صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۸۵ - ۱۲:۲۴  ، 
کد خبر : ۴۲۳۰

نقش آمریکا و اروپا در تجهیز هسته ای رژیم صهیونیستی


 سازمان هسته ای اسرائیل (1)

معمولا مقصود از انرژی هسته ای نوعی انرژی است که از شکافت هسته های سنگین تر به هسته های سبکتر یا همجوشی هسته های کوچکتر برای تشکیل هسته های بزرگتر به دست می آید .

در هر دو صورت از تغییر ساختمان ساختمان هسته ای ، انرژی حاصل می شود . ساختمان اتمی در این دو فرآیند نقش مهمی ندارد و از این رو نام انرژی هسته ای واقعیت را بهتر بیان می کند . البته در اینجا مقصود از انرژی هسته ای مفهومی کلی تر و عمومی تر است و شامل دانش و توانایی فنی هسته ای نیز می باشد .
الف) تاریخچه :
توجه به مسائل انرژی هسته ای اسرائیل عملا از همان آغاز تشکیل در سازمان هسته ای اسرائیل در 15 اوت 1948 یعنی سه ماه پس از ایجاد اسرائیل آغاز شد . ریشه های اولیه این توجه در علاقه صهیونیستها به علوم طبیعی است که خیلی پیشتر از اینها وجود داشته است . در سالهای دهه 1920 دانشمندانی که از آلمان نازی گریختند با استقبال سازمانهای صهیونیستی و اولین مهاجران روبرو شدند . اینان هسته تشکیل دهنده " تختیون" و انستیتوی علوم وایزمن و سایر موسسه های علمی اسرائیل را بوجود آوردند . البته لازم است در اینجا اشاره شود که حاییم وایزمن ،‌ اولین رئیس رژیم اسرائیل که از دانشمندان بزرگ شیمی آلی بود و تماسهای وسیعی با دانشمندان کشورهای استعماری داشت ، در جذب تعدادی از دانشمندان یهودی علوم هسته ای از اروپا و امریکا برای کار در اسرائیل ،‌نقش مهمی ایفا کرد . در سال 1949 بخشی برای پژوهش مواد تشعشعی در موسسه علوم وایزمن در "رحبوت" تاسیس شد . گفته می شد که این بخش در برگیرنده چهار آزمایشگاه فیزیک هسته ای تطبیقی ،‌طیف شناسی ، الکترون شناسی و زنگ مغناطیسی هسته ای است .
این موسسه در سال 1949 به عملیات اکتشافی زمین شناسی گسترده ای در صحرای نقب دست زد تا میزان رسوبات فسفات و درجه تجمع اورانیوم در آنها را مشخص سازد .
از همان ابتدا موضوع انرژی هسته ای به کمیسیون مطالعات و برنامه ریزی وابسته به وزارت جنگ واگذار شد . اسرائیل با ادعای این که انرژی هسته ای تنها امید کشورهای فاقد نفت برای تامین نیروی ارزان برق و رهایی از انحصارهای نفتی است . بر اهداف واقعی خود سر پوش می گذاشت . در سال1952 اسرائیل کمیسیونی برای انرژی هسته ای تشکیل داد که زیر نظر وزارت جنگ بود و ریاست آن را دکتر " دیوید بیرگمن " کاشف اورانیوم در صحرای نقب و یکی از نزدیکان وایزمن بر عهده گرفت . وظیفه اصلی این کمیسیون ، ارائه نظر مشورتی به نخست وزیر درباره "افقهای آینده کاربردهای انرژی هسته ای و تحولات آن" بود . این کمیسیون جهت یافتن راههایی برای تصفیه اورانیوم که در ذخائر فسفات نزدیک بحرالمیت فراوان بود ، تلاش می کرد و همچنین تولید آب سنگین با روشی جدید به عنوان خنگ کننده نوترونها به کار برده می شد . دانشمندان اسرائیلی در هر دو زمینه موفقیتهایی به دست آوردند . از یک سو دانشمند اسرائیلی " اسرائیل دوستروفسکی " موفق شد بدون استفاده از نیروی برق ،‌ تحولی در تولید آب سنگین به وجود آورد . و از طرف دیگر شیمی دانان انستیتوی علوم وایزمن نوعی رسوبات فسفات کشف کردند که محتوی یک هزارم تا یک صدم اورانیوم بود .
بدین گونه ملاحضه می شود که پژوهش علمی در جهت دست یافتن به دو ماده مهم در زمینه انرژی هسته ای یعنی اورانیوم و آب سنگین ، هدایت شد .
اسرائیل اهمیت و کمیابی این دو ماده مهم را در بازار جهانی درک کرد لذا کوشید اکتشافات علمی دانشمند اسرائیلی ، دوستروفسکی را به منظور دسیابی به یک برنامه هسته ای پیشرفته با تکنیک و تجربه و تاسیسات لازم مبادله کند .
فرانسه در اوائل دهه 1950 به آب سنگین و اورانیوم تصفیه شده از مواد خام کم عیار نیاز مبرمی داشت و اسرائیل نیز علاقه شدیدی به فراگیری تکنولوژی پیشرفته هسته ای پیدا کرد . بدین ترتیب در نیمه اول سال 1953 قرار داد" همکاری در زمینه اتم " میان فرانسه و اسرائیل به امضاء رسید که در پیشبرد برنامه هسته ای دو کشور به نحو چشمگیری موثر بود . خبر امضای این قرار داد بیش از یکسال بعد در جریان مصاحبه ای با پروفسور " ارنست دوید بیرگمن " رئیس کمیته انرژی هسته ای اسرائیل (19/10/1954) فاش شد .
وی در این مصاحبه اعلام کرد : " با قرارداد امضا شده میان دو کشور ، فرانسه توانست امتیاز اختراع اسرائیلی ویژه آب سنگین را در مقابل آموزش دانشمندان و تکنیسین های اسرائیلی در تاسسات پیشرفته تر و پیچیده تر اتمی فرانسه و نیز بهرمند شدن آنها از تجارب دانشمندان فرانسوی در زمینه اتم خریداری کند ."
این قرار داد به اسرائیل امکان داد که پروژه هسته ای اش از پیشرفتهای مهمی برخوردار شود . چه ، منافع استعماری فرانسه و گرایش میلیتاریستی صهیونیسم همسو شده و این امر به وضوح در جریان تجاوز نظامی سه جانبه اسرائیل ، فرانسه و انگلیس به مصر در سال 1965 و نیز متعهد شدن فرانسه به تاسیس رآکتور هسته ای اسرائیل در مستعمره "دیمونا" دیده شد .
فرانسه که بی صبرانه در تلاش ورود به جرگه کشورهای هسته ای بود تصمیم گرفت برای دستیابی به پلوتونیوم که در ساخت بمب هسته ای به کار می رفت از اورانیوم طبیعی در رآکتورهای خود استفاده نماید . روش اسرائیل برای پالایش اورانیوم از مواد اولیه کم عیار و همچنین تولید آب سنگین ، برای فرانسه اهمیت حیاتیداشت. علاو ه بر آن انگیزه های سیاسی دیگری که در دهه 1950 بارشد یافتن انقلاب الجزایر فرانمسه را در انعقاد این موافقتنامه تشویق می کرد .
توافق مربوط به این رآکتور از سال 1957 که عملیات ساختمانی آن آغاز شد ، تا پایان سال 1960 محرمانه باقی ماند و تنها در این تاریخ بود که وزارت خارجه فرانسه و سفارت اسرائیل در پاریس باصدور دو بیانیه ، گزارشهای جاسوسی پیرامون وجود یک قرار دادمشترک برای ساختن رآکتور هسته ای در اسرائیل را تایید کردند . بن گورین روز 21 دسامبر سالب 1960 در کنیست اسرائیل (پارلمان ) اعتراف کرد که :
"یک رآکتور هسته ای با قدرت 24 مگاوات با کمک فرانسه در صحرای نقب در حال احداث است و این رآکتور « برای کاربردهای مسالمت آمیز » اختصاص خواهد یافت و راه اندازی آن در سال 1964 آغاز می شود و به وسیله آب سنگین خنک خواهد شد ."
در سال 1961 گفته شد رئیس جمهور فرانسه به مسولان اسرائیل فهمانده بود که این کمک ، تنها به ساخت و راه اندازی نیروگاه محدود می شود . تاسیسات دیمونا به هیچ وجه در معرض نظارت و بازرسی بین المللی قرار نگرفت . کارکنان امریکایی گفتند که دیدار آنان برای تضمین عدم استفاده از نیروگاه جز برای هدفهای صلح جویانه ، کافی نیست.

