مهمترین یا حداقل یکی از مهمترین شعارهای ملت ایران در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، شعار «استقلال» بود؛ بنابراین، میتوان استقلال و اعتقاد به استقلال و نفی سلطهپذیری را یکی از شاخصههای مهم تفکر و روحیه انقلابی برشمرد. منظور از استقلال، «آزادی در مقیاس یک ملت» است؛ یعنی یک ملت، تحت سلطه اجانب نبوده و خودش صاحب اختیار امور خویش باشد و از وابستگی به قدرتهای خارجی آزاد باشد. وابستگی به قدرتهای خارجی، همان چیزی بود که در دوران پهلوی در تار و پود مدیریت کشور به چشم میخورد. حضرت امام (ره) با بیانات و تعابیر گوناگونی، مقصود از استقلال را بیان فرمودهاند: «غلام حلقه به گوش دیگران نباشیم»، «مستعمره و اسیر نباشیم»، «دیگران در امور ما دخالت نکنند»، «خودمان مملکت را اداره کنیم و سرپرست نداشته باشیم»، «حاکم ما دست نشانده نباشد»، «حاکم ما نوکر نباشد»، «پایگاهها از مملکت ما برچیده شود نتوانند به ما تحمیل کنند» و در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۵۷ میفرمایند: «باید مستقل باشیم نه به طرف چپ و نه راست، بلکه تحت لوای اسلام».
امام خمینی (ره) در مصاحبه با خبرگزاری «رویترز» در سال ۱۳۵۷ به این نکته اشاره میکنند که «شاه استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی ما را از بین برده است و ایران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق کرده است.» همچنین امام (ره) از نوفل لوشاتو در پیامی به ملت ایران به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۵۷ به مسئله استقلال اشاره میکنند و مینویسند:
«در همه حال، شعار ما قطع ایادی اجانب راست و چپ از سر کشور است؛ زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب، در هر امری از امور کشور، اعم از سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی خواب و خیالی بیش نیست؛ و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما، چه با صراحت و چه به وسیله طرحهایی که لازمهاش ادامه تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازهای باشد بدهد، خائن به اسلام و کشور است، و احتراز از او لازم است؛ زیرا اگر دخالت اجانب خصوصاً آمریکا، شوروی، انگلیس وجود داشته باشد، هر رژیمی که روی کار بیاید تنها آلتی خواهد بود برای عقب نگه داشتن ملت و ادامه بدبختیها و محرومیتها از یک طرف، و چپاولگریها و قلدریها از طرف دیگر. عوض شدن مهرهها گرچه ممکن است موقتاً اوضاع را بهتر از حال حاضر کند، ولی تأثیری در سرنوشت ما ندارد.»