صبح صادق >>  دین >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۱  ، 
شناسه خبر : ۳۷۰۰۰۷
پایگاه بصیرت / گروه معارف

«وحدت حوزه و دانشگاه» از ثمرات انقلاب اسلامی ایران است که امام خمینی (ره) به مناسبت روز شهادت «دکتر مفتح» آن روز را به نام «وحدت حوزه و دانشگاه» نام‌گذاری کردند. البته این موضوعی بود که پیش از انقلاب هم مطرح بود و فقط نامگذاری آن به شکل رسمی شکل نگرفته بود و اقدامات شهید مطهری، شهید باهنر و شهید مفتح و دیگر کسانی که در این مسیر قدم برداشتند، گواه این موضوع است. در این نوشتار سعی کرده‌ایم وجه دینی اهمیت وحدت را بیان کنیم.
پیش از شروع باید عنوان کرد، هدف از وحدت حوزه و دانشگاه این است که این دو مرکز علمی بتوانند یکدیگر را تکمیل کنند و مکمل هم باشند و در زمینه‌هایی که با هم اهداف و موضوعات مشترک دارند بیشتر بتوانند تفاهم، هم‎زبانی و همدلی ایجاد کنند. بنابراین، وحدت در اینجا به معنای یکی شدن و ادغام حوزه و دانشگاه نیست؛ بلکه به معنای آن است که با یکدیگر در زمینه ها، موضوعات و اهداف مشترکی که دارند، متحد باشند.
حال ضرورت و اهمیت وحدت را از نگاه عقل و نقل پاسخ می‌دهیم. 

الف‌ـ عقل 
مسئله وحدت حوزه و دانشگاه از بدیهیات عقلی است که تفرقه و جدایی در خصوص کسانی که در یک مسیر حرکت می‌کنند، چوب لای چرخ گذاشتن و سنگ‌اندازی است. هر جامعه‌ای که زیر سایه یک هدف و آرمان حرکت می‌کند، لازم است که اتحاد داشته باشد؛ چرا که تفرقه بین افراد یک جامعه عامل فروپاشی یک جامعه است که نیرو‌های همدیگر را خنثی می‌کنند.

ب‌ـ قرآن و روایت
از منظر قرآن و روایت نیز همین حکم جاری است. قرآن افزون بر اینکه به وحدت دعوت می‌کند، محور وحدت را هم مشخص می‌کند. در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» افزون بر اینکه مردم را به وحدت دعوت می‌کند، ملاک و معیار وحدت را هم مشخص می‌کند و آن، اسلام و صراط مستقیم است.
در روایت نبوی هم داریم که پیامبراسلام (ص) می‌فرمایند: «َیدُاللّه ِ عَلَى الجَماعَةِ و الشَّیطانُ مَعَ مَن خالَفَ الجَماعَةَ یَرکُض»؛ دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسى همراه است که با جماعت ناسازگارى کند.
بنابراین، هنگامی که گروه‌های گوناگون، از جمله حوزه و دانشگاه با هم متحد شوند و در راه تحقق فرامین الهی بکوشند، خداوند نیز از آنها حمایت کرده و لطف خود را شامل حال آنها می‌کند «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایت‎شان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است. 
یکی دیگر از نتایج عقلی وحدت حوزه و دانشگاه، تلاش و همدلی آنها در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی است. این تهاجم که به صورت نامحسوس و بی‌سروصدا روی می‌دهد، نیازمند همیاری اندیشمندان و نخبگان است تا با بررسی جنبه‌ها و ریشه‌های آن، نسخه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن را به جامعه عرضه کنند. در این زمینه حوزه‌های علمیه می‌توانند با نقش‌آفرینی در محورهایی، چون تبیین همه‎جانبه اسلام و آموزه‌های آن به زبان امروزی، ترسیم پایه‌های تفکر اسلامی در قالب رشته‌های علوم انسانی، گسترش معنویت و تغذیه کردن تمام جامعه از این نظر، اهمیت بیشتر به تبلیغ در راستای ترویج دین و معرفی الگوی مناسب عملی برای سبک زندگی به مردم، به رسالت خود عمل کنند.
در آن سو، دانشگاهیان نیز با بهره‌مندی از علم روز دنیا و شناخت پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی، می‌توانند به اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی پی ببرند و از این راه، به استخراج شیوه‌های تازه و کارآمد در برخورد با چنین جنگ نابرابری بپردازند. بی‌گمان، هیچ یک از این دو نهاد، بدون تعامل هدفمند با دیگری، نمی‌تواند از رویارویی با ستیز فرهنگی دشمن، سربلند بیرون آید.
در کل می‌توان گفت، وحدت حوزه و دانشگاه، پله نخست ایجاد تمدن اسلامی است. شهید مفتح معتقد بود، جدایی حوزه و دانشگاه ابتدایی بدبختی جامعه مسلمین است. او در این باره می‌گوید: «اگر بین دو قشر روحانی و دانشگاهی اختلافی پدید آمد و قشر روشنفکر برای خود راهی پیش گرفت و قشر مذهبی راهی دیگر، مطمئن باشید اولین مرحله شکست و عقب‌نشینی و بدبختی همین جاست.» امام علی (ع) هم در این باره می‌فرمایند: «زلّة العالم کانکسار السّفینة تَغرُقُ و تُغرِقُ»؛ لغزش عالم همچون کشتى درهم شکسته است که هم خود غرق مى‏شود و هم (جامعه‏اش) را (به سقوط مى‏کشاند).