نقش امریکا و اروپا در تجهیز هسته ای اسرائیل (2)

تلاش اسرائیل برای دستیابی به پایگاههای تکنیکی و فعال به منظور دستیابی به سلاح هسته ای ، به همکاری با فرانسه محدود نشد ، بلکه کوشید قرار دادهایی مشابه با امریکا نیز به امضا برساند .

به همین لحاظ در دهه پنجاه امریکا برای دستیابی رژیم صهیونیستی به بمب هسته ای کمکهای شایانی به این رژیم کرد . در این راستا برنامه "انرژی هسته ای برای صلح" آیزنهاور رئیس جمهور وقت امریکا فرصت مناسبی را برای دانشمندان هسته ای رژیم صهیونیستی به منظور فراگیری دانش فنی فراهم ساخت ،‌فرصتی که صهیونیستها از آن برای احداث اولین نیروگاه هسته ای خود در نزدیکی "ناحال سوریک" سود بردند . به طور مشخص می توان تصریح کرد که همکاری امریکا با اسرائیل در زمینه دستیابی این رژیم به سلاحهای هسته ای با امضای قرداد مورخ 12 ژوئیه 1955 و در پی تماسهای "ابا ابان" سفیر وقت اسرائیل در واشنگتن با "موهد پاتریسن" رئیس هیئت مذاکره کنندگان امریکا در برنامه "اتم برای صلح" آغاز شد . در قرارداد مذکور نکات زیر تصریح شده است:
- مبادله وسیع اطلاعات پیرامون رآکتورهای ویژه پژوهش هسته ای و کاربرد آنها و تحویل شش کیلوگرم اورانیوم 235 غنی شده به میزان 20% به اسرائیل .
- احداث رآکتور پژوهش علمی در "ریشون لتسیون" با قدرت 8 میلیون وات حرارت . اجرای این پروژه در سال 1957 آغاز شد .
- احداث رآکتور "ناحال سوریک" واقع در دره رودخانه "سوریک" در جنوب تل آویو.
به موجب توافقنامه بعدی ، امریکا مقدار اورانیوم غنی شده را به 10 کیلوگرم با نسبت 90 درصد افزایش داد . پس از آن بار دیگر مقدار اورانیوم به 40 کیلوگرم افزایش یافت. در موافقتنامه قید شده بود که سوخت هسته ای پس از مصرف باید به امریکا بازگردانده و در صنایع تسلیحات هسته ای به کار برده شود . برای حصول اطمینان از این مطلب مقرر شده بود که بازدیدهای دوره ای جهت بازرسی انجام گیرد .
سپس به موجب قردادی که امریکا و رژیم صهیونیستی و آژانس بین المللی هسته ای در 18 ژوئن 1965 به امضا رساندند ، نیروگاه مذکور در گرو ضمانتهای آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار گرفت . ولی تاکنون به بهانه آنکه ظرفیت آن کم است و تولید مقادیر بزرگ مواد انرژی را که می توان در صنعت سلاحهای هسته ای به کار برد اجازه نمی دهد ، از طرف آژانس یاد شده گزارشی درباره بازرسی از این رآکتور ارائه نشده است . به هر حال می توان گفت که رآکتور "ناحال سوریک" آزمایشگاه مقدماتی آموزش دانشمندان اسرائیلی بود تا بتوان برای رآکتور دیمونا که اهمیت بیشتری دارد آمادگی کسب کنند . امریکا در سال 1966 رآکتور هسته ای دیگری به نام "پیامبر روبین" ساخت که قدرت آن با 20 میلیون وات حرارت است و اعلام شد که برای شیرین کردن آب دریا و تولید انرژی برق در حدود 200 مگاوات ،‌مورد استفاده قرار می گیرد.
صرف نظر از تبلیغات رسمی امریکا علیه گسترش سلاحهای هسته ای ، همین امریکا به بهانه "همکاری هسته ای به خاطر صلح" تکنولوژی هسته ای ، دانش تئوریک و تجارب علمی مربوط به آن را در اختیار اسرائیل گذاشته است.
"جابر فواد" در کتاب خود با نام "سلاح های هسته ای و استراتژی اسرائیل نوشته است:
"امریکا در اوت 1955 یک کتابخانه تخصصی شامل حدودا 500 گزارش از گزارشات کمیته انرژی هسته ای امریکا درباره پژوهشهای و پیشرفتهای هسته ای و نیز حدود 45 جلد کتاب پیرامون تئوری اتم و خلاصه هایی از چندین گزارش و مقاله را در اختیار اسرائیل گذاشت."
اسرائیل به طور بسیار محرمانه به توسعه برنامه های هسته ای خود _ البته با اطلاع امریکا _ همچنان ادامه داده است . این امر از مخالفت رژیم صهیوینیستی با بازرسی آژانس انرژی بین المللی از تاسیسات هسته ای اسرائیل که جز کارشناسان امریکایی هیچ کس از آن اطلاع ندارد ، روشن می شود .
از سوی دیگر کشورهای قدرتمند هسته ای "کمک" هایی به اسرائیل می رسانند که امریکا آن را نادیده گرفته است . روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت" نوشت که مجله آلمانی اشتیرن گزارش داد انستیتو پژوهشهای هسته ای آلمان در "کارلسون" سرگرم مدرنیزه کردن یک رآکتور پیشرفته اسرائیلی است و این رآکتور به طور خود کفا پلوتونیوم لازم برای راه اندازی خود را استخراج خواهد کرد.
پروفسور شمعون یفتاح یکی از دانشمندان برجسته اتم شناسی اسرائیل نیز اظهار داشته است : " آلمان و فرانسه آمادگی فوری دارند که بدون مبالغه در تحمیل قید و بندها و شرایط خود ، رآکتور هسته ای به اسرائیل بفروشند."

