صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۱:۲۸  ، 
کد خبر : ۷۵۱۸

مساله هسته‌ای، نبرد ایران و غرب/ سیامک باقری


بصیرت:مطالعات روز::::مدتی است که پرونده ایران مسیر تقابلی پیدا کرده است و ازسوی آمریکا و غرب سیاست فشار اتخاذ شده و ایران نیز در برابر آن سیاست ایستادگی و عدم عقب نشینی رابرگزیده است. سوال این است :

1. روند تحولات هسته ای ایران چگونه ارزیابی میشود ؟

2. اهرم های دو طرف برای دستیابی به هدف چگونه می باشد ؟

3. استراژی دو طرف چیست ؟

4. نتایج مباره بر سر پرونده هسته ای ایران را چگونه ارزیابی می کنید ؟

اهرمهای غرب

برکسی پوشیده نیست  که غرب به هیچوجه قائل به داشتن چرخه سوخت هسته ای برای ایران نیست . اسناد بسیاری این نکته را تایید می کند . اینکه غربیها حق داشتن فناوری صلح امیز هسته ای برای  ایران رادرمقاطع مختلف تایید می کنند  درحقیقت منظورشان تنها داشتن نیروگاه اتمی آب سبک است. سه کشور اروپایی دراین سالها به صورت شفاهی و مکتوب اعلام کردند که ایران نباید چرخه سوخت هسته ای داشته باشد . اولین پیشنهاد مکتوب سه کشور اروپایی باحمایت امریکاکه در تاریخ مرداد سال 1384به ایران داده اند آشکار ساخت که این کشورها حاضر هستند به ایران مشوقات اقتصادی بدهندتاجمهوری اسلامی ایران از برنامه های کامل هسته ای خود دست بردارد. پیشنهاداین کشورها در خصوص غنی سازی مشترک درخاک روسیه نیز دقیقا براساس چنین اندیشه ای صورت گرفت . دومین پیشنهاد تشویقی که توسط گروه1+5 ارائه شدباز هم مساله حق داشتن چرخه سوخت هسته ای برای ایران نادیده گرفته شد. تاکنون قطعنامه هایی که شورای امنیت سازمان ملل صادر کرده است نیزناظر برعدم داشتن چرخه سوخت هسته ای برای ایران است.

اهرمهای غرب وآمریکا

   غربیها وآمریکا برای رسیدن به اهداف خود درباره محروم سازی ایران از چرخه سوخت هسته ای  سه راه یا اهرم برخوردار بوده است.

1- اهرم دیپلماسی     2- اهرم تحریم         3- اهرم نظامی

 

اهرم دیپلماسی

   براساس اهرم دیپلماسی سیاست مذاکره و تشویقات اقتصادی و تهدبد از سال 1382تا نیمه دوم سال 1384بکار گرفته شد. کشورهای غربی با توسل به اهرم دیپلماسی موفق شده بودند تا برنامه های هسته ای ایران را تعلیق نمایند. تفاهم نامه پارس که درسال 1383بین یران و سه کشوراروپایی منعقد شده بودد براساس مذاکراتی بود که طی چند ماه انجام شده بود وتوانست تمام فعالیت های اتمی ایران را معلق نماید. غربیها درسال1384گام نهایی راجهت متقاعدسازی ایران درباره دست برداشتن ازبرنامه چرخه سوخت هسته ای برداشتند. انهادر نشست های خود با تیم مذاکره کننده ایرانی درابتدای سال1384اعلام کردند که تنها تضمین صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران کنار گذاشتن برنامه چرخه سوخت هسته ای است . اصرار کشورهای غربی براین مساله ضربه بزرگی براهرم دیپلماسی وارد ساخت . در اوایل مرداد ماه سال 84 که ایران اعلام کرد تصمیم به راه‌اندازی دوباره تأسیسات «UCF» اصفهان و رفع تعلیق آن دارد، اروپا و آمریکا واکنش سختی به این خبر نشان دادند، به گونه‌ای که در 12/5/84 کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلیس) در نامه‌ای به ایران اعلام کردند: اگر ایران فعالیت هسته‌ایش را از سر گیرد، مذاکرات پایان می‌یابد. اما پیشنهاد سه کشوراروپایی درماه مرداد سال 1384تیر خلاصی بر اهرم دیپلماسی بود . زیرا جمهوری اسلامی ایران با مشاهده منویات غربیها وعدم پذیرش برنامه صلح آمیز هسته ای تهدیدخود را درخصوص ازسر گیری فعالیت های هسته ای که داوطلبانه وبرای حسن نیت انجام داده بود عملی کرد. هرچندابزار دیپلماسی ازمیز غربیها کنار گذاشته نشد.برای اینکه سایر ابزارها به تنهایی قادر به تحمیل خواسته های زیاده خواهانه آنها نبود.

     آمریکا برای همراه کردن روسیه و چین با مواضع خودش، فعالیت بسیاری انجام داد تا آنچه بعدها «1+5» نام گرفت، شکل بگیرد، و در مقطع زمانی دی ماه 84 اروپا و آمریکا به فشارهای خود علیه ایران ‌افزودند و رژیم اشغالگر قدس هم به جنگ روانی علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران ‌پرداخت. در این راستا آنان تلاش کردند پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند، اما روسیه باز هم بر قانونی بودن اقدامات هسته‌ای ایران تأکید کرد و چین نیز بر این موضع روسیه، مهر تأیید زد.

اما تلاش‌های آمریکا و غرب نتیجه داد و کشورهای «1+5» دور هم نشستند و پس از گفت‌وگوهایی، موافقت خویش را با ارجاع گزارش پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت، موافقت کردند که در پی این رایزنی‌ها و تصمیم‌ها در نیمه بهمن ماه 84 گزارش پرونده ایران به شورای امنیت، تصویب شد.

جمهوری اسلامی ایران که بیشتر با فضای فشار و تهدید و البته از طرف دیگر، مذاکره روبه‌رو بود، در تاریخ 24/11/84 تهدید خود را عملی و دستور راه‌اندازی تأسیسات نطنز را صادر کرد که در همین روز، نشست سه کشور اروپایی در وین برگزار شد و آنان خواستار برگزاری نشست اضطراری شورای حکام برای بررسی ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت شدند.

     «اشتاین مایر»، پس از نشست در کنفرانس خبری گفت: مذاکرات با ایران به بن‌بست رسیده است. اکنون وقت آن است که شورای امنیت وارد عمل شود.

وی در عین حال افزود: هرچند امکان اعمال تحریم علیه ایران وجود دارد، اما مقامات اروپایی همچنان نسبت به این ایده اکراه دارند و ما آماده حل مسئله هسته‌ای ایران به شکل دیپلماتیک، چندجانبه و از طریق ابزارهای مسالمت‌آمیز هستیم.

     در آغاز سال 1385، از سوی مقامات ایران، خبرهایی درباره دستیابی ایران به 5/3 درصد داده شد و آژانس نیز آن را تأیید کرد.

به دنبال این دستاورد علمی فشارها بر ایران فزونی یافت و ‌آمریکا نیز تحریم ایران از سوی شورای امنیت را پیگیری کرد، اما در نشست‌های «1+5» با مخالفت روسیه و چین روبه‌رو شد. اروپا نیز پس از آن به سمت ارایه پیشنهادی در کنار تدوین و تصویب قطعنامه اتحادیه اروپا علیه ایران رفت، اما ایران خواستار ادامه مذاکرات شده و سرانجام لاریجانی و سولانا از سوی اتحادیه اروپا دیدار کردند و پیشنهاد اروپا به لاریجانی داده شد.

فشارها و تهدیدات آمریکا و اروپا ادامه داشت و دایما بحث تحریم ایران از سوی شورای امنیت طرح می‌شد، اما شکاف بین «1+5» و بحث روی ابعاد تحریم، مانع از به نتیجه رسیدن آن می‌شد.

