میشوند
یکی از نقاط ضعف تحلیلهای بدبینانه درباره آینده ایران، کمتوجهی به ظرفیتهای داخلی است. اقتصاد ایران با وجود همه مشکلات، همچنان ویژگیهایی دارد که آن را از بسیاری اقتصادهای مشابه متمایز میکند. وجود ذخایر عظیم نفت و گاز، زیرساخت گسترده پالایشی، زنجیره کامل تولید فولاد و سیمان، معادن استراتژیک، جمعیت تحصیلکرده و اکوسیستم فناورانه رو به رشد، از جمله این ظرفیتهاست.
اگر این مزیتها در قالب یک برنامه اقتصادی منسجم بهکار گرفته شوند (از اصلاحات مالی تا تقویت بخش خصوصی و توسعه زنجیره ارزش) میتوانند پایهای برای اقتصاد مقاوم و قابل اتکا باشند. نبود توافق، در این نگاه، نه مانع پیشرفت؛ بلکه تلنگری برای فعالکردن ظرفیتهایی است که سالها زیر سایه امید به توافق، بهطور کامل آزاد نشدهاند.
تجربه کشورهای دیگر نیز نشان میدهد، رشد اقتصادی الزاماً به توافقات سیاسی گره نخورده؛ بلکه به انضباط داخلی، برنامهریزی، کاهش فساد و اتصال مؤثر به اقتصاد جهانی (حتی بدون غرب) وابسته است. ایران نیز با چنین مسیرهایی میتواند تابآوری اقتصادی خود را افزایش دهد.
چالشها. واقعی، اما مدیریتپذیر
بدون تردید، نبود توافق، هزینهها و مشکلاتی نیز دارد. دسترسی دشوارتر به سرمایه خارجی، محدودیت نظام بانکی، فشارهای تورمی و هزینههای بالاتر تجارت، از جمله چالشهای شناختهشدهاند. نکته مهم این است که این چالشها، ثابت و غیرقابل تغییر نیستند. بسیاری از آنها با اصلاح سیاستهای داخلی، ثباتبخشی به اقتصاد کلان، مدیریت انتظارات تورمی و ایجاد ساختارهای مالی جدید قابل کاهشاند.
کشورهایی که بهدلیل فشار خارجی یا محدودیت سیاسی در شرایط مشابه قرار گرفتند، اغلب توانستند با اتخاذ تصمیمهای بزرگ و اصلاحات ساختاری، اقتصاد خود را به مرحله جدیدی برسانند. برای ایران نیز نبود توافق، اگر با بیبرنامگی همراه نشود، میتواند فرصتی برای نظمبخشی به اقتصاد باشد.
جامعهای که بارها از دل بحرانها عبور کرده
جامعه ایرانی در دهههای گذشته نشان داده است که ظرفیت بالایی برای تطبیق، نوآوری و سازگاری دارد. هرچند فشارهای اقتصادی تأثیرات واقعی بر زندگی مردم گذاشته، اما تجربه نشان میدهد جامعه ایران همواره مسیرهایی برای بازتعریف سبک زندگی، تغییر الگوهای مصرف، افزایش بهرهوری و حرکت به سمت فعالیتهای جدید ایجاد کرده است.
آنچه بیش از هر چیز به تابآوری مردم آسیب میزند، نه نبود توافق، بلکه بیاعتمادی و نبود روایت روشن از آینده است. اگر حاکمیت تصویر دقیق و برنامهمحوری از مسیر ایران بدون توافق ارائه دهد، جامعه نیز با اعتماد و آرامش بیشتری با شرایط جدید مواجه خواهد شد.
توافق هدف نیست. ابزار است
توافق میتواند فرصتهایی ایجاد کند، اما نبود آن نیز پایان راه نیست. ایران میتواند با ترکیبی از ظرفیت داخلی، سیاست خارجی فعال، همکاریهای منطقهای و اصلاحات اقتصادی، مسیری جدید و واقعبینانه برای آینده ترسیم کند؛ مسیری که در آن، سرنوشت کشور به تصمیم غرب گره نمیخورد. هدف این پرونده، ارائه تصویری تحلیلی، واقعی و امیدآفرین از ایران بدون توافق است؛ تصویری که نه در دام سیاهنمایی میافتد و نه به خوشبینی غیرواقعی تکیه دارد.