غارتگری کاشفین انگلیسی برای تصاحب مستملکات ماوراء بحار، مقابله شدید فلیپ دوم پادشاه مقتدر اسپانیا را برانگیخت که می کوشید انحصار تجارت مشرق زمین و دنیای جدید (قاره آمریکا) را همچنان به دست خود داشته باشد. این پادشاه کاتولیک و همسر ماری تودور، ملکه پیشین انگلیس از سال 1580 حکومت پرتغال را نیز به چنگ آورد. او علاوه بر سراسر شبه جزیره ایبری بر سرزمین های دیگر قاره اروپا، چون هلند و ناپل و سیسیل و ساردینی و میلان، فرمان می راند و حکمران امپراتوری جهانی وسیعی بود که از قاره آمریکا تا جزایر فیلیپین در خاور دور که اشغالگران اسپانیایی آن را به نام او نامیدند (1565م)، امتداد داشت . «فیلیپ محتاط» لقبی که به آن شهرت داشت، قدرتمندترین حکمران اروپایی زمان خود بود و دشمن سرسخت الیزابت (پادشاه انگلیس)، دشمنی که ریشه در رقابت های حریصانه بر سر تاراج جهان داشت و بر آن جامه دینی نیز پوشانده بودند.
تحریکات الیزابت در مستعمرات مدیترانه ای فیلیپ و نقش او در شورش سرزمین های هلند به رهبری« ویلیام خاموش » (1533-1584) این دشمنی را شدت بخشید و سرانجام به جنگ انجامید . در سال 1585م جنگ انگلیس و اسپانیا آغاز شد که بیست سال به درازا کشید و درسال 1588 م درمیان حیرت اروپائیان، ناوگان دریایی مقتدر و شکست ناپذیر اسپانیا به نام «آرمادا» از نیروی دریایی انگلیس شکست خورد. پیروزی بر اسپانیا در «جنگ آرمادا» نماد تبدیل انگلیس به یک قدرت دریایی برتر بود و سر آغازی شد بر تحقق رویای یکصدساله انگلیسی مشارکت در تجارت شکوفای شرق.
پیشینه تجارت خارجی انگلستان
پیشینه تجارت انگلستان به اوایل سده سیزدهم میلادی و تاسیس کمپانی تجار لندن می رسد. این کمپانی تجارت با سرزمین های حوزه دریای مدیترانه (بنادر ایتالیا، خاورنزدیک و شمال آفریقا ) را درمقیاس محدود آغاز کرد و بر بنیاد آن درنیمه اول سده پانزدهم با فرمان سال 1407م هنری چهارم پادشاه انگلیس، شرکت دیگری تاسیس شد به نام «کمپانی فرصت های تجاری».
به رغم پیشینه فوق، این انتقال بی سابقه ثروت به اسپانیا و پرتغال و تسلط بر بازارهای اروپا بود که از اواخر سده پانزدهم حکمرانان و تجار سرزمین فقیر انگلستان را بطور جدی به غارت ماوراء بحار واداشت.
در سال 1486، در اوایل سلطنت هنری هفتم، «کمپانی فرصت های تجاری» اهمیتی یافت و دربار انگلیس امتیازاتی،از جمله انحصار صادرات پارچه های پشمی بافت انگلیس به بازارهای اروپا را به آن عطا کرد . حوزه تکاپوی این کمپانی تنها در محدوده بنادر مهم تجاری مرکز اروپا ـ آنتورپ و بنادر هلند و آلمان ـ بود و تجار بندرهامبورگ رقیب اصلی آن به شمار می رفتند. فعالیت این کمپانی در دوران الیزابت اول به اوج خود رسید. در سال 1553، گروهی از شرکای کمپانی فرصتهای تجاری در جست وجوی راه دریایی برای دستیابی به هند، دریا نوردی به نام «ریچارد چانسلر» را روانه کردند. چانسلر، که گم شده بود، به دریای سفید و درسواحل روسیه، پهلو گرفت. او به مسکو رفت، با ایوان چهارم تزار روسیه دیدار کرد، کشوری به نام انگلستان را به او معرفی نمود و نیت ملکه و بازرگانان انگلیس را برای تجارت با روسیه به اطلاع رسانید. این سر آغازی است بر روابط تجاری انگلستان با روسیه و ایران.
چانسلر در سال 1554 به انگلیس بازگشت و بر پایه توافقی که با تزار شده بود «کمپانی مسکوی » در لندن تاسیس شد که طبق فرمان الیزابت انحصار تجارت با روسیه را به دست داشت . وی سال بعد باردیگر به روسیه سفر کرد و در بازگشت از این سفر، در سال 1556 در اثر سانحه دریایی در ساحل اسکاتلند به هلاکت رسید.
سفرتصادفی چانسلر به روسیه مصادف با دورانی است که ایوان چهارم، حکمران مسکو، قلمرو خود را گسترش داده، این پرنس نشین را به مرکز قدرت سیاسی در شرق اروپا بدل ساخته و از ژانویه 1547 م خود را «تزار روسیه» خوانده بود . ایوان که بدلیل قساوتش به «ایوان مخوف» شهرت داشت، در سال 1552 به سرزمین خان نشین تاتار در شرق حمله برد و پس از تصرف قازان و استراخان سلطه خویش را بر راه تجاری رود ولگا تامین کرد. این تحولات، روسیه را با ایران هم مرز نمود و راه تجاری ولگا ـ بحرخزر را مورد توجه تجار انگلیس قرار داد.
پس از مرگ چانسلر در سال 1557، کمپانی مسکوی فرد دیگری به نام «آنتونی جنکینسون » را به روسیه اعزام داشت. او پس از دیدار با ایوان، برای آشنایی با راه تجاری ایران وبنیانگذاری شالوده روابط تجاری انگلیس و مشرق زمین به بخارا سفر کرد. سفر بعدی او به سال 1561م بود. با هدف خرید ابریشم ایران و شکستن انحصار پرتغالی ها در این عرصه در سال 1562 به عنوان سفیر الیزابت در قزوین با شاه طهماسب صفوی دیدار کرد ولی به علت عدم تمایل پادشاه ایران به ایجاد رابطه تجاری با انگلیسی ها در ماموریتش توفیق نیافت.