با آغاز حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و مقاومت حزب‌الله لبنان که به شکست و عقب‌نشینی اسرائیل انجامید، از یک سو و مشکلات عدیده آمریکا در عراق و گیر افتادن این کشور در باتلاق عراق از سوی دیگر، عرصه را رفته رفته بر آمریکا و غرب تنگ و تنگ می‌کرد و این کشور ناچار به گفت‌وگو و مذاکره دوباره با ایران روی آوردند، اما بحث‌هایی از جمله تعیین شروط تعلیق را مطرح کردند که هیچ گاه از سوی ایران پذیرفته نشد.

  اهرم تحریم

         زمانی که غربی ها به این نتیجه رسیدندکه دیپلماسی به تنهایی قادر به انصراف سازی ایران ازبرنامه های هسته ای اش نیست رویکرد سیاست فشاررا اتخاذ کردند

. از نظر آنها باید از طریق محروم سازی ایران، افکار عمومی این کشور را در برابر تصمیم‌گیران و دولتمردان قرار داد به عبارتی از طریق این سیاست شکاف مردم و دولت را دامن زده و خواسته‌های ملت و دولت دوگانه گردد. محوری‌ترین فشارها از این دست تحریم اقتصادی ایران است این نوع تحریم به دو صورت مورد توجه قرارگرفت.

الف) یک جانبه: آمریکا و برخی کشورها بصورت یکجانبه یکسری قوانینی را جهت تحریم اقتصادی ایران وضع کرده‌اند. عدم ارائه خدمات بانکی به ایران و ممنوع کردن ارتباط مالی با بانک صادرات ایران و ممنوع اعلام کردن هر نوع انتقال تکنولوژی هسته‌ای و موشکی به ایران و تمدید تحریم‌های گذشته به مدت 5 سال توسط کاخ سفید و برخی از تحریم‌های یک جانبه می‌باشد.

 مقامات آمریکایی روسای بانک های بزرگ بین المللی راتحت فشار گذاشته و غیر مستقیم آنها راتهدیدکرده اند که در صورت همکاری با ایران از فعالیت های اقتصادی در آمریکا منع می شوند . مقامات امریکایی به بانک هایی مانند hsbc و RBS و Barclays راکه در امریکافعالیت های اقتصادی دارندفشار وارد کردند تا همکاریهای خود رابا ایران متوقف کنند. 

ب) تحریم‌های چند جانبه: آمریکا و متحدینش تلاش‌های وسیعی را برای تحریم چند جانبه و گسترده علیه ایران انجام داده‌اند. آمریکا به خوبی می‌داند که تحریم‌های یک جانبه و حتی تحریم‌های چند جانبه خارج از مکانیزم‌های حقوق بین‌المللی کارآمدی لازم را نخواهند داشت. از همین رو، شورای امنیت سازمان ملل در سیاست تحریم‌های چند جانبه محوریت اساسی پیدا کرده است. آمریکا پس از بی‌ثمر دانستن مذاکرات سولانا و لاریجانی اولین پیش‌نویس قطعنامه تحریم را آماده کرد اما زمینه پذیرش آن در میان کشورهای 1+5 وجود نداشت. از همین رو، سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس پیش‌نویس قطعنامه‌ای را تهیه و با رایزنی‌های فشرده پس از چند ماه ان را تصویب کرد. این قطعنامه 25بند و دو ضمیمه و دو سند داردمهمترین محورهای این قطعنامه عبارت از:

۱- از ایران مى خواهد همه فعالیت هاى مرتبط با غنى سازى و بازفرآورى هسته اى از جمله تحقیق، توسعه و همچنین طرح هاى مربوط به آب سنگین را به حال تعلیق درآورد.

۲- از همه کشورها مى خواهد از فراهم کردن، فروش یا انتقال کلیه مواد و فناورى هایى که مى تواند به فعالیت هاى مرتبط با غنى سازى، بازفرآورى و طرح هاى آب سنگین یا توسعه سیستم هاى پرتاب سلاح هاى هسته اى (از جمله موشک هاى بالستیک) کمک کند، خوددارى نمایند.

۳- از همه کشورها مى خواهد از کمک فنى یا مالى به ایران در مواردى که به بند بالا مربوط مى شود، خوددارى کنند.
۴- قطعنامه از همه دولت ها مى خواهد دارایى هاى مالى ۱۱ کمپانى، سازمان و ۱۲ فردى را که در برنامه هاى هسته اى و موشکى بالستیک ایران مشارکت داشته اند و لیست آن ها توسط سازمان ملل مشخص شده، مسدود نمایند.

۵- براساس قطعنامه، کمیته اى براى «نظارت بر اجراى تحریم ها علیه ایران» تشکیل مى شود.
۶- از همه دولت ها مى خواهد نقل و انتقال افرادى را که در لیست سازمان ملل مشخص شده، به کمیته نظارت بر تحریم ها گزارش کرده و درباره ورود و خروج آن ها به کشورشان «تدابیر احتیاطى» در پیش بگیرند.
۷- از دبیر کل آژانس بین المللى انرژى اتمى مى خواهد که ظرف ۶۰ روز گزارش دهد که ایران غنى سازى را تعلیق کرده یا نه؟

۸- اگر ایران قطعنامه را قبول نکرد، شوراى امنیت مى تواند «تحریم هاى غیرنظامى» (Nonmilitary Sanctions) بیشترى تصویب کند.

  دراین قطعنامه برخی اشخاص ونهادهایی که باید مورد تحریم قرار گیرند  به شرح زیر ذکر کرده است
الف. نهادهای درگیر در برنامه هسته‌ای

1. سازمان انرژی اتمی ایران

2. شرکت انرژی مصباح (تهیه کننده رآکتور تحقیقاتی A 40- اراک)

3. کالا- الکتریک (عکا کالای الکتریک) (تهیه کننده کارخانه آزمایشی غنی‌سازی سوخت (PFEP)- نطنز)

4. شرکت پارس تراش (درگیر در برنامه سانتریفوژ، شناسایی شده در گزارش‌های آژانس)

5. فرآیند تکنیک (درگیر در برنامه سانتریفوژ)

6. سازمان صنایع دفاع (سازمان مادر زیر مجموعه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، که برخی از توابع آن در

برنامه ساخت قطعات سانتریفوژ و برنامه موشکی درگیر بوده‌اند)

7. هفت تیر (زیر مجموعه سازمان صنایع دفاع، که عموما به عنوان نهادی مستقیما درگیر در برنامه هسته‌ای شناخته شده است)

ب. نهادهای درگیر در برنامه موشک‌های بالستیک

1. گروه صنعتی شهید همت (زیر مجموعه سازمان هوا- فضا)

2. گروه صنایع شهید باقری (زیرمجموعه سازمان هوا-فضا)

3. گروه صنایع فجر (قبلا کارخانه تولید ابزارهای سنجش بوده است، زیرمجموعه سازمان هوا- فضا)

ج. افراد درگیر در برنامه هسته‌ای

1. محمد قنادی، معاون تحقیق و توسعه سازمان انرژی اتمی ایران

2. بهمن اصغرپور، مدیر اجرایی (اراک)

3. داود آقاجانی، رئیس کارخانه آزمایشی غنی‌سازی سوخت (PFEP)

4. احسان منجمی مدیر ساخت پروژه- نطنز

5. جعفر محمدی، مشاور فنی سازمان انرژی اتمی ایران (مسئول مدیریت تولید سوپاپ‌های سانتریفوژ)

6. علی حاجی‌نیا لیلابادی، مدیرکل شرکت انرژی مصباح

7. سردار محمد مهدی نژادنوری، رئیس دانشگاه فناوری دفاعی مالک اشتر (دانشکده شیمی، وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، آزمایشاتی بر روی برلیوم انجام داده است)

د. افراد درگیر در برنامه موشک‌های بالستیک

1. سردار حسین سلیمی فرمانده نیروی هوایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

