ایستادگی در برابر دشمن آمریکایی و صهیونی در جنگ ۱۲روزه، جنگ احزابی بود در برابر تمام جبهه کفر که صخره سخت غرب آسیا نهتنها کمر خم نکرد بلکه مستظهر به یک حمایت ۹۰ میلیونی مردمی - از اقشار و جریانها و درجات دینی و مذهبی و فرهنگی مختلف، اما باغیرت و باشرف – ضربه دشمن را با ضربه متقابل پاسخ داد تا نقطه پایان دوران بزندَررویی را به دشمن صهیونی و آمریکایی یادآوری کنند. * کانون اراده و قدرت! این عبارت چهارکلمهای را میتوان خیمه اصلی حاکم بر سخنان تلویزیونی پنجشنبهشب رهبر انقلاب دانست.
برخلاف آنچه در جریانسازی سنگین رسانهای غرب علیه ایران به راه افتاده که ایران را موجودی ضعیف و در گوشه رینگ توصیف میکنند که زمان زدن ضربه اصلی به آن فرا رسیده، این نگاه، اما با دریافت واقعیتهایی از بطن جامعه ایران تحلیلی برعکس از فضاسازیهای اخیر علیه ایران دارد.
مفهوم پایهای که رهبر انقلاب سایر محورهای بیانات خویش را روی آن بنا کردند درست نقطه مقابل آن دستگاه تحلیلی است که دشمن در پی ساختن آن در اذهان است: ایران همچنان سخت و ستبر ایستاده است.
یک وجه مهم این استواری بعد سخت آن است. مَطلع سخنان ایشان و اشاره مستقیم به بسیج، دالّ مرکزی این بخش است.
بسیج متعلق به قشر خاصی نیست، تنها مرزبندیاش با دیگری و دشمن است و از همه مهمتر نقطه جوشش اصلی پدیدهای است که در سالهای متأخر بهنام محور مقاومت شناخته میشود.
هسته سخت مقاومت، ایران است و هسته سخت ایران هم بسیج.
برخلاف ادعا و تصور دشمن و برخلاف آنچه که بهعنوان یکی از اهداف جنگ ۱۲روزه در نظر گرفته شده بود، ایران نهتنها از تفکر و راهبرد مقاومت دست برنداشته و نهتنها در مقابل خواست دشمن برای دست برداشتن از مقاومت کوتاه نیامده بلکه در پی تقویت این راهبرد است.
در این چارچوب ناگفته پیداست که موضع ایران در برابر دیگر مسائل این روزها مانند طرحهای اخیر منطقهای برای فشار به جریانهای مقاومت در جغرافیای غرب آسیا چیست. اینها وجه سخت ماجراست.
وجه نرم آن هم تقویت انسجام داخلی و استحکام صفوف ملّی بین جریانهای مختلف مردمی و سیاسی ازیکسو، و دولت و ملّت از سوی دیگر است.
اینجا فقط و فقط با دشمنِ آنسوی مرز است که باید مرزبندی کرد. هر مرز و شعار و صدا و ادعایی که بوی شکاف و گسل داشته و ساحت میدان و مبارزه خود را درون مرزهای کشور تعریف کرده باشد در خدمت مستقیم به طرح دشمن برای شکستن کمر ایران است ولو آیات کتاب خدا را دستاویز خود قرار داده باشد.
وجه سخت ماجرا متوجه تدبیر برای پر کردن مشت نیروهای مسلح است و وجه نرم آن هم حمایت و تقویت بخشهای مختلف داخلی و اجرایی کشور برای پیشبرد امور در زمینه حل مسائل کشور و عبور از وضعیت «نه جنگ، نه صلح» است.
دفاع و امنیت را مسئولانی است و تدبیر امور داخل کشور را هم مسئولانی. ایران در حکم جزیره ثبات غرب آسیا از نظر اوضاع داخلی نیز با تدبیر و تسلط مشغول رتقوفتق امور داخلی خود است.
اشارات رهبر انقلاب در حمایت همهجانبه از دولت که در برخی مسائل به سمت اصلاح بنیادینی حرکت کرده که شروعش از دولت پیش کلید خورده، نشاندهنده روح حاکم بر کشور برای اداره امور و بیتوجهی به وضعیت نه جنگ، نه صلحی است که دشمن در پی استمرار آن است.
در زمانی که جریانها و رسانههای خارجی عامدانه و بعضی جریانهای غافل داخلی ناخواسته زیر سایه جنگ رفته و تصویرگر قفل شدن امور در داخل شدهاند، دولت و مردم، مسلط و با تدبیر مشغول اداره امور عادی مُلک هستند.
این استواری و ایستادگی و سخت بودن و اعتماد به قدرت و قوت ملّی و مردمی، بهقدری ریشهدار است که حتی شایعه ارسال پیام غیرمستقیم به آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره هم خیلی شفاف و صریح رد میشود و آن را یک دروغ بزرگ توصیف میکند تا راه برای هر نوع سوءبرداشت و ارسال پیام ضعف به دشمن بسته شود.
در همین چارچوب است که ایستادگی در برابر دشمن آمریکایی و صهیونی در جنگ ۱۲روزه، جنگ احزابی بود در برابر تمام جبهه کفر که صخره سخت غرب آسیا نهتنها کمر خم نکرد بلکه مستظهر به یک حمایت ۹۰ میلیونی مردمی - از اقشار و جریانها و درجات دینی و مذهبی و فرهنگی مختلف، اما باغیرت و باشرف – ضربه دشمن را با ضربه متقابل پاسخ داد تا نقطه پایان دوران بزندَررویی را به دشمن صهیونی و آمریکایی یادآوری کنند.