«بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی» (Carnegie Endowment for International Peace) یکی از تأثیرگذارترین اندیشکدههای جهان با تمرکز بر تحلیل و تدوین سیاستهای بینالمللی است که در طول بیش از یک قرن فعالیتش، در خدمت پیشبرد سیاستهای غرب و بهشکل خاص ایالات متحده آمریکا بوده است. این بنیاد را در سال ۱۹۱۰ «اندرو کارنگی» کنشگر و صنعتگر آمریکایی تأسیس کرد؛ هدف اعلامی آن ایجاد و تقویت صلح جهانی از طریق توسعه همکاریهای بینالمللی و کاهش درگیریها در عرصههای گوناگون است؛ با این حال، بررسی عمیقتر فعالیتهای کارنگی نشان میدهد، این نهاد بیشتر بهمثابه ابزاری برای پیشبرد سیاستهای راهبردی غرب عمل کرده و در تقویت مواضع آمریکا در حوزه بینالملل نقش پررنگی داشته است.
خدمتگزار غرب
بنیاد کارنگی از ابتدا بر مبنای دیدگاههای اندرو کارنگی شکل گرفت که معتقد بود، تقویت نهادهای بینالمللی و وضع قوانین جهانی میتواند به جلوگیری از جنگها کمک کند؛ اما در عمل، فعالیتهای این بنیاد بهتدریج به سمت حمایت از سیاستهای غربی و بهویژه منافع آمریکا در عرصه بینالمللی سوق پیدا کرد. این بنیاد از طریق تحلیلهای تخصصی و ارائه راهکارهای سیاستی به دولتهای غربی به شکلگیری تصمیمات کلان در حوزههای گوناگون، از مسائل امنیتی و اقتصادی گرفته تا تغییرات اقلیمی و فناوریهای نوین، کمک کرده است. یکی از نقاط کلیدی نقش بنیاد کارنگی، تسهیل تعاملات غیررسمی دیپلماتیک و ایجاد بسترهایی برای گفتگوهای پشت پرده بین قدرتهای بزرگ بوده است. این نوع دیپلماسی که اغلب بهعنوان «دیپلماسی غیررسمی» (Backchannel Diplomacy) شناخته میشود، در وضعیت بحرانی و زمانی که روابط رسمی بین کشورها دچار چالش میشود، بسیار مؤثر است. از مسیر این نوع تعاملات، بنیاد کارنگی توانسته است به دولتهای غربی و بهویژه ایالات متحده کمک کند تا به اهداف سیاسی خود در مناطق بحرانی دست یابند، بدون آنکه وارد مذاکرات مستقیم شوند.
اندیشکدهها حکمرانان اصلی
بنیاد کارنگی نمونهای از چیزی است که به عنوان «حکمرانی اندیشکدهای» در سیاستگذاری غرب شناخته میشود. حکمرانی اندیشکدهای به وضعیتی اشاره دارد که در آن اندیشکدهها به مراکز تأثیرگذار در تدوین و اجرای سیاستهای دولتی تبدیل میشوند. در این نظام، اندیشکدههایی همچون بنیاد کارنگی، با ارائه تحلیلهای علمی و مستقل، به دولتها و سازمانهای بینالمللی مشاوره میدهند و در تصمیمگیریهای کلان سیاسی و اقتصادی نقش دارند. این نوع حکمرانی بهویژه در ایالات متحده، جایی که سیاستگذاران بهشدت به گزارشها و تحلیلهای اندیشکدهها متکی هستند، بسیار بارز است. بنیاد کارنگی با پژوهشهای دقیق در حوزههایی، چون امنیت بینالملل، انرژی و تغییرات اقلیمی و فناوریهای نوین، بهویژه در زمینههای مربوط به رقابتهای ژئوپلیتیک و مسائل مرتبط با قدرتهای جهانی، چون چین و روسیه، بهطور مداوم در حال ارائه راهکارهایی برای تقویت موقعیت غرب است؛ همچنین این بنیاد همچون بستری برای پرورش نخبگان سیاسی و کارشناسان برجسته عمل میکند و بسیاری از افراد برجسته در حوزه سیاستگذاری آمریکا، از جمله مقامات وزارت امور خارجه و امنیت ملی، ارتباط نزدیکی با این اندیشکده دارند.
پیشبرنده منافع آمریکا
بنیاد کارنگی افزون بر فعالیتهای جهانی خود، بهطور ویژهای در حمایت از منافع ایالات متحده در مناطق حساس و راهبردی جهان نقشآفرینی کرده است. یکی از نمونههای بارز این نقشآفرینی، تأسیس مرکز کارنگی مسکو در سال ۱۹۹۴ بود که به یکی از مهمترین مراکز تحقیقاتی درباره تحولات روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. این مرکز مسائل مرتبط با روسیه را تحلیل و راهکارهایی برای مواجهه با چالشهای این کشور در دوره پساجنگ سرد ارائه میداد؛ با این حال، فعالیتهای این مرکز در سال ۲۰۲۲ به دستور دولت روسیه متوقف شد که نشاندهنده قدرت تأثیرگذاری بنیاد کارنگی در شکلدهی به سیاستهای غربی در قبال روسیه بود.
همچنین تأسیس مراکزی در بیروت، بروکسل، دهلینو و پکن، بخشی از راهبرد جهانی بنیاد کارنگی برای تأثیرگذاری بر سیاستهای کشورهای کلیدی و پیشبرد منافع غرب در مناطق گوناگون جهان است. این مراکز نه تنها مسائل منطقهای را تحلیل میکنند، بلکه در انتقال دیدگاههای غربی به سیاستگذاران محلی نقش مهمی ایفا میکنند.
یکی دیگر از نقشهای برجسته بنیاد کارنگی، همکاری نزدیک با نهادهای دولتی ایالات متحده و کشورهای غربی است. این بنیاد از طریق پژوهشهای خود و همچنین با ایجاد شبکههایی از نخبگان و کارشناسان، به دولتهای غربی کمک میکند تا سیاستهای خود را با دادههای دقیق و تحلیلهای بهروز تدوین کنند. بنیاد کارنگی در حوزههایی، همچون کنترل تسلیحات، دیپلماسی هستهای و سیاستهای خاورمیانه نقش مشاورهای کلیدی داشته است؛ برای نمونه، این بنیاد در کاهش تنشهای هستهای بین هند و پاکستان، که یکی از دغدغههای مهم امنیتی آمریکا بوده، نقش فعالی ایفا کرده است. بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، فراتر از یک نهاد پژوهشی، یکی از ابزارهای کلیدی حکمرانی اندیشکدهای در غرب و بهویژه آمریکا شناخته میشود. این بنیاد با ارائه تحلیلهای مستقل و غیرحزبی، نقش مهمی در تدوین و پیشبرد سیاستهای غربی در عرصههای گوناگون ایفا میکند. نقش بنیاد در ایجاد بسترهایی برای دیپلماسی غیررسمی، همکاری با دولتهای غربی و تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی کلان، آن را به یکی از نهادهای تأثیرگذار در سیاستگذاری جهانی تبدیل کرده است.
پینوشت: ترجمه اختصاصی صبح صادق