در سالهای اخیر، «بسیج» بیش از آنکه در قالب یک نهاد شناخته شود، در میدان عمل و کنار مردم به چشم آمده است؛ از بحرانهای طبیعی تا اقدامات سازندگی، از فعالیتهای اجتماعی تا کمکهای سلامتمحور. این گزارش تلاش میکند تصویری روشن و قابل لمس از این حضور ارائه دهد؛ حضوری که کمتر دربارهاش سخن گفته میشود، اما اثرش در زندگی مردم ماندگار است.
بسیج در میدان بحران؛ وقتی مردم تنها نمیمانند
در سالهایی که کشور با بحرانهای پیدرپی مواجه بوده (از سیل و زلزله گرفته تا همهگیری کرونا) یکی از اولین گروههایی که پای کار آمده، بسیج بوده است. این حضور معمولاً پیش از شکلگیری سازوکارهای رسمی و اداری اتفاق افتاده است؛ یعنی درست زمانی که مردم نیاز فوری به پشتیبانی داشتهاند. بسیاری از خانوادههای آسیبدیده از بحرانها تجربه مشترکی دارند: «اولین کسی که آمد و سر زد، یک گروه جهادی بود.» این روایت مشترک، به یکی از شاخصترین اثرات اجتماعی بسیج تبدیل شده است.
در سیل لرستان و خوزستان، گروههای بسیجی در همان ساعات اولیه وارد منطقه شدند. بسیاری از آنها آموزشدیدههای امداد و نجات نبودند؛ اما تجربه میدانی و شبکه مردمی موجب شد بتوانند بخشی از بار اولیه بحران را بردارند. جابهجایی خانوادهها، پاکسازی خانههای گلگرفته، تأمین آب و غذا و حتی مراقبت از سالمندان، اقداماتی بود که پیش از استقرار کامل دستگاههای رسمی انجام شد. همین کنشهای اولیه، تنش بحران را برای بسیاری از مردم کاهش داد.
در دوران کرونا، نقش بسیج شکل تازهای پیدا کرد. علاوه بر کمکهای معیشتی که شناختهشده بود، پشتیبانی گستردهای در حوزه سلامت انجام شد: از غربالگری خانهبهخانه تا همکاری با مراکز درمانی و تزریق واکسنهای مرحلهای. حضور در بحران، در این دوره به تجربهای ساختاریتر تبدیل شد؛ تجربهای که نشان داد بسیج میتواند میان مردم و مجموعههای رسمی، پیوندی حمایتی ایجاد کند و بخش مهمی از ظرفیتهای اجتماعی کشور را فعال نگه دارد.
محرومیتزدایی؛ از ساخت مدرسه تا آبرسانی روستاها
یکی از مهمترین عرصههایی که بسیج در آن شناخته شده، پروژههای محرومیتزدایی است. این فعالیتها معمولاً در مناطقی انجام میشود که یا از نظر زیرساختی دچار کمبودند یا اجرای طرحهای عمرانی در آنها از مسیرهای رسمی طولانی و پیچیده است. گروههای جهادی بسیج با محوریت جوانان، دانشجویان، متخصصان و نیروهای محلی، شبکهای از طرحهای کوچک، اما مؤثر را طی سالهای اخیر جلو بردهاند.
در بسیاری از نقاط کشور، ساخت مدرسههای چندکلاسه با همت گروههای جهادی موجب شده است بچهها برای تحصیل مجبور به طی کردن مسیرهای طولانی نباشند. این مدارس معمولاً از دل نیازسنجیهای محلی بیرون میآیند، نه صرفاً از برنامهریزیهای کلان. همین امر، اثرگذاری آنها را افزایش داده است؛ زیرا مسئله دقیقاً همان است که مردم یک منطقه با آن دستوپنجه نرم میکنند. بسیاری از این پروژهها بهصورت مشارکتی انجام شده و اهالی منطقه در مراحل ساخت حضور فعال داشتهاند.
طرحهای آبرسانی نیز یکی دیگر از حوزههای پررنگ فعالیت بسیج است. در سالهای اخیر، بهویژه در استانهای جنوبی و جنوب شرقی، پروژههای انتقال آب، تعمیر چاهها، کلرزنی مخازن یا تأمین آب سالم انجام شده است. این اقدامات گرچه در ظاهر پروژههای کوچکاند، برای خانوادههایی که دسترسی پایدار به آب نداشتهاند تأثیری حیاتی داشتهاند. همین دست طرحهای ملموس موجب شده است مفهوم «محرومیتزدایی» از یک شعار کلی به تجربهای واقعی برای مردم تبدیل شود.
فعالیتهای اجتماعی؛ پیوند مردم با مردم
بسیج تنها در پروژههای عمرانی یا بحرانها دیده نمیشود. در سالهای اخیر، جنبههای اجتماعی فعالیت بسیج پررنگتر شده و طیف جدیدی از اقدامات در حوزههای فرهنگی، آموزشی، خانواده و محله شکل گرفته است. بسیاری از پایگاههای بسیج به محلهای رجوع مردمی تبدیل شدهاند؛ جایی برای برنامههای آموزشی، مشاورههای سبک زندگی، کلاسهای دانشآموزی و حتی پشتیبانی از خانوادههای نیازمند.
یکی از مهمترین نمودهای این فعالیتها، طرحهایی است که بهطور مستقیم روی روابط اجتماعی یک محله اثر میگذارد. برای نمونه، در برخی مناطق شهری برنامههای «همیاران محله» اجرا شده که هدفش رسیدگی به مشکلات روزمره است: از حل مسائل کوچک محله تا حمایت از نوجوانان در معرض آسیب. این برنامهها، برخلاف تصور رسمی که از بسیج وجود دارد، مبتنی بر ارتباط نزدیک با مردم و گفتوگوهای مستقیم محلی است.
همچنین حضور بسیج در حوزه آموزش و توانمندسازی، موجب شده بخش قابل توجهی از خانوادهها بتوانند به خدماتی دسترسی پیدا کنند که در حالت عادی برایشان هزینهبر یا دور از دسترس بوده است. برای نمونه، کلاسهای مهارتآموزی، سواد رسانه، دورههای دانشآموزی یا آموزشهای مادرانه. این فعالیتهای کوچک اما پیدرپی، کمک کرده است که بسیج در برخی مناطق علاوه بر یک نهاد حمایتی، به یک «پل ارتباطی» تبدیل شود؛ پلی میان مردم و امکانات اجتماعی اطرافشان.
بسیج تخصصی؛ از دانشگاه تا فناوری
در کنار فعالیتهای عمومی، بسیج طی یک دهه گذشته تلاش کرده است بخشهای تخصصی خود را گسترش دهد. امروز در دانشگاهها، مراکز پژوهشی، حوزههای مهندسی، پزشکی و فناوری، گروههای متخصص بسیج حضور دارند. این حضور صرفاً نمادین یا ساختاری نیست؛ بسیاری از طرحهای دانشبنیان و پژوهشی از دل همین هستههای تخصصی بیرون آمدهاند.
در حوزه علمی، بسیج دانشجویی نقش فعالی در برگزاری رویدادهای پژوهشی، حمایت از تیمهای نوآور و تسهیل ارتباط میان دانشگاه و صنعت ایجاد کرده است. بسیاری از پروژههای فناورانه کوچک که امروز به مرحله تولید رسیدهاند، کار خود را از همین گروهها آغاز کردهاند. این فعالیت، تصویری تازه از بسیج ارائه میدهد. نیرویی که تنها در میدانهای عملی نیست، بلکه در توسعه ایدهها و دانش نیز نقشآفرینی میکند.
در نظام سلامت نیز گروههای تخصصی بسیج؛ از پزشکان تا پرستاران و نیروهای داوطلب در مناطق کمبرخوردار خدماتی ارائه میدهند که بخش مهمی از شکافهای درمانی را کاهش میدهد. این فعالیتها، بهویژه در دوره کرونا، نشان داد که بسیج میتواند در حوزههای تخصصی نیز نقش مکمل و مؤثر داشته باشد.
چهرهای از بسیج که باید بازخوانی شود
بسیج برای بسیاری از مردم، نه یک عنوان سازمانی، بلکه مجموعهای از تجربههای عینی است: نیرویی که در بحرانها حاضر میشود، در محلهها فعالیت اجتماعی میکند، طرحهای عمرانی کوچک اما مؤثر اجرا میکند و در حوزههای تخصصی نقشآفرینی دارد. شاید یکی از مهمترین ویژگیهای این حضور، «بیادعا بودن» آن باشد؛ فعالیتهایی که اغلب پیش از هرگونه اطلاعرسانی یا نمایش رسانهای انجام میشود.
بازخوانی این چهره مردمی، کمک میکند تصویر دقیقتر و منصفانهتری از کارکرد بسیج در جامعه امروز ارائه شود؛ تصویری که پایهاش نه بر روایتهای رسمی، بلکه بر تجربههای واقعی مردم است. این گزارش تلاش کرد بخشی از این تصویر را روایت کند؛ روایتی که هنوز لایههای بسیاری از آن ناگفته مانده و هر روز در گوشهای از کشور تکرار میشود.