2. احمد وحید دستجردی، رئیس سازمان هوا_ فضا

3. رضا قلی اسماعیلی، رئیس بخش بازرگانی و امور بین‌الملل سازمان هوا- فضا

4. بهمنیار مرتضی بهمنیار، رییس بخش بودجه و مالی سازمان هوا- فضا

ه. افراد درگیر در هر دو برنامه موشکی و هسته‌ای

1. سردار یحیی رحیم صفوی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

حقیقت امر این است که فشارهای نیمه سخت و سیاست تحریم از یک دستی برخوردار نیست. مفروضات یا تصورات تحریم کنندگان دارای زوایای مختلفی است. به عنوان نمونه:

الف) بلحاظ تأثیرپذیری ایران دو دیدگاه کلی وجود دارد: دیدگاه اول معتقد است که تحریم مؤثر است آمریکا انگلیس فرانسه آلمان معتقدند که تحریم‌ها و فشارهای نیمه سخت می‌تواند مانع از توسعه فن‌آوری هسته‌ای ایران شود. بویژه این کشورها با توهمی که از داخل ایران و دیدگاههای موجود در میان مسئولان و تصمیم گیران دارند، بر این باورند که فشارهای نیمه سخت باعث شکاف در میان دولتمردان و مقامات و شخصیت‌های سیاسی داخل شده و از این رهگذر بناچار ایران به خواسته‌های آنها تن خواهد داد. اما دیدگاه دوم معتقد است که تحریم تأثیر بر رفتار ایران نخواهد گذاشت. روسیه و چین این گونه فکر می‌کنند و اعتقاد دارند که تحریم مسأله هسته‌ای ایران را پیچیده خواهد کرد.

ب- بلحاظ نتیجه بخش بودن تحریم‌ و هدفهای موردنظر: در این ارتباط نیز نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد. آمریکا از طریق تحریم بدنبال سیاست براندازی است و اساساً مسأله هسته‌ای برای کاخ سفید و نومحافظه‌کاران بهانه است و همچنین این دو دیدگاه در میان کاخ سفید وجود دارد که مسأله هسته‌ای ایران حل نخواهد شد مگر اینکه حاکمیت و رژیم ایران تغییر کند. از همین رو آنها به نتیجه بخش بودن تحریم‌ها توجهی ندارند. اما دیدگاه دیگر در میان کشورهای اروپایی از جمله انگلیس آلمان و فرانسه وجود دارد که معتقد است تحریم‌ها باید معطوف به نتیجه باشد یعنی باید رفتار هسته‌ای ایران را تغییر دهد و جمهوری اسلامی را وادار به تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای و سپس مذاکره با اروپا نماید. در واقع سه کشور اروپایی تا کنون با ابراز مواضع خود نشان دادند که قصدشان از وضع تحریم‌ها علیه ایران دادن «پیام» به ایران هستند. از همین رو، جمهوری اسلامی باید در واکنش به رفتار این دست از کشورها به گونه‌ای عمل نماید که آنها از توهم نتیجه بخش بودن تحریم‌ها بیرون آیند.

ج- قطعنامه 1737 فقط بر برنامه هسته ای و موشکی ایران متمرکز است و به هیچ موضوع غیر مرتبط با این برنامه ها نمی پردازد. حتی آنجا که از اعمال محدودیت بر سفر مقامات یا مسدود کردن حساب های بانکی سخن می گوید، مقصود مقامات یا حساب های مالی مرتبط با برنامه های هسته ای و موشکی است و ربطی به جنبه های دیگر روابط ایران با خارج پیدا نمی کند. در واقع این قطعنامه تلاش می کند خود را صرفا از بابت مسائل مربوط به اشاعه سلاح های کشتار جمعی نگران نشان دهد و چنین وانمود کند که با برنامه های صرفا صلح آمیز ایران مخالفتی ندارد. این درست و -البته از حیث جزئیات- قابل بحث است که امریکایی ها مایلند در مراحل بعدی تحریم ها را به حوزه های غیر مرتبط با سلاح های کشتار جمعی نیز توسعه دهند اما مهم این است که این بحث مربوط به آینده است و قطعنامه فعلی را جز با دروغ بافی و جوسازی نمی توان به زندگی روزمره مردم مرتبط کرد.

نکته مهم تر در اینجا این است که حتی خود غربی ها هم یکپارچه معترفند که قطعنامه 1737 قطعنامه ای «ضعیف» است و نخواهد توانست بر اراده ایران برای پی گیری برنامه هسته ای اش تاثیر بگذارد. ولو بعضی در ایران با مقاصد متعدد خلاف آن را ادعا کنند، کم رمقی این قطعنامه به حدی است که «نیکلاس برنز» معاون سیاسی وزیر خارجه امریکا و مسئول پی گیری مسائل مربوط به ایران در ایالات متحده، بلافاصله بعد از صدور قطعنامه به خبرنگاران گفت امریکا این قطعنامه را کافی نمی داند و قصد دارد با تشکیل ائتلافی خارج از شورای امنیت برخی کشور ها را ترغیب به پیروی از همان محدودیت هایی کند که امریکا بر روابط مالی خود با ایران اعمال کرده است. پیام سخن برنز این نیست که امریکا قصد دارد کار های بیشتری برای مقابله با ایران انجام بدهد-اگر چه چنین قصدی هم وجود دارد- دقیق تر اگر بشویم مهم ترین بخش سخن برنز این است که آنچه اکنون در شورای امنیت تصویب شده نهایی ترین چیزی است که با حفظ «رویکرد چند جانبه در شورای امنیت» امکان دست یابی به آن وجود داشته است. اگر امریکا بخواهد فراتر برود -یعنی مسئله اشاعه را که خصوصا روس ها و چینی ها بر آن تاکید دارند کنار بگذارد و شورای امنیت را بدل به ابزاری برای «تنبیه» ایران نه ابزاری برای «ترغیب آن به مذاکره» نماید- آنگاه به جرئت می توان گفت که عمر گروه 6 به پایان می رسد و امریکا باید اقدامات بعدی را «به طور یکجانبه» و «خارج از چارچوب شورای امنیت» پی گیری کند. به بیان ساده تر اگر امریکا بخواهد جلوتر برود واقدامات خود علیه ایران را از آنچه در قطعنامه 1737 آمده فراتر ببرد، در میان متحدان خود منزوی شده و در مقابل ایران تنها خواهد ماند. آن وقت است که به خانه اول بازمی گردیم؛ اگر امریکا توان برخورد یکجانبه با ایران را داشت آیا هرگز این همه برای حفظ اجماع در گروه 6 تلاش می کرد و به 5 عضو دیگر این گروه امتیاز های رنگارنگ می داد؟

     د - تحریم‌های پیش‌بینی شده در قطعنامه به هیچ وجه تاثیر گذار بر روند پر شتاب غنی‌سازی ایران نیست. زیرا این فناوری  در ایران از صفر تا صد بومی شده و مهندسین ایرانی هم در ساخت و مونتاژ سازی تجهیزات مورد نیاز خودکفا بوده و هم در نصب و راه‌اندازی ماشین های سانتریفیوژ. از همین رو ایران پیشاپیش اعلام کرد که در 22 بهمن  سال جاری جشن هسته‌ای خواهد گرفت زیرا تا قبل از این تاریخ بخش «پایلوت» یا «کارخانه‌ رهنما» که حدود سه هزار سانتریفیوژ در آن نصب و راه‌اندازی خواهد شد مورد بهره‌برداری قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر تحریم علیه برنامه‌های هسته‌ای ایران از همان ابتدای شروع به کار این برنامه وجود داشت. هیچ شرکت یا دولتی حق انتقال چنین فناوری را  به ایران نداشت، اکنون دهها شرکت وجود دارند که به جهت فشارها و تهدیدات آمریکا رابطه خود با ایران در زمینه هسته‌ای را قطع کرده‌اند. به عنوان نمونه کارخانه یو.سی.اف اصفهان با سرمایه‌گذاری حدود ده میلیون دلاری چینی‌ها شروع شده بود که در سال 1377 به واسطه فشارهای آمریکا بطور کلی کنار کشیدند. اما آیا با کناره‌گیری چین پروژه‌ یو.سی.اف اصفهان متوقف شد؟ در حال حاضر این کارخانه با دستان توانمند مهندسین ایران تکمیل شد و ایران موفق شد هگذافلوراید اورانیوم را به مقیاس صنعتی تولید نماید. حقیقت امر اینکه تحریم‌های پر شدتی که آمریکا در سال‌های گذشته بر فناوری هسته‌ای و موشکی ایران وارد کرده توانمندی بومی ایران در این نوع فناوری‌ها را فوق‌العاده افزایش داده است، تا جایی که اکنون کمترین وابستگی را به خارج دارد به عبارت دیگر تحریم‌ها در این زمینه دیگر پاسخ گو واثرگذار نیست. مجله آمریکایی «تایم» نیز در بررسی قطعنامه تحریم شورای امنیت علیه ایران نوشت: دیپلمات های آمریکایی با موفقیت توانستند قطعنامه تحریم علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسانند، اما کارآیی آن در حل مسئله هسته ای ایران با تردیدهایی همراه است و ممکن است این قطعنامه نیز همانند قطعنامه تحریم کره شمالی در نهایت به صحنه نمایش ضعف سلاح دیپلماتیک آمریکا تبدیل شود.