نقش رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در تجهیز هسته ای اسرائیل (3)

همکاری هسته ای میان رژیمهای نژاد پرست حاکم بر فلسطین اشغالی و آفریقای جنوبی بدون تمایل امریکا و دیگر کشورهای قدرتمند غربی امکان پذیر نمی گشت .

زیرا این که میان این دو رژیم بدون همکاری و هماهنگی موسسات ویژه پژوهشهای تکنولوژی تحت تسلط دستگاههای جاسوسی امریکا و انگلیستان و... همکاری هسته ای به وجود آید ، از دید کارشناسان و آگاهان به مسائل سیاسی و هسته ای قابل قبول نیست.
روزنامه تایمز چاپ لندن در 3/4/1976 چنین نوشت :"رژیم آفریقای جنوبی در نتیجه تحریم فروش جنگ افزار به این رژیم ، از داشتن جنگ افزار های نوین محروم است و اسرائیل یکی از معدود کشورهایی است که جنگ افزارهای مورد نیاز آن را تامین می کند . در سالهای اخیر ، وجوه تشابه میان آفریقای جنوبی و اسرائیل به ویژه میان رشد و توسعه رژیم صهیونیستی و رشد و توسعه آفریقای جنوبی بیشتر شده است . " رئیس کنگره یهودیان امریکا در نامه ای که در سال 1976 برای دبیر کل سازمان ملل ارسال داشت ، متذکر شد :" متاسفانه مشاهده می شود اسرائیل از معدود کشورهایی به شمار می آید که جنگ افزار در اختیار آفریقای جنوبی قرار می دهد . "
رژیم آفریقای جنوبی در برابر کمکهای نظامی اسرائیل اورانیوم در دسترس خود را که مورد نیاز اسرائیل است در اختیار آن کشور قرار داده است . اسرائیل پس از نوامبر 1976 با استفاده از این اورانیوم ، انبارهای خود را از بمبهای هسته ای نظیر بمب های هسته ای هیروشیما ، حدود 13 تا 20 بمب انباشته و پر ساخته است .
روزنامه اسرائیلی "هاآرتص" در 29/6/1975 مقاله ای از "شلموآرنسون" منتشر ساخت. در آن مقاله نویسنده بر "ضرورت تجدید نظر در موضع استراتژی سیاسی اسرائیل" تاکید کرده است . وی نوشته است که "جنگ افزار هسته ای یکی از ابزارهایی است که در صورت تحقق پیروزی نهایی اعراب بر اسرائیل ، می تواند عربها را خفه کند."
"برخی بمبهای هسته ای اسرائیل جهت وارد ساختن زیانهای سنگین بر تمامی پایتختهای عربی و ویران کردن سد اسوان کافی است . همچنین با افزودن بر آنها می توانیم شهرهای متوسط و تاسیسات نفتی را بکوبیم . صدها هدف در جهان عرب وجود دارد که ویرانی آنها می تواند تمامی امتیازهایی را که عربها در جنگ رمضان 1973 به دست آورده اند ، از دستشان باز پس گیرد."
این که چگونه رژیم صهیونیستی اسرائیل در استراتژی کلی قدرتها از چنان اهمیتی برخوردار شده که قادر به تهدید صلح جهانی گردیده است ، هرتزل پیش تر در کتاب "دولت یهودی " خود آشکارا گفته است : " نسبت به اورپا ما در فلسطین حمایتگر تمدن در برابر تهاجم وحشیان خواهیم بود ." اما از آن پس رژیم اسرائیل به نقش نمایندگی استعمارگران غربی در خاورمیانه بسنده نکرده بلکه در موزانه قدرتها به مهره مهمی در دست امریکا در بازی شطرنج سیاستهای جهانی تبدیل گشت . انرژی هسته ای اسرائیل پس از صلح کمپ دیوید :
پس از این که برای طرفهای امضا کننده موافقتنامه "کمپ دیوید " آشکار شد که خروج مصر از جبهه عربی ضد صهیونیستی بنا به تصمیم سادات ، نه تنها اقدامات دیگر کشورهای عربی دارای پیوند با مردم فلسطین را انسجام بخشید و جنبش مقاومت ضد صهیونیستی در لبنان تبلور یافت ، بلکه پایداری توانست از گسترش دامنه توطئه امپریالیستی – صهیونیستی در کشورهای عربی جلوگیری کند ، محافل صهیونیستی کار افشای اطلاعات و اظهار مطالبی درباره فعالیتهای هسته ای اسرائیل را یک بار دیگر آغاز کردند . بهانه محافل صهیونیستی در مورد افزایش فعالیت هسته ای اسرائیل این بود که :"مسابقه تسلیحاتی اعراب این تهدید را بوجود آورده که موازنه قوای نظامی به زیان اسرائیل در حال تغییر است ."
پروفسور "شمعون یفتاح" دانشمند اتم شناس اسرائیلی در گفتگویی با روزنامه هاآرتص رکود در پیشرفت برنام هسته ای اسرائیل را مورد انتقاد قرار داد و گفت: " مبالغ بسیار هنگفتی از منابع مالی وجود دارد که باید صرف پیشرفت پروژه شود و اسرائیل امروزه می تواند با تکیه بر نیروی ذاتی خود یک ایستگاه هسته ای احداث کند."
"عموس ژوزف رئیس انستیتو تختیون نیز اعلام کرد :"قرار بود نخستین ایستگاه هسته ای کشور در سال 1980 راه اندازی شود.""
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت نیز روز 9/5/1980 اطلاعاتی منسوب به دانشمندان آلمان غربی منتشر کرد که طی آن گفته شده بود ، اینان معتقدند اسرائیل به اندازه کافی بمب هسته ای در اختیار دارد . این جوسازی تبلیغاتی ، همزمان با افشای هسته ای مشترک میان اسرائیل و آفریقای جنوبی در روز 22/9/1979 انجام گرفت. در آن زمان تحلیل های فراوانی درباره ورود آفریقای جنوبی و اسرئیل به باشگاه هسته ای انتشار یافت و خبرگزاریها گزارشهای مربوط به دیدارهای محرمانه افسران و دانشمندان اتم شناس اسرائیلی با همتایان خود در کشورهای دیگر را با آب و تاب فروان پخش کردند . مطبوعات خود اسرائیل نیز در این جو سازی تبلیغاتی پیرامون توان هسته ای اسرائیل ، به طور غیر مستقیم از طریق نسبت دادن خبرها به طرفهای خارجی و اقدام به نشر آنها برای خوانندگان خود ، شرکت کردند .
در این زمینه روزنامه صهیونیستی هاآرتص مورخ 30/3 /1980 نوشت که شبکه تلویزیونی سی.بی.اس امریکا گزارشی در مورد انفجار هسته ای آفریقای جنوبی و اسرائیل و مبادله تجهیزات الکترونیکی اسرائیل در مقابل ماده اورانیوم از آفریقای جنوبی ، پخش کردند . وسایل ارتباط جمعی اسرائیل و غرب نیز اطلاعات مربوط به کتابها و عکسها و اسناد ویژه پژوهشهای هسته ای را که اسرائیل از امریکا دریافت می کند منکر نمی شوند . از آنچه گذشت روشن می شود که اسرائیل تا حدودی مشخص در نشان دادن خود به عنوان "کشوری که دارای توان هسته ای بازدارنده است " ذینفع است .
چنین سیاستی ممکن است از دیدگاه طرفهای "کمپ دیوید " برای سیاست تسلیم طلبی در مقابل آن به بهانه "واقع گرایی" مفید باشد . برخی پژوهشگرن و تئوریسین های سیاست سازش با اسرائیل چنین وانمود کرده اند که یکی از علل سرازیر شدن سلاحها و مهمات امریکایی به سوی اسرائیل این است که امریکا می داند " اسرائیل دارای سلاح هسته ای و یا در راه رسیدن به آن است است ." اینان مدعی هستند که تحویل سلاحهای سنتی از سوی امریکا به رژیم صهیونیستی ، می تواند مسابقه تسلیحاتی هسته ای را به تاخیر اندازد . اما همه این تئوری سازیها در جهت خدمت به اهداف رژیم صهیونیستی یعنی تحمیل سیاست "عمل انجام شده" به سرزمینهای اشغالی و ساکنان عرب آن انجام می گرفت.
کارشناسان امور خاورمیانه معتقدند که بحران دراز مدت در منطقه ، بر اندیشه نظامی رژیم صهیونیستی و از آن میان سیاستهای هسته ای اسرائیل تاثیر دارد . بحرانی بودن اوضاع در منطقه ، چشمها را _علاوه بر فعالیتهای هسته ای اسرائیل در گذشته و حال _ به آثار نظامی ناشی از سیاستهای هسته ای رژیم صهیونیستی جلب کرده است . همچنین بیانیه های مسولان صهیونیست در این باره بر نگرانی کشورهای عربی افزوده است .
رژیم صهیونیستی ، قرارداد منع آزمایشهای هسته ای در وجود و فضای خارجی و زیر سطح آبها را پذیرفته و امضا کرده است .
این رژیم بارها یاآور شده است که آغازگر ورود جنگ افزارهای هسته ای به منطقه نخواهد بود . با این حال ، تا کنون قرارداد عدم گسترش جنگ افزارهای هسته ای را امضا نکرده و بخش اعظم نهادهای هسته ای خود را زیر نظارت بین المللی قرار نداده است . بدن ترتیب چون رژیم صهیونیستی قانونا پایبند به ارائه فهرست تمامی نهادها و مواد هسته ای خویش به آژانس بین المللی نبوده است ، هاله ای از ابهام ماهیت برنامه های هسته ای آن رژیم و گستره آن را فرا گرفته است . در نتیجه ، گزارشهایی که از دهه شصت به این سو منتشر گردیده و حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی احتمالا مشغول تکامل بخشیدن به توان انفجار هسته ای خویش است ، نگرانی گسترده ای را در جهان باعث شده است . این گزارشها گویای این فرض است که رژیم صهیونیستی دارای تاسیساتی است که آن را به تولید مواد لازم برای ساختن جنگ افزار هسته ای قادر می سازد . از سوی دیگر خبرها حاکی از افشای مخفی کردِ کمیتهای فراوانی از مواد هسته ای در اماکن مختلف اسرائیل است.

مواضع صهیونیستها در قبال انرژی هسته ای اسرائیل (4)

پس از افشای خبر احداث رآکتور هسته ای اسرائیل در صحرای نقب نزدیک مستعمره یهودی نشین "دیمونا" که ادعا شده بود یک کارخانه نساجی است ...

... ، بن گورین در 21 دسامبر 1960 در بیانیه ای رسمی خطاب به کنیست اعتراف کرد که یک رآکتور هسته ای با کمک فرانسه برای "مقاصد علمی" در دست احداث است . سپس محافل صهیونیستی تلاش کردند با تناقض گویی و اظهارات مبهم اما بدون تهدیدهای مستقیم ، ‌تئوری "بازدارندگی از طریق شک" را به اجرا در آورند .
ایکال آلون می گوید :
« ما در جهانی زندگی می کنیم به نام "خود آن را بساز " و ادامه حیات کشور ما به توان ویژه ما در جهت دفاع از خود و بدون دریافت کمک ، بستگی دارد. »
ابا ابان وزیر خارجه اسبق رژیم اسرائیل نیز پیش از جنگ ژوئن سال 1967 اظهار داشت : « به ایجاد مناطق غیر هسته ای اقدام نخواهیم کرد ، زیرا کشورهای عربی درباره هیچ چیز مذاکره نمی کنند .»
لیوی اشکول هم در نطقی گفت: « اسرائیل حاضر به امضای عهدنامه عدم گسترش سلاحهای هسته ای نیست ، زیرا خطر شوروی و اعراب ، سلامت اسرائیل را تهدید می کنند». دکتر دیوید بیرگمن رئیس وقت کمیته انرژی گفته است : « توسعه انرژی هسته ای برای مقاصد مسالمت آمیز به انتخاب هسته ای منجر می شود ، چرا که دو انرژی هسته ای برای اسرائیل ‌وجود ندارد ». شیمون پرز رئیس وقت حزب کار و از طرفداران سر سخت برنامه هسته ای اسرائیل نیز در جلسه سال 1966 کنیست گفت: « هیچ دلیلی نمی بینیم که کشور اسرائیل از پشت این تریبون به جمال عبدالناصر (رئیس جمهور وقت دولت مصر ) اطمینان بدهد و به او اجازه دهد که بداند ما چه کار خواهیم کرد و دست به چه کار نخواهیم زد . من می دانم که اعراب نسبت به مقاصد هسته ای ما دچار شک و تردید هستند و میدانم که شک ، یک نیروی بازدارنده است ، بنا بر این چرا باید این شک و تردیدها را کاهش دهیم. »
به همین لحاظ رژیم صهیونیستی در جنگ ژوئن 1967 به شدت برنامه دستیابی به سلاحهای هسته ای را دنبال کرد . اما پس از جنگ ، عدم تمایل رژیم صهیونیستی در اشاره به استفاده از سلاحهای هسته ای علیه اعراب ،‌همراه با ادامه مخالفت با نظارت بین المللی بر رآکتور های هسته ای و خودداری از امضای پیمان عدم گسترش سلاحهای هسته ای مشهود بود . اما در جنگ اکتبر 1973 مساله استفاده از بمب هسته ای را مورد بررسی قرار داد . پیامدهای جنگ اکتبر 1973 از جمله فروپاشیده شدن ادعای اسرائیل پیرامون برخوردار بودن از "برتری کیفی" و توان ارتش اسرائیل در مورد "دفع" کل کشورهای عربی باعث شد که اظهارات رسمی و انتشار گزارشهای متعدد پیرامون انرژی هسته ای اسرائیل از سر گرفته شود . افرایم کتسیر رئیس سابق رژیم صهیونیستی در تاریخ 2/12/1974 به خبرنگاران گفت: « اسرائیل قادر به تولید سلاح های هسته ای است » و افزود « اگر به آن هم نیاز پیدا کردیم اجرایش خواهیم کرد ». و نیز در جایی دیگر در پاسخ خبرنگاری که پیرامون نگرانی محافل بین المللی از وجود سلاح هسته ای در اسرائیل از وی سوال کرده بود ،‌گفت: « این که جهان نگران شود ... هیچ تاثیری روی ما ندارد ». دکتر ا.د.د. رئیس کمیته انرژی هسته ای اسرائیل نیز در تاریخ 11 آوریل 1974 در مصاحبه ای با روزنامه داوار که از شکاف رو به رشد تکنولوژیک و علمی بین اسرائیل و کشورهای عربی سخن می گفت ، اظهار اشت : « اعراب در زمینه علمی و تکنولوژیک 100 سال ار اسرئیل عقب هستند ». پیش از آن نیز در مصاحبه باروزنامه داوار ، بر این گفته تاکید کرده بود که : « بقای اسرائیل به طور جدی از شکاف تکنولوژیک بین این رژیم و همسایگان آن ناشی می شود . برای آنکه بتوانیم حیات خویش را در آینده تضمین کنیم ، نباید اجازه دهیم که این شکاف ذره ای کاهش یابد » .
گلدامایر در جریان ملاقات با هلموت اشمیت صدر اعظم وقت آلمان غربی به سال 1975 در لندن اعلام کرد : « اطلاع داشته باشید که دفعه آینده وقتی با خطر انهدام مواجه باشیم ، در این امر درنگ نخواهیم کرد .» این گفته اشاره ای بود به گزارشهای مطبوعاتی درباره این که ماهواره های شوروی( سابق ) کشف کرده اند که "اسرائیل" روز 18/10/1973 برای مقابله با حمله سوریه به بلندیهای جولان ، بمبهای هسته ای خود را تجهیز کرد .
موشه دایان وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نیز خطاب به اعضای اتاق بازرگانی اسرائیل و امریکا گفت: « سرائیل باید یک انتخاب هسته ای را برای خود تامین کرده و موشکهای دوربرد زمین به زمین تولید کند » و افزود : « هم اکنون امکان تولید بمب هسته ای را داریم . کشور کوچکی هستیم ، و امریکا دیگر ژاندارم جهان نیست و ما باید بتوانیم از خودمان دفاع کنیم .»
در تاریخ 11/ 4/ 1976 نیز از قول وی در روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت" آمده است: « اسرائیل باید به سلاح هسته ای دست یابد تا اعراب بدانند در صورتی که موجودیت کشور در معرض خطر قرار گیرد ، ما می توانیم آنها را منهدم کنیم».
خبرگزاری وفا در 23/10/1983 گزارش داد : خبرنگار نظامی روزنامه "هاآرتص" می نویسد در یکی از کتابهایی که در سلسله کتابهای خط سرخ (کاف ا دوم ) از سوی مستعمره نشینهای متحد و مرکز آموزشهای استراتژیک دانشگاه تل آویو (یفیه) به قلم دکتر " شای فلدمان " در کتاب خود به نام (جنگ افزار هسته ای کوبنده برای اسرائیل ) نوشته است : « از لحظه ای که اسرائیل به طور آشکار سیاست کوبنده هسته ای را پیش گیرد می تواند از تهدید اسرائیل توسط کشورهای عربی را بر آن خواهد داشت تا خود نیز به داستگاههای بازدارنده هسته ای دست یابند » . مولف کتاب فرق میان بازدارندگی آشکار هسته ای و روشی که وی آن را "بمب پنهان زیر زمین" می نامد تشریح کرده و نتیجه می گیرد که :« بهتر است سیاست روش پاسخ آشکار در پیش گرفته شود .» مولف تاکید می کند : « گذر به سیاست کوبنده هسته ای آشکار باید در یک شرایط سیاسی اجرا شود که بر روش انعطاف پذیر ساخت » همچنین توصیه می کند تا تا از هر گونه امکانی که منجر به تهدید هسته ای علیه اتحاد شوروی گردد در این محدوده دوری شود زیرا برای رسیدن به پیشرفت این چنین جنگ افروزی ، به توان و انرژی فراوان نیاز می باشد .

تاسیسات و منابع هسته ای رژیم صهیونیستی (5)

موسسات : موسسات عمده هسته ای در فلسطین اشغالی عبارتند از : "کمیته اسرائیلی انرژی هسته ای" و "شورای ملی پژوهش و پیشرفت" که چندین موسسه پژوهشهای هسته ای را اداره می کنند .

این موسسات عبارتند از :
1) بخش دانش های هسته ای در موسسه وایزمن در "رحبوت" و موسسه "تختیون" (موسسه تکنولوژی اسرائیل) بزرگترین موسسه تکنولوژی و با سابقه ترین نهاد دانشگاهی در فلسطین اشغالی است . تختیون به عنوان بخشی از تلاشهای احداث مستعمره یهودی نشین صهیونیستها به سال 1912 در فلسطین تاسیس گردید . حاییم وایزمن از بنیادگذاران آن بود ، فارغ التحصیلان این موسسه ، حدود نیمی از نیروی کار آمد و آموزش دیده را در فلسطین اشغالی تشکیل می دهند . در این موسسه ، دانشهای گوناگون از مهندسی و زیست شناسی گرفته تا شیمی تدریس می شود . « انجمن امریکایی تختیون برای جمع آوری کمکهای مردمی» کمکهای مستقل این موسسه را در امریکا جمع آوری می کرد . بعدها این کمکها را سازمانی به نام "ندای یهود" گرد آوری کرد .
2) مرکز پژوهشهای هسته ای در "ناحال سوریک" و مرکز "دیمونا"
3) آزمایشگاههای پشتیبانی خود کار ، که سوخت هسته ای پس از انجام عمل شکافندگی در داخل رآکتور ، برای بعضی کارها به آنجا برده می شود . این آزمایشگاهها با کمک انگلیس در نزدیکی" ناحال سوریک" و "دیمونا" ساخته شده و در جداسازی پلوتونیوم نقش اصلی را دارند. در انستیتوی علوم وایزمن دستگاه شتاب دهنده اتمی از نوع "وان وی گراو" وجود دارد که ظرفیت آن 3 میلیون الکترون ولت است . این شتاب دهنده و آزمایشگاههای یاد شده علاوه بر تاسیسات هسته ای دیگر ،‌نقش عمده در جذب تکنولوژی هسته ای مورد نیاز در زمینه های نظامی و جنگ افروزی ایفا می کنند . موسساتی چون موسسه پژوهشهای محوری اسرائیل ، انستیتو وایزمن ، مرکز تحقیقات هسته ای سوریک ، مرکز پژوهشهای هسته ای نقب و بسیاری از موسسات دیگر ، شبانه روز سرگرم آموزش فیزیکدان و مهندس هستند تا پس از گذراندن دوره های مختلف برای کار در فازهای جدید مرکز نظامی در پایگاه نقب به آن منطقه اعزام می شوند .
_ نیروگاهها :
رژیم اسرائیل تا سال 1990 دارای چهار نیروگاه هسته ای در "ریشون لتسیون" "ناحال سوریک" "دیمونا" و "نبی روبین" (پیامبر روبین) بود و توان این نیروگاهها در مجموع به 237 مگاوات حرارتی می رسد .
1) نیروگاه دیمونا : رژیم اسرائیل در سال 1965 نیروگاه هسته ای دیمونا واقع در شمال صحرای نقب را تاسیس کرد و فعالیت در ساختمان رآکتور آن در سال 1963 و با کمک دانشمندان و مهندسان فرانسوی پس از شکست در تجاوزش به مصر شروع شد . فرانسه طراحی کامل رآکتور را به عهده گرفت و متعهد شد که کمبود نیاز آن به سوخت هسته ای و همچنین کمکهای فنی لازم را تامین می کند . این نیروگاه مشابه با نیروگاه هسته ای ایالات متحده امریکا بر اساس قرار داد همکاری هسته ای فرانسه و رژیم اسرائیل( 1965) ساخته شده است. نخستین قدرت حرارتی نیروگاههای دیمونا به 25 مگاوات بالغ شد . این نیروگاه ، یک نیروگاه پژوهشی است که با اورانیوم طبیعی کار می کند و با آب سنگین خنک می شود . در آغاز برای سوخت رسانی این نیروگاه ،‌20 تا 25 تن اورانیوم لازم بود . تولید سالانه نیروگاهی بدین گنجایش ، میان 8 تا 10 کیلوگرم است یعنی تقریبا معادل آنچه که برای تولید یک بمب هسته ای از پلوتونیوم ، لازم می باشد . ویژگی اصلی این راکتور ها این است که علاوه بر انرژی ، مقداری پلوتونیوم 239 تولید می کنند که در صنعت تولید سلاحهای هسته ای مورد مصرف قرار می گیرد (سوخت بمب هسته ای که در پایان جنگ جهانی دوم بر ناکازاکی انداخته شد از پلوتونیوم 239 بود که در رآکتوری مشابه رآکتور دیمونا تهیه شده بود). طبق بر آورهای انجام شده ، مصرف این رآکتور از اورانیوم از 100-20 تن در سال تخمین زده شده است . بیشتر ارزیابی ها در این باره حاکی از آن است که محصول سالانه پلوتونیوم این رآکتور برای ساخت یک بمب هسته ای با قدرت تخریبی مشابه بمب ناکازاکی کافی می باشد . خصوصیت اصلی رآکتور دیمونا محرمانه بودن کامل آن است که تمام فعالیت های مربوط به رآکتور را شامل می شود . روزنامه ها به جز اشاره های کلی ، از این موضوع سخنی نمی گویند. هر زمان که در کنیست اسرائیل بحثی درباره انرژی هسته ای به میان می آید ، آن را بلافاصله به کمیته امور خارجی و امنیت که جلسات خود را محرمانه برگزار می کند ، واگذار می کنند . لذا بسیاری از اطلاعات به دست آمده درباره این رآکتور تخمینی و احتمالی است ، هر چند که محققانی که در این زمینه کار می کنند سعی کردند تا با استفاده اطلاعات موجود و نفوذ خبر ها و روشهای علمی ،‌ مساله را به طور عینی مورد بررسی و مطالعه قرار دهند . ظاهرا برخی مقامات رسمی امریکا بازدیدهایی برای بازرسی از این راکتور انجام داده اند ولی تا کنون گزارشی از نتایج بازدید آنان منتشر نشده است .
علی رغم این که رژیم اسرائیل به طور رسمی تا سال 2001 به فعالیت رسمی در "دیمونا" اعتراف نکرد اما کارشناسان معتقدند که "دیمونا" محل تولید بمب هسته ای می باشد . در همین رابطه "مردخای وانانو" تکنیسین هسته ای دیمونا در سال 1986 اعلام نمود از این پایگاه برای تولید بمب هسته ای استفاده می شود . وانانو به اتهام افشای اسرار اتمی رژیم صهیونیستی دستگیر و زندانی شد . پس از او "پیتر بیری" که یک کارشناس نظامی امریکایی بود در کتاب خود به نام "زرادخانه هسته ای اسرائیل" تصریح کرده است که نیروگاه دیمونا هر 12 ماه توانایی تولید 6 تا 8/7 کیلوگرم از پلوتونیوم لازم را برای ساخت 5/1 بمب را دارد ،‌یعنی سالانه رژیم صهیونیستی قادر است 5/1 بمب هسته ای تولید کند . این سلاحها در تونلهای زیر زمینی در زیر نیروگاه دیمونا یا در منطقه ای نزدیک به آن پنهان شده اند . صهیونیستها این بمبها را به صورت تفکیک شده نگهداری می کنند ، زیرا به خوبی می دانند که قادرند ظرف مدت کمتر 72 ساعت آنها را ترکیب کنند .
2) نیروگاه ناحال سوریک : نیرو گاه پژوهشی "ناحال سوریک " یک نیروگاه آب سبک است که در دره رودخانه سوریک در جنوب تل آویو واقع شده و آن را امریکا به رژیم صهیونیستی داده است . عملیات اجرایی این نیروگاه که با اورانیوم غنی شده با نسبت 90% کار می کند ، در سال 1959 آغاز شد و اسرائیل در سال 1960 از آن پرده برداشت و نیروگاه در ژوئن سال 1961 با انرژی یک مگاوات آغاز به کار کرد . با فرا رسیدن سال 1969 ، انرژی آن به 5 مگاوات افزایش یافت . قدرت این رآکتور پنج میلیون وات حرارت است و سوخت آن اورانیوم غنی شده است . رژیم اسرائیل اعلام کرده که از این رآکتور برای مقاصد مسالمت آمیز استفاده می شود . این رآکتور از نوع "حوضچه شنا" بوده که به سادگی و بالا بودن ضریب اطمینان و همچنین آسانی کار برد اورانیوم فعال در آن مشهور می باشد .
3- نیروگاه (پیامبر) روبین: این نیروگاه مهترین نیروگاه رژیم اسرائیل است که در نوامبر 1966 آغاز به فعالیت نمود و طبق برآوردهای انجام شده توان آن با طرحهای موجود ، حدود 20 میلیون وات حرارت است . این نیروگاه علاوه برکار اصلی که توان تولید سلاح هسته ای است ، در جهت از بین بردن شوری آب دریا و تولید انرژی برق حدود 200 مگاوات مورد استفاده قرار می گیرد .
4) نیروگاه رآکتور پژوهش علمی در ریشون لتسیون : این نیروگاه در سال 1957 آغاز به کار کرد . طبق برآوردهای انجام شده ، توان این نیروگاه حدود 8 میلیون وات حرارت است.‌

توان هسته ای رژیم اسرائیل( بخش پایانی)

دانش هسته ای اسرائیل خدماتی نیز در زمینه های غیر نظامی و یا به تعبیری ، بر نامه های صلح آمیز ارائه می کند مانند تهیه و تامین بسیاری از ایزوتوپها که در درمان پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد..

.. و کبالت 60 که برای بررسیهای ایدرولژیک و تجزیه عناصر ویژه اورانیم و توریم و ارزیابی میزان اشعه و خطرات آن و راههای کشف کردن آنها لازم است . اسرائیل همچنین بسیاری از ایزوتوپهایی اشعه زا را تولید و صادر کرده است .
در مورد کار برد انرژی هسته ای در تولید برق و شیرین کردن آب دریا ، اسرائیل طرحهایی آماده و تکنیک تئوریک ایجاد چنین ایستکاههایی را داراست . البته چنین ایستگاههایی فقط در ظرفیتهای 100- 500 مگاواتی صرفه اقتصادی دارند و در این ظرفیتها ، هزینه های بسیار گران است . و اسرائیل برای احداث آنها علاو ه بر سوخت فعال ، به کمکهای مالی وسیع امریکا نیازمند می باشد .
صنعت تسلیحات هسته ای اسرئیل شرایطی را ایجاب می کند که مهم ترین آنها فراهم بودن سوخت هسته ای و دانش و مهارت فنی لازم در این زمینه است و مسائل دیگر از قیبیل طراحی سلاحها ، آزمایش و وسایل پرتاب آنها مسائل نسبتا دست دوم می باشد . بنا بر این هزینه اجرای چنین طرحی آن قدر بالا نیست که نتوان آن را در رژیم صهیونیستی که تاسیسات مناسب آن را از اوایل دهه 1950 فراهم کرده است به انجام رساند . برای دستیابی به سوخت هسته ای مورد نیاز در ساخت بمب باید اورانیوم فعال شده را با نسبت بالایی فراهم کرد ،‌یعنی نسبت اورانیوم 235 و پلوتونیم 239 نباید از 90% کمتر باشد . برای ساختن یک بمب هسته ای از نوعی که بر روی هیروشیما و سپس ناکازاکی پرتاب شد حدود 10-5 کیلوگرم از چنین سوختی لازم می باشد . تولید اورانیوم فعال با روش سنتی و در کمیتهای بزرگ بسیار دشوار است . چه از لحاظ فنی و چه از نظر هزینه های بسیار بالای آن و بی شک از توانایی اسرائیل بیرون است . ولی گفته می شود که حدود 100 کیلو گرم از این ماده به نحوی از کارخانه تولید سوخت هسته ای در شهر "آپولو" در ایالت "پنسیلوانیا" با کمک "زالمان پیرو" که مدیر آن کارخانه بوده به اسرائیل انتقال یافته است . این مطلب را روزنامه ها و مجلات و خبرگزاریهای تخصصی امریکا در سالهای 85-1977 فاش کردند . احتمالا دو دانشمند اسرائیلی به نامهای "اشعیا نیبزال" ( فیزیکدانی که در وزارت دفاع اسرائیل کار می کند) و "مناحیم لوین" روشی را برای به دستآوردن اورانیوم 235 از اورانیوم طبیعی با استفاده از لیزر کشف کرده و آن را در سال 1972 به ثبت رساندند . بعضی از گزارشها حاکی است چنانچه اسرائیل از این روش در عمل استفاده کند می تواند مقادیر متنابهی از اورانیوم 235 را به دست آورد .
در مورد پلوتونیوم 239 که در ساخت بمب هسته ای به کار برده می شود تقریبا آن طور که بر آورد شده ،‌رآکتور دیمونا سالانه مقادیر زیادی از آن را تولید می کند که برای ساختن حداقل یک بمب با قدرت تخریب 20 هزار تن مواد منفجره (تی - ان - تی) کافی است . ولی این راکتور نیازمند مقدار نسبتا زیادی از سوخت اورانیوم طبیعی می باشد ، که ظاهرا اسرائیل آن را از مواد خام فسفات در نقب و نیز آفریقای جنوبی به دست می آورد . در دهه های 1950 و 1960 نیز فرانسه آن را برای رژیم صهیونیستی تامین می کرد . اسرائیل همچنین پس از آنکه عوامل جاسوسی اش (موساد) در سال 1967 بر یک کشتی به نام "شیر زبورگ" استیلا یافتند مقادیری از آن را به دست آورد . این کشتی که حدود 200 کلیو گرم اورانیوم را حمل می کرد از بندر "انتورب" بلژیک خارج گردید ، ولی توسط عوامل اسرائیل ربوده شد و به بندری در فلسطین اشغالی انتقال یافت .
شرط دیگر برای صنعت تسلیحات هسته ای ، دانش و مهارت فنی و پیشرفت در علوم طبیعی است که در اسرائیل فراهم می باشد.
یکی از موانع بزرگ صنعت تسلیحات هسته ای چیزی که به آن دوره سوخت هسته ای می گویند و شامل جداسازی پلوتونیم 239 از سایر پس مانده های واکنشهای شکست هسته است. ظاهرا اسرائیل این مشکل را به تنهایی یا باهمکاری فرانسه حل کرده است .
از همه اینها می توان نتیجه گرفت که اسرائیل از نظر نظامی یک کشور هسته ای به شمار می رود . فراهم بودن مقادیر کافی از مواد انرژی زا از آنگونه که در رآکتور دیمونا تولید می شود و همچنین وجود یک پایگاه عملی مانند آن که در تختیون و انستیتوی علوم وایزمن دیده می شده ، اسرائیل را علی رغم نظر بیشتر کارشناسان در این زمینه ، به ساختن سلاحهای هسته ای قادر ساخته است . شایسته است در اینجا اشاره شود که اسرائیل فعالیتهای هسته ای نظامی خود را به طور بسیار محرمانه انجام می دهد. این مطلب در حالی که لازم به نظر می رسد قابل درک نیز هست . رژیم اسرائیل تا کنون "پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای" را که بر اساس آن ، کشور های امضا کننده تعهد می کنند به تولید گسترش تسلیحات هسته ای اقدام نکنند و تاسیسات هسته ای خود را که برای مقاصد صلح آمیز اختصاص دارد زیر نظر آژانس بین المللی نیروی هسته ای قرار دهند ، و در مقابل از تهدیدهای هسته ای مصون باشند و در زمینه های صلح آمیز نیروی هسته ای یاری و کمک دریافت کنند ، امضا نکرده است. موضع گیری اعلام شده دائمی اسرائیل آنست که در حال حاضر تسلیحات هسته ای ندارد ، مهارتهای هسته ای خود را تنها در مقاصد صلح آمیز به کار می برد ، و همچنین اولین کشوری نخواهد بود که سلاح هسته ای را به خارمیانه وارد خواهد کرد. البته در سال 1974 افرایم کتسیر رئیس وقت رژیم اسرائیل اعلام کرد که اسرائیل توانایی و امکانات هسته ای در اختیار دارد . سالها پیش نیز مردخای وانانو دانشمند هسته ای اسرائیل در انستیتو دیمونا (نقب) وجود بمب اتمی در اسرائیل را افشا کرده بود . علاوه بر آن همکاری ها ی بسیار نزدیکی میان رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و اسرائیل در این زمینه وجود داشته است . ساز مانهای جاسوسی امریکا طی خبری افشا کردند که در تابستان 1979 انفجار هسته ای ناشناخته ای در جنوب اقیانوس هند روی داده و رژیم آفریقای جنوبی در آن نقش داشته است . همه اینها بر این نکته دلالت دارد که اسرائیل سلاح هسته ای در اختیار دارد و قادر به تولید آن می باشد.
مهمترین دلیل ، گرایش روزنامه هاآرتص در 8 اکتبر 1999 (16/7/1378 ) می باشد که اعلام کرد ""طبق سند محرمانه دپارتمان انرژی امریکا ، اسرائیل بعد از پنج قدرت هسته ای جهان (روسیه ، امریکا، انگلیس ، فرانسه و چین) با داشتن 300 الی 500 کیلوگرم پلوتونیوم قابل استفاده در سلاح های هسته ای ، ششمین قدرت هسته ای جهان است "". بدین ترتیب اسرائیل دست کم می تواند 250 جنگ افزار هسته ای تولید کند . افزون بر این گزارش ، شیمون پرز وزیر وقت امور خارجه رژیم صهیونیستی در نوامبر سال 2001 در یک برنامه مستند تلویزیونی تحت عنوان "بمب پنهان " اسراری در مورد چگونگی تجهیز اسرائیل به انرژی هسته ای تواسط فرانسه را فاش کرد . وی در آن برنامه که از شبکه دو تلویزیون اسرائیل پخش می شد تصریح کرد فرانسه نه تنها ما را به رآکتورهای اتمی بلکه به اورانیوم نیز تجهیز کرده است . پرز در آن زمان مدیر کل امور برنامه های اتمی در وزارت جنگ اسرائیل بود و روابط عمیق و حسنه ای با مقامات سیاسی و نظامی فرانسه داشت . در فیلم مستند مذکور که در نوع خود برای اولین بار در اسرائیل پخش شد آشکار شد که اسرائیل در آن زمان خواستار تجهیز به هواپیمای میراژ با توان حمل بمب های هسته ای بوده است . بر اساس گمانه زنی ها کارشناسان نظامی ، بمب های رژیم صهیونیستی از پلوتونیوم ساخته شده است و ساختار انفجاری آن داخلی است . علاوه بر آن بمبهای دیگری نیز از اورانیوم " سرقت شده" ساخته است . آنها تصریح می کنند که رژیم صهیونیستی در تعیین قطعی زراد خانه هسته ای دچار مشکل است زیرا گزارش حجم این زراد خانه را 500 کلاهک هسته ای و در گزارشی دیگر این رقم 31 بمب پلوتونیوی و 10 بمب اورانیومی که 10 تای آخر به وسیله اورانیوم به سرقت رفته ساخته شده است . البته کارشناسان نتیجه گیری کرده اند که بمب های هسته ای رژیم صهیونیستی از حملات کشورهای اسلامی در امان باشد اندیشه توازن وحشت به قوت خود باقی است ، اما نظر به اینکه بمب های هسته ای رژیم صهیونیستی در وحله اول برای قرار گرفتن بر روی موشک یا پرتاب از هواپیما ساخته نشده است توان هسته ای این رژیم همواره در معرض خطر حملات غافلگیر کننده کشورهای اسلامی با سلاحهای هسته ای یا سنتی قرار دارد . زیرا از یک سو حمل بمب های هسته ای با هواپیما کار آسانی نیست و از سوی دیگر مسافت بین فرودگاههای رژیم صهیونیستی و کشورهای اسلامی بسیار کوتاه است .
هم اکنون جنگنده های سوری و اردنی قادرند ظرف مدت 10 دقیقه خود را به فراز پایگاههای هوایی رژیم صهیونیستی برسانند ، فریب رادار وگذر نامحسوس نیز بارها توسط خلبانان جنگی صورت گرفته است و رژیم صهیونیستی نیز خود این اقدامات را طی حمله به مراکز هسته ای عراق انجام داده است ، پس دشمنان اسرائیل می توانند رژیم صهیونیستی را از وقت کافی جهت هشدار سریع محروم نموده و بمب افکنهای هسته اش را پیش از آن که بتوانند به هوا برخیزند منهدم کنند.
مآخذ:
- ربابعه ، نمازی اسماعیل : استراتژی اسرائیل ، محمد رضا فاطمی : نشر سفیر 1368
- موسسه الارض ویژه مطالعات فلسطینی،‌استراتژی صهیونیستی
- خبرگزاری وفا ، انرژی هسته ای اسرائیل ، بولتن های خبری شماره 1159.1420.1419.1417
- الموسوعه الفلسطینه : الطاقه النوویه الاسرائیلیه .جلد سوم.1984
- دانشنامه فلسطین : مجید صفاتاج .جلد دوم

منبع:قدسنا

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات