* سفر پرویز مشرف، رئیس جمهور پاکستان به کشورهای عربی با چه اهداف صورت میگیرد؟
** این سفر میتواند دو دلیل اصلی داشته باشد نخست این که با توجه به این که پاکستان به جایگاه ویژهای که برای خود قائل است همواره مایل بوده نقش فعال و تاثیرگذاری در دنیای اسلام برعهده داشته باشد.
هماکنون در منطقه چند مساله اصلی مطرح است. نخست مساله فلسطین است که در حال حاضر محمود عباس در حال مذاکره با مقامات حماس به منظور تشکیل دولت وحدت ملی است. که این دولت وحدت ملی در ارتباط با طرح آمریکا در خاورمیانه است. که این موضوع برای پاکستان با توجه به جمعیت 150 میلیونی و همچنین به عنوان تنها کشور اسلامی دارای سلاح هستهای اهمیت ویژهای دارد و این دولت سعی دارد در بحث فلسطین نقش فعالی داشته باشد.
دوم این که عراق با وضعیت موجود به سمت یک جنگ فرقهای شیعه و سنی حرکت میکند که این موضوع از نگاه پاکستان بسیار خطرناک است چرا که خود پاکستان تجربه تلخی در ارتباط با این نوع جنگها داشته است. بنابراین مسله عراق برای پاکستانیها اهمیت بسیاری دارد و آنان سعی دارند تا با هماهنگی با این کشورهای عربی در این مسله نیز نقش مثبتی داشته باشند.
سوم موضوع لبنان است. کشور لبنان وضعیتش شبیه به وضعیت عراق است و به سمتی حرکت میکند که بسیار خطرناک و نگرانکننده است. در آنجا با توجه به این که دولت حاکم سنی است و مخالفان شیعی هستند پاکستانیها نگران هستند تحولات لبنان تاثیر منفی روی جهان اسلام داشته باشد که سفر پرویز مشرف به سوریه و دیدار با مقامات دمشق در این راستا قابل ارزیابی است.
علاوه بر این مسائل، پاکستان بسیار مایل است در خاورمیانه نقش موثر داشته باشد. دولت پاکستان با فشار بسیاری از سوی احزاب اسلامی روبهرو است. مجلس متحد عمل پاکستان که متشکل از یک گروه شیعه و 5 گروه سنی است و بسیار مطرح هستند نیز به دولت پاکستان جهت افزایش نقش خود در مسائل کشورهای اسلامی فشار میآورند. بنابراین نگاه دوم دولت پاکستان پاسخ دادن به مسائل و انتظارات درونی و برآوردن انتظار احزاب اسلامی است که در این راستا بیشتر هماهنگیها را با مصر، اردن و عربستان سعودی ایجاد خواهد کرد.
* با توجه به نیازهای شدید پاکستان به انرژی و مشکلات اقتصادی از جمله مازاد نیروی کار، تقویت مناسبات این کشور با دولتهای عربی تا چه اندازه متاثر از این دو موضوع است؟
** کشورهای عربی و خلیج فارس که نفت دارند تعداد بسیاری از کارگران ماهر و نیمه ماهر پاکستانی را در زمینه تاسیسات نفتی و پالایشگاهی و حتی سایر صنایع خود جذب میکنند به طوری که پاکستان از همین طریق سالانه بیش از 3 میلیارد دلار درآمد کسب میکند که با توجه به اقتصاد ضعیف این کشور مبلغ قابل توجهی است. از این رو یکی از اهداف پرویز مشرف تشویق این کشورها به پذیرش بیشتر کارگران پاکستانی است.
دوم، پاکستان از ارتش قدرتمندی هم به لحاظ آموزش و هم به لحاظ تجربه نظامی برخوردار است و پاکستانیها در زمان قبل از پرویز مشرف حدود 4 هزار نیروی نظامی در اختیار عربستان قرار داده بودند. بر این اساس مساله آموزش نیروهای نظامی کشورهای عربی برای پاکستان از این جهت که هم منجر به کسب درآمد میشود و هم نفوذ آنها را افزایش میدهد، بسیار حائز اهمیت است.
بنابراین وضعیت اقتصادی و توسعه نفوذ از عوامل موثر در این سفر به شمار میرود.
* پاکستان تلاش دارد تا نقش منطقهای خود را گسترش دهد، به نظر جنابعالی این کشور تا چه اندازه توانایی ورود به عرصه حل و فصل مناقشات منطقهای در جهت هدف مذکور دارد، با عنایت به این که اسلامآباد خود از بحرانهای داخلی رنج میبرد؟
** اگر واقعبین باشیم باید بپذیریم که ابتکار عمل بخش اصلی بحرانهای خاورمیانه در دست آمریکا است بنابراین پاکستان در حاشیه قرار دارد و در مورد عراق هم همچون سایر مسائل وضعیت مشابهی حاکم است و به طور طبیعی پاکستان نمیتواند نقش خیلی موثری داشته باشد اما در مورد لبنان این کشور امیدوار است موثرتر باشد چرا که از یک سو از مناسبات خوبی با ایران برخوردار است و از سوی دیگر روابط پاکستان با سوریه و هم با دولت سنیوره به دلیل این که دولتی مذهبی است بسیار خوب است از این جهت به اعتقاد بنده پاکستان در لبنان بسیار موثرتر از سایر مسائل خاورمیانه میباشد.
اما نکته قابل توجه این است که پاکستان و در راس آن پرویز مشرف رئیسجمهور آن در تلاش است مجموعه کشورهای عربی و اسلامی منطقه را در یک مجموعه قرار داده تا از آن طریق خود نقش اصلی و تعیینکننده را ایفا کند. به این معنی که اسلامآباد میخواهد کشورهای عربی و اسلامی را در جایی مانند سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی جمع کند و با توجه به این که خود به دلیل جمعیت بالای مسلمان و قدرت هستهایاش از اعتبار و تاثیرگذاری بالایی در جهان اسلام برخوردار است، در آنجا نقش موثرتری را داشته باشد.