ه- سوای از نکته فوق ، قطعنامه صادره علیه ایران فاقد مشروعیت در نزد بسیاری از کشورهای جهان است. 116 کشور عدم تعهد اعلام کرده بودند که برنامه هسته‌ای ایران صلح آمیز است. اعضاى جنبش عدم تعهد در جلسه  ای که پس از صدور قطعنامه در وین داشتند ضمن ابراز تأسف از صدور قطعنامه شوراى امنیت علیه برنامه صلح آمیز هسته اى ایران، بار دیگر از حق ایران در این باره دفاع کردند.در این جلسه کشورهاى عدم تعهد، ضمن تأکید مجدد بر مواضع همیشگى خود، بخصوص بیانیه سران عدم تعهد، از صدور قطعنامه ابراز تأسف کردند.

بنابراین کشورهای فوق قطعنامه صادره  را یک حرکت سیاسی می‌دانند تا حقوقی. بر همین مبنا اجرا این قطعنامه دارای دشواری های زیادی ‌است اساساً کشورهایی هم که از این قطعنامه بواسطه ارعاب و تهدید آمریکا حمایت کردند خود واقفند که این قطعنامه قابلیت اجرایی ندارد و تنها یک اقدام سمبلیک است. چنانکه نماینده چین در سازمان ملل تصریح کرد:‌«اگر چه چین از قطعنامه حمایت کرد اما فکر نمی کند که تحریم‌ها بتوانند این مساله را حل کنند تحریم هدف نیست و نمی‌تواند یک راه حل دائمی باشد.»

   در اینجا این سوال مطرح می شود که چرا روسها و چینیهاقطعنامه فوق را تصویب کرد؟

در طی چند ماه اخیر که بحث در خصوص صدور قطعنامه‌ای از سوی شورای امنیت علیه ایران در میان گروه 1+5 مطرح بود، هیچگاه روسیه و چین با چنین حرکتی مخالف نبودند. بلکه آنها همواره نسبت به محتوای قطعنامه و اینکه قطعنامه نباید دارای تحریم‌های پر شدت علیه ایران باشد، اعتراض داشته و در نهایت نیز با پافشاری برخواسته‌های خود باعث سه بار جرح و تعدیل در آن شدند.

اکنون از نظر روسیه، قطعنامه قبلی، ماهیت تنبیهی ندارد بلکه تنها مانع از ورود مواد، اقلام و تجهیزات حساس هسته‌ای که احتمالاً کاربرد در تسلیحات هسته‌ای دارد، خواهد شد.

روس‌ها بارها تاکید می‌کردند که مرجع رسیدگی مساله هسته‌ای ایران باید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد لذا پس از گفتگوهای متعدد ، آنها بر این باورند که قطعنامه فعلی عمده اختیارات رسیدگی و اعلام نظر تخصصی را به آژانس واگذار کرده است. از همین زاویه لاوروف وزیر امور خارجه روسیه یک روز پیش از تصویب قطعنامه اعلام کرد که این قطعنامه امتیازی برای جمهوری اسلامی ایران دارد که این کشور را به میز مذاکره خواهد کشاند.

 ذراین قطعنامه اکثر خواسته هاو منافع روسیه لحاظ شده است . تمام قراردادهایی که تاقبل از صدور قطعنامه بالیران بسته اند پا برجا خواهد ماند .از سوی دیگر همکاریهای هسته ای روسیه باایران بویژه نیروگاه بوشهر مستثناء گردید . همچنین همکاری روسیه در زمینه هواو فضا از قطعنامهبرداشته شد . 

علی‌رغم مسایل فوق، برخی تحلیل‌گران معتقدند که روس‌ها بر اثر امتیازاتی که از غرب و آمریکا گرفته و همچنین تهدیداتی که از ناحیه این کشورها متوجه آنها شد، به ناچار تن به همراهی و موافقت با قطعنامه داده است.

اهرم نظامی

 آمریکا ازاهرم نظامی به دو صورت علیه برنامه های هسته ای ایران در استراتژی خود موردتوجه قرار داده است

عملیات روانی

عملیات روانی آمریکا و متحدینش مبتنی بر استراتژی «لبه پرتگاه» است. این استراتژی اولین بار توسط جان فاستر دالس وزیر خارجه وقت آمریکا در ابتدای دوران جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی بکار گرفته شد. اکنون سیاستمداران آمریکا معتقدند که این استراتژی می‌تواند در خصوص ایران کارآمد باشد. این استراتژی در جایی استفاده می‌شود که استفاده کننده آن بر این باور است که با بهره‌جویی از یک تهدید جدی داخلی و خارجی هدف مورد نظر را به دست شستن از مواضع خود وا دارند. به عبارت دیگر،‌ این استراتژی سوق دادن بحران به «لبه پرتگاه» جنگ است تا از این رهگذر کشور هدف را به عقب نشینی از مواضع و تعهداتش وادارند. بر این اساس، کشورهای غربی پس از اعلام پایان مذاکرات سولانا و لاریجانی دست به اقدامات سختیگرانه زده‌اند که بدین وسیله به جمهوری اسلامی ایران این پیام را برسانند که در برخورد با مسأله هسته‌ای‌اش جدی هستند.

در همین راستا، شبکه فاکس نیوز با برنامه‌ از پیش تعیین شده روزانه تیزرهای تبلیغاتی خود را با محوریت «حمله به ایران» طراحی و اختصاص داده است. این شبکه آمریکایی که از سوی عناصر تندرو و نومحافظه کار هدایت می‌شودبرنامه خود را بگونه ای طراحی کرده است تا اذهان مخاطبان خود را برای حمله احتمالی آمریکا به ایران آماده کند.

رزمایش آمریکا و متحدینش در آب‌های خلیج‌فارس یکی دیگر از نمونه‌های فشار سخت‌افزارانه است. رسانه‌های غربی نیز در تحلیلی از رزمایش فوق بر همین نکته اشاره داشته‌اند. این رزمایش در واقع بیست و چهارمین رزمایش آمریکا در خصوص ره‌گیری و انهدام قاچاق سلاحهای کشتار جمعی است. دولت بوش در سال 1382 ائتلافی از کشورهای عمدتاً اروپایی تشکیل داد که هدف آن جلوگیری از انتقال مواد، اقلام و تجهیزات کشتار جمعی به کشورهای مظنون بود. این ابتکار که تحت عنوان طرح امنیت تکثیر(PSI) نام گرفت به یکی از محورهای مهم استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال‌های 2003 به بعد تبدیل شد. اکنون اولین رزمایش PSI در آب‌های خلیج‌فارس برگزار شد و بنابر تحلیل صاحب‌نظران سیاسی این رزمایش ضمن تمرین پیرامون ره‌گیری و انهدام قاچاق سلاح‌های کشتار جمعی، ایجاد ضمانت جهت انتقال انرژی از منطقه خلیج‌فارس را نیز جزو اهداف خود داشته است. از همین‌رو، تبلیغات رسانه‌ای بدین سمت متمایل شد که این رزمایش جهت آمادگی برای یک جنگ احتمالی دیگر در منطقه خلیج فارس است.

آمریکاییها برای اینکه جو روانی بیشتری علیه ایران ایجاد کنند اقدام به اعزام ناوهای هوا پیمابر

خود به خلیج فارس کرد

اقدام

برخی صاحب نظران معتقدند آمریکا استراتژی سه مرحله ای را در پرونده هسته ای ایران را در دستور کار خود قرار داده است. شیوه ای که برای این استراتژی بکار گرفته سیاست گام به گام است.

 مرحله اول استراتژی اجماع سازی وایجاد جبهه مشترک است.رایس وزیر خارجه امریکا اعتراف کرد که واشنگتن به تنهای قادر به عقب نشاندن ایران از برنامه هسته ای اش نیست.اساسا امریکا پس از شکست سیاست یکجانبه اش  به این نتیجه رسید که تنها راه پایلن دادن برنامه هسته ای ایران اجماع قدرت های هسته ای و بزرگ جهان است. امریکا به صورت کلی موفق ته اجماع نسبی قدرت های صنعتی شد.

     مرحله دوم  استراتژی الزام سازی است. مقامات امریکایی دراینمرحله سعی دارندکه تعهدات الزام اوربین المللی علیه ایران ایجاد کنند. رایس کفته بود که زمانی کشور های متعدد در حمله به عراق با همراهی کردند که این کشور باقطعنامه های متعددی اسوی شورای امنیت روبرو بوده است.

     مرحله سوم استراتژی اقدام است. بزعم دولتمردان امریکا با انباشت قطعنامه ها علیه ایران در شورای امنیت میتوانند ایران رابه عنوان ناقض قواعد بین المللی و عدم پایبندی به تعهدات بین المللی معرفی نموده و سپس اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران را ترتیب دهند. البته امریکا دراین خصوص باموانع زیادی روبرو است،:برخی از آنها عبارتند :

1-  شکست راهبرد حمله پیشدستانه

2  - باتلاقی شدن عراق

3  - قدرت ایران بلحاظ

-  قدرت دفاعی

-  موقعیت ژئوپولیتیک

- نیروی انسانی

- نفوذ منطقه ای

 4 -موانع دموکراتها در گنگره امریکا ومخالفت با راه حل نظامی در مسائل خاورمیانه و ایران

5 - هشدارهای کشوراهای جهان

فرصتهای ایران

  جمهوری اسلامی ایران دربرابر سیاست فشار غرب وجهت حفظ وارتقای برنامه های هسته ای خود دارای فرصتها واهرمهایی قابل توجه ای است. فرصتها واهرمهای ایران دردو دسته قابل تقسیم است

 1- ضعف های مخالفان هسته ای

      مخالفان هسته ای ایران درسه دسته قرار می گیرند اول آمریکا دوم رژیم صهیونیستی سوم برخی از کشور های اروپایی

     هر سه دسته فوق دارای ضعف های جدیی درداخل و بیرون هستند که بررسی هر یک نشان خواهد داد قادر به طولانی کردن سیاست فشار علیه ایران نیستند . 

     آمریکا

         آمریکا درداخل خود حداقل دو مانع بسیار بزرگ در پیش رو دارد

 الف – عدم اجماع در سطوح مختلف

درخصوص نحوه برخورد باایران درآمریکا اختلافات زیادی وجود دارد.این اختلاف در سطوح مختلف قابل مشاهده است.

     اختلاف بین کنگره و کاخ سفید : اکثر کنگره امریکا معتقدند که باید با ایران مذاکره کرد درحالی که کاخ سفید مذاکره را غیرعملی می داند

اهرم های ایران

جمهوری اسلامی ایران اهرم‌ها یا برگه‌های برنده زیادی برای پیشبرد برنامه‌ی هسته‌ای خود دارد. توجه به این اهرم ها‌ چشم انداز فعالیت هسته‌ای و نتایج تقابل ایران با غرب را مشخص خواهد کرد.

1- موقعیت هسته‌ای ایران:

بومی بودن برنامه هسته‌ای ایران و عدم اتکاء این فنآوری به خارج، شاخصه محوری موقعیت هسته‌ای ایران می‌باشد. برنامه هسته‌ای ایران در تحریم متولد شد و رشد و توسعه یافت. از این رو تحریم‌ها تاثیر چندانی بر روند فعالیت‌های هسته‌ای ایران نخواهد داشت.

جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر پنج هزار دانشمند هسته‌ای تربیت کرده و حدود 850 مهندس هسته‌ای در نطنز مشغول به فعالیت هستند.دانشمندان هسته‌ای ایران، اکنون بر کلیه فرایند چرخه سوخت هسته‌ای مسلط هستند. به عبارتی در حال حاضر اکتشاف و استخراج، تبدیل سنگ اورانیوم به کیک زرد و تبدیل کیک زرد به اکسید اورانیوم و تیتر فلوراید اورانیوم (UFA) و هگذافلوراید اورانیوم (UF6) و سپس غنی سازی آن  توسط مهندسین ایرانی انجام می‌شود. تولید هگذافلوراید اورانیوم اکنون به 250 تن رسیده است. از سوی دیگر مهندسین هسته‌ای ایران تسلط کافی بر غنی‌سازی بصورت زنجیره‌ای را دارند و قادرند سه هزار سانتریفیوژ را نصب و راه‌اندازی نمایند .

ساخت ماشین سانتریفیوژ که دارای دویست قطعه که 92 قطعه آن بسیار حساس است، توسط مهندسین ایرانی صورت می‌گیرد. در شرایطی که ایران در شدیدترین تحریم‌ها بسر می‌برد، کارخانه زیرکونیوم را طراحی و احداث نموده و موفق به بهره‌برداری از آن شده است . جمهوری اسلامی علاوه بر تسلط بر چرخه سوخت ، تکنولوژی ساخت نیروگاه اتمی آب سنگین را نیز بدست آورده و در حال احداث مدل «کندو» در اراک می‌باشد.

در همین ارتباط ایران موفق شد کارخانه آب سنگین را طراحی ، راه‌اندازی و مورد بهره‌برداری قرار دهد.

نتیجه اینکه موقعیت هسته‌ای ایران دارای چند ویژگی اساسی است:

الف) بومی و خودکفاء است.

ب) دارای دانشمندان و مهندسین توانمند متعهد و روحیه بالای ملی است.

ج) مهندسین ایرانی بر کلیه فرایند و ابعاد برنامه هسته‌ای تسلط دارند.

د) از سرعت عمل فوق‌العاده ‌ای برخوردارند.

ویژگی‌های فوق باعث شده که دستان ایران در برنامه‌های هسته‌ای خود پر بوده و در برابر هر فشار یا تحریمی ثابت‌قدم و استوار باشد.

2- صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای ایران

پس از چند سال «راستی آزمایی» آژانس بین‌الملل انرژی اتمی از تاسیسات هسته‌ای ایران و شفاف سازی گسترده‌ای که ایران در قالب بازرسی ‌های آژانس، انجام داد و ارائه اظهار نامه‌ها و همکاری فراتر از قواعد و مقررات آژانس ارائه داد، کسی نمی‌تواند صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران را منکر شود. به همین جهت در تمام گزارش‌هایی که مدیر کل آژانس تاکنون ارائه داده است، تاکید کرده که برنامه هسته‌ای ایران منحرف نشده است. چنین شرایطی در مساله هسته ای ایران، جلوی هر نوع بهانه‌ای را برای برخورد گرفته و خواهد گرفت . این وضعیت باعث شد تا اکثر دولت‌ها از جمله 116 عضو جنبش عدم تعهد و نیز روسیه و چین برنامه هسته‌ای ایران را مورد حمایت قرار دهند.

3- همکاری با آژانس و عضویت در NPT

حفظ همکاری با آژانس و تداوم عضویت در NPT اکنون به عنوان یک امتیاز و اهرم تهدید ایران محسوب می‌شود. بسیاری از شخصیت‌های بین‌المللی و دولتمردان همواره هشدار می‌دهند که خروج ایران از NPT و لغو همکاری خود با آژانس دو خطر بزرگ را بدنبال خواهد داشت:

الف) بی خاصیت شدن معاهده NPT و ناکارآمدی و بی اعتمادی به آژانس.

ب) پنهان شدن برنامه های هسته‌ای ایران از چشم ناظران بین‌المللی.

4- پشتوانه مردمی

به اعتقاد همه کارشناسان ، برنامه هسته‌ای ایران به هویت ملی یا غرور ملی ایرانیان تبدیل شده است. از همین رو، مخالفان هسته ای ایران معتقدند که با توجه به ویژگی‌ فوق رویارویی با ایران بسیار دشوار است لذا موسساتی مانند هریتیج به کاخ سفید پیشنهاد داد که برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران باید مقاومت مردمی را شکست.

5- حامیان صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران

مخالفان هسته‌ای ایران شامل تعداد محدودی از کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی می‌شود در حالی که حامیان برنامه هسته‌ای ایران دارای گستره‌ی بسیار وسیعی می‌باشد.

از این ظرفیت بخوبی می‌توان برای پیشبرد اهداف هسته‌ای بهره گرفت. بخشی از حامیان فعالیت‌های هسته‌ای ایران را دولت ها تشکیل می دهند. این دولت‌ها هم در غرب و هم در آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا قابل شناسایی می‌باشند از سوی دیگر بسیاری از سازمانهای دولتی نیز با توجه به بیانیه‌هایی که تاکنون صادر کرده‌اند در زمره مدافعان هسته‌ای ایران محسوب می‌شوند از جمله جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی، گروه 77، سازمان اکو در این زمره می‌گنجند. علاوه بر این ، افکار عمومی منطقه و جهان اسلام کاملا به نفع جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.

6- قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران

موقعیت منطقه‌ای ایران نسبت به گذشته بشدت افزایش یافته است. جمهوری اسلامی ایران اکنون به لحاظ قدرت نرم ابرقدرت منطقه خاورمیانه است. غرب نسبت به نفوذ ایران در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین اشغالی، هیچ شکی ندارد.

ری تکیه عضو ارشد مطالعات خاورمیانه آمریکا تاکید کرد: «درگیری اخیر بین اسراییل و حزب‌ا... تنها ارزش ایدئولوژیک و استراتژیک ایران را تقویت کرد.»

اکنون نفوذ و قدرت ایران در منطقه موجب نیازمندی غرب به ایران شده است. اکثر مقامات غربی بر این باورند که بدون مذاکره با ایران نمی‌توان تحولات منطقه را مدیریت کرد. به عنوان نمونه:

الف) گزارش بیکر ـ همیلتون که پس از ده ماه مطالعه در مورد عرااق بدست آمد، توصیه می‌کند که واشنگتن بدون مذاکره با ایران نمی‌تواند مشکلش را در عراق حل نماید. در واقع ایران در این گزارش به عنوان محور امید تصریح شده است در حالی که چند سال قبل بوش ایران را جزء محور شرارت خوانده بود.

ب) موقعیت غرب در افغانستان نیز بسیار متشنج و متزلزل است. نه سربازان آمریکایی و نه سازمان نظامی ناتو موفق به «امنیت سازی» در این کشور نشدند. از همین رو رییس جمهور فرانسه به ایران متوسل شد و علناً اعلام کرد. «ناتو در افغانستان با مشکلات جدی روبه‌رو شده و در هر روز تعدادی از سربازان ما در درگیریها جان می‌دهند حل این مساله نیز توسط ایران امکان پذیر است و آمریکا هم نباید با آن مخالفت کند.»

ج) در قضیه‌ی لبنان کشورهای غربی بویژه آمریکا تمام تلاش خود را برای نابودی حزب‌ا... لبنان به‌کار گرفتند اما نه تنها موفق نشده بلکه دولت مورد حمایت آنها نیز در آستانه‌ی سقوط قرار گرفت . لذا روند فروپاشی وضعیت مطلوب غرب و آمریکا در لبنان باعث شد که برخی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه برای نجات منافع خود در لبنان، به ایران متوسل شوند در همین راستا ژاک شیراک در چند مرحله نماینده خود را به جمهوری اسلامی ایران جهت مذاکره پیرامون لبنان فرستاده است.

د) مساله فلسطین و پیروزی حماس نیز تمام معادلات رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس را بهم زد به نحوی که اکنون سخن از شکست کامل طرح‌های خاورمیانه‌ای آمریکا، بویژه در حوزه فلسطین به میان می‌آید. از همین رو اسپانیا ضمن اعلام شکست طرح‌های آمریکا در خاورمیانه گفت :«اتحادیه اروپا طرحی را در دست تدوین دارد که بر اساس آن با کمک ایران مساله خاورمیانه از جمله فلسطین را حل نمایند.»

همانطور که ملاحظه شد، نفوذ ایران و نیاز های غرب به ایران یکی از مطلوبترین فرصت های جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

7- اهرم نفت

نفت ایران حدود ده درصد صادرات نفت جهان را تشکیل می‌دهد و چهارمین کشور تولید کننده نفت بشمار می‌آید. وابستگی‌ کشورهای اروپایی به نفت ایران بسیار بالاست و جایگزینی آن بسادگی صورت نمی‌گیرد.

دولت اسپانیا اعلام کرد: «اتحادیه اروپا در یک موقعیت بسیار حساس قرار گرفته است چون ایران یکی از اصلی‌ترین تامین کنندگان انرژی نفت و گاز اروپا است و ما در وضعیت مشابه آمریکا نیستیم که سالها است تجارت نفت با ایران ندارد ما یک وابستگی شدید به نفت ایران داریم و در نتیجه نسبت به تحریم‌ها ـــ هستیم.»

اهرم نفت از چند جهت می‌تواند در دفع فشارهای آمریکا و غرب استفاده شود:

الف) از آن جایی که اهرم نفت پاشنه آشیل اقتصاد جهانی است، هر نوع بحران در سبد نفتی جهان، اقتصاد غرب را با چالش سنگینی مواجه می‌سازد موسسه تحقیقات کنگره آمریکا با اذعان به این نکته گفت:« بازار نفت ، با از دست دادن نفت ایران فلج خواهد شد.» بنابراین نفت ایران مانع بزرگی در برابر فشار های غرب می‌تواند باشد.

ب) با اهرم نفت می‌توان حامیان قوی را علیه مخالفان هسته ای تشکیل داد. تردیدی نیست که چینی‌ها به واسطه وابستگی آنها به نفت ایران و طمعی که برای سرمایه‌گذاری در این زمینه دارند در اتخاذ هر نوع تصمیم سخت گیرانه علیه ایران محتاطانه عمل می‌کنند.

بوی نفت حتی باعث شده که شرکت‌های بزرگ نفتی غرب نیز قوانین فرامرزی آمریکا را نادیده گرفته و سرمایه‌گذاری میلیاردی را در میادین نفتی و گازی ایران انجام دهند. یکی از این موارد، قرار داد بزرگ شرکت رپسول ‌اسپانیا و شل انگلیس به مبلغ ده میلیارد دلار است.

ج) با اهرم‌ انرژی می‌توان بلوک جدید انرژی تشکیل داده و کشورهای غربی و آمریکا را از بکارگیری سیاست سختگیرانه پرهیز داد. پیشنهاد اوپک گازی توسط رهبر معظم انقلاب و حمایت روسیه از آن ، اروپایی ها و آمریکا را بسیار نگران کرده است.

اهمیت این مساله زمانی است که بدانیم روند سهمیه گاز در سبد انرژی جهان رو به افزایش است و در صورتی که دو کشور روسیه و ایران که بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارند اوپک گازی را تشکیل دهند ، می‌تواند بر سایر مناسبات دو کشور تاثیر قابل توجهی داشته باشد.

د) تسلط جمهوری اسلامی ایران بر تنگه هرمز، به ایران تسلط بر چهل درصد نفت جهان را داده است. بر اساس گزارش موسسه تحقیقات کنگره آمریکا، حدود 17 میلیون بشکه نفت روزانه از این تنگه می‌گذرد. با عنایت به چنین موقعیتی که ایران در منطقه خلیج فارس دارد ، غرب قادر به افزایش فشارها بر آن نیست.

8- ضعف مخالفان هسته‌ای

اصلی‌ترین و مهمترین مخالفان هسته‌ای ایران ،آمریکا ، انگلیس و رژیم صهیونیستی می‌باشند. این کشورها در حال حاضر در ضعف شدیدی قرار دارند

الف) آمریگا

ب) انگلیس

در مورد انگلستان باید گفت که دولت بلر با چند مشکل درونی مواجه است. اولین مشکل بلر، مخالفت‌های شدید حزب محافظه‌کار و مجلس عوام این کشور است. نخست وزیر انگلیس که تمام جهت گیری خارجی خود را با آمریکا هماهنگ کرده بشدت از داخل با چالش مواجه شده و مجبور به کناره گیری زودهنگام شده است. از سوی دیگر روند انتقادات افکار عمومی انگلیس نیز نسبت به سیاست این کشور در عراق رو به افزایش است و محبوبیت بلر مانند بوش به نازلترین سطح خود رسیده است. همانطور که مشکل اصلی بوش بی اعتمادی مردم نسبت به اطلاعات و مواضع اوست، چالش محوری بلر نیز در همین موضوع خلاصه می‌شود، در واقع عدم کشف سلاح اتمی در عراق و  عدم ارتباط صدام با القاعده، باعث شده تا مردم انگلیس و آمریکا نسبت به مواضع کشورهای خود با ایران با علامت سوال بزرگی روبرو است.

ج) رژیم صهیونیستی

بنیاد این رژیم بر سه پایه استوار است: الف ـ مهاجرت   ب ـ ارتش  ج‌ـ حامیان غربی . در حال حاضر هر سه پایه‌ی این رژیم دچار آسیب بی‌سابقه ‌ای شده است.

عدم مهار انتفاضه و پیروزی حماس از یک سو و شکست ارتش این رژیم در جنگ سی و سه  روزه با حزب‌ا... لبنان و آشکار شدن بیش از پیش جنایات این رژیم در سرزمین‌های فلسطینی،‌ باعث کند شدن مهاجرت یهودیان به این سرزمین شده و روند معکوس مهاجرت آغاز گردیده است . همچنین ارتش افسانه‌ای این رژیم ضمن اینکه توانایی خود را برای مقابله با انتفاضه از دست داده، نمای بیرونی خود را نیز که شکست ناپذیر معرفی شده بود از بین برده است .از سوی دیگر جهانی شدن ارتباطات و انفجار اطلاعات، حامیان غربی این رژیم را تضعیف و به مخالفان آن تبدیل کرده است. در حال حاضر دولتمردان غربی نیز به دشواری از این رژیم حمایت بعمل می‌آورند.

حاصل نبرد ایران و غرب

غرب با توجه به اهرمها و فرصت‌های خود، استراتژی مهار ایران و جلوگیری از اتمی شدن جمهوری اسلامی را برگزیده است. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تحلیلی که از محیط امنیتی و سیاسی جهانی و منطقه‌ای دارد و با توجه به ظرفیت ‌های داخلی ، منطقه‌ای و بین‌المللی خود، در ابتدا استراتژی تدافعی با محوریت اعتماد سازی و شفاف سازی را اتخاذ کرد. سپس بر اثر برون دادهایی ‌که استراتژی فوق در طی 678 روز داشت، سیستم تصمیم گیری نظام جمهوری اسلامی ایران، استراتژی خود را تغییر داد و ماهیت تهاجمی به خود گرفت. ایران در عین حال که همکاری خود را با آژانس حفظ کرد، اما نسبت به خواسته‌های غیر حقوقی و غیر منطقی نه تنها «مقاومت» ، بلکه فعالیت‌های هسته‌ای خود را تداوم داد. سوال ضروری این است که حاصل نبرد ایران و غرب در موضوع هسته‌ای چیست؟

1- از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای و عدم تعلیق مجدد

ایران پس از توقف دو سال فعالیت‌های هسته‌ای، بواسطه زیاده خواهی غرب در نشست‌های دیپلماتیک و اصرار بر تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای ایران، مجدداً فعالیت خود را از سر گرفت. اروپایی‌ها و آمریکا هر قدر بر فشارهای خود می‌افزودند، جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس استراتژی اعلامی خود مبنی بر «مقابله به مثل» فعالیت‌های هسته‌ای اش را بیشتر توسعه داد. تهران ابتدا یو.سی.اف اصفهان را بخاطر عدم در نظر گرفتن اروپا به خواسته‌های بر حق ایران بازگشایی کرده سپس پلمب‌های نطنز را نیز برداشت. و کار نصب و راه‌اندازی ماشین های سانتریفیوژ را شروع کرد. جمهوری اسلامی که به جهت اعتماد سازی، پروتکل الحاقی را امضاء کرده بود و حتی فراتر از آن عمل می‌کرد، بواسطه سختگیریهای غربی‌ها آن‌را ملغی اعلام کرد. بنابراین، در این مبارزه، ایران تمام امتیازاتی که در 678 روز از دوره تیم هسته‌ای اول به اروپایی‌ها داده بود، پس گرفت.

2- تسریع در پیشرفت فعالیت‌های هسته‌ای

این مبارزه و نبرد باعث شد که جمهوری اسلامی ایران در شرایط ویژه‌ای قرار گرفته و تمرکز بیشتری بر برنامه های هسته ای خود داشته باشد. بر اساس محاسبات مهندسی هسته ای و استاندارد‌های موجود جهانی در صورت طی شدن روند طبیعی برنامه‌ هسته‌ای ایران، این برنامه حداقل ده سال طول می‌کشید . پروژه یوسی اف اصفهان که در سال 1371با چینی‌ها جهت تاسیس آن قرار داد 110 میلیون دلاری منعقد شده بود تا سال 1377 ده درصد از کار نیز انجام نشده بود.اما پس از کناره گیری این کشور، 75 درصد این پروژه در عرض چهار سال به اتمام رسید و برخی از واحدهای آن مورد بهره برداری قرار گرفت. ساخت سانتریفیوژها و نصب و راه اندازی آن در نطنز بصورت زنجیره ای  یکی از نمونه های بارز سرعت عمل دانشمندان هسته ای ایران جهت دستیابی به هدف تعیین شده است. مسئولان هسته ای در اواخر دی ماه سال 84 اعلام آمادگی جهت راه اندازی اولین "آبشار" سانتریفیوژ کردند و در عرض دو ماه و نیم موفق به این ادعا شده و غنی سازی 5/3 درصد را استحصال کردند.

کارخانه آب سنگین ایران نیز در جریان قابل سه ساله ایران و غرب به بهره برداری رسید. درواقع تسریع در بهره برداری از این پروژه بر اثر فشارهای غیر منطقی غرب صورت گرفت. به همین دلیل باعث سرعت بخشیدن به احداث نیروگاه 40 مگاواتی آب سنگین نیز گردید. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که فشارهای غرب بر ایران نتیجه مطلوبی داشته و جمهوری اسلامی ایران موفق شد تولید کیک زرد وهگذا فلوراید اورانیوم را بصورت انبوه و صنعتی تولید نماید و سپس با تزریق همین محصول، غنی سازی تا 5 درصد را بدست آورد و مهمتر از همه قادر شود کارخانه پایلوت یا راهنما را که با ظرفیت حدود سه هزار سانتریفیوژ می باشد راه اندازی نماید. این در حالی است که ایران در ابتدای سال 84 تنها خواهان 20 سانتریفیوژ بصورت آزمایشگاهی بود اما غربی ها نپذیرفتند و نتیجه عدم انعطاف غرب باعث تسریع روند پر شتاب برنامه هسته ای ایران شد.

3- ملی شدن پروژه هسته ای ایران.

پروژه هسته ای ایران ابتدا در محدوده مهندسان هسته ای و برخی از مسئولان مربوط قرار داشت . پس از تهاجم غرب علیه این برنامه، سعی دولت های غربی بر این بود که موضوع هسته ای به یک مسئله مناقشه انگیز در میان جریان های سیاسی،‌قوای حاکم و سپس ملت و دولت تبدیل شود. در ابتدای امر برخی از جریانات سیاسی در دام همین سناریو افتادند وضمن القای بی فایده بودن فناوری هسته ای در میان مردم، بر دولتمردان و تصمیم گیران نظام فشار می آوردند که تاکید و اصرار بر داشتن فناوری هسته ای امنیت و منافع ملی ایران را به خطر می اندازد. اما اکنون این موضوع به یک پروژه ملی و غرورانگیز ایرانیان تبدیل شده است به نحوی که هیچ گروه یا شخصیتی امکان مخالفت با آن را ندارد و اساسا ملت ایران سریعا به چنین مواضع یا جریان مخالفی واکنش نشان داده و آن را پس می زند. رسانه ها و کارشناسان بین المللی نیز به این نتیجه رسیدند که مساله هسته ای برای ایرانی ها به یک هویت تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران در ابتدای امر خواسته های محدودی داشت اولین خواسته ایران ،‌ برسمیت شناختن تمام ابعاد فناوری صلح آمیز هسته ای برای جمهوری اسلامی ایران بود. تحقق این خواسته در سال 1382 و 1383 می توانست بسیاری از مسائل را مرتفع سازد. اما اروپایی ها از فناوری هسته ای صلح آمیز تنها انرژی هسته ای و نیروگاه اتمی آب سبک را پیشنهاد کرده و سایر ابعاد فناوری هسته ای صلح آمیز، را برای ایران خطرناک توصیف می کردند اولین خواسته ایران تعلیق کوتاه مدت برنامه های هسته ای و راست آزمایی سریع آژانس و مذاکره برای یک رابطه استراتژیک و دراز مدت بود بر همین اساس ایران تفاهم نامه پاریس را پذیرفت ،‌ اما اروپایی ها به خواسته ایران تن ندادند و تاکید بر "تعلیق دائم" را همواره در مذاکرات خود با ایران مطرح کردند.

سومین خواسته حداقلی ایران برخورداری از بیست سانتریفیوژ بصورت آزمایشگاهی و برای تحقیقات بود. اما غربی ها این تعداد سانتریفیوژ را خطرناک می دانستند و با  آن مخالفت کردند.

عدم پذیرش خواسته های حداقلی ایران و تاکید بر خواسته های حداکثری خود باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران جهت سیاست های خود را تغییر دهد. در این راستا، برنامه تبدیل اورانیوم در یو سی اف اصفهان،‌ از تعلیق خارج شد. و فشار اروپایی ها برای بازگشت به تعلیق نتیجه نداد تداوم فشار آمریکا و اروپا نه تنها خواسته های ایران را تعدیل نکرد بلکه در گام بعدی مقابله به مثل ایران، مجتمع نطنز، نیز آغاز به کار کرد و بدین ترتیب سقف خواسته های ایران در هر نوع مذاکره با حفظ عملیات محدود غنی سازی در نطنز در نظر گرفته شد. افزایش فشارهای غرب و صدور قطعنامه 1737 اوضاع هسته ای ایران را برای غربی ها  پیچیده تر کرد و جمهوری اسلامی ایران بزرگترین گام خود را برای نصب و راه اندازی بخش پایلوت نطنز برداشت و تردیدی نیست که مبنای مذاکره ایران با غربی ها بر حفظ بخش پایلوت نطنز خواهد بود. به تعبیر رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران، جمهوری اسلامی ایران در شرایط جدید هیچوقت به وضعیت سابق باز نخواهد گشت.

5- عقب نشینی از موضع حداکثری

غرب در ابتدای ورود به چالشگری علیه برنامه هسته ای ایران معتقد به برچیدن تمام فعالیت های هسته ای ایران بود اما پا فشاری ایران بر حق خود باعث شد که در سال 1382 طی توافقنامه ای با  ایران، نیروگاه اتمی آب سبک را برای ایران برسمیت بشناسد. زمانی که ایران دیپلماسی تهاجمی را انتخاب کرد و هگذا فلوراید اورانیوم را به صورت انبوه تولید کرد، کشورهای غربی و آمریکا با عقب نشینی از خواسته حداکثری خود،‌ پذیرفتند که یو سی اف اصفهان،‌ فعالیت خود را حفظ کند این در حالی است که تولیدات یو سی اف اصفهان را سابقا تهدید آمیز و از آن به عنوان دستیابی ایران به بمب اتم یاد می کردند. غرب و امریکا در ادامه نبرد با ایران در اواخر سال 84 باز ناگزیر به عقب نشینی شدند و غنی سازی در خاک روسیه را برای ایران برسمیت شناختند. در سال 1385 کشورهای 1+5 در بسته بندی تشویقی خود حاضر شدند تا یک منبع تامین سوخت هسته ای به مدت 5 سال جهت تضمین سوخت نیروگاه هسته ای ایران ایجاد کنند.

همانطور که ملاحظه شد، با فشار و استقامت ایران به حقوق قانونی خود پیرامون فناوری هسته ای سبب شد که غرب گام به گام از خواسته های حداکثری و زیاده خواهانه خود عقب نشینی نماید.

5- امتیاز دهی به ایران

رفتار غرب در طی 28 سال انقلاب اسلامی عمدتا آمرانه و مبتنی بر اقدامات تنبیهی بوده است. تحریم های مختلف یکی از مصادیق این رفتار بوده است. اما  موضوع هسته ای ایران و پا فشاری و ایستادگی ملت ایران باعث شد که برای اولین بار غرب و آمریکا وارد معامله و امتیازدهی به  ایران شود. امتیاز دهی اروپا و امریکا  در دو سال اول مساله هسته ای ایران،‌ محدود و کند بود. اما  از ابتدای سال 1384 که تهران دیپلماسی هسته ای خود را تغییر داد و مسیر یک جانبه‌ی خواسته های غربی را نپذیرفت، امتیاز دهی اروپایی ها با حمایت امریکا  رو به افزایش نهاد و ابعاد مختلفی را شامل شد.

اکنون بسیاری از کارشناسان امریکایی معتقدند که باید با  ایران "معامله بزرگی" صورت داد چرا که تشویقات ارائه شده تاکنون بسیار اندک است.

6-  ناکارآمدی ابزارها

نبرد ایران و غرب درباره مساله هسته ای همه ابزارهای غرب را به محک آزمون کشید. دیپلماسی،‌ تحریم، تهدید نظامی، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل هیچیک نتوانست رفتار ایران را در زمینه برنامه هسته ای اش تغییر دهد. هر یک از ابزارهای فوق بر اثر تدابیر هوشمندانه تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران ناکارآمد شد. در واقع شیوه‌ای که ایران برای تقابل با غرب برگزید، به گونه ای است که در آن انعطاف و مقاومت،‌ آفندی و پدافند،‌ مذاکره و عدم سازش، منطق و عدم سلطه پذیری و همکاری با  آژانس و عدم امتیاز دهی، عضویت در NPT و ... با هم ترکیب شده است. به همین جهت برخی از کارشناسان از آن به عنوان "مدل ایرانی" جهت دستیابی به فناوری هسته ای و چرخه سوخت اتمی یاد کرده